eitaa logo
یاوران‌جبههٔ‌انقلاب(آبادی شعر) 🇵🇸
1.4هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
18 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تکه سیبی که تو دندان زده‌ای، خوردن داشت آدم اینگونه زمین گیر لب حوا شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای رفیق بینوایان زمین خورده، سلام بین اهل دل مرا، کنج حرم جا می‌دهی ؟ گفته‌ای با نام زهرا، مستجاب الدعوه‌ایم دست ما بیچارگان را دست زهرا می‌دهی ؟
ای آنکه ز شوقت جگر خلق کباب است گر نیم نظر لطف کنی عین ثواب است در سجده بفرما که به پایت بدهم جان خم کن سر این شیشه که هنگام شراب است ای دل نظر شیر خدا حد وسط نیست یا موج مزن یا که بجوش این چه سراب است ذکر تو سوار است به سنگ یمن اینجا یعنی علی از شوق علی پا به رکاب است تاثیر اگر کرد فغان لطف تو باقی است یک تار سر زلف تو تکمیل رباب است «اسباب تکامل همه نفی است در اینجا» «انگور که چسبد به ضریح تو شراب است» آن نامه که سر بسته فرستند به کویت گر پاره کند خادم تو عین جواب است تیغی که تو بستی چو به گلزار ببندند یک غنچه دمیدن همه جا عالم آب است شمشیر همان شمه ی شیر است به میدان جز تو به میان تیغ اگر بست خطاب است معنی جگر صحبت باشیر ندارد جز اینکه بگوید به ره دوست تراب است
فراتر است از ادراک ما، حقیقت ذاتش کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش کسی که وحی به شوق کتابتش شده نازل که خطّ کوفی او بوده زینت کلماتش کسی که خطبۀ غرّاست واژه واژه سکوتش کسی که حجتِ بحثِ ولایت است زکاتش کسی که شیفتۀ نامه‌های اوست بلاغت کسی که چشمۀ جوشانِ حکمت است دواتش علی‌ است او، که زمین مفتخر شده‌ به حضورش علی‌ است او، که زمان معتبر شده به حیاتش علی‌ است معنی حیّ علی الصلاة من و تو علی کسی‌ است که میزان سنجش‌ است صلاتش هرآنچه اشک به دامان چاه ریخت شبانه بدل به درّ نجف شد یکایک قطراتش علی معادل عدل‌ است، آن عدالت دلخواه بگو به دهر که تنها علی‌ست راه نجاتش
همه شب دست در آغوش خیالت دارم کوری آنکه مرا از تو جدا می‌داند
جمعه‌ها ای ماه با عشق تو سودا می‌کنم شکوه از خُلق بد و مستی دنیا می‌کنم خسته از دلواپسی‌ها، خسته از جهل عوام گاه هستم در جدل گاهی مدارا می‌کنم شب به عشق صبح می‌بندم دو چشم خیس را بی‌حضورت، صبح چشم خسته را وا می‌کنم حکمت و راز جدایی‌ را نمی‌دانم که چیست با صبوری، با غم هجر شما، تا می‌کنم خشکسالی آمده در باغ جان خسته‌ام با خیالت، آرزوی موج دریا می‌کنم
شمسِ عاشر رهبردینِ خدایم هادیم من نور حق ساری به سُرَّ مَن رَآیم هادیم من آیه ی تطهیر نازل بر شمایم هادیم من بحر دین و صاحب ذکر و دعایم هادیم من از تبار مرتضی و نجل ختم الانبیایم "من نقیّ دین علی بن جواد بن رضایم" سامرا را چون نگینم،با ملائک همنشینم من امام مهتدین وهادی عرش و زمینم کوثر و طاها و الرحمن و قدر و یا وسینم من امیرم جد پاک منجی دنیا و دینم سایه ی لطف خدایم ذکر یا مهدی ... دعایم من نقیِّ دین علی بن جواد بن رضایم "جامعه‌" ذکر و ثوابم مملو ازعطرگلابم پیش چشم شیعیانم صاحب علم و کتابم تا شوند عالم به اذکار "کبیره" ذکر نابم من امام روشنیها، من امام آفتابم هادی آل علی، قرآنم و من هل اتایم من نقیّ دین علی بن جواد بن رضایم برکه ی شیر و پلنگان مامنی بود از برایم خود عیان دیدید آن حیوان نهاده سر به پایم هم کلام با وحوش و شامل لطف و عطایم تا ببینید معجزم را تا بدانید مقتدایم من امام جن و انس این جهان و ما سوایم من نقیّ دین علی بن جواد بن رضایم تا بن العباس برده مجلس بزم و شرابم یادم آمد از سر و تشت و از آن شام خرابم او مرا در کاخ مهمان کردو خیلی داد عذابم عاقبت با زهر دادند پاسخ خیر و ثوابم مدفنم در سامرا و جمعه ها در کربلایم من نقیّ دین علی بن جواد بن رضایم
♡ دلم را شست رؤیای زلالت شدم خورشید با نور خیالت ببین دنبال تو می‌گردم ای عشق! بیا صیاد دنبال غزالت @eitaaparvanegi
سلام بر تو کتاب ای که آفتاب تویی گران‌ترین و گرامی‌ترین کتاب تویی کتاب‌های جهان از بدایتِ تاریخ تمام مشق تو هستند اگر کتاب تویی سلام بر تو که هم‌صحبتم به بیداری سلام بر تو که بیداری‌ام ز خواب تویی نه شعر، ای همه حکمت که در فضیلت تو بس است این‌که خدا را کلام ناب تویی همان تجلیِ اعظم که از نهایتِ مهر خدا نمود به انسانِ خود خطاب تویی بدون نور تو عالم کویر ظلمت بود که در زمان و زمین روشنی و آب تویی وَ در هبوط زمین، تشنگی انسان را به هر سؤال گواراترین جواب تویی گواهِ آنچه رسولان رفته آوردند! میان آن همه خود حُسن انتخاب، تویی... امانتی که نبی هم‌طراز عترت خویش به جا گذاشته تا موعد حساب تویی تو را به گریه ببوسم، به سینه بگذارم که آن کریمِ همیشه گشوده باب، تویی...
ما و تو ای عزیزِ من از یک قبیله ایـم مانند موج و ساحل دریای پـر خروش تو کـوله بار رنج مرا میبـری به پشت من بار خاطرات تو را میکشم به دوش *   *   *   * گوینـد به پیرانه سری عشق مباز دیگر تو و سجاده و تسبیح و نماز پیـرم نرسم به توبه، ساقی می ده کز میکده تا صومعه راهیست دراز *   *   *   * دیشب کـه نیامدی دلم تنهـا بود     امروز تـو بودی و خـدا با ما بـود شیرینی خاطرات تلخ است، پریش     ایکـاش که دیروز همان فردا بود استاد •••✾•🌿🌺🌿•✾•••
همیشه گریه‌های زیر باران ماجرا دارد که یک سر در پشیمانی، سری هم در وفا دارد میان خاطراتت آنچنان بر سینه می‌کوبم که ثابت می‌کند یک دست هم، گاهی صدا دارد نبودت روزهایم را به قدری بی هویت کرد که در تقویم من تنها غروب جمعه جا دارد تصور می‌کنم عاشق شدن یک درد موروثی‌ست از آنجا که پدر عمری‌ست در دستش عصا دارد یقین دارم کسی ظرف دعا را جابه جا کرده تو را من آرزو کردم، کسی دیگر تو را دارد!
که دیده زیر زمین باغ بی‌خزانی را؟ نهان‌تر از سفر ریشه‌ها جهانی را و باد از لب این خاکریز می‌روید مگر که فاش کند قصۀ نهانی را که گفته خاک کم از آسمان بها دارد؟ ببین در آینه‌ها خاک آسمانی را و دشت، ساکت و ژرف است، مثل اقیانوس که شب به سینه فرو خورده کهکشانی را چقدر مادر او چنگ زد به سینۀ خاک! ولی نیافت از آن سوخته، نشانی را ولی نیافت، مگر چند تا گلولۀ سرد ولی نیافت، مگر مشت استخوانی را پدر در آن طرف دشت لاله‌ای را دید که یافت بر اثرش باغ ارغوانی را... به سوی شهر مه‌آلود می‌کشند غروب ز دشت سوخته از لاله کاروانی را
باتو ای شمس،چنان مولوی‌انگیز شدم شدم اهوازترین....... عازم تبریز شدم باد فر خورد، به خرمایی موهات رسید من در این فر کده با باد گلاویز شدم چشم تو شعر قشنگی‌ست، همین شعر مغول خون ِدل ریخت و من شاعر ِچنگیز شدم آنقدر پیچش موهای تو اسلیمی بود که من از کشف رضاخان تو لبریز شدم با تو هر هفته، پر از نقش و تماشایی شد بی تو هر جمعه که بگذشت غم انگیز شدم
ندارم پاسخی؛ در کنج رینگم شکسته کاسه‌چرخ و بلبرینگم خودم فیلتر نمودم هر چه را شد کنون پیگیر رفع فیلترینگم
ای وصـالت یـک زمـان بوده فـراقـت سـال‌ها... 🕊
مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باغ رقصان از سرور بادها در بوستان بلبلان و مرغکان هستند شاد و نغمه‌خوان آمده ماه دهم، ابن الجواد بن الرضا نیمه‌ی ذی الحجه، الطاف خدایی شد عیان یا جواد الاتقیا، دردانه‌ی زیبای تو والی ملک دو عالم شد، نگار قدسیان عالِم و هادی، نقی، القاب نور و طیبش صاحب نفس زکیه، صاحب عزمی گِران در زیارتنامه‌هایش، جایگاه اهل بیت خاصه امر امامت را، نموده او بیان حلم و زهدش، علم و اعجازش زبانزد بوده است دوست و دشمن تماما، معترف بوده به آن تشنگان معرفت را، چشمه‌ی آب بقاست فیض او نازل شده، از دستهای آسمان مرغ جان پر زد به عشق سامرای اطهرش آن سرا باشد پناه هر دل بی‌آشیان
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ سوزنِ فکرت شکست رشته‌ی طاقت گسیخت بس‌که ز نو دوختم، چاکِ گریبانِ دل... 💚
خود را به سراپرده‌ی اسرار بزن هر لحظه دم از حیدر کرار بزن برخیز ز جا، مگر خجالت دارد عشقِ به علی را همه‌جا، جار بزن ✍
پایان مهلت ارسال اشعار تا امشب ساعت ۲۲👌👌👌
ما کتاب کهنه ای هستیم سرتا پا غلط! خواندنی ها را سراسر خوانده ایم امّا غلط! سال ها تدریس می کردم خطا را با خطا سال ها تصحیح می کردم، غلط را با غلط! بی خبر بودم دریغا از اصول الدین عشق! خط غلط، انشا غلط، دانش غلط، تقوی غلط! دین اگر این است ! بی دینان زِ ما مؤمن ترند این مسلمانی ست آخر؟  لا غلط الّا غلط ! روز اوّل درس مان دادند، یک دنیا فریب روز آخر مشق ما این بود: یک عُـقـبا غلط! گفتنی ها را یکایک هر چه باد و هر چه بود شیخــنا فرمود امّا یا خطا شد یا غلط! گفتم از فرط غلط ها دفتر دل شد سیاه! گفت می دانم غلط داریم آخر تا غلط ! روی هر سطری که خواندیم از کتاب سرنوشت دیده ی من یک غلط می دید و او صدها غلط! یا رب از تو مغفرت زیباست، از ما اعتراف یا رب از تو مرحمت می زیبد و از ما غلط! ✍
آمده دنیا ،گل «ابن الرضا» محو جمالش شده ارض و سما لطف خدا شامل دنیا شده آینه ای آمده ایزد نما راه خطا را نرود هیچکس «هادی» راه است اگر مقتدا آمده خورشید دهُم در زمین نور کند قسمت دل مرده ها «موتَمَن» و «متّقی» است و «نقی» «راشد» و مانند علی «مرتضی» «جامعه» اش درس امامت دهد وصف قشنگی است از آل ولا او علی و مکتب او حیدری است غیر علی نیست «غدیریه» را هرکه به ادراک مقامش رسید خاک صفت آمد و شد کیمیا نیمه ی ذیحجه شده کاش که قسمت ما هم بشود سامرا یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ @gida13
دیدن روی تو ظلم است و ندیدن مشکل است چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است هرچه جز معشوق باشد پرده‌ی بیگانگی است بوی یوسف را ز پیراهن شنیدن مشکل است غنچه را باد صبا از پوست می‌آرد برون بی‌نسیم شوق، پیراهن دریدن مشکل است ماتم فرهاد کوه بیستون را سرمه داد بی هم‌آوازی نفس از دل کشیدن مشکل است هر سر موی ترا با زندگی پیوندهاست با چنین دلبستگی، از خود بریدن مشکل است در جوانی توبه کن تا از ندامت برخوری نیست چون دندان، لب خود را گزیدن مشکل است تا نگردد جذبهَی توفیق دستگیر از گل تعمیر، پای خود کشیدن مشکل است
هر چند که از علی(ع) سرودن سخت است هر کس که علی(ع) گفت خیالش تخت است «عالم همه قطره است و دریاست» علی(ع) هر دل که دم از علی(ع) زَنَد خوشبخت است @nabzeghalam