eitaa logo
یاوران‌جبههٔ‌انقلاب(آبادی شعر) 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
18 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بار دگر آن صبح بخندید و بتابید تا خفته صد ساله هم از خواب در آمد 💚
ای آشنای من برخیز و با بهارِ سفر کرده بازگرد تا پر کنیم جامِ تهی از شراب را وز خوشه‌های روشنِ انگورهای سبز در خُم بیفشریم میِ آفتاب را...
از بغض لبریزم دلیل محکمی دارم از من هزاران سال نوری دورتر هستی شاید به این خاطر کنارم ماندنت سخت است مغرور و خود خواهم ولی مغرورتر هستی گاهی پذیرش کرده‌ام با اینکه راحت نیست با اینکه میدانم غرورم زیر پا رفته اما برای حفظ ظاهر پیش او گفتم آری شما مردی شما پرزورتر هستی من زور خود را روی لیوان‌ها نشان دادم ازشیشه ها یک جا شکستن را بیاموزم اینگونه مشغولم به دنیایی که میبینی وقتی در این وضعم چرا مسرورتر هستی؟ در وضع نامطلوب ماندن عادتم بوده همچون درختی در کنار جاده افتادم از شاخه هایم پر زدن دیگر میسر نیست شاید برای پر زدن مجبورتر هستی از برکه میخواهی به دریا ها رسیدن را امواج چشمانم برایت پرتلاطم نیست با غرق ماندن در تنم راضی نخواهی شد حتما نمی‌دیدی مرا چون کورتر هستی درقرص‌ها آرامشم را جستجو کردم حالا تعادل نسبتا در خانه موجود است در چار دیواری آغوشم نمی گنجم پرشور سمتت آمدم پرشورتر هستی؟
هر چـند گـذشـتهٔ تباهی دارم عاصی‌ام و نامهٔ سیاهی دارم بخشـید و کریمانه بغل کرد مرا انـگـار نه انـگـار گـنـاهــی دارم
یارب امروز بیا از گنه ما بگذر 😭 ناله ام را تو ببین اشک مرا هم بنگر باز کن از کرمت بار گناه از دوشم تا که من نیز شوم بنده تو سرتاسر "عاصی" 🍃🌹🍃😭 ✅ التماس دعا
می‌رسد عطر بهشتی به مشام از عرفات من دلم رایحه‌ی سیب حرم می‌خواهد
گفتی برو کوفه به اینجا آمدم من با صد امید و جان شیدا آمدم من حکم تو را می بوسم و منّت پذیرم آماده‌ام  آقا برای  تو  بمیرم تا کوفه را دیدم شدم خیلی مکدر دیدم همه شمشیر دارند در پس در جز طوعه در این شهر  غمخواری ندارم حالم بد است اما پرستاری ندارم دیروز طفلانم به نامردان سپردم از روی ناچاری به بد عهدان سپردم امروز روز دیگر و خانه بدوشم در کوچه های کوفه در جوش و خروشم اینجا برای مسلم تو چال کندند اینجا برای کشتنش گودال کندند در بام هر خانه کلوخ و سنگ دارند نی‌های آماده برای جنگ دارند شهری که می بینم برایت جا ندارد آقا نیایی قول پابرجا ندارد گر عازمی اینجا فقط لشکر بیاور از آل هاشم شیر جنگاور بیاور دراین سفر از بانوان اصلا نیاور از کودکان از دختران یک تن نیاور یا لااقل همراه خود کمتر بیاور خلخال‌های پایشان را در بیاور درد دلم بسیار و در تشویشم  امروز ناراحت شش ماهه بیش از پیشم امروز تا می‌توانی آب و نان بردار حتما معجر برای دختران بردار حتما حالا که می‌آیی کفن را هم بیاور آن یادگاری  پیروهن را هم  بیاور آغاز راه کوفه پایانش به شام است سربسته می‌گویم برایت کوفه دام است عرضم تمام آقا مرا آخر سلام است دارالاماره هستم و کارم تمام است
دلخوشی های ساده رو باید سنجاق کرد به دفتر خوشبختی🖇❤️💚
ارسالی از طرف یه دوست❤️
دوستان تو دعای عرفه یادتون نره ما رو هم دعا کنیدا......🙏🌸
مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد... 💚
💚 یا علی گفتیم و عشق آغاز شد 📣 توجه❗️ : با موضوع: ولایت و امامت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در قالب غزل و رباعی🍃 سلام و عرض ادب خدمت دوستان گرامی 🌸 دوستان شاعر می‌توانند تا شنبه دوم تیرماه (۱۴۰۳/۴/۲) اشعار خودشون رو در قالب غزل و رباعی (دست‌کم ۲ رباعی) برای شرکت در مسابقهٔ شعر غدیر بفرستند. 👌📝 هدایای نفرات برگزیدهٔ غزل: 🎁 نفر اول: مبلغ ۳۰۰ هزار تومان ✅ نفر دوم: مبلغ ۲۵۰ هزار تومان ✅ نفر سوم: مبلغ ۲۰۰ هزار تومان ✅ هدایای نفرات برگزیدهٔ رباعی: 🎁 نفر اول: ۱۸۰ هزار تومان ✅ نفر دوم: ۱۵۰ هزار تومان ✅ نفر سوم: ۱۲۰ هزار تومان ✅ 🔸اشعار باید جدید و نوسروده باشد و قبلا جایی نشر داده نشده باشد👌 🔹داوری مسابقه توسط یکی از مدرسان شعر در ایتا خواهد بود👌🌸 🔸نفرات برگزیده در روز عید غدیر اعلام می‌شود. 🔹اشعار خودتون رو برای شرکت در مسابقه به یکی از شناسه‌های زیر بفرستید👇 @Hazrate_baran_786 @javadmd14 🌸🌼🌸🌼🌸 آبادی شعر @abadiyesher
کاش قسمت بشود سوز و صفای عرفه کاش می‌ماند به دل حال و هوای عرفه اضطرابی به دلم هست، تو را می‌خوانم یا رب از ما بگذر بین دعای عرفه😢
آنکه قبل از کربلا شد با لب عطشان شهید بُودمسلم مردی ازجنس حسین بن علی(ع) مردم کوفه شکستند عهد خود را ناکسان... مردمی که داشتش شیطان بر آنها سروری این همه گل شدشهید راه حق دراین جهان تا که ماند تا قیامت زنده رسم حیدری مذهب حق را حسین بن علی(ع) جاوید کرد عشق یعنی راه و رسم شیعیان جعفری "عاصی" 🍃🌹🍃😭 🌹 نثار حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام ۳صلوات
غفرانت اگر فقط به خوبان برسد ما طائفه گناه کاران چه کنیم؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هم موسم بخشش است روز عرفه هم لحظه ی رویش است روز عرفه بیچاره کسی که جای خالق از خلق محتاج گشایش است روز عرفه
بسم الله الرحمن الرحیم اشتیاق مجموعه‌ای از رباعیات عرفه رباعی۱ جامانده‌ام ازحال‌وهوای عرفه فیض عرفات و ربنای عرفه اما به طواف عشق محرِم شده‌ام در ترجمه‌ی فراز‌های عرفه رباعی۲ در دل گله از فراق دارم یارب شوق سفر عراق دارم یارب ذکرم شده "أَرْغَبُ إِِلَیْکَ" یعنی خیلی به‌تو اشتیاق دارم یارب رباعی۳ در بند خداست بندبند بدنم روح‌و‌دل‌ و‌ جسم‌و‌جان‌ و اعضای‌تنم شکر یکی از این همه هم ممکن نیست گیرم که تمام عمر تسبیح زنم رباعی۴ تا در قلبم به تو یقین دارم من ازجانب تو حبل متین دارم من هرچند که خالی‌است دستم، اما صدشکر که آزاده و دین‌دارم من رباعی۵ بی‌لطف تو بی‌چاره‌ام و رنجورم از جنس سلیمانم و کم از مورم خواهان منی اگرچه در خود غرقم نزدیک منی اگرچه از تو دورم
🌷 آیت‌الله حاج‌آقا مجتبی : از غروبِ شبِ تا غروبِ روزِ عرفه، زمان بسيار بزرگی است. اين را گفتم كه شب عرفه موقعيت بسيار خوبی است، هم دعا كنيد و هم به اعمال صالحه مشغول شويد! اين را هم بدانيد دعاهايی كه می‌كنيد اگر برای ديگران باشد، چيز بيشتری نصيبتان می شود. خدا كند يكی از آن كسانی كه شما می كنيد من باشم.
دوستان در حق همدیگه هم دعا کنیم و دیگران رو فراموش نکنیم🙏🌼🌸 بنده رو هم دعا کنید. فعلا تا بعد از نماز مغرب و عشا خدانگهدار و التماس دعا🌸
🌴بسم الله الرحمن الرحیم🌴 🤲شعر و نیایش🤲 یا رب، همه را خُرّم و مسرور بفرما غفار !، مرا نیز تو مغفور بفرما آمد عرفه، موعد غفران عظیمت دل را همه سرشار از آن شور بفرما من معترفم، معتذرم ،نادم و مسکین از فضل خودت لطف به معذور بفرما دیدی که دلم را چه غریبانه شکستند اکسیر شفا در دل رنجور بفرما من بندهء پر عیبم و عاصی و خطاکار ستار تویی، سیئه، مستور بفرما جز امر تو و امر ولی را نپذیرم بر امر اولی الامر، تو مأمور بفرما هر ناخوشی و دلهره و ضعف و ستم را از امت پیغمبر خود دور بفرما ای آن که به هر امر محالی، تو قدیری حاجات و مهمات، تو مقدور بفرما هرچند ندارم به عباد تو تناسب با ناب ترین قافله، محشور بفرما هر دیده که با دین تو در جنگ و ستیز است ای قاصم جبار، خودت کور بفرما ای نور امید دل هر کودک غزه نصرت تو به آن مردم محصور بفرما تعجیل به امر فرج حضرت مهدی یاری، تو به آن منجی منصور بفرما 🤲🤲🤲 سروده سجاد محمدیاری
داغِ پدرت برای عالم، کم نیست بر دوشِ زمین طاقتِ این غم، کم نیست برگرد حسین بنِ علی کوفه نیا در کوفه شبیهِ «ابنِ مُلجَم» کم نیست
چون واژۀ غربتی که معنا شده بود درهای غریبی همه‌جا وا شده بود در کوفه میان مردمی غرق نفاق سردار غریبِ عشق، تنها شده بود
در شهر نمانده اهل دردى جز تو در جاده‌ی‏ عشق، ره‌نَوردى جز تو در كوفه، اگر چه لاف مردى بزند اى طوعه! نمانده است مردى جز تو چون صبح مرا به بر کشیدند همه گفتند ز خورشید و دمیدند همه چون سایه‌ی‌ هولناک شب را دیدند ترسیده، به خانه‌ها خزیدند همه ظلمتكده‌‏اى است كوفه، چون شام بوَد با اين همه، دل به يادت آرام بود سرمستى‌‏ام از باده‌ی‏ عشق است و عطش معراج من، افتادن از اين بام بوَد!