#ماه_رمضان
#سحر_روز_دوازدهم
#ظهور
از سحــرگــاه اوّلــم خــوانـدم
ذکر هــر روز را به نــام کـــسی
حرف روز دوازده این است؛
کاش می شد همین سحر برسی
مـــاه مهمـــانی خـــدا ، آقـــا !
خوب و زیباست با حضور شما
کـاش توفیـــق ، یارمان بشــود
زنــده باشیــم تا ظهـــور شــما
#رقیه_سعیدی(کیمیا)
#سلام_امام_زمانم
#اندکی_صبر_سحر_نزدیک_است
#آزادی_قدس_شریف
#پیروزی_جبهه_مقاومت
خبـری آمده که صبــح ظفر نزدیک است
روزِ آزادیِ اَبنـــای بشـــــر نزدیک است
ماندنی نیست شب تیره که فجر آمدنیست
«اندکی حوصله و صبـر،سحر نزدیک است»
#رقیه_سعیدی(کیمیا)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
شـد مــاه نـو پـدیـدار ، عید عبادت آمد
پایانِ سـفــره های مــاه ضیــافـت آمد
گفتیم عاشقـــانه لبیــک ، دعوتــش را
اینک زمان اَجــر و پاداش طاعت آمد
عید است و چشم ما برعیدانهٔ خداوند
بر عـابدانِ عــاشــق وقت کـرامـت آمد
حق داده مژده برما غفران ورحمتش را
از عــرش کبــریایــی باران رحمــت آمد
با ربنــای افطـار "اِغفــِر لَنــا" ســرودیـم
تا وقت لیـلـةُالفـطــر عطــر اجابت آمــد
بستیم تا دهان را طعم عسـل چشیدیم
شیـرینی عبــادت بهتـــر ز شـــربت آمد
شبهـای قدر و توبه در وقـت استغـاثه
"لا تقنطـوا" ز رحمـان بر ما بشارت آمد
دلهای ما زمانی خوش میشودکه گویند
آمـد عــزیــز زهـرا ، پـایـان غیبــت آمد
شکر خدا که مــا را توفیــق بنـدگی داد
این عید ، "کیمیا" را عیـد سعـادت آمد
شـد قافیـه "زیارت" در بیـت آخرینـم
پـــر زد دلـم به مشهـد ، نام زیارت آمـد
#رقیه_سعیدی
«بسم رب الشهداء و الصدیقین»
#خادم_الرضا
#خادم_مردم
#شهیدآیت_الله_رئیسی
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─━═•••❃❀❃•••═━─
می خواهم از این داغ ، یک دیوان بگویم
از غــــربــت آقـــای محـــرومـــان بگویم
از بالــــهای زخمــیِ چنــدین کبــــوتــر
از مـاهِ پنــــهان در مِه و بــوران بگویم
از لالــه هـــای پـرپـر دشــت شــــقایـق
از داغ سنــــگین بــر دل ایــران بگویم
از آن همـــه پاکی و اخــلاص و تواضع
از حـس مســــئولیت و ایمـــان بگویم
از آخــــرین لبخنــــدهـای عـــارفــــانه
از چهـــرهٔ غمگین ولی خنـــدان بگویم
از عاشقی مخلص که نام و راه و یادش
در خـــاطراتم مانده جـــاویدان بگویم
از کوه نســتوهِ عبـــا بر دوش و خاکی
از روح افـــلاکیِ یک انســـان بگویم
از خادمی که اجر خدمت های او شد
امضا به دست حضرت سلطان بگویم
از او که آغـــوش رضا شد جایگاهش
از این چنین معراج یک انسان بگویم
از او که حتی خستگی را خسته کرد و
شد بسترش دامان کوهستان ، بگویم
در ابتــدای خدمتـــش تا انتـــها رفت
سخت است از آغــاز بی پایان بگویم
جا دارد عمــــری در عـــزای او بگریم
یک عمـــر باید از غم هجـــران بگویم
#رقیه_سعیدی(کیمیا)
#مدح
#حضرت_جواد_الائمه_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
آقــا! تو را عــزیــز خــدا آفریدهاند
از آیـههای جــود و سخـا آفریدهاند
نور تــو را برای رسیدن به کوی عشق
شمس هُــدیٰ و قبلــه نمــا آفریدهاند
دریایـــیِ دو دست تو را اَیُّــهَا الجواد
از جنــس نــور و آب بقـــا آفریدهاند
جود و سخــاست عادت آل عبا، ولی
تنهــا تو را "جــوادِ" رضـــا آفریدهاند
احسان و سفره داریِ این خانواده را
دریــای رحمــت فقـــــرا آفریدهاند
ای از تبـــار آینـــهها، از صفــــای تو
صــدق و صفــای آینــه را آفریدهاند
درگــاهِ بـا سـخــاوت بـاب الجـــواد را
عــالــمْ پنـــاهِ شـــاه و گــدا آفریدهاند
صحــن و سرای بارگَـــهِ کاظمیــــن را
زیبــاترین بهشــتِ خــدا آفریدهاند
در پاکــی و زلالی و تقــوا و دین، تو را
دُردانـــهای به بحــرِ وِلا آفریدهاند
از کودکی نشـــانِ بزرگی و فضــل را
مُهـــرِ جبیــنِ ابـن رضـــا آفریدهاند
فضــل تو را ندید زنــی مثل اُمّ فضـل
او را شَقــی به هر دو سرا آفریدهاند
روشن نمیشود دلِ تار از فروغ مهر
خورشیــد را ز شام ، جــدا آفریدهاند
طی کرد اُمّ فضل، همان راه جعده را
او را جـدا ز رســم وفـــا آفریدهاند
سهـــم کریــم آل عبــــا و جـــواد را
ســـوز جــگر به زهــر جفا آفریدهاند
این داغ سینه سوز تورا گوشهای فقط
از داغ سیــدالشهــدا آفــریدهاند
داغت اگر چه سخت، ولیکن عظیم تر
از داغـهــای کــرب و بـلا آفریدهاند؟
از آن زمان که کرب و بلا را رقــم زدند
حق را نشــــان تیـــرِ بــلا آفریدهاند
اما اســـاس باطــل و بنــیان ظلــم را
بر پـایـهٔ شکــست و فــنا آفریدهاند
نور حسیــن ، آینهٔ حـق سرمدیست
این نـور را چــراغ هُـدا آفریدهاند
#رقیه_سعیدی(کیمیا)
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#یاجوادالائمه_ادرکنی
سخاوت، سائل باب الجواد است
کرامت، حاصل باب الجواد است
چه زیبــا برگـــزیده قبلـــهاش را
دلی که مــایلِ باب الجـواد است
#رقیه_سعیدی(کیمیا)
✨بسم الله النور✨
#پیوند_آسمانی
#حضرت_علی_و_حضرت_زهرا_علیهما_السلام
در محضـر عرش، نام زهرا و علی است
عقـدی است که عاقدش خـدای اَزلی است
پیـونـد دو آیینـه، دو دریـا و دو نـور
سـرچشمــهٔ پاکِ یـازده نورِ جَـلـی است
#رقیه_سعیدی(کیمیا)
به دلـم نام تو افتــاد و زبـان گفت علی
شعر جوشید و قلم با هیجان گفت علی
قلـــم از زمــزمهٔ نام علــی شــور گرفت
از دلِ زمـزمی از اشک روان گفت علی
چه ردیفی! که از آن شد غــزلم دریایی
وچه بحری که به شور آمد ازآن گفت علی
دل شوریده از این بحر، تب و تاب گرفت
صــد و ده مرتبه در هر ضربان گفت علی
این علی کیست که در آینـــهٔ لَــم یَــزَلی
نور حق در پسِ آن جلوه کنان گفت علی
این علی کیست که بر مقدم این فوق بشر
کعبه از شوق، ترک خورد و عیان گفت علی
او همـا ن است که از برق دمِ شمشــیرش
ماه در هاله ای از شرم، نهان، گفت علی
او همــان است که از روز ازل در رگ مــا
خون به جوش آمد و در هر شریان گفت علی
بو ترابی که به هر ذره ای انداخت نظـر
آفتابی شد و بی شـرح و بیان گفت علی
تا نگاهــش به درِ قلعــــهٔ خیبــــر افتـــاد
در از آن هیبت او خورد تکــان گفت علی
در غدیری که خُمَش مستِ تولّا شده بود
مِی به جوش آمد از آن عشق وچنان گفت علی؛
برکه دریا شد و دریا متــلاطم شد و بعد
موج ، تکـرار شد از این جریان گفت علی
باز هم راهــیِ معـراج شد آن دست خدا
راه حــق را به بشــر داد نشان گفت علی
هرکه نوشید فقط قطره ای از شهد غدیر
سومین اَشهَـدِ خود را در اذان گفت علی
"کیمیا"یی است سعادت که ز خاک درِ او
می شود قسمت هر کس که به جان گفت علی
#رقیه_سعیدی(کیمیا)
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_امام_حسین_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
شب جمعه حرمت ، عشق مُجَسّـم شده است
کربلا ، کعبهٔ جان ، مرکز عالم شده است
ذکر روی لب هـــر زائر بیـــن الحرمیــن
نوحــه و مرثیه بر وارث آدم شده است
بس که این جنت الاعلای شما محترم است
آسمان دورِ سر گنبدتان خم شده است
از همـــان روز که شد خانهٔ دل ، مرکز عشق
رشته ای بین من و نام تو محکم شده است
حرمت امن و پناه دل هر معتکفی است
هر که شد مُحرِمِ درگاه تو ، مَحرَم شده است
در نگــــاه همــــهٔ ملتـــمسان حَــــرَمـــت
ابر احساس پر از بارش نم نم شده است
محفل روضه مهیاست خوش آن چشمی که
لایق اشک بر این روضه و این غم شده است
تشنه لب بین دو دریا به جهان فهماندی
کوثر لطف تو سرچشمهٔ زمزم شده است
رزق هر کس که شده عشق حسین بن علی
مَحرَمِ خیــــمهٔ ایام مُحـــرّم شده است
#رقیه_سعیدی(ڪیمیا)
ای بغض غریب، در غم جاریِ تو
زخم آمده از راه به دلداری تو
تاوان سکوت تلخ حکّام عرب
امروز شده است کوچ اجباری تو
#رقیه_سعیدی
#غزّه
@abadiyesher
باید که زبـانـی از شقـــایـق باشیم
تا محــرم اســرار و حقـایق باشیم
هستـیم اگــر شیـعهٔ صادق، بایــد
عامـل به حدیث آل صادق باشیم
#رقیه_سعیدی
@abadiyesher
«بسم رب الشهداء و الصدیقین»
#شهیدجمهور
#شهیدخدمت
#خادم_الرضا
ابری رسید و راه تو را بی هوا گرفت
خورشید از این کدورت بی انتها گرفت
بغضی غریب در نفس آسمان شکست
مِه در هجوم آه نفس گیر پا گرفت
بارید تکه تکه غم از بالگرد تو
زخمی عمیق در جگر کوه جا گرفت
جنگل به پیشواز قدمهات قد کشید
آغوش وا نمود و به دامن تو را گرفت
در انعکاس صوت:"حاجی هارداسان؟"شکست
هر قلب عاشقی که از این ماجرا گرفت
در آن غروب ، رفتنت از بس غریب بود
بیگانه غم سرود و دل آشنا گرفت
هر کس که دید تکهٔ انگشـــتر تو را
بی شک دلش به یاد شه کربلا گرفت
گفتند خوش به حال شهیدی که عاقبت
مزد تلاش خویش ز دست رضا گرفت
ناشکر بوده ایم که اینگونه بی هوا
از ما تو را به طرفةالعینی خدا گرفت
#رقیه_سعیدی(کیمیا)
@abadiyesher