eitaa logo
ابرفقه
1.2هزار دنبال‌کننده
467 عکس
435 ویدیو
19 فایل
امیرالمؤمنین (ع): عقل‌ها امامان فکرها هستند، فکرها امامان قلب‌ها، قلبها امامان حس‌ها و حسها امامان عضوها العقولُ أئمةُ الأفکار والأفکار أئمة القلوب والقلوب أئمة الحواسّ والحواسّ أئمة الأعضاء. کراجکی، کنز، ۱: ۲۰۰ کتاب ابرفقه: https://24on.ir/g/21
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شعر آئینی انقلابی
ای مام وطن ، این چه بها ، این چه بهانه ست هر روز تو را نعش گلی بر سر شانه ست بر پشت تو تیغ و تبر و تیر نشسته این داغ کجا قصّه و افسون و فسانه ست از کوه سرازیر شده خون گلی سرخ پاییز کجا فصل شکوفه ست و جوانه ست ای کوه دماوند تو واگو که چه دیدی چون سنگ به سنگ تو گدازه است و زبانه ست آتش به جگر می زند و شعله ی روح است این بیرق خونرنگ که بر سردرِ خانه ست شعر تَرِ ما ، اشکِ چِکان از سر چانه لالایی ما ، مویه رجزهای شبانه است از آه گدازنده ی ما سخت بترسید وقتی نفس شهر پر از نوحه ترانه ست ما تاج شهادت به سر و ، روی سفیدیم چون " تیر غمش را دل عشاق نشانه ست " ، " از خون عزیزان وطن لاله دمیده " افسوس که دست تو به دامانِ خزان است
1⃣ Georg von Rosen, The Christmas Fair. 1872 👈 حجاب در سوئد نقاشی (رنگی) جورج وان رازن مربوط به بازار کریسمس در سال ۱۸۷۲ میلادی؛ حدود ۱۵۰ سال پیش ✅ یکی از خانمها دقیقا داره 2⃣ Georg von Rosen, Lesken ropo.1899 👈 حجاب در سوئد نقاشی (سیاه و سفید) جورج وان رازن مربوط به لسکن روپو در سال ۱۸۹۹ میلادی؛ یعنی حدود ۱۲۰ سال پیش ✅ چادر مشکی خانم جلویی کاملا واضح است و دخترکش که روسری مشکی بسته و نخ آن به زیر چانه اش رفته است؛ نقداً ۳ تا بچه هم داره ✅ یک نخ موی آن خانمها هم پیدا نیست. ✅ اگر قانون حمایت از حجاب داشتن، الان عقلای قوم، حسرت اون روزا نداشتن. 🇮🇷 @abarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبهه استاد ارجمند فاطمی نیا درباره طب اسلامی و نقد دقیق و روشمند آن در این نشانی👈 ابرنگار
11.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥فتنه‌گران با محتویات مغزی هیتلر ☝️سخنان بالا در جلسه امام با نمایندگان مجلس با ریاست اکبر هاشمی در داستان ستیز هاشمی و بنی‌صدر گفته شد! نوشته مفصل را در نشانی زیر ببینید:👇 ⛔️ داستان تلخ ستیز هاشمی و بنی‌صدر. 🌵هاشمی در پی جازدن ادعاهای خود به نام دین و جریان انقلابی 📛 تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل:👇 👈ناطق نوری: «آقای هاشمی چند دفعه این اختلافات را با امام در میان گذاشته بود و امام به ایشان فرموده بود: "بروید به فکر آخرت باشید." ایشان عصبانی شده بود و به امام گفته بود: همه اش که ما نباید فکر آخرت باشیم یک خرده شما هم به فکر آخرتتان باشید». خاطرات ناطق، ۱: ۲۱۲. 🌵هاشمی پیشتر هم در ستیز با بنی‌صدر در نامه ۲۵ بهمن ۵۹ که در سال ۸۹ هم در پایگاه هاشمی بازنشر شد، به امام نوشته بود: 👈«آیا بی‌خط‌بودن و آسایش‌طلبی را می‌پسندید؟» 🌔 امام از اول هم برخی را می‌شناخت و نسبت به هنگام آشکار شدن درون آنها هشدار داده بود. 🔥 کودتای ۸۸ همان سقیفه بود؛ ولی غاصبان ولایت، زورشان نرسید؛ تفاوت همین بود! 👈شرایط شکافت برای شناخت درون افراد: الولایاتُ مَضامیر الرِّجال. تصنیف غرر، ۳۴۲. در مسابقه قدرت درون افراد رو می‌آید. 🇮🇷 @abarin
7.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ شاهکار محتوایی و تراز ادبیات دینی و لحن انقلابی و اسلامی و پاکیزگی اخلاقی در سخن حماسی امام خامنه ای 🇮🇷 @abarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ سخن ناسدید علامه جوادی در درس تفسیر ۵ آذر ۹۷ 1️⃣ لغزش استدلالی! ⛔️ چون ۱۵ میلیون پرونده داریم، و هر کسی با یک نفر دیگر دعوا دارد، پس ۳۰ میلیون نفر دعوا دارند! ⛔️ و چون هر کسی دست کم با یک نفر انس دارد، پس ۶۰ میلیون نفر شب و روز با هم دعوا دارند! ⛔️ چنین کشوری چگونه رویِ ببیند؟! 2️⃣ لغزش زبانی چین‌ستایی و خودتحقیری مدتی پیش چند نفر از دانشگاه چین آمدند، به طرزی حرف می‌زدند که خودشان به زحمت حرف همدیگر را می‌شنیدند؛ ! اما داریم با هم! 3️⃣ لغزش زبانی درباره ادارات ایران «شما که رفتید، یا روزمیزی می‌خواهد یا زیرمیزی! 4️⃣ لغزش زبانی اسلام‌شناختی 👈 این اسلام، ظاهری است! همانکه سید جمال گفته: در غرب اسلام هست ولی مسلمان نیست؛ در شرق مسلمان هست ولی اسلام نیست. ما که به کار نداریم که! ❇️ نقد لغزش‌های 1️⃣ نقد دعوای شب روز ۶۰ میلیونی 📚 اولا طبق آمار مسؤل این امر، در ۲ تیر ۹۸؛ در سال ۹۷ تنها ۶میلیون و ۳۰۰هزار پروند یکتا در محاکم قضائی بوده است که با ۳ میلیون و ۸۷۷هزار پرونده شورای حل اختلاف، جمعاً ۱۰ میلیون و ۱۷۷هزار پرونده می‌شود؛ نه ۱۵ میلیون پرونده! 📚 ثانیاً از این ۱۰میلیون و ۱۷۷هزار پروند، طبق آمار حمید شهریاری، فقط ۵ میلیون و اندی، مربوط به جرائم اجتماعی است؛ نه ۱۵ میلیون پرونده دعوا! 👈ضمنا آن جایی که ۵۰۰ یا ۶۰۰ پروند دارند، کجا است؟! 👈ادامه نقد در پیام پسین👇 🇮🇷 @abarin
❇️ادامه👇 شهریاری ۷عنوان اتهامی (۵۰٪ حجم پرونده‌ها) را با درصد هر یک بر می‌شمرد؛ که ۴عنوانِ «ضرب و جرح عمدی» با ۸/۷٪ و «توهین به اشخاص عادی» با ۸/۲٪ و «تهدید» با ۵/۹٪ و «تخریب عمدی اموال با ۳/۷٪، تقریبا جرائم اجتماعی اند (۲۶/۶٪ از آن ۵۰٪) اما دیگر عناوین، سرقت، رانندگی بدون گواهینامه و صدمه غیرعمد تصادف و ... می‌باشند؛ نه دعوا! 👈 پس طبعاً، کمی بیش از نصف این ۱۰ میلیون و اندی پرونده، اجتماعی است؛ و چه‌بسا تداخل شاکی و متشاکی و تراکب پرونده روی یک موضوع هم هست. 👈 به لحاظ فقهی و فلسفی چطور می‌توان به خاطر حدود ۵میلیون پرونده، گفت که ۶۰میلیون ایرانی شب و روز در حال دعوا هستند؟! حتی گفت که کشور روی فلاح نمی‌بیند و حتی‌تر، اینکه ما لفظاً و ظاهراً مسلمانیم و اسلام در غرب است! ⛔️ خیلی از پرونده‌ها نیز ناشی از فضای ولنگار مجازی و غربزدگی مدیریتی است! 2️⃣ نقد لغزش چین‌ستایی و ایران... 📚 اولاً مقایسه یک هیأت دانشگاهی، آن هم در یک نشست رسمی خارج کشور، با مردم عادی، آن هم نه در نسشست رسمی خارجی، بلکه در متن مشکلات چاله‌میدانی، دو خطای روشن است! 📚 ثانیاً برای اینکه مغالطه پهلوان‌پنبه نشود، لحن آن چینی‌ها را با لحن و تعبیر خود آیةالله جوادی بسنجید؛ نه با مردم! آیا نیست؟ لطفا دوباره گوش کنید. 3️⃣ نقد لغزش تخطئه ادارات نباید یک و حقیقتا نادرست را با «سور کلی» (همه) بیان کرد! طبق کدام منطق؟ کدام فقه؟ کدام عرفِ عقلا؟ 👈اکثریت ادارات و کارمندان مؤمن و خدمت‌گزار را نباید با برخی رشوه گیری‌ها (که در دوران هاشمی افزایش یافت) نادیده گرفت! ❇️ نقد لغزش عمقی 1️⃣ تحلیل خطاتر از داده های خطا: تخطئه اسلام ایرانی‌ها به سبب عدم توجه به عمق و سطح 👈اولاً این اسلام‌شناسی و چین و غرب شناسی، ظاهری است؛ نه ! 👈ثانیا برای شناخت افراد و جوامع، باید آنان را در شرایط (فی تَقلُّب الأحوال عِلمُ جواهر الرجال. کافی، ۸: ۲۲) بررسی کرد؛ نه اینکه قضاوتمان در چشم مان باشد و وضعیت افراد در مهمانی رسمی خارج یا در خطاهای روزانه یا در سیرک تربیتی جوامع غربی را معیار بدانیم. 2️⃣ پرونده کمی که: آ. تحت خشونت ناپیدای قفس قوانین و قانون گزاران صهیونی؛ ب. و در عین سورچرانی انگلوار بر ثروت‌های تاراج شده عالم؛ ج. آن هم با وضعیت روابط اجتماعی بسیار سرد و گسیخته (ایندیویژوال)؛ د. و تحت تعاون شیاطین جن و انس بر اثم باشد، تجلی اسلام در غرب نیست! 👈من از سالها زندگی در اروپا سخن می‌گویم؛ نه با نقل قول از افراد یا چند جلسه رسمی با چند ادکلن زده کراواتی؛ که حسن روحانی، روباه اعظم شان را مؤدب و باهوش می‌خواند! 👈خشونت غرب با زن، و «وحشیگری اروپا» زبانزد است! بسیاری حتی نمیتوانند باهم زندگی کنند و با سگ میزیند! 👈جوهره مردم اروپا (الانسان بعقله) را باید در شرایط شکافت شناخت؛ در دولت‌های برآمده از رأی و همراهی یا سکون همین مردم! در استعمار! در دو جنگ جهانی! در قتل عام حدود نیمی از جمعیت ایران، در قتل عام یمن و سوریه! در بازدیدهای بانزاکت شان از جمجمه‌های الجزایری‌ها در موزه وحشی پاریس! 👈چقدر ابرفقه و فهم مبتنی بر درک عمق و سطح مردم ایران و غرب، غریب است! 3️⃣ تصور برخورد امام صادق (ع) بود، با محتوا و لحن ناسدید این صوت 👈حضرت (ع)، در برابر پرسشی به‌مراتب لطیف‌تر از این قضاوت قشری، آن هم با چنین لحنی، بر عبدالله ابن ابی‌یعفور می‌خشمد: 👈 «قلت لأبی عبدالله (ع): انی أُخالط الناسَ فیُکثِر عجَبی من أقوام لا یَتولَّونکم و یتولَّون فلاناً و فلاناً؛ لهم أمانةٌ و صدق ٌو وفاءٌ؛ و أقوام یتولَّونکم لیست لهم تلک الأمانةُ و لا الوفاءُ و لا الصدقُ! قال: فاستوی ابوعبدالله (ع) جالساً فأقبل علیَّ کالغضبان ...» کافی، ۱: ۳۷۵. 👈 آری شیطان در نماز و رشد به سراغ مومن و جامعه ایمانی می‌رود؛ وگرنه گمراهان را یاری می‌کند که تعاون بر اثم و شراب و سورچرانی را با حضور قلب و نیکرفتاری بپویند! 4️⃣ عمق مردم ایران 👈 رسول الله (ص): «یا علیّ! أَعجَبُ الناسِ إِیماناً ... قومٌ یکونون فی آخِرِ الزمان ... فَآمَنوا بِسَوادٍ علَى بَیاض» من لایحضر، ۴: ۳۶۵. 👈امام خمینی: توده مردم ایران، از مردم عهد رسول‌الله (ص) بهترند! جانم فدای یک‌یک آنها! 👈 ابرفقه (عمق و سطح) در بیان امام خامنه‌ای: «ملت عظيم الشأن و شگفتی آفرين ايران ... هميشه در لحظه نياز [شکافت] صحنه رويارويی با بددلان و بدخواهان را عرصه پیروزی حق می‌سازد ... و سپاسی از ژرفای دل و جان،‌ آفریننده هستی را كه دست قدرت خود را در عزم و ایمان و بصیرت شما نمايان ساخت!» 5️⃣جمله پایانی این جلسه تفسیری، پذیرش شیره سکولاریزم بود! اما نگاه جامع علامه جوادی، درست است؛ در همین نشست: «چقدر این ملّت بزرگ است!» 📚 گِل‌ودِل‌شناسی فرنگ و ایران (شیعه)
💠سفاهت مُطلق 🔥«وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُون» هود، ۱۱۳ 📚و از کسانی که می ستمند، استواری مجویید که شما را آتش می رسد و کسی جز الله سرپرست و یاور شما نیست و سپس [از سوی او نیز] یاری نخواهید شد! ✅ قانون جهان این است که اگر سفاهت مطلق بکنی، خدا هم یاری ات نمی کند. ✅ یکی از روشن ترین و حیاتی ترین قوانین زندگی و دین در میان عقلای عالم، «قاعده نفی رُکون به ظالمین» است. به ویژه کسی که ظلمش در حد با شما است. ⁉️آیا کسی برای رهایی از چاله، به چاه پناه می برد؟ چنین کاری دلیل «سفاهت» است ⭕️ امام خامنه ای: شما آمریکایی‌ها متّهمید به اینکه این ویروس را شما تولید کرده‌اید؛.. وقتی این اتّهام وجود دارد کدام عاقلی به شما اعتماد می‌کند که شما بیایید برای او دارو بیاورید؛ ممکن است داروی شما یک وسیله‌ای باشد برای اینکه این بیماری را بیشتر گسترش بدهد. ممکن است یک دارویی را شماها تجویز کنید که این ویروس را ماندگار کند و مانع تمام شدنش بشود اگر کسی را به عنوان درمان‌کننده و پزشک بخواهید بفرستید، ممکن است او بخواهد بیاید اینجا، اثر عملی سمّی را که تولید کرده‌اند را از نزدیک ببیند، چون گفته می‌شود که با استفاده‌ی از آشنایی‌های ژنتیک ایرانی که از وسایل مختلفی بدست آورده‌اند، یک بخشی را بالخصوص برای ایران درست کرده اند.» @abarin
📚 وندکاوی ۷؛ پسوند «ن» در پیایندهای نخست تا هفتم به وندپژوهی «پیشوند چم، پیشوند پ، پسوند ال، میانوند ا، پیشوند گ، پسوند ر، پیشوندآ» و نیز وازه کاوی «کار»، پرداختیم. این گمانه‌های زبانی برای بازکاوی زایش (اشتقاق) و پیوندهای زیبای زبان فارسی می‌باشد و در حد فرضیه‌ای با شواهد زیاد، بیان می‌شود. ✅ «ن»، با پسوند به بن مضارع، اسم مصدر می‌سازد و گویا معنای «دارا، خواهان یا جا» را به هسته خود می‌دهد. شاید خود «ن» مصدری نیز، همین پسوند با بن ماضی باشد. ۱. چمن: چمیدن، بچم، چم + ن. «چم» یعنی راست و چمیدن یعنی راستوار (با سینه کشیده و خرامان) راه رفتن. چمن یعنی چیز دارای راستواری و افراشتگی و ناز. ۲. دهن: دادن، بده، ده + ن. دهن خواهان دهش. دهان نیز از اسم مصدر (ده+ ا) با پسوند «ن» می‌باشد. ۳. دمن: دمیدن، بدم، دَم + ن؛ جای دارای دَمِش نسیم. پس «دمن» در «دشت و دمن»، کوتاهه دامن نیست. بلکه یعنی جای دارای دَمِش نسیم. ۴. رسن: رسیدن، برس، رس + ن. اگر رسن را فارسی بدانیم، یعنی نخی که خواهان یا دارای رسش (دسترسی) است؛ مانند افسار. شاید هم کوتاهه ریس + ن باشد. ۵. رزن: َزیدن (رنگ کردن)، بِرَز، رَز + ن؛ دارای رنگوارنگی (رزن: نام برخی آبادی‌های ایران) ۶. انجمن (انجامن): انجامیدن، بینجام، انجام + ن؛ یعنی خواهان یا دارای یا جای [توان] انجام کار. ۷. گردن: گردیدن، بگرد، گرد + ن؛ یعنی دارای [توان] یا جای گردش. ۸. سوزن: سوختن، بسوز، سوز + ن؛ سوزدار. ۹. روزن و روزنه: روختن، بروز، روز (روزیدن: روشن شدن، تابیدن) روز + ن؛ جا یا دارای روشنی و تابش. ۱۰. ارزن: ارختن، بیارز، ارز (ارزیدن) ارز + ن: دارای ارزش. دانه‌ای که بی‌ارزش گمان می‌شد و سپس ارزش‌مندش یافتند. ۱۱. برزن: زیستن، بزی، زی (زییدن). «بر» و «ور» پیشوند افزاینده. بر+ زی: برزی، برز + ن . «ورز» و «برز» بن مضارع و کوتاهه «ور+زی» و «بر+زی» هستند. ورزش (ورزیِش) یعنی زی (زندگی) را افزایش دادن. «برز+ ن» یعنی جای برزییدن (رشدافزایی). «برزی‌گر» هم یعنی کسی که زییدن را می‌افزاید. کوتاهه آن «برزگر» است؛ همانند کشت‌آب‌ورز (کشاورز)؛ یعنی کسی که می‌کارد و آب می‌دهد و ورزییدن می‌کند. برز + ن یعنی جای برزایی و حیات‌افزایی که همان متن جامعه یا محله است. شاید زن نیز کوتاهه «زی+ن» باشد. یعنی زندگی (فرزند) آور. ۱۲. نازن: نازیدن، بناز، ناز + ن. نازن + ین: نازنین؛ یعنی بسیار پُرناز. ۱۳. بُن: بودن، بُو (بو که: باشد که)، بو+ن؛ که کوتاه آن، «بُن» می‌باشد. باروبنه: بردنی‌ها و بودنی‌ها. بردن، ببر، بر، بار: اسم مصدر با میانوند «ا» و بنه: بو، بون، بُن، بنه: چیزی که بردنی نیست و معمولا جابجا نمی‌شود. شاید بان نیز اسم مصدری از بن با میانوند «ا» باشد؛ «مهر + بان» یعنی همراه (ملازم) مهر (خورشید) گویا واژه‌ای برآمده از آیین مهرپرستی است. ۱۴. سخن: سختن، سخ+ ن: سخن. سختن یعنی سخت کردن و سُختن یعنی ارزیابی کردن و سِختن یعنی سنجیدن که مضارع آن می شود «سز: سزا، می سزد». ساخت نیز به معنای چیز محکم و حکیمانه (سَخت و سُخته) است. سخ دو حرف اصلی این واژه و به معنای شخ و سیخ‌گون است. سَخ + ن: سَخَن (دهخدا: سُخُن، سُخَن، سَخَن، سَخُن). سخن یعنی چیز سخت و سنجیده که در عربی دقیق «کلام» به همین معنا است. سخن و کلام، هم زمان دو معنای «قول سدید» را در خود دارند. هر چیزی اگر بخواهد براستی سخت و محکم باشد، باید سُخته (سنجیده) و حکیمانه هم باشد؛ به همین دلیل معنای حکمت نیز از ریشه محکم است. ۱۵. لجن: لَختن، بلز، لز (لژ، لج). لج+ ن: لجن؛ یعنی آب و گل گندیده لخته و کمی سفت شده. ۱۶. آهن. آستن، بیاه،، آه آه+ ن. آستن یعنی سرسخت و نرم کننده بودن. آس یعنی چیز سخت و کوبنده و نرم کننده. آس+ آب: آسیاب. چیز سخت نرم کننده که با آب می چرخد. دست+ آس: چیز سخت نرم کننده که با دست می چرخد. آبن مضارع آستن «آه»: چیز سخت و کوبنده. آه انسان نیز چون کوبنده و ویرانگر است، از آستن است. آه+ ن: آهن: دارای سختی و کوبندگی. ۱۷. کهن (کاهن). کاستن و کستن معنای مقابل آستن را دارد. کاستن یعنی سستی و شکنندگی. بن مضارع کستن و کاستن می شود که و کاه+ ن: کهن (کهنه) یعنی از دست دهنده سختی و شکننده. 🇮🇷 @abarin
2.98M
✅ تحلیل تمثیلی جریان انحرافی «عصر حیرت»؛ مهدی نصیری! : ما نمی توانیم 🇮🇷 @abarin
🌹 فقط ما هستیم که غربزدگانمان، غرب را نیز نمی شناسند و به گرامیداشت و یادمان شهدا اعتراض می کنند. چون خودشان حتی در حد غربی ها هم نیستند؛ که یک شهید داشته باشند. لذا جاهلانی مثل محمود امجد و مفتی های وهابی، از روح الله زم، شهید سازی می کنند که دست خالی نباشند. @abarin