♡
صبح است ای خورشید زیبا! پلک را وا کن
در چشمهای من کمی خود را تماشا کن
از گیسوانت زندگی میریزد ای زیبا!
گیسو بیفشان و مرا ای عشق احیا کن
شیرین بکن صبح مرا با قند لبخندت
روی لبم گلهای شادی را شکوفا کن
گوش تو پر شد بس که گفتم دوستت دارم
در گوش من این حرف را یک بار نجوا کن
من معنی 'من' را نمیفهمم؛ تویی من هم
هر جا که از 'من' گفتهام، آن را 'تو' معنا کن
تقدیم تو شعری که اکنون روی لب دارم
این شعر را با بوسۀ خود مهر و امضا کن
#زینب_نجفی
#راجی
@eitaaparvanegi
به باغ جان و دلم کاش باغبان برسد
دوباره طائر بختم به آشیان برسد
اگر به خلوت خاموش من سری بزند
نوای شاد دلم تا به آسمان برسد
دلم دوباره گرفته شبیه فصل خزان
خدا کند که بهارم به سمتمان برسد
دلیل بودن من شد دوباره آمدنش
بدون عطر حضورش غم آنچنان برسد
چه شِکوهها که نکردم در این دو روزهی عُمر
بهار من که نیامد چرا خزان برسد؟
اگر چه عُمر و جوانی به راه عشق گذشت
امید وصل که باشد به تن توان برسد
نماز و قبلهی دل شد ضریح چشمانش
به گوشِ خستهی جانم خوشا اذان برسد
#سیدعلی_خوشقامت
@abadiyesher
لبخند زدی دیده شد الماس لبت
میبوسم از آن گوشهی حساس لبت
ممنوع نکن اگر چه که شرعی نیست
میچینم از آن میوهی گیلاس لبت
#حسین_جعفری
@abadiyesher
چگونه سر کنم این روزهای بیخبری را
میان این همه دیوار، رنج دربهدری را
شبیه قصهنویسی شدم که در همه عمرش
پری ندیده و در دل نهاده عشق پری را
برای دیدن تو سالهاست روزه گرفتم
چگونه باز کنم روزههای بیسحری را؟
به باد سرزنش خلق پشت سرو خمیده
وگرنه تاب میآورد رنج بیثمری را
برای از تو نوشتن مرا خیال تو کافی است
اگر رها کند این روزگار فتنهگری را
#ناصر_حامدی
@abadiyesher
خلوت نشین خاطر دیوانهی منی
افسونگری و گرمی افسانهی منی
بودیم با تو همسفر عشق، سالها
ای آشنا نگاه، که بیگانهی منی...
هرچند شمع بزم کسانی، ولی هنوز
آتش فروز خرمن پروانهی منی
چون موج سر به صخرهی غم کوفتم زِ درد
دور از تو، ای که گوهر یک دانهی منی
خالی مباد ساغر نازت، که جاودان
شورافکنی و ساقی میخانهی منی
آنجا که سرگذشت غم شاعران بود
نازم تو را، که گرمی افسانهی منی
#شفیعی_کدکنی
@abadiyesher
ز یاران ، کینه هرگز در دل یاران نمیماند
به روی آب، جای قطرۀ باران نمیماند
#بیدل_دهلوی
@abadiyesher
من از آغاز در خاکم نَمی از عشق می بینم
مرا می ساختند ای کاش از آب و گِلی دیگر
#فاضل_نظری
@abadiyesher
بخوان از چشم های لال من، امــروز شعرم را
که فـــــردا از مــــنِ دیوانه، دیوانی نمیماند
#حسین_زحمتکش
@abadiyesher
آهای همسفر شعرهای پاییزی
در استکان غزل چای گرم می ریزی
ببین صدای سکوتم گرفته مثل دلم
بیا به خاطر من .... حرف تازهای ... چیزی ... !
#نغمه_مستشار_نظامی
@abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قدرت تکلمم در این شرایط به هنگام تعارف های ادایی😂
#پیشنهاد_دانلود
واقعا عالیه👌😄😄👏👏👏
@abadiyesher
با دیدن چشمان تو زیبا شده شعرم
همرنگ غزلنامه ی نیما شده شعرم
با این دل دیوانهی من باز چه کردی
بی پرده ببین با تو هم آوا شده شعرم
ای #مریم تنهایی من بانگ بر آور
فریاد پس از مرگ مسیحا شده شعرم
سوگند به باران تو ای عشق بهاری
بی آتش زرتشت٬ اوستا شده شعرم
خوابم شده بیداری چشمان تو امشب
انگیزهی روییدن فردا شده شعرم
بگذار که این پنجرهها بسته بمانند
بر روی تو دروازهی دنیا شده شعرم
#ولی_الله_تیموری
@abadiyesher