از عشق و مرام و معرفت آگاه است
هرکس که پناهنده به این درگاه است
هر کس که شود سائل سلطان نجف
از یُمن گدایی به در او شـــــاه است
زهراست اگر محور منظومه ی نور
خورشید پیمبر است و حیدر ماه است
هر کس ز علی و آل او گشته جدا
بیراهه گرفته پیش رو گمراه است
هر کس بِکَند چاه برای شـــــــــیعه
تا روز ابد خودش تَهِ آن چاه است
تا کور شود هر آنکه نتواند دید
در مذهب حق علی ولی الله است
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#یـاعـلـی_جـان
آنڪه ازڪفر در آوردمرا مِهر تو بود
همه اش زيرسرتوست مسلمان شدنم
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عسگـرزمـانـی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
شبی بذکر علی از لبم عسل می ریخت
بروی دفتر شعرم قلم غزل می ریخت
دل شکسته ی من با علی علی گفتن
برای مشکل خودطرح راه حل می ریخت
به یادصحن نجف سینه درطپش افتاد
چقدردل که به پایت درآن محل می ریخت
مرا اسیر خودت کرده ای تو تنها با
ملاحتی که از آن حُسن لم یزل می ریخت
برای درک تو دریای عشق در کامم
خدادوقطره عطش کاش لااقل می ریخت
من ازتبارتوهستم به آن نشان که خدا
غبارِ پای تو را در گلم ازل می ریخت
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#یـاعـلـی_جـان
با دیده شبی ندیده ها را دیدم
بی پرده تمـام ماسـوا را دیدم
ایوان نجف نشسته بودم که سحر
در وجه علی ذات خـدا را دیدم
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدفاضل_موسوی_امین
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
خدا با اسم اعظم یاعلی گفت
ملک در اولین دم یاعلی گفت
عجب سریست در خلقت که از خاک
چو بر می خاست آدم یاعلی گفت
عصا در دست موسی اژدها شد
کلیم آنجا مسلم یاعلی گفت
مسیحا دم از آن گردید عیسی
که در دامان مریم یاعلی گفت
محمد در شب معراج برخاست
به قصد قرب اعظم یاعلی گفت
ز لیلایی شنیدم یاعلی گفت
به مجنونی رسیدم یاعلی گفت
مگر این وادی دارالجنون است
که هر دیوانه دیدم یاعلی گفت
چمن با ریزش باران رحمت
دعایی کرد و او هم یاعلی گفت
نسیمی غنچه ای را باز می کرد
به گوش غنچه کم کم یاعلی گفت
علی را ضربتی کاری نمی شد
گمانم ابن ملجم یاعلی گفت
مگر خیبر ز جایش کنده می شد
یقین آنجا علی هم یاعلی گفت
#نــوكــر_نـوشــت:
#یـاعـلـی_جـان
دلم گرفته بهانه؛ «سلام شاه نجف»
که قبله گاهِ دلم گشته بارگاه نجف
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدمهدی_شریفی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
روز هشتم شده اما هنوز هم زارم
هنوز در دلِ خود آهِ بی اثر دارم
همیشه توبه شکستم همیشه بخشیدی
ولی به جای شما این منم طلبکارم
اگرچه از تو به من خیر میرسد، اما
به جای تو، به گناهم فقط گرفتارم
تو بودی آنکه ندیده گرفتی عصیانم
به عفو و بخشش تو سالها بدهکارم
گناه کردم و شد نامهام سیاهِ سیاه
ذلیل و خوار شدم، کِردهام نشد یارم
اسیرِ نفس شدم خوبیِ تو یادم رفت
جسورو خیره سر و بی وفا و بی عارم
شکسته بال و پرم در گناه یا شافی
اسیرِ معصیتم، مستکین و بیمارم
نشستهام سرِ این سفره هر سحر، افسوس
نشد ز سفـرهی لطفِ تو رزق بردارم
#نــوكــر_نـوشــت:
#یـا_امـام_رضـا
#روز_هشتم قلب من یک بام دارد دو هوا
لحظه ای صحن گوهرشاد و دمی پایین پا
#صلي_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_حامد_رضایی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
نوشته اند اگر بی صدا دعایت را
رسانده اند به گوش دعا صدایت را
فرشته ماحصل هرنفس کشیدن توست
لطافتست که پرمیزند هوایت را
اگر چه خانه حقیر و اگرچه فرش حصیر
کرم گدا شده در هر قدم گدایت را
بزرگی از تو دمی دست برنمیدارد
ندارد عرش خدا شأن خاک پایت را
قنوت تو غزلی با ردیف همسایه ست
به بیت بیت سحر میبری دعایت را
کم آیه دارترین سوره ی خدا، بانو
نبی درست ادا کرد هر هجایت را
علی برای علی گفتن تو میمیرد
نفس نفس زدنت کشت مرتضایت را
اگرچه راز مدینه ست اشک پنهانت
حسن نمیبرد از یاد های هایت را
قسم به اشک، که بابوسه های مادری ات
گرفته ای ز گلو سهم کـربلایت را
#علیناظمی
#نـوكــر_نـوشــت:
#فاطمه_جان💔
تو زمین خوردی، علی افتاد از پا ناگهان
جان حیدر راه اگر دارد بمانی، پس بمان
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمدحسين_ميردوستی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
با رفتنت خالی مکن دور و برم را
پاشیده تر از این مگردان لشگرم را
ای نیمه ی مجروح من ای کاش با تو
در خاک بگذارند نیم دیگرم را
بعد از تو ای سرو شکسته تا قیامت
از خجلتم بالا نمی گیرم سرم را
باور نمی كردم كه روزی پيش چشمم
از پا بيندازد غلافی همسرم را
تو بین آتش رفتی و من گُر گرفتم
حالا بیا و جمع کن خاکسترم را
هرشب حسن در خواب میگوید مغیره
دست از سرش بردار کشتی مادرم را
ديروز اگر در پيش طفلانم حرم سوخت
فردا بسوزانند با طفلان حرم را
از كربلا ديشب صدایی را شنيدم
انگار طفلی گفت عمه معجرم را...
#محسن_عرب_خالقی
#نـوكــر_نـوشــت:
#زهرا_جان💔
غربتم با بودن زهرا نمی آمد به چشم
روزگاری تکیه گاهی داشتم یادش بخیر
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علی_منیعات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم