هیهات که از غم شده ما را چه نصیبی
ما فکر تو باشیم و تو در فکر رقیبی
#مصطفی_پیوندی_سرخه
این مه ، مه رحمت و نوید است
این در ، در خانه ی امید است
جز درگه حق، کجا توان گفت؟
پایان شب سیه سپید است
بداهه #مصطفی_پیوندی_سرخه
فرفری موی بلند نقره پوش
لااقل یک لحظه هم با من بجوش
این دوبیتی، این رباعی، این غزل
یک کمی از شربت شعرم بنوش
#مصطفی_پیوندی_سرخه
فرفری موی بلند نقره پوش
لااقل یک لحظه هم با من بجوش
این دوبیتی، این رباعی، این غزل
یک کمی از شربت شعرم بنوش
#مصطفی_پیوندی_سرخه
یا صاحب الزمان(عج)
دلم گرفته از این روزهای تکراری
فدای صورت ماهت چرا نمی آیی؟
#مصطفی_پیوندی_سرخه
بر در تو حل شده هر مشکلی
دست تهی رد نشده، سائلی
رخنه نمود عشق تو در هر دلی
بسکه کریمی حسن بن علی
#مصطفی_پیوندی_سرخه
دل من عاشق بین الحرمین
گه گرفتار حسن، گاه حسین
می شود نیمه ی ماه رمضان
دل گرفتار به بین الحسنین
#مصطفی_پیوندی_سرخه
دل من عاشق بین الحرمین🌹
گه گرفتار حسن، گاه حسین🌹
می شود نیمه ی ماه رمضان🌹
دل گرفتار به بین الحسنین🌹.
#مصطفی_پیوندی_سرخه
رمضون گذشت و هر شب هنوزم تلاش دارم
جلو در میاد می بینه که یه کاسه آش دارم
"آیه کرسی" هم میخونم، باز دوباره روم نمیشه
خره ها، چطور بگم بش؟ روی اون کراش دارم😜
#مصطفی_پیوندی_سرخه
از عرش ندای "یاعلی" می آید
وز تیغ صدای صیقلی می آید
در مسجد کوفه بزدلی از بهرِ
سرکوبی عدل عادلی می آید
#مصطفی_پیوندی_سرخه
🖤🖤🖤یا حیدر کرار🖤🖤🖤
آبادی شعر 🇵🇸
ولی آره خیلی چایی کمرنگیه😐😄
جواب اخرین پست کنونی در مورد چای کمرنگ👇👇
ز خوبی های پر رنگم، ندارم در دلت جایی😔
بلی، وقتی شود پر رنگ، دل را میزند چایی👌
#مصطفی_پیوندی_سرخه
بجز از علی که گوید به پسر: ″که قاتلِ من
چو اسیرِ توست اکنون، به اسیر کن مدارا″
#شهریار 👇👇👇👇👇👇
بخدا که شک ندارم، به کنار حیدری تو🖤
عوض منم علی را ، تو ببوس شهریارا🖤
فی البداهه: #مصطفی_پیوندی_سرخه
تو ببین غرق گناهم، مددی یاالله
خودم اینجا و دلم در حرم ثارالله
فی البداهه
#مصطفی_پیوندی_سرخه
تقدیم به فوتبال دوستان 👇👇👇👇👇
دیدمت، عشق چنان رفت به دلم تکل دو پا❤
که از آن لحظه شروع شد همه بی تابی ها💙
تک به تکبا تو شدم، دیدم عجب، حق دارند❤
به تو چشمک بزنند اینهمه مهتابی ها💙
موج مکزیکی موهای تو، دل را بِرُبود❤
شور این موج بپرس از همه فوتبالی ها💙
نامه را سمت تو انداختم و اوت نرفت❤
شکر خواندی، نشدم قاتی اخراجی ها💙
طوری دیوانه و مجنون تو می باشم که❤
دم به دم هو شوم از سوی تماشاچی ها💙
ترسم این است که دربی بروی ورزشگاه❤
و طرفدار تو گردند همه سرخ آبی ها💙
چقدر عشق به چارچوب دلت شوت زدم❤
کی خلاصم بکنی از همه دلسردی ها؟💙
موقعیت من عالی ست،آوانتاژ بده❤
دل من خسته شد از اینهمه نامردی ها💙
دل من در تله آفساید تو هی می ماند❤
تو نکن با دل بیچاره، از این شوخی ها💙
ما به زودی برسیم خدمت اف ای سی تان❤
بله بر من بده و با تو زمان بندی ها💙
آفریده ست خدا همچو مهاجم ما را❤
بیکران است چو دریا، دل پیوندی ها💙
شک نکن، با من اگر وارد بازی بشوی❤
فصل و نیم فصل، ز قلبت ببرم تلخی ها💙
کاش در زندگی ام با تو شوم هم تیمی❤
برویم در پی آبادی آبادی ها💙
من و تو با دو سه فرزند، به یک کلبه ی دور❤
فارغ از فحش، به دور از همه ی لابی ها💙
#مصطفی_پیوندی_سرخه 🌾 سروده:۱۴۰۲/۲/۳
یاد تو کردم و از من تو نکردی یادی.
چون غذا سرد شدی و ز دهن افتادی.
#مصطفی_پیوندی_سرخه
یا صاحب الزمان(عج)🌹🌾🌹🌾
موج گیسوی تو تاب همه بی تابی ها
محو دریای دو چشمت، همه مرغابی ها
یک کم دیگر اگر دیر کنی خواهد داد
اشک مظلوم کفاف همه کم آبی ها
حضرت یوسف همان لحظه که رویت را دید
جذب و مجذوب تو شد با همه جذابی ها
جهت آنجاست که هستی، به کجا می چرخند؟!
بی جهت این نوک پیکان جهت یابی ها
همه مسئول، ولی در پی احزاب خودند
زود بازآ ز سفر، سرور تک حزبی ها
کی شود تا که حقیقت بشود جایگزین
با تو باشیم به دور از همه ی لابی ها
#مصطفی_پیوندی_سرخه
خواستم قند لبت، دیدم رطب آورده ای
ناز شصتت، بر تن تب دار تب آورده ای
آمدم شعری بگویم در رسای وصف تو
دیدم حتی جان شعرم را به لب آورده ای
#مصطفی_پیوندی_سرخه
شاعران در قدمت شعر و غزل می ریزند
در پی وصف تو با واژه عسل می ریزند
منکه درخور نبود واژه و هر مضمونم
مصرعی هم بپذیری ز شما ممنونم
#مصطفی_پیوندی_سرخه 🖤شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق(ع)تسلیت باد.🖤
غصه ها را بغض کردم، کاش جارش میزدم
کاش دل را روز اول زود دارش میزدم
گفته بودم از تمام خاطراتت شعرها...
پاره کردم دفترم را، کاش آتش میزدم
#مصطفی_پیوندی_سرخه
دیگر اینبار مشو پیگردم
نیست ممکن که دگر برگردم
گرچه سخت بود ولی یاد ترا
کلا از خاطره ها کم کردم
#مصطفی_پیوندی_سرخه
بخدا بی تو از این عالم دنیا سیرم
حال و احوال نمی پرسی و من دلگیرم
دوست داری که بزودی بشوی قاتل من؟
بی محلی بکن و پیش برو، می میرم
#مصطفی_پیوندی_سرخه
پُر شد درون سینه ابرِ غم دوباره🌹 باران اشکم میچکد نم نم دوباره🌹 با یا حسین و یا اباالفضل علمدار🌹 زینت گرفته سینه ی پرچم دوباره🌹 پیچیده اندر کوچه ها بوی محرم🌹 بوی بهشت، بوی گل شبنم دوباره🌹 از اشک های عاشقان آبی گوارا🌹 می جوشد از سرچشمه ی زمزم دوباره🌹 آیید و نوشید عاشقان از آب کوثر🌹 چون چایی هییت کشیده دَم دوباره🌹 آیید با اخلاص، تا زهرا گذارد🌹 بر زخمهای تازه تان مرهم دوباره🌹 خواهی به عالم سَر شوی؟ باید نمایی🌹 بر سَردرِ درگاه او سَر خَم دوباره🌹 صد شکر که با عشق او یکبار دیگر🌹 بر عرش اعلی میرسد دستم دوباره🌹 جانم فدای قطره های اشکِ زینب🌹 با روضه هایش میرسد مرگم دوباره🌹 زهرا لب گودال می کوبد به سینه🌹 با مرتضی و حضرت خاتم دوباره🌹 اشک خدا وقتی که می ریزد ز چشمش🌹 غرق شگفتی میشود عالم دوباره🌹 بیهوش می افتند روی توده ی خاک🌹 از آخرین تا حضرت آدم دوباره🌹 حس میکنم دست علمدار رشیدی🌹 بگرفته دستان مرا محکم دوباره🌹 نام حسین بی شک میان خانه ی قبر🌹 جان می دهد بر پیکرِ سردم دوباره🌹 وقتی که می پوسم اگر گَردم در آید🌹 با گَردِ خود گِردِ حسین گَردم دوباره🌹 #مصطفی_پیوندی_سرخه