eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
32 فایل
راه ارتباط با آبادی شعر: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
هیهات که از غم شده ما را چه نصیبی ما فکر تو باشیم و تو در فکر رقیبی
این مه ، مه رحمت و نوید است این در ، در خانه ی امید است جز درگه حق، کجا توان گفت؟ پایان شب سیه سپید است بداهه
فرفری موی بلند نقره پوش لااقل یک لحظه هم با من بجوش این دوبیتی، این رباعی، این غزل یک کمی از شربت شعرم بنوش
فرفری موی بلند نقره پوش لااقل یک لحظه هم با من بجوش این دوبیتی، این رباعی، این غزل یک کمی از شربت شعرم بنوش
یا صاحب الزمان(عج) دلم گرفته از این روزهای تکراری فدای صورت ماهت چرا نمی آیی؟
بر در تو حل شده هر مشکلی دست تهی رد نشده، سائلی رخنه نمود عشق تو در هر دلی بسکه کریمی حسن بن علی
دل من عاشق بین الحرمین گه گرفتار حسن، گاه حسین می شود نیمه ی ماه رمضان دل گرفتار به بین الحسنین
با نگهش درد دو عالم دواست ذکر شفا یا حسن مجتباست🤲
دل من عاشق بین الحرمین🌹 گه گرفتار حسن، گاه حسین🌹 می شود نیمه ی ماه رمضان🌹 دل گرفتار به بین الحسنین🌹.
رمضون گذشت و هر شب هنوزم تلاش دارم جلو در میاد می بینه که یه کاسه آش دارم "آیه کرسی" هم میخونم، باز دوباره روم نمیشه خره ها، چطور بگم بش؟ روی اون کراش دارم😜
از عرش ندای "یاعلی" می آید وز تیغ صدای صیقلی می آید در مسجد کوفه بزدلی از بهرِ سرکوبی عدل عادلی می آید 🖤🖤🖤یا حیدر کرار🖤🖤🖤
آبادی شعر 🇵🇸
ولی آره خیلی چایی کمرنگیه😐😄
جواب اخرین پست کنونی در مورد چای کمرنگ👇👇 ز خوبی های پر رنگم، ندارم در دلت جایی😔 بلی، وقتی شود پر رنگ، دل را میزند چایی👌
بجز از علی که گوید به پسر: ″که قاتلِ من چو اسیرِ توست اکنون، به اسیر کن مدارا″ 👇👇👇👇👇👇 بخدا که شک ندارم، به کنار حیدری تو🖤 عوض منم علی را ، تو ببوس شهریارا🖤 فی البداهه:
تو ببین غرق گناهم، مددی یاالله خودم اینجا و دلم در حرم ثارالله فی البداهه
تقدیم به فوتبال دوستان 👇👇👇👇👇 دیدمت، عشق چنان رفت به دلم تکل دو پا❤ که از آن لحظه شروع شد همه بی تابی ها💙 تک به تکبا تو شدم، دیدم عجب، حق دارند❤ به تو چشمک بزنند اینهمه مهتابی ها💙 موج مکزیکی موهای تو، دل را بِرُبود❤ شور این موج بپرس از همه فوتبالی ها💙 نامه را سمت تو انداختم و اوت نرفت❤ شکر خواندی، نشدم قاتی اخراجی ها💙 طوری دیوانه و مجنون تو می باشم که❤ دم به دم هو شوم از سوی تماشاچی ها💙 ترسم این است که دربی بروی ورزشگاه❤ و طرفدار تو گردند همه سرخ آبی ها💙 چقدر عشق به چارچوب دلت شوت زدم❤ کی خلاصم بکنی از همه دلسردی ها؟💙 موقعیت من عالی ست،آوانتاژ بده❤ دل من خسته شد از اینهمه نامردی ها💙 دل من در تله آفساید تو هی می ماند❤ تو نکن با دل بیچاره، از این شوخی ها💙 ما به زودی برسیم خدمت اف ای سی تان❤ بله بر من بده و با تو زمان بندی ها💙 آفریده ست خدا همچو مهاجم ما را❤ بیکران است چو دریا، دل پیوندی ها💙 شک نکن، با من اگر وارد بازی بشوی❤ فصل و نیم فصل، ز قلبت ببرم تلخی ها💙 کاش در زندگی ام با تو شوم هم تیمی❤ برویم در پی آبادی آبادی ها💙 من و تو با دو سه فرزند، به یک کلبه ی دور❤ فارغ از فحش، به دور از همه ی لابی ها💙 🌾 سروده:۱۴۰۲/۲/۳
یاد تو کردم و از من تو نکردی یادی. چون غذا سرد شدی و ز دهن افتادی.
یا صاحب الزمان(عج)🌹🌾🌹🌾 موج گیسوی تو تاب همه بی تابی ها محو دریای دو چشمت، همه مرغابی ها یک کم دیگر اگر دیر کنی خواهد داد اشک مظلوم کفاف همه کم آبی ها حضرت یوسف همان لحظه که رویت را دید جذب و مجذوب تو شد با همه جذابی ها جهت آنجاست که هستی، به کجا می چرخند؟! بی جهت این نوک پیکان جهت یابی ها همه مسئول، ولی در پی احزاب خودند زود بازآ ز سفر، سرور تک حزبی ها کی شود تا که حقیقت بشود جایگزین با تو باشیم به دور از همه ی لابی ها
خواستم قند لبت، دیدم رطب آورده ای ناز شصتت، بر تن تب دار تب آورده ای آمدم شعری بگویم در رسای وصف تو دیدم حتی جان شعرم را به لب آورده ای
شاعران در قدمت شعر و غزل می ریزند در پی وصف تو با واژه عسل می ریزند منکه درخور نبود واژه و هر مضمونم مصرعی هم بپذیری ز شما ممنونم 🖤شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق(ع)تسلیت باد.🖤
غصه ها را بغض کردم، کاش جارش میزدم کاش دل را روز اول زود دارش میزدم گفته بودم از تمام خاطراتت شعرها... پاره کردم دفترم را، کاش آتش میزدم
دیگر اینبار مشو پیگردم نیست ممکن که دگر برگردم گرچه سخت بود ولی یاد ترا کلا از خاطره ها کم کردم
بخدا بی تو از این عالم دنیا سیرم حال و احوال نمی پرسی و من دلگیرم دوست داری که بزودی بشوی قاتل من؟ بی محلی بکن و پیش برو، می میرم
پُر شد درون سینه ابرِ غم دوباره🌹 باران اشکم میچکد نم نم دوباره🌹 با یا حسین و یا اباالفضل علمدار🌹 زینت گرفته سینه ی پرچم دوباره🌹 پیچیده اندر کوچه ها بوی محرم🌹 بوی بهشت، بوی گل شبنم دوباره🌹 از اشک های عاشقان آبی گوارا🌹 می جوشد از سرچشمه ی زمزم دوباره🌹 آیید و نوشید عاشقان از آب کوثر🌹 چون چایی هییت کشیده دَم دوباره🌹 آیید با اخلاص، تا زهرا گذارد🌹 بر زخمهای تازه تان مرهم دوباره🌹 خواهی به عالم سَر شوی؟ باید نمایی🌹 بر سَردرِ درگاه او سَر خَم دوباره🌹 صد شکر که با عشق او یکبار دیگر🌹 بر عرش اعلی میرسد دستم دوباره🌹 جانم فدای قطره های اشکِ زینب🌹 با روضه هایش میرسد مرگم دوباره🌹 زهرا لب گودال می کوبد به سینه🌹 با مرتضی و حضرت خاتم دوباره🌹 اشک خدا وقتی که می ریزد ز چشمش🌹 غرق شگفتی میشود عالم دوباره🌹 بیهوش می افتند روی توده ی خاک🌹 از آخرین تا حضرت آدم دوباره🌹 حس میکنم دست علمدار رشیدی🌹 بگرفته دستان مرا محکم دوباره🌹 نام حسین بی شک میان خانه ی قبر🌹 جان می دهد بر پیکرِ سردم دوباره🌹 وقتی که می پوسم اگر گَردم در آید🌹 با گَردِ خود گِردِ حسین گَردم دوباره🌹