eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بانوسلام،حال شما؟روز مـادر است روززنی که ازهمه مردان،سَری سَر است روزشماکه مـادرزینب،حسن، حسین نه،روز دختریست که اُمّ پیمبر است از آسمـان صدای قـدمهات می رسد گوش فلک زهمهمه ی عرشیان کر است حیف از تووزنان قریش، میزبان تـو جمعی زمریم،آسیه وساره، هاجر است یاس نبـی، کبـوتر دردانه ی عـلـی هفت آسمانِ دل زقدومت معطر است تو مـاه آسمان شدی، از تکه های تو این یازده ستاره به گردت مدوّر است ای یکه تاز عشق،تماشاچی ات شدیم حیران عشق بازی تو حقّ داور است مـادر بگو که دست مرا رد نمی کنی این شعرهم هدیه ی من روزمادر است : خانه راآذین کنیدزیراکه طاها آمده جان خودقربان کنیدکـوثربدنیا آمده آب وجارویی زنیدباپلک خوداین خانه را به پابوسی آمده سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، سالروز میلاد خجسته ی حضرت سلام الله علیها، سرور بانوان جهان و مبارک باد.
از روز ازل عاشق و حیران حسینم یک نوکر دربست و پریشان حسینم از دامن مادر بخدا تا دم مرگم پای غم اربابم و گریان حسینم وقتی که شدم سینه زن ماه محرم آگاه شدم در صف یاران حسینم خاک قدم زاده ی زهرای بتولم نذر قدوبالا و دوچشمان حسینم من شاعردلسوخته ی کرب و بلایم من قاری هر آیه ی قرآن حسینم برپاشده درسینه ی من خیمه ی سوزان در سوزوتب شام غریبان حسینم دلواپس و بیتاب یتیمان حسینم هرگاه که از آب گوارایی بنوشم والله به یاد لب عطشان حسینم یارب ننماغسل وکفن سهم تنم که شرمنده ی آن پیکرعریان حسینم درظلمت گورم که سراسرشده وحشت محتاج طلوع مه تابان حسینم فردای قیامت که بُوَد روز مکافات بادیده ی تر،دست به دامان حسینم : 💔 عاقبت ختم به خیرم می کند این نوکری هرکه تو باشی سربلندعالم است سلام عليكم و رحمة الله،وقتتون بخير، روزتون معطر بنام
شبی بذکر علی از لبم عسل می ریخت بروی دفتر شعرم قلم غزل می ریخت دل شکسته ی من با علی علی گفتن برای مشکل خودطرح راه حل می ریخت به یادصحن نجف سینه درطپش افتاد چقدردل که به پایت درآن محل می ریخت مرا اسیر خودت کرده ای تو تنها با ملاحتی که از آن حُسن لم یزل می ریخت برای درک تو دریای عشق در کامم خدادوقطره عطش کاش لااقل می ریخت من ازتبارتوهستم به آن نشان که خدا غبارِ پای تو را در گلم ازل می ریخت : با دیده شبی ندیده ها را دیدم بی پرده تمـام ماسـوا را دیدم ایوان نجف نشسته بودم که سحر در وجه علی ذات خـدا را دیدم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
بی تونفس به سینه ی ماجان نمی شود بی توبهشت روضه ی رضوان نمی شود اصلا تمام وسعت این گنبد کبود گنبد طلای شاه خراسان نمی شود ناکام آن دلی ست که درطول عمرخود یکبار درحریم تو مهمان نمی شود ایام عمرما ز تو برکت گرفته است کمهای ماکه بی تو فراوان نمی شود تودست من بگیر وبده روزیِ مرا گندم بدون لطف شمانان نمی شود گشتم میان این همه اذکارغرق نور ذکری به دلبری رضاجان نمی شود : آخربه عشق اینکه خودت ضامنم شوی یک شب به عَمدطعمه ی صیاد میشوم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
نفس نفس نفست عطر ربنا دارد قنوت نیمه شبت ذکر آتنا دارد به عمق معرفت واژه های جامعه ات هجا هجا کلماتت دَم از خدا دارد کـریم ابن کـریمی و عـالـمی آقـا به دامن کرمت دست التجا دارد کبوترانه پریده در آسمان شما دلی که حسرت سرداب سامرا دارد من از هوای گدایی درگهت مستم گدای سامری ات میشوم، صفا دارد فدای نام تو یا ایهاالنقی، جانم چقدر لشکر تو یار و جانفدا دارد اگرچه دست تورا خصم بی بصیرت بست هنوز اهل تو در بیت خویش جا دارد هنوز غصه ی بزم شراب را داری هنوز دست تو جای طناب را دارد : 🏴 عشق ما بر پسر فاطمه، مادرزادیست هــرچه داريم از الطاف امام هادیست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت مظلومانه ی دهمین حجت حق امام (علیه السلام) تسلیت باد 🏴
چیزی نداردآنکه دررزقش سحرنیست چیزی نداردآنکه چشمش،چشم تر نیست باید بسوزم در میان گریه کن ها چون شمع،چون پروانه ای که فکرپر نیست با دست خالی آمدم دستم بگیری گرچه بها و ارزش من اینقدر نیست حاجت نده که بیشتر آواره باشم چون مثل توبخشنده ای ازهرنظر نیست از چشم زهرا و علی حتماً میافتد شبهای جمعه هرگدایی دربدر نیست یک السلام ارباب می گویم بخر باز روزیِ من شش گوشه ی آقامگر نیست؟ شرمنده ی خیرات و احسان حسینم درکسب وکارنوکری اصلاً ضرر نیست دنبال نیزه می روند اشرار کوفه دیگرکسی درکربلا، دنبال سر نیست تنهاست زینب،دورواطرافش شلوغ است یک زن حریف دادوقال صدنفر نیست از نان و خرما دادن مردم بفهمید اصلاًمسلمانی دراین کوی وگذر نیست معجر سرهرکس که بوده نیست دیگر عباس،ازاین ماجراها بی خبر نیست : 💔 یک مصرع است حاصل عمری که داشتم یار آمد و گرفت و به بندم کشید و برد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
دل دیوانه فقط شوق زیارت دارد به گدایی در میکده عادت دارد همه رفتند و من بی سروپا جاماندم حال و روز من آلوده خجالت دارد حرم شاه کجا بنده ی آلوده کجا هرکه شد زائر شش گوشه سعادت دارد چه حریمی و کریمی و چه احوال خوشی گوئیا خون خدا قصد شفاعت دارد جبرییل آمده از عرش که زائر بشود آمده عرض ادب قصد اقامت دارد بی سبب نیست دلم پرزده تا گنبد تو هرگدایی در این خانه کرامت دارد ارمنی آمد و حاجت ز علمدار گرفت تربت کرببلا اذن هدایت دارد کافری آمده در صحن شما سجده کند کافر از عشق شما شوق عبادت دارد هرکسی آمده پابوسی سلطان کرم گریه کن بوده و هم شوق شهادت دارد : 💔 بی تويک لحظه رمق دردل ودرجانم نيست بيقرارم نکنی‌طاقت هجرانم نيست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
خدا با اسم اعظم یاعلی گفت ملک در اولین دم یاعلی گفت عجب سریست در خلقت که از خاک چو بر می خاست آدم یاعلی گفت عصا در دست موسی اژدها شد کلیم آنجا مسلم یاعلی گفت مسیحا دم از آن گردید عیسی که در دامان مریم یاعلی گفت محمد در شب معراج برخاست به قصد قرب اعظم یاعلی گفت ز لیلایی شنیدم یاعلی گفت به مجنونی رسیدم یاعلی گفت مگر این وادی دارالجنون است که هر دیوانه دیدم یاعلی گفت چمن با ریزش باران رحمت دعایی کرد و او هم یاعلی گفت نسیمی غنچه ای را باز می کرد به گوش غنچه کم کم یاعلی گفت علی را ضربتی کاری نمی شد گمانم ابن ملجم یاعلی گفت مگر خیبر ز جایش کنده می شد یقین آنجا علی هم یاعلی گفت : دلم گرفته بهانه؛ «سلام شاه نجف» که قبله گاهِ دلم گشته بارگاه نجف سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
روضه ى صحن دلم از نفس حقّ رضاست زائر كوى رضا بودن من لطف خداست جاي جاي حرمش بوى خدا مى آيد حرم حضرت او پايگه اهل ولاست هر كجاى حرمش پاى گذارم بينم محفل روضه ى سالار شهيدان برپاست زائرى از ره دور آمده بود و ديدم دست بر سينه كه گويا به لبش ذكر دعاست سر خود را ز ادب بر روى ديوار نهاد دست بر حال قنوت آمد و انگار گداست خستگىِ ره دور از تن من بيرون رفت از همان نور كه از صحن قشنگش پيداست جان من باد فدايش كه غريبش خوانند آن امامى كه مسمىٰ به غريب الغرباست : دلخوشم تنها به‌ اینکه این غریبِ بی‌پناه می‌شود آرام روزی در پناهت عاقبت سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
از همینجاکه نشستم حرمت معلوم است پرچمِ سرخِ پُرازپیچ وخمت معلوم است گنبدِ زردِ تو تابید، هوا روشن شد همه جا منظره‌ی صبحدمت معلوم است از همینجا دل من پَر زده بر بام حرم آنطرف، گنبد صاحب عَلَمت معلوم است یک کتیبه وسط صحن، برافراشته شد روی آن دستخط مُحتشمت معلوم است همزبانان خودم را به حرم می‌بینم  دستِ سینه‌زنِ قومِ عَجَمت معلوم است دور کشتیِ نجاتِ تو دَمِ شش گوشه موج جمعیت دریای غمت معلوم است یکنفرگفت حسین وهمه گفتند حسین ازهمینجاهمه‌ی آن عظمت معلوم است دل ما ریخته در صحن، تمامش زیرِ جاروی کارگرِ محترمت معلوم است عاقبت نوکرخودرا به حرم خواهی برد شک ندارم بخداازکرمت معلوم است برگه‌ی نوکری‌ام دست تورا بوسیده نقش امضای تو زیرقلمت معلوم است : 💔 گله ای نیست فقط حاجت خودعرض کنم یک کاش مرا میبردی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
به یمن عاشقی ام با دلم تفاهم کن برای سوختنم حکم کن، تحکم کن ز طفل گمشده بسیار ناز را بخرند حرم شلوغ که شد لطف کن مرا گم کن بیا و جنس خراب مرا ندیده بخر بیا به دستفروش حرم ترحم کن عزیز فاطمه مردم همه گرفتارند عزیز فاطمه فکری بحال مردم کن کبوتران حرم گر گرسنه میخوابند برنج سفره ی ما را بگیر گندم کن تکلم فقرا جز زبان درازی نیست کلام حق کلیم است پس تکلم کن بیا و ضامن من شو، سپس شکارم کن به دست و پا زدنم هم فقط تبسم کن کلید قفل حریمت به دست معصومه است مرا زیادتر از قبل زائر قم کن : برای من که هوایی مشهدت شده‌ام صفای هیچ‌ کجا با حرم برابر نیست‌ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
حتی اگر از مال، مالامال باشد نزد تو باید قد آدم دال باشد عبد پشیمان آمده آغوش وا کن مگذار بیش از این پریشان حال باشد اقرار معصیت چرا میخواهی از من بهتر همین که عبد نادم لال باشد اشکی بده محصول باغم پا بگیرید ارزش ندارد میوه وقتی کال باشد وقت گدایی از کریمِ آبرودار خوب است سائل اهل قیل و قال باشد گرچه گناهی در خور عفوت نکردم اما همین عصیان پر از اشکال باشد چشم امیدم روز محشر سوی زهراست مادر همیشه در پی اطفال باشد زهرا خبر دارد که مجنون الحسینیم به خدا قسم این بهترین اقبال باشد پرونده ی ما دست او باشد تمام است هر مشکلی را فاطمه حلٓال باشد این گریه از خوف خدا خوب است اما اشک محرم بهترین اعمال باشد پس تا توان داریم گریان حسینیم در روضه ای چون صحبت از گودال باشد مردی که روزی زینت دوش نبی بود انصاف بُوَد آیا تنش پامال باشد ای نامسلمان ها کمی آزاده باشید ذبح کدامین دین به این منوال باشد زینب به سوی خیمه ها برگشت و میگفت ای وای اگر پای کسی خلخال باشد لبریز بغضیم و امید ما همین است سال ظهور منتقم امسال باشد : ❤️ سر فدای قَدَمَت، ای مَه ڪنعانی من قَدَمی ‌رنجه ڪن،‌ ای دوست ‌به ‌مهمانی ‌من عمرمان رفت به تڪرار نبودن هایت غیبتت ‌سخت ‌شد از دست‌ مسلمانی من سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام