فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌕عید غدیر بر همه کسانی که گِل شان شیرین است مبارک باد؛ #خوش_گِل بودن یعنی «گِل شان» #ولایی است نه این که شکل شان قشنگ است: «شیعتنا خُلِقوا مِن فاضل طنتنا»: شیعیان ما از زیادی گِل ما آفریده شده اند؛ خوشگلند!
🌻 اینک #ابرفقه؛ دانش استراتژیک اسلامی که با روش تولید فقهی و پس از ۱۴۰۰ سال، به برکت انقلاب اسلامی ایران و با الهام از سخنان امام خامنه ای کشف شده است.
✅ ابرفقه را می توان جایگزینی شگرف و بسیار برتر، برای #علوم_شناختی دانست
💐 نشان ابرفقه حاوی عبارت «العلی الاعلی: #لا_فتی_الا_علی» می باشد! فقط شمشیر علی لافتی برانگیز نبود؛ قلم و زبانش، لافتی تر بود.
#ابرفقه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقدس اردبیلی و آ. شبیری زنجانی
📚 «بین شیخ بهایی و مقدس اردبیلی سر موضوعی مباحثه میشود؛ شاه عباس هم نشسته و نگاه میکرد. ... حق به جانب مقدس اردبیلی بود اما مقدس حق را به شیخ بهایی میدهد ... [فردا] به شیخ بهایی میفرماید: آن مطلبی که شما دیشب فرمودید ... اینطور هست که من میگویم. شیخ بهایی(ره) فرمود: چرا دیشب این را نفرمودید؟ مقدس میگوید: ... چون شما شیخ الاسلام ایران هستی و پیش شاه محترمی، اگر من میگفتم، شما پیش شاه کوچک میشدید و این به ضرر اسلام بود» بدیعالحکمه، آ. مجتهدی: ۵۷
📚 خاطره آ. شبیری با عنوان «تأثیر علاقه در ادراک»:
«آقای اخوان مرعشی میگفت: در مشهد من، آقای خامنهای، آقای طبسی تولیت، آقای میرزا جوادآقا تهرانی، آقای آشیخ علی فلسفی و آشیخ مهدی نوقانی در اتاقی بودیم. گفتند: الان عکس آقای خمینی در ماه ظاهر شده است. ما انکار کردیم و گفتیم این چنین نیست. ... آقای فلسفی هم گفت من چیزی حس نمیکنم. آقای خامنهای گفت: «چشمهای من ضعیف است لذا نمیتوانم شهادت بدهم ولی مثل اینکه کَلَفهای [لکههای] ماه قدری بیشتر شده است». یعنی مثل اینکه تفاوتی حس میکنم. ... غرض اینکه علاقه افراد در ادراک آنها اثر میگذارد.» جرعهای از دریا، آ. شبیری، ۳: ۶۶۹
◻️نوشته کامل به همراه نقد: ابرنگار
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻 چکیده ای از چرایی شکل گیری ابرفقه (امیرتعقل) و چیستی آن در ۱۰ دقیقه.
✅ امیرالمؤمنین علیه السلام: عقلها امامان فکرها هستند، فکرها امامان قلبها، قلبها امامان حسها و حسها امامان عضوها
#ابرفقه
🌻خطای خطیر کمیل در کمین لاریجانی
1️⃣ آیا انتقاد آ.یزدی از آ.شبیری و آ.لاریجانی، داد و قال است؟
آ. ادبیات سلیمان (ع) با هدهد
هدهد به عنوان کارگزاری که مسوول حضور در جایی، تأخیر یا غیبتی داشت؛ حضرت سلیمان فرمود: «لَأُعَذّبَنَّه عذاباً شديداً أو لَأَذبَحَنَّه أو لَيَأْتِيَنىِّ بسلطانٍ مُّبينٍ» نمل، ۲۲. به بیان غیر رسمی، بلایی به سرش بیاورم که مرغان آسمان به حالش بگریند! خداوند بنا بر این فرض که پیامبر خاتم سخنی بر وی ببندد می فرماید: «لقطعنا منه الوتین». حاقه، ۴۶. رگ گردنش را می زنیم.
ب. داد و قال آخوند خراسانی
سخن محمد یزدی درباره«نجف رفتن اعتراضی و خروج از حاکمیت» را که از سر نگرانی از هتک حرمت «ولایت» است، مقایسه کنید با حکم حکومتی آخوند خراسانی درباره مشروطه تحت مدیریت مخفی انگلیس: «به عموم ملت ایران حکم خدا را اعلام میداریم؛ الیوم بذل جهد در استحکام و استقرار مشروطیت به منزله جهاد در رکاب امام زمان _ ارواحنا فداه_ و #سر_مویی مخالفت و #مسامحه به منزله خذلان و #محاربه با آن حضرت _صلوات الله و سلامه علیه_ است».
2️⃣ آقای لاریجانی عزیز! پس اگر آ.یزدی اشتباه کرده است، اشتباهش داد و قال کردن نیست.
3️⃣ داد و قال منتسب به آیة الله یزدی
«هرچند در مسالهای، نظر #ولی_فقیه، خلاف عقیده من باشد، #موظفم که اطاعت کنم؛ چون ضررش کمتر از شکستن #حرمت_ولایت و حاکمیت است. فلانی میگوید اگر این کار را نکنید به نجف میروم! خب بروید، آیا با رفتن شما قم به هم میخورد؟»
4️⃣ میدانید استاد ارجمند، اگر من به جای شما بودم دست محمد یزدی را به سبب دغدغه شدید در حمایت از نظام ولایی می بوسیدم و بعد می گفتم این خیانت کثیف و این #فحشای_سیاسی (#خروج_از_حاکمیت) در مخیله ام هم نیامده است و آن را اقتدا به عبدالله #بن_عمر می دانم و هیچ فرقی نمی کند که خارجی، به نجف اشرف برود یا به لندن!
5️⃣آن وقت می دید که هم نزد طلبه ها عزیزتر می شدید، هم دل خامنه ای خون نمی شد، هم نظام مقدس مان دشمن شاد نمی شد، هم همه می دیدند که شما اسوه اخلاق و عدالت و شرح صدر و تعقل هستید و اشک شوق بر چشم مخالفان شما هم می تراوید و یزدی هم از شرم و شوق کفش شما را جفت می کرد؛ نه اکنون که طلبه ها از غصه گریه می کنند و درد دل به جمکران می بریم: «ادْفَع بالتي هي أحسَنُ فَإذا الذي بينك و بينه عداوةٌ كأَنه وليٌّ حمیم» فصلت ۳۴.
6️⃣خطای خطیر کمیل: تعاطی در خطا و تعطیل وظیفه
سخنان تلخ شما درباره آ.یزدی با حیثیت ش.نگهبان و ج.مدرسین چه می کند؟ آیا تصویر شدن آ. یزدی مثل پیری لجوج و فاقد مشاعر و منطق، بهترین هدیه به دشمنان تنگه احد انقلاب (ش.نگهبان) و تنگه احد حوزه (ج. مدرسین) نیست؟ آیا زیر سوال رفتن ولیّ امر و علمای ج. مدرسین را سبب نمی شود؟ به جان آقا صادق روزگارمان به اشک و آه می گذرد.
7️⃣در حالی که ولیّ امر، شما را رئیس مجمع تشخیص «مصلحت نظام» گذاشته است نه رئیس دستگاه قضایی و اینک بخشی از نوشته شما دستاویز تخریب ش.نگهبان و ج.مدرسین شده است، شما را به «داد و قال» امیرالمؤمنین (ع) در نامه ۶۱ ایشان به کمیل می سپارم:
8️⃣«اما بعدُ فَإنّ #تضييعَ_المرء ما وُلِّيَ و #تَكلُّفَهُ ما كُفي لَعجزٌ حاضر و رأْيٌ مُتَبَّر و إن #تَعاطیَك الغارةَ على أَهل قِرقيسيا و #تَعطيلَك مَسالحَك التي وَلَّيناك ليس بها مَن يَمنَعُها و لايَرُدُّ الجيش عنها لَرأيٌ شَعاعٌ #فقد_صِرتَ_جسراً لمن أراد الغارة مِن أعدائك علی أوليائک»
9⃣ آیا شما وظیفه ای که بر عهده تان نهاده شده بود را عمل کردید؟ یا به عکس، بستر تخریب مصالح نظام به ویژه در حوزه ش. نگهبان و ج. مدرسین را برای bbc و نفوذی های داخلی شان که حقیقتاً احقاد بدریه و خیبریه و حنینیه و غیرهن» را با نظام ولایی دارند، فراهم کردید؟ آیا نمی شد حد اکثر قضاوت درباره موضع آ.یزدی را به دادگاه واگذارید و این باری که ولایت بر دوش شما ننهاده است را با این تلخی بر پشت خود نکشید!
🚨👈نباید خود را در معرض #ناتوانی_آشکار و #گزینشی_تباه_کننده و #پل_غارتگری دشمنان قسم خورده بر دوستان و نظام اسلامی قرارداد!
🔟 بعید الصدور بودن جملات زیر از یک فقیه یا رئیس تشخیص مصلحت:
۱. «#جز با صدای بلند و داد و قال، به مسئولین و بزرگان توهین کردن و افترا زدن و تحقیر کردن، #کار_دیگری هم کرده اید؟ ... آخر چرا به خودتان اجازه می دهید به #همه توهین کنید!»
۲. «متاسفانه شما #خودتان را در جایگاهی #می_بینید که نه تنها مرجع تعیین کنید، بلکه به مراجع بزرگواری که شاید #شاگرد_آنها هم محسوب نمی شوید، امرو نهی کنید.»
۳. «گویی روزتان به شب نمی رسد اگر تعریضی، توهینی و افترایی نداشته باشید.»
۴. «جناب آقای یزدی مشکل اصلی جنابعالی این است که #فکر میکنید #قیم حوزه های علمیه هستید» ص.لاریجانی، ۹۸/۵/۲۶
❌نیت خوانی ها و عبارات غیر فقهی، غیرحقوقی و ... در شأن قلب و قلم شما نبود!
🌹مباهله مبارک
🌹مباهله یک سنت نبوی است و پیامبر اسوه ما است و خوب است ما این سیره را بیشتر بررسی و در صورت تامین ضوابط فقهی، آن را به گونه مقتضی به اجرا در آییم.
🌹اگر شرایط فقهی اجازه دهد من حاضرم با آن فرد مدعی مرجعیت که حامی ریاست جمهوری حسن روحانی بوده است، مباهله کنم!
✳️ امیرفرایندپردازی
طبق ابرفقه، انسان و جامعه دارای پنج لایه (عقل، فکر، قلب، حس و عضو) است و برای ارتباط مناسب با فرد یا جامعه باید فرایند حرکت بر پایه ابر فقه تعیین شود.
◻️انواع فرایند
1️⃣حرکت از مرکز به پیرامون: حرکت تراز برای ارتباط تراز با فرد تراز
2️⃣حرکت از پیرامون به مرکز: برای مخاطب سطحی و ضعیف
3️⃣حرکت از میان به دو سو
◻️ مثالی برای فرایندشناسی حرکت
الگوی حرکت قفل صفحه گوشی همراه را در نظر آورید؛ اگر نقطه شروع حرکت، نقاط ادامه و نقطه پایان درست نباشد، قفل باز نمی شود و بلکه ممکن است به تلفن آسیب بزند.
🌻هسته ابرپردازه
العقول ائمه الافکار و الافکار ائمه القلوب و القلوب ائمه الحواس و الحواس ائمه الاعضاء
✅ امیرفرایند ارتباطی با افراد رشد نیافته، از پیرامون به مرکز است:👇
🔶 ندع ابنائنا و ابنائکم👈 حسین و حسن
🔶 و نسائنا و نسائکم👈 فاطمه
🔶 و انفسنا و انفسکم👈 علی
🌻 همگی برای اثبات حقانیت عقل👈 محمد.
این استناد به آیه مباهله با راهنمایی برادر حسن احمدی انجام شد.
🌍 مرجع ابرفقه
@abarin
😢نهی از "نهی از منکر" در برابر کشف حجاب در فرودگاه
📛من خیلی غصه می خورم از اینکه یک عده #مدعی_مرجعیت حامی حسن روحانی بوده اند
🇮🇷پگاه ۵ شهریور در فرودگاه امام خمینی، خانم ۲۰ و خرده ای ساله دیدم با سر کاملا برهنه و حتی بدون هیچ شالی که حتی دور گردنش باشد با زیرپوش آستین یک ربع یعنی تا وسط بازوش.
💠به مسئول درگاه (گیت) گفتم چرا چیزی نمیگید؟
🚨گفت: 👈#به_ما_گفتند_چیزی_نگید!
💠گفتم خوب من باید به کی مراجعه کنم که تذکر بده؟
❇️گفت به برادران سپاه
🌕 رفتم به فاصله ده متر یک برادر سپاهی با لباس مقدس سپاه دیدم. اون خانم را نشونش دادم گفتم تذکر بدهید!
🚨👈گفت: #به_ما_گفتند_تذکر_ندهید!
😱 گفتم آخر این که کشف حجاب کامله و اونم با لباس آستین یه ربع!
🚨👈با حالت تاسف گفت: #به_ما_گفتند_تذکر_ندهید!
👥بعد خودم رفتم و به مرد همراهش گفتم: هلو مستر!
🔴بعد با رعایت احترام براش توضیح دادم که طبق قانون کشور ما پوشش سر و دستهای بانوان لازمه
👫خانم گفت من یه مسیحی ام.
🇮🇷من با رعایت ادب گفتم این قانون کشور ما است
💠بعد خانم خیلی عادی روسری از توی کیفش درآورد و گذاشت ولی خوب دستش را دیگه چیزی نداشت بپوشونه😅
📛از شما چه پنهان بیش از همه دلم برای مدعیان #مرجعیت سوخت که حامی حسن روحانی با این سیاستهای فرهنگی بوده اند
😱به نظر شما این گناهان فقط پای حسن روحانی است یا یقه عمامه به سرهای مدعی #مرجعیت را هم می گیرد؟
#اام رُم
🌻ابرفقه
هدایت شده از ابوالفضل امامی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️ابرفقه معیار دینداری در بررسی سخن اکبرنژاد و باباخانی
🌻هسته ابرفقه در سخن امیرالمؤمنین (ع): عقلها امامان فکرها هستند و فکرها امامان عقلها و عقلها امامان حسها و حسها امامان عضوها.
🌕عنصر حیاتی ارزش فرد و جامعه به این است که عقل داشته باشد و عقل غیر از فکر و استدلال و درک کلی است؛ بلکه امام آن است.
✅بر این اساس معیار حیاتی دینداری «سلامت عقل درون» و «پذیرش عقل برین» یعنی ولیّ امر است؛ اما معیارهای دیگر، سطحی است؛ از جمله معیار «صدق الحدیث و اداء الامانة» و حتی معیار «اعتقاد داشتن به امام»:
🌗انواع نسبت فرد با امام
آ. امام پذیری سطحی (فکری): شناخت فکری و تعهد قلبی به وی (امام پذیری اعتقادی)
ب. امام پذیری عمقی (عقلی): سنخیت عقلی با امام، حتی اگر از نظر فکری او را نشناخته ایم؛ مانند امام پذیری شهید راشل کوری که شیعه عقلی بود؛ اما مسیحی اعتقادی (فکری).
📚 ابرکاوی بخشی از گفتگوی فوق
آن بخش از سخنان استاد باباخانی که درباره تدین هیأتی آمده است، قرینه بر تدین عقلی (حیاتی) است و برتر از تدین سطحی مورد انتقاد استاد اکبرنژاد (صدق الحدیث و اداء الامانة) است؛ هر چند می توان گفت که سخنان اجمالی استاد اکبرنژاد، اگر در دستگاه ابرفقه، فهم شود اوج تدین را نشان می دهد؛ یعنی نه تدین عضوی، نه تدین حسی، نه تدین قلبی، نه تدین فکری و حتی نه تدین عقلی، بلکه تدین «تعقلی»؛ یعنی رشد همه لایه ها با محوریت عقل؛ لذا رشد آ.بهجت بیشتر عقلی است و رشد امام خامنه ای تعقلی و همه جانبه
👇🏽تبیین بیشتر در متن پسین
🌻ابرفقه
@abarin
♻️ابرفقه معیار دینداری
🌻هسته ابرفقه
👈 العقول أئمه الافکار ...
عقلها امامان فکرها هستند و فکرها امامان عقلها و عقلها امامان حسها و حسها امامان عضوها
🌕عنصر حیاتی ارزش فرد و جامعه به این است که عقل داشته باشد و عقل غیر از فکر، بلکه امام آن است
✅ لذا معیار حیاتی دینداری «سلامت عقل درون» و «پذیرش عقل برین» یعنی ولیّ امر است؛ اما معیارهای دیگر، سطحی است؛ از جمله معیار «صدق الحدیث و اداء الامانة» و حتی معیار «اعتقاد داشتن به امام»:
🌗انواع نسبت فرد با امام
آ. امام پذیری سطحی (فکری): شناخت فکری و تعهد قلبی به وی (امام پذیری اعتقادی)
ب. امام پذیری عمقی (عقلی): سنخیت عقلی با امام، حتی اگر از نظر فکری او را نشناخته ایم؛ مانند امام پذیری شهید راشل کور ی که شیعه عقلی بود؛ اما مسیحی اعتقادی (فکری).
🌒معیارهای سطحی دینداری
آ. معیار عملی (عضو): برجسته ترین معیار عملی نماز است: «الصلاة عمود الدین ...» محاسن، ۱: ۴۴؛ اما این معیار به هیچ وجه ارزش حیاتی و تعیین کننده در تعیین تدین کسی ندارد
ب. معیار ارتباطی (حس): در انتخاب طرف ارتباط و نوع ارتباط با دیگران تدین درستی داشته باشیم. لذا گفته می شود که «المرء علی دین اخیه». یا امام فرمودند که معیاریّت طول رکوع و سجود نماز برای ارزیابی تدین فرد، نادرست است و راستگویی و امانت داری معیار است: «لا تنظروا الی طول رکوعه و سجوده ... و لکن انظروا الی صدق الحدیث و اداء امانته» کافی، ۳: ۲۷۳ بنابراین «لا ایمان لمن لا أمانة له و لا دین لمن لاعهد له» مستدرک وسائل، ۱۶: ۹۶
ج. معیار قلبی: بر پایه برخی روایات، ارزش فرد به ارزش کسی است که او را دوست دارد: المرء مع من احب. اما باید دانست که محبت قلبی، معیار ارزش فرد نیست؛ زیرا ممکن است که کسانی «قلوبهم معک» باشند در عین حال «سیوفهم علیک» هم معنادار باشد
د. معیار فکری (اعتقادی): معیار رایج برای ارزش سنجی افراد، افکار مورد اعتقاد افراد است که آنان را به مسلمان و شیعه و سنی و غیر آنان تقسیم می کند؛ در حالی که معیار تدین افراد به تعهدات قلبی نسبت به دانسته های فکری نیست و ارزش هر کس به «عقل» وی است.
ه. معیار عقلی: عقل یعنی جوهره وجود نه قوه فکر، که کارش درک کلی یا استدلال کردن باشد. بنابراین امیرالمؤمنین می فرماید «الانسان بعقله» و در عین حال امام صادق (ع) می فرماید که عقل عامل به دست آوردن بهشت است و لذا معاویه را فاقد عقل می داند؛ در حالی که معاویه فاقد قوه فکر و استدلال و درک کلی نبود
🌕به امام صادق (ع) عرض کردم من در معاشرتم با مردم به شگفتی افتاده ام، چون کسانی را می بینم که فلان و فلان را به سرپرستی برگزیده اند، اما راستگو، وفادار به عهد و پیمان و امانتدارند؛ و از آن سو هم مردمانی را می بینم که شما را به ولایت و سرپرستی برگزیده اند، اما مثل آنان راستگویی، عهد شناسی و امانتدار نیستند: «... أقوام لا یتولَّونکم و یتولَّون فلاناً و فلاناً؛، لهم أمانة و صدق و وفاء؛ و أقوام یتولَّونکم لیست لهم تلک الأمانة و لا الوفاء و لا الصدق؛ قال: فاستوی ابوعبدالله جالسا فأقبل علی کالغضبان ...» کافی، ۱: ۳۷۵
💐آنگاه امام صادق (ع) در تحلیلی استراتژیک، مساله عمق و سطح را مطرح می کنند؛ یعنی کسانی که ولیّ امرشان الهی است، و عمق استراتژیک شان آباد و نورانی است، خداوند سطح شان را نیز از ظلمت به در می آورد: «اللَّه ولیّ الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات إلى النور» و کسانی که در عمق استراتژیک (حوزه ولیّ امر) دچار طاغوت شده اند، این طاغوتها، در نهایت، سطح نورانی آنان را نیز به ظلمت می آلایند و دچار ظلمت در عمق و سطح، خواهند شد: «و الذین کفروا أولیائم الطاغوت یخرجونهم من النور إلی الظلمات» کافی، همان
⁉️یک هیأتی دچار لغزش در راستگویی، امانتداری و وفای به عهد، بهتر است یا یک غیرشیعه ای که کمتر دچار این لغزشها می شود؛ به عبارت دیگر، یک فرد بی ولایت اما با اخلاق اجتماعی قوی تر، بهتر است یا یک فرد ولایی با اخلاق اجتماعی ضعیف تر؟ درست است که ارزش راستگویی و امانتداری، نسبت به طول دادن رکوع و سجود نماز ، بیشتر است، اما نه اینکه از همه چیز مهمتر باشد؛ حتی از عمق استراتژیک؛ لذا تمام خیرها نیز، از عقل داشتن ارزش کمتری دارد
📚 ابرکاوی بخشی از گفتگوی اساتید اکبرنژاد و باباخانی
آن بخش از سخنان استاد باباخانی که درباره تدین هیأتی آمده است، قرینه بر تدین عقلی (حیاتی) است و برتر از تدین سطحی مورد انتقاد استاد اکبرنژاد (صدق الحدیث و اداء الامانة) است؛ هر چند می توان گفت که سخنان اجمالی استاد اکبرنژاد، اگر در دستگاه ابرفقه، فهم شود اوج تدین را نشان می دهد؛ یعنی نه تدین عضوی، نه تدین حسی، نه تدین قلبی، نه تدین فکری و حتی نه تدین عقلی، بلکه تدین «تعقلی»؛ یعنی رشد همه لایه ها با محوریت عقل؛ لذا رشد آ.بهجت بیشتر عقلی است و رشد امام خامنه ای تعقلی و رشد متوازن همه لایه ها است
🌻ابرفقه
@abarin
🌻دو نیمه عقل: تودد در اهل بیت و تودد به سوی مردم
🌕امام رضا علیه السلام: التودد الی الناس نصف العقل.
🌓نصف عقل در ارتباط با حقیقت (ولی امر) است
🌗نصف دیگر در ارتباط با واقعیت (مردم).
🌻مودت با امام با حرف «فی» آمده است و مودت با مردم با حرف «الی» یعنی باید به سوی مردم رفت و به آنان مودت داشت.
💐 گویا مودت یعنی محبت همراه با تبعیت
✅عجیب است که امام خامنه ای به سوی مردم می رود و حتی در ناگواریها هم توددآمیز با آنان رفتار می کند و حتی حسن روحانی را اگر از سوی آنان برگزیده شده باشد تایید می فرماید تا نشان دهد که مایل است نصف دیگر عقلش هم کامل بشود. دشواری این تودد کمتر از تودد در راه اهل بیت نیست. بلکه شاید بیشتر هم باشد.
❇️این روش، روش رشد تعقلی است
🌻ابرفقه
508K
🌻ابرهیأت؛ در پاسخ به پرسش عزیزی:
🌹ابرهیات، هیات تعقلی است؛ یعنی رشد همزمان لایه های عقل، فکر، فلب، حس و عضو
🚨نه فقط تمرکز بر لایه قلب و بیشینه رشد فکری
🤝برادرخواندگی حسینیه ها با اردوی جهادی
⬛️امیرپردازه: عقلها امامان فکرها، فکرها امامن قلبها، قلبها امامان حسها و حسها امامان عضوها
🌻ابرفقه
@abarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻من، علی اصغر خیالت بود!
به هوایش چقدر سینه زده
سینه سرخ مهاجر هیات
و شب هفتم محرم باز؛
با علی اصغرش شدم بیعت
ز #دَم مجلس از عدم رستم
چقدر شانه های من پُر بال!
باز هم آمدم حسینیه؛
چقدر زینب علی خوشحال!
ا⬛️ا ...
... و دوباره وداع از هستی؛
باز از خاطرت مرا شُستی؟
من همان کودکم که #نیست هنوز!
گاه، تیر سه شعبه، #یک_سُستی!
نه! به هیات نرفته ام هرگز!
#مادر من هنوز #دوشیزه است!
#پدر سینه سرخ هیات تان
#پسری خسته و کم انگیره است!
پدرم! خانواده قسمت تان!
قل اعوذ برب [بربّ] الناس
کاش ام البنین شوی مادر!
غرق فرزند؛ و اسم من عباس
🚨👈و لاتَقتُلو أولادَکم خشیةَ إملاق نحن نَرزقهم و ایاکم اِنّ قتلَهم کان خِطئًا کبیرا. اسرا ٣١
😔سینه سرخان مهاجر هیات را با تیر سه شعبه #ن_می_شه در عدم رها نکنیم! گناه دارد!
#ازدواج
#فرزندآوری
🌻ابرفقه
⬛️ ابرفقه سوگواری
سخنرانی در شب عاشورای ۹۸؛ رم. مجتمع آموزشی شهید باهنر با حضور سفرای ایران در ایتالیا و واتیکان، مقامات کنسولی، نماینده ایران در فائو و دوستداران ایرانی و ایتالیایی امام حسین (ع).
▫️ابرفقه
امیرالمؤمنین (ع) یک نظام ساده و کاملاً عادی را در تبیین لایه های انسان و جامعه بیان می کند:
العُقولُ أَئِمَّةُ الأفکارِ و الأفکارُ أَئِمَّةُ القُلوبِ و القُلوبُ أَئِمَّةُ الحَواسِّ و الحَواسُّ أَئِمَّةُ الأعضاء (کنز،، ۱: ۲۰۰). عقلها، ائمه فکرها هستند و فکرها، ائمه دلها هستند و دلها ائمه حسّها هستند و حسّها، ائمه عضوها.
▫️تبیین تمثیلی ابرفقه
انسان همانند خودرویی است که اعضای او، کارکرد بدنه خودرو، سامانه عصبی وی کارکرد سامانه انتقال نیرو و انتقال پیام، قلب او همانند پیشران، و فکر او همانند چراغ خودرو و سامانه راهیابی (ناوبری) است؛ و عقل نقش راننده خودرو را انجام می دهد و رانندگی درست یعنی تعقل و تنظیم تمام توانش ها در راستای هدف.
⬛️ تبیین ابرسوگواری
سوگواری در لایه عضو، حس، قلب، فکر و عقل و سپس سوگواری تعقلی
▫️سوگواری عضوی
هماهنگ کردن ظاهر بدن با عزا؛ یعنی پوشیدن لباس مشکلی، سینه زدن و دیگر امور مربوط به وضعیت ظاهری بدن
▫️سوگواری حسی
تراز کردن شبکه ارتباطی در فضای واقعی و مجازی با معیارهای فرد حسینی و عزادار امام حسین؛ یعنی حتی دریافت داده یا ارسال داده ها در شبکه مجازی و واقعی که در ایام عادی نادرست نیست، ممکن است در محرم و برای عزادار حسینی نادرست باشد؛ چنان که لباس گُلگُلی چنین است.
▫️سوگواری قلبی
خوشی و ناخوشی کردن ما باید تناسب با فرد حسینی و عزادار باشد؛ شادی و ناشادی و دوست داشتن و نادوستی باید تناسب یابد.
▫️سوگواری فکری
قواره شدن فکر با تراز اندیشه حسینی و اندیشیدن در چرایی عاشورا و درس ها و عبرتها و فاصله گرفتن از تحلیل هایی که ممکن است گوشه قبای عاشورا و امام حسین علیه السلام را بگیرد.
▫️سوگواری عقلی
افراد محب امام حسین و بَکّاء که مثلا در قبل از انقلاب هم داشتیم؛ گویا در محرم، فرزند و عزیزتر از فرزندشان کشته شده بود؛ کسانی مثل علامه طباطبایی یا سید احمد خوانساری شاید این چنین بودند.
⬛️ نسبت سوگواریها
سوگواری عضوی معمولا آسانتر است و گام نخست برای تمرین عزاداری حسینی است. اما شاگرد امام حسین در کلاس نخست نمی ماند و رشد می کند؛ در گام بعد، ضمن حفظ سوگواری عضوی، نوبت به سوگ حسی می رسد، سوگواری حسی یعنی تراز کردن شبکه ارتباطی و حس برونی مان با صداقت و درستکاری حس درونی در خودمان و در جامعه؛ یعنی پالایش ارتباطی خویش و شبکه ارتباطی جامعه. سپس به سوگواری قلبی می رسیم که رفیق بازی افراطی یا کم محبتی نسبت به اطرافیان را تراز می کند و این محبت در خدمت امام حسین (ع) و محبانش قرار می گیرد: «و ولیّ لمن والاکم و عدو لمن عاداکم مصباح المتهجد، ۲: ۷۷۵» و در گام پنجم فرد در جوهره وجودش عزادار است.
⬛️ ویژگی دستگاه امام حسین
آیا دستگاه امام حسین دستگاه ویژه ای است و نظام محاسباتی اش با نام محاسباتی دستگاه امیرالمؤمنین (ع) تفاوت دارد؟ شیخ جعفر شوشتری به درستی می گوید که باب حسین (ع) اوسع است و کشتی و نجات وی اسرع است (الخصائص الحسينية: ۱۴)؛ شاید این تفاوت در بیان پیامبر به شکل «حسین منی و انا من حسین؛ کامل الزیارات: ۵۲» و "لا یوم کیومک" بیان شده باشد. یعنی کسانی نمی توانند سوار کشتی سایر معصومین شوند، زیرا جا برای هر کسی ندارد؟ اما وسعت کشتی امام حسین این جا را به برخی جاماندگان کشتی نجات می دهد. دیگر این که در عصر شتاب حرکت و درک اهمیت لحظه ها و ذره ها، اسرع بودن کشتی حسین می تواند اولویت خود را به سرعت بیابد.
👈 بخش دوم
👈 بخش نخست
⬛️ نسبت اشک و بهشت
آیا یک قطره اشک برای امام حسین (ع) یا یک استکان چای در مجلس عزای حسینی دادن مساوی با بهشت و خاموش شدن همه آتش های جهنم و حتی برزخ است؟ آیا نیست؟ ماجرا چیست؟
پاسخ هم مثبت است و هم منفی؛ برای کسی که در مرتبه عزاداری عضوی است؛ یک استکان چای دادن می تواند همه آتش برزخ و جهنم را خاموش کند. برای کسی که در مرتبه عزاداری حسی است، یک سخن نگفتن یا یک سخن نشنیدن یا خارج شدن از یک شبکه یا گروه مجازی به پاس عزاداری، می تواند تمام آتش جهنم و بزرخش را خاموش کند؛ ولو هر چند گناهکار باشد. برای کسی که در مقام عزاداری قلبی است، یک اشک شوق یا عزا برای حسین کار را تمام می کند؛ زیرا این بزرگترین داشته او در این مرتبه است. اما برای کسی که این مقام و این کلاس را گذرانده است، باید یک قطره اندیشه اش امام حسینی بشود و برای کسی که اندیشه اش هم حسینی شده است، باید یک قطره از جوهره وجودش حسینی شود تا کارکرد یک استکان چای دادن در مرتبه نخست داشته باشد. و کسی که جوهره و عقلش هم اجمالا حسینی شد، باید یک قطره از تعقل حسینی را انجام دهد تا کارکرد یک قطره اشک در مرتبه سوم (قلب) را داشته باشد. در این حال اگر وی جزء عزاداران عقلی نیز باشد و چنان جوهرش در ماتم حسینی بسوزد که جزء بَکائین باشد، باز هم ممکن است به پای کسی نرسد که در مرتبه رشد عزاداری عضوی، یک کفش عزاداران را مرتب کرده است.
⬛️ سوگواری تعقلی در گام نخست
امام خمینی رحمة الله علیه در پیش از انقلاب از مقام عزاداری عقلی به عزاداری تعقلی رسید. او تمام حوزه های شخصی خود (عضو، حس، قلب، فکر و عقل) را به گونه ای مرتبط و همسو حسینی و عزادار کرد و آنگاه توانست اجمالا تمام لایه های جامعه را درگیر «حیات و ممات» حسین گونه کند. او امام حسین و عزاداری را از یک رسم به یک رسم کننده خطوط سعادت تبدیل کرد. او امام حسین را از حسینیه و محرم به شهر و ادارات و وزارت خانه و مجلس و نظام کشاند و در تمام طول سال استمرار بخشید.
⬛️ سوگواری گام دوم انقلاب
گام دوم انقلاب، حسینی تر: شتابان تر و گسترده تر کردن حرکت انقلاب
این اوج عزاداری است و اکنون در گام دوم انقلاب اسلامی باید عزاداری تعقلی را رشد بدهیم؛ باید همه لایه های هویت خود و جامعه را با شتاب و گستره کشتی حسین (ع) (اوسع و اسرع) هماهنگ کرد.
باید به سوی «نجات بندگان خدا از الجهالة و حیرة الضلالة». کتاب المزار: ۱۰۸ حرکت کرد.
امام خمینی به ما آموخت که «سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم» یعنی چه! او عملا هویت جامعه را با دوستان حسینی در جهان سلمی کرد و با دشمنان حسین ع حربی کرد. نه این که فقط زیارت عاشورا را بخواند، بلکه زیارت عاشورا را اجرا کرد، خمینی و بسیجیانش هیچ نامه ای برای امام حسین ننگاشتند، اما دویست هزار شهید برایش فرستادند تا روح علی اصغرش شاد شود و اهداف خداوند محقق شود؛ خدایا کار مردم ایران حججی دادن است و این چنین، حجت را برای حضرت حجت تمام کردیم که حالا دیگر بیاید!
▫️آموزه سلم لمن سالمکم
ما نمی گوییم هر کس با من خوب است، با او خوبم، بلکه می گوییم من که باشم؟ هر کس با حسین خوب است، حتی اگر با من بد باشد، من با وی سر آشتی و نیکی دارم و هر کس با حسین ع بد است، حتی اگر فرزند یا والدینم باشند، من با آنان بد هستم؛ چه رسد استکبار. این فراز خیلی به انسان صبر عاشقانه و تحمل پذیر در برای دشمنی های خانگی و خویشاوندان و دوستان و جریان و حزب سیاسی رقیب می دهد. آقا هر کس چپ یا راست است باشد، اگر حسینی است، من دوستش دارم و دیگر با وی بد نمی کنم و به وی بد نمی گویم. بلکه با اشکالاتش آن هم با عشق به خودش، مخالفت می کنم. با این نگاه چقدر روابط اصلاح می شود؟ چقدر غصه های جانکاه، تحمل پذیر می شوند. چقدر عروس و مادر شوهر و رقبای انتخاباتی و دوستان و ... روابط شان زیباتر می شود؟
👈 بخش سوم
بخش نخست و بخشی دوم
⬛️ روضه خوانی
امام حسین علیه السلام در شب عاشورا به پشت خیمه ها می رود، خارها را می کند تا فردا پای فرزندانش را نخلد. وقتی نمی شود همه خارها را کند، دست کم می شود برخی را کند. اکنون فرزندان فاطمه زهرا و علی (انا و علیٌّ ابوا هذه الامة. کمال الدین، ۱: ۲۶۱) در زمین ادارات و جامعه و فرهنگ و سیاست و اقتصاد، با خارهایی مواجهند، شما را به خدا هر کسی به شوق حسین هر خواری را که می تواند از سر راه بردارد.
یکی از داستانهای عاشقانه و سوزناک شب عاشورا، نشست حضرت زینب با امام حسین و نگرانی از بی وفایی یارانش در فردا بود؛ حبیب، داستان را از هلال می شنود و می رود پی دوستان و داستان نگرانی حضرت زینب را بیان می کند و همگی نزد امام حسین علیه السلام و حضرت زینب می رسند و وفاداری را نشان می دهند تا دل گرامی حضرت زینب آرام بگیرد (الدمعة الساکبة، ۴: ۲۷۴). دلی که پس از عاشورا تنها باید گفت: «امان از دل زینب». همین زینب همین امشب هم در همین چادرهای سوگواری می آید و نگران فردا است که آیا امام زمان مان را تنها می گذاریم یا نه؟ آیا نائبش را یاری می کنیم یا نه؟ اگر هستید همه بگوییم یا حسین یا زینب یا صاحب الزمان؛ لبیک یا خامنه ای.
▫️ابرفقه
❌ رهبر انقلاب صبح امروز: آمریکا بداند که ما سردرگم نمیشویم
👈 جمهوری اسلامی، جمهوری عزت است
🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز: الان مشاهده میکنید، باز مسئلهی مذاکره را آمریکاییها همین طور دارند دنبال میکنند. این یک ترفند است. این را باید همه بدانند. همه باید توجه کنند.
🔹️ البته آمریکا هم یک، آمریکاییها هم یک جور حرف نمیزنند. گاهی میگویند مذاکرهی بیقید و شرط. گاهی میگویند مذاکرهی بدون پیششرط. گاهی میگویند مذاکرهی با دوازده شرط. حالا یا واقعاً سیاستشان، سیاست آشفتهای است، نمیدانند چه میخواهند، که احتمال دارد این باشد، یا هم این است که دارند ترفند میزنند. یکی از ترفندها هم همین است. یکی یک حرفی بزند، آن دیگری یک چیز دیگری بگوید، برای اینکه طرف مقابل را سردرگم کنند. لکن ما سردرگم نمیشویم، ما راهمان روشن است. ما میفهمیم داریم چه کار میکنیم.
⛔ آمریکا که میگوید #مذاکره کنیم، مقصودش این نیست که بیاییم یک راهحل عادلانهای پیدا کنیم. نه. مقصودش این است که بیاییم سر میز مذاکره بنشینیم، ما یک چیزی بگوییم، شما آن را قبول کنید. این است. مقصود از مذاکره این است.
🔹️ حالاها این قدر گستاخ شدند که همین را صریح هم میگویند. قبلها بنده این را میگفتم که آمریکاییها مقصودشان این است. بعضیها میگفتند نه، نهخیر، این جور نیست. اما حالا خود آمریکاییها میگویند.
🔹️ همین چند روز قبل از این یکیشان باز همین حرف را زد که باید بنشینیم سر میز مذاکره با ایران و ایران فلان چیزها را قبول کند. مقصود اینها از مذاکره این است. یعنی ما یک چیزی بگوییم، شما آن را قبول کنید. خیلی خب، بروند با آن کسانی که به عنوان گاو شیرده آنها عمل میکنند، بروند با آنها هر جور میخواهند همین طور مذاکره کنند.
🔺️ اما جمهوری اسلامی، جمهوری مؤمنین است، جمهوری مسلمین لله است، جمهوری عزت است. ۹۸/۶/۲۶
💻 @Khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹واکنش آقا به حذف نام شهدا☝️
🌹 تا یاد شهید را ز ما دزدیدند،
🌹 #فریاد شهید را ز ما دزدیدند
🌹بنیاد تشیع از شهادت بوده
🌹 #بنیاد شهید را ز ما دزدیدند
خیابان #استاد_محمد_رضا_شجریان
👈کوچه #غلام_کبیری
📛 تعویض جای قاتل و شهید از اینجاست. #اام
#ابرفقه
@abarin
🟩 آفرینش عقل، درمان، شکوفایی و ظهور
💠 «خَلَقَ اللَّهُ تعالى الْعَقْلَ مِنْ أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ مِنَ الْعِلْمِ و الْقُدْرَةِ و النُّورِ و الْمَشِيئَةِ بِالْأَمْرِ ...».
خداوند بلند مرتبه، عقل را از چهار چیز آفرید: علم، قدرت، نور، خواست انجام چیزی
💐عصاره نابِ فکر (علم)، قلب (قدرت)، حس؟ (نور) و عضو (مشیت) در عقل هست.
🌻 لذا تعقل (همکاری همه لایه ها در انجام وظیفه) راه رشد جامع است که یک نمونه آن، دیدار ایمانی (ملاقاه الاخوان) است؛ که راه شکوفایی عقل درون و حتی ظهور بیشتر عقل برین (عج) برای ما است.
امام زمان به پسر مهزیار در دیر شدن دیدارش می فرماید: «لا! و لَکنَّکم کَثّرتُم الاموال و تَجَبّرتُم عَلَی ضُعَفاء المُؤمنین و #قطعتم_الرَّحِمَ الذی بَینَکُم
🌹«ملاقاةُ الإخْوانِ نُشْرَةٌ و تلقیحٌ لِلعَقل و إن کان نَزْراً قليلا»؛ اَمالی، مفيد: ۳۲۸. دیدار برادران، درمان بیماری [عقل] و بارور کردن عقل است هر چند که زمان آن خیلی اندک باشد.
✅ کدام بیماری برای عقل، سخت تر از غیبت امام زمان (عج) است؟ اگر به دست من افتد فراق را بکشم!
🌻 مرجع ابرفقه
@abarin
🌻چهار چارپاره درباره قهرمان سازی از افسانه بیگانه (پترس) و قهرمان سوزی از حقایق افسانه گون شهیدان
🌹نه فقط در کتاب درسی مان
دل مان را ربود با پترس
غرب دنبال خون خورشید است
سال هشتاد و هشت، طرح سورس!
_____________
🌹شد برشته بریجتون وقتی
نادر مهدوی به دریا زد
این طرف جام قهرمانی را
پترس، افسانه وار بالا زد
_____________
🌹سند ۲۰۳۰، چُنان سیلاب
و تنی مثل سد ذو القرنین
پترس واقعی است، فهمیده
نام او روی کوی قلب #حسین
_____________
🌹شهدا زنده اند؛ البته
بهنام محمدی را کشت
پترس قهرمان قلابی
روزن نور بست با انگشت
_____________
ا. امامی؛ کاشف زَوا و ابرفقه
به نام خدای مان؛ سلام
✅ رویکرد قلبیِ ستیزا با نگاهی به شریعتی و انتخابات
🌻پردازه ابرفقه: عقلها امام فکرها هستند، فکرها امام قلبها، قلبها امام حسها و حسها امام عضوها؛ بنابراین ابرفقه ارتباطی نشان می دهد که ما پنج روش ارتباطی داریم که اگر با هم جمع شوند، روش ارتباطی تعقلی را شکل می دهند؛ که روش امام خمینی و امام خامنه ای بوده است. در گذار ارتباطی تعقلی همه لایه ها به صورت متوازن و هماهنگ و چرخه وار رشد می کنند و این رشد، رشد برتر و ماندگارتر است.
💠گفتیم که روش مرحوم شریعتی، بیشتر روش ارتباطی قلبی با چاشنی فکری بود. آنگاه رویکردهای ارتباطی را در دو دسته «سلبی» و «ایجادی» بخش بستیم و گفتیم که رویکرد شریعتی در روش ارتباطی قلبی، بیشتر بر شورآفرینی بر پایه عناصر سلبی انگیزه سازی بوده است؛ هر چند که عناصر ایجادی نیز نقش داشته اند.
عناصر سلبی شورآفرینی به این معنا است که از احساسات منفی محیط بر ضد جریانها استفاده شود تا احساس مشترک تولید شود. این مساله در منطق حاکم بر آثار شریعتی کاملا روشن است؛ منطق «تضاد دیالکتیکی» و ضرورت استمرار ستیز برای تحقق تکامل مارپیچی.
🌗این «تضاد دیالکتیکی» به صورت مشخص بر سه حوزه «زر و زور و تزویر» یعنی سرمایه داران، حاکمان و دین و روحانیون، تمرکز دارد که پیامد طبیعی آن ستیز بین فقیر با ثروتمند، بین دین و روحانی با مردم، و بین حاکم و مردم است؛ یعنی به جای همبسته کردن اینها، باید در گسست و شکاف و تضاد آنها دمید و از دل عناصر جامعه و از در هر عنصری، دشمن آن را برجسته کرد.
نزد روشنفکر، جهات سلبی روحانیون را فریاد زدن، نزد روحانیون، جهات سلبی روشنفکر را نواختن، نزد هر دو، جهات سلبی مردم را گفتن و نزد هر سه جهات سلبی ثروتمندان را و نزد هر چهار، جهات سلبی حکومت را و نزد حکومت، جهات سلبی هر چهار را گفت. اینها یعنی تمرکز بر نقاط گسست و حرکت جامعه از محوریت ایجادی و همبستگی به تولید احساس مشترک سلبی با خویش به قیمت دمیدن در تنوره اختلاف بین همگان.
🔥کاری که سید محمد خاتمی (باغی فتنه) و جریان نفاق کنونی با انقلاب هراسی و دین هراسی و عدالت هراسی و رقیب هراسی و جنگ هراسی و حتی خودهراسی (آبگوشت بزباش) و تحقیر هویت ملی و بیگانه ستایی، در انتخابات می کنند؛ یعنی تفرقه بینداز و حکومت کن.
💠در این حال ما دیگر جامعه نداریم، یعنی وجه «جامع» و جمع کننده نداریم، بلکه یک عده افراد هستند که از «بغض معاویه» دور هم اجتماع کرده اند نه از «حب علی»؛ «أین جامع الکلم علی التقوی»! چنین جامعه ای یعنی فردگرایی و بلکه حتی خود فردستیزی با آنتی تز سازی از آن. چنین جامعه ای مستعد شورش و ترور و ستیز و فروپاشی و شیطان پرستی است. این جامعه شبیه جامعه برخی اصولگراها است که می گویند بیایید با ما ائتلاف کنید، وگرنه رقیب رای می آورد؛ یعنی با ترساندن نیروهای ارزشی از رقیب، در حال خودمرکزی هستند.
🌕 آیت الله خامنه ای در مصاحبه خرداد ۶۰ درباره شریعتی ضمن ارائه داوری بسیار منصفانه و مدبرانه می گویند: «متأسفانه به نام رساندن اندیشههای او یا به نام نشر آثار او یا به عنوان پیگیری خط و راه او، فجایعی در کشور صورت میگیرد. فراموش نکردهایم که یک مشت قاتل و تروریست به نام «فرقانها» خودشان را دنبالهروی خط شریعتی میدانستند.»
مرجع ابرفقه
@abarin
ابرفقه
به نام خدای مان؛ سلام ✅ رویکرد قلبیِ ستیزا با نگاهی به شریعتی و انتخابات 🌻پردازه ابرفقه: عقلها اما
به نام خدا؛ سلام
🌍رویکرد همفزا با نقدی به حافظ و احمدی نژاد
💠نیروی ایجابی و سلبی (حب و بغض و جاذبه و دافعه)
هر موجودی با دو نوع موجود رو به رو است:
آ. موجوداتی که با وی سنخیت و سازگاری دارند و لذا بین آنها محبت و کشش هست؛
ب. موجوداتی که با وی ناسازگاری دارند؛ بنابراین بین آنها بغض و ستیز است.
💠برای موفقیت در چنین جهانی، به هر دو نیروی حب و بغض نیازمندیم و در بسیاری از موارد باید با افرادی که در حب و بغض با ما مشرکند، متحد شویم.
🌕اما نیروی اصلی در عالم، نیروی سنخیت و سازگاری (با خداوند و خیرات) است و بنابراین محور همبستگی برتر و ماندگارتر، نیروی حب و همبستگی است و اشتراک در بُغض و ستیز، نمی تواند محوریت داشته باشد: «ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت». لذا امام خمینی فقط نگفت که نظام سیاسی طاغوت بد است، بلکه در سال ۴۸، ولایت فقیه را به عنوان نظام جایگزین معرفی کرد و شعار اصلی انقلاب هم بیشتر ایجادی است: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی».
💠بنابراین نیروی دافعه و ستیزا و انگیزه های سلبی، نمی توانند محور جامعه باشند؛ بلکه باید مکمل باشند؛ چون دشمنِ دشمن ما، در همه مسائل، دوست ما نیست؛ بلکه خصوص دشمنی با دشمن یا از آن جهت که با دشمن ما دشمن است، در جایگاه دوست ما است.
🔥جامعه سازی یا جامعه سوزی؟
جمع کردن افراد در زیر چتر دشمنی های مشترک با دیگران و با حربه «بُغضاً لمعاویه و نه حبّا لعلی»، «جامعه» سازی نیست؛ بلکه یک «اجتماع سازی» مستعد فروپاشی و ستیز در ابعاد دیگر است. احمدی نژاد در سال ۸۴ بیشتر رویه اش بر شورآفرینی ایجادی بود تا سلبی؛ چنان که رویه جلیلی و رئیسی رویه ای ایجادی بر محوریت همبستگی بود؛ نه گسست و دو قطبی و تفرقه ای که احمدی نژاد هم در سال ۸۸ به آن رو آورد.
📚نقدی به حافظ
معلوم نیست که حافظ هر چه کرده، همه از منطق قران کرده باشد. او می گوید: «دیو چو بیرون رود فرشته درآید»؛ در حالی که قرآن می فرماید «حق آمد و باطل رفت»: «جاء الحقُّ و زهَق الباطلُ». دیو برای چه باید برود که فرشته بیاید؟ آیا نذر کرده است؟
🌕اگر حق بیاید باطل می رود و اگر حق برود، باطل می آید؛ در هر دو حالت، آمد و شد حق تعیین کننده است: «قلوبٌ خَلَت عن ذکرِ الله فأذاقها اللهُ حُبَّ غیره». این سخن یعنی در جامعه طاغوتی اصلاح معنا ندارد و باید انقلاب اسلامی رخ دهد؛ زیرا باطل قرار نیست با دست خودش از بین برود و دیو بنای بر رفتن ندارد.
💠تقدم رویکرد نفی بر اثبات
اما رویارویی «نفی و اثباتی»؛ مانند: «لا اله الا الله» و «من یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله» برای جایی است که تصور شود که کسی جز خدا یا کسی همراه با خدا، می تواند پرستیدنی باشد و برای رسیدن به مطلوب، هم باید دوست را داشت و هم دشمن را: «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا». در این جا باید با استواری طاغوت را نفی کرد و آنگاه ایمان درست آورد. مشابه این مساله برای کسانی است که از ظلم طاغوت خسته شده اند و آماده پذیرش حق هستند (در آنجا مناسب است که «لا الهٌ» باشد نه «لا الاهَ» زیرا آنان ابتدا خدا را به خوبی نشناختند تا بتوانند همه را نفی کنند، بنا براین جنس معبودان غیر از خدا را نفی نمی توانند بکنند و نیز «یکفُرُ» با آنان سازگار است، نه «یکفُرْ». پس از تحقق ایمان، ترک گناه نسبت به انجام مستحبات، مقدم است؛ بنابراین بهترین کار در ماه رمضان نیز ترک گناه است (البته ترک گناه بر انجام واجبات تقدم ندارد، زیرا عدم انجام واجبات، خودش مصداق ترک گناه است)؛ در این جا بحث: «دفع شر موش» مقدم بر «جمع گندم» است.
🌍هوشیارسازی بخش هایی از حوزه
درباره حوزه علمیه که امام خامنه ای گفته اند درد را تبیین کنید که حوزه بفهمد درد دارد؛ وگرنه تا درد را نبپذیرد، در پی درمان نخواهد رفت. در اینجا ما در وضعیت پیشاشورافرینی هستیم. یعنی بخش هایی از حوزه مثل موجودی بی حس، دچار اختلال در سامانه ایمنی است که حتی درد را نیز درک نمی کند! و لذا باید با تبین درد، او را به وضعیت هوشیاری رساند و تا بتوان شورآفرینی را از راه سلبی و ایجابی برای اصلاح امور ایجاد کرد.
🌻مرجع ابرفقه
@abarin
◻️علوم شناختی و ابرفقه
🔸چیستی علوم شناختی
علوم شناختی (کاگنیتیو ساینس)، غیر از شناخت شناسی است. علوم شناختی، دانشی است که با بهره از دانش های گوناگونی همانند علم اعصاب، روان شناسی، فیزیک امواج، شیمی، زبان شناسی، فلسفه ذهن، مکاترونیک و ساهوش (هوش ساختگی) می کوشد که تا هم انسان را همانند ربات در اختیار بگیرد و هم ربات را تا مرز انسان بالا ببرد و میان ربات و انسان برای مدیریت هر دو در راه خواسته های خود پیوند برقرار کند
🔸پیشینه علوم شناختی
علوم شناختی از دهه ۳۰ و ۴۰ میلادی جرقه های جدی خورد و در ۱۹۵۰ جدی تر شد. سپس با تشکیل انجمن علوم شناختی و نشریه علوم شناختی در آمریکا در دهه ۱۹۷۰ شکل گرفت و کریستوفر، برای نخستین بار اصطلاح علوم شناختی را در سال ۱۹۷۳ به کار برد. اینک دهها دانشگاه در جهان (و حدود ده دانشگاه و پژوهشکده در ایران) مشغول فعالیت در این حوزه هستند و به دلیل اهمیت این دانش، با شتابی تصاعدی و رشدی بیش از فیزیک، در حال پیشرفت است.
🔸 اهداف علوم شناختی
گفته می شود که این دانش برای خدمت به بشر در حوزه آموزش و پرورش، طبابت، جامعه سازی، روان شناسی و توانمند سازی معلولین است. ضمن تأیید این امور، به نظر می رسد که بهره اصلی این دانش را همانند فیزیک هسته ای، آمریکایی ها و صهیونیست ها در راستای استعمار ذهن و غصب پردازش مغز به شکل مستقیم و عبور از آگاهی های اختصاصی افراد برای تصمیم گیری و اقدام به جای آنان ببرند
🚨 آنان در پی شناخت فرایند دریافت داده ها در انسان، کیفیت تبدیل آنها به اطلاعات و بخش خاصی از مغز که متولی این کار است، روش و محل دقیق نگهداری انواع اطلاعات و داده ها، چگونگی و محل پرداخت انگیزه و نحوه تعامل انگیزه و اندیشه برای تولید تصمیم و نحوه و مرکز عملیاتی کردن تصمیم در مغز هستند. این اطلاعات هم به تولید هوش منصوعی و رباتیک کمک می کند و هم به امکان مدیریت مغز و فرایندهای یاد شده با تحریک های جایگزین نامحرم از مجاری خارج از ضوابط
🔸 نمونه کار شناختی
مثلاً نیچر گزارش داده است که گروهی از پژوهشگران، دو موش را انتخاب کردند، موش «آ» در برزیل بود و یاد گرفت که اگر اهرم خاصی را بفشارد، چیزی دریافت میکند و موش «ب» در آمریکا نگهداری می شد. پیام های الکتریکی قشر حرکتی موش آ به موش ب منتقل شد. در این حال، با این که موش ب و دیگر موش هایی که در وضعیت آن قرار می گرفتند، نسبت به این پیام، شرطی نشده بودند، به سبب این پیام انتقال یافته، در دو سوم موارد، همان کار موش آ را انجام می دادند.
💣 هم زمان با تلاش برای دست یابی مستقیم الکترومغناطیسی به مرکز مهار انسان و ساخت اتاق فرمان به مغز با روش یک واسطه ای، عده ای در پی تغییر ژن های مرتبط با دریافت داده، پردازش و تبدیل به اطلاعات، حافظه، پیام های تحریک انگیزه و تصمیم گیری از روش بیوتروریزم و مواد غذایی هستند و از سوی دیگر با روش چند واسطه ای و نسبتا طبیعی تر در پی تروریزم توالدی و صنعتی سازی رحم اجاره ای و کشت آزمایشگاهی نطفه در راستای رباتیزم انسان می باشند
📚 همکاری هوشمند ابرفقه با طبیعت
در مقاله «ابرطبیعات» نشان داده شد که دانشمندان فیزیک کنونی، اقدام به تولید فیزیک ماتریالیستی کرده اند. اینک در پی تحمیل فیزیک مادی بر انسان و طی کردن فرایند رباتیزم انسان هستند. تسخیر انسان به روش های گوناگونی ممکن است، از جمله از روش علوم شناختی؛ اما سطح تسخیر متفاوت است. همان گونه که تسخیر جن نیز از سوی انسان ممکن است یا این که خداوند در قرآن به تأثیر بر انسان با سحر، اشاره کرده است. به نظر ما پروژه «کاگنیتیو ساینس» که با ظاهر خدمت به علم و بشر، با شتاب مشغول بلع بودجه های کلان است، در حال تبدیل جهان انسانی به عصر بردگی بشر و پایین تر از آن، رباتیزم بشر و تنزل وی از موجودی آگاه و اراده مند به موجودی مسخر و دستور پذیر از بیرون است
❇️ سنجش علوم شناختی با ابرفقه
میان علوم شناختی و ابرفقه، نسبت وارونه است؛ ابرفقه در پی ارتقاء عقل، فکر، قلب، حس و عضو در مسیر کمال است و به نظر می رسد که هدف اصلی علوم شناختی، در جهت بردگی انسان و سست کردن امور یاد شده و فرمان پذیری از طاغوت برون است. از این رو در پی فروکاست «عقل» به «فکر» و فکر به «مغز» و «مغز» به هارد، رم و سی پی یو پیشرفته است.
◼️کتاب «ابرفقه» با ۴۰٪ بهاکاه، ۳۰هزار تومان
◼️ کانال و گروه ابرفقه با گروهداری امامی
🌻زنده و برازنده ظهور باشید!
#ابرفقه