eitaa logo
عباس موزون.کانال رسمی
51هزار دنبال‌کننده
901 عکس
1.9هزار ویدیو
3 فایل
مدیرکانال: عباس موزون ✍️پیشینه: پژوهشگر نویسنده تهیه کننده کارگردان مجری تلویزیون گوینده رادیو ✍دانش ها: کارشناسی: مهندسی تکنولوژی کارشناسی: کارگردانی سینما کارشناس ارشد: مدیریت اجرایی دکتری: مدیریت رسانه دانشجوی دانشگاه تهران ☎روابط عمومی @My_net_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت ششم فصل دوم) 🔸تجربه دوم عمدی بود، ولی نه نیت خودکشی، جوانی پر شر و شور بودم ولی نسبت به مادر خیلی احترام قائل بودم 🔸با دوستانی در محلی از شهر زندگی‌مان جمع می‌شدیم، برادر بزرگترم به مادرم شکایت برد و گفت پسرت و دوستان‌ش باعث اعتراض مردم می‌شود مادرم مرا نصیحت کردند که منجر به مشاجره بین ما شد... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/hgBl6 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت ششم فصل دوم) 🔸من به هر کس بخواهم نصیحت بکنم از اسم خودم کمک می‌گیرم می‌گویم زندگی سراسر امید است، زندگی می‌کنیم چون برای زندگی کردن آمدیم، مقدمات زندگی کردن را خودمان رقم بزنیم و باید از تمام نعمات بهره ببریم. 🔸آنچه به فرزند خودم بارها می‌گویم از تجربه اول است، کار خوب انجام دهی خواهی دید و کار بد نتیجه بد خواهی دید... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/zo8dJ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 وقتی از تنم بیرون بودم، فلان کودک مرا دید... 🔸 در گزارش‌های بسیاری از تجربه‌گران مشاهده شدن توسط برخی کودکان، حیوانات و برخی افراد دارای اشکال ذهنی (مانند سندروم دان و...) گزارش شده است. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️چرا دولت آلمان، "مدعیان هولوکاست" را برای کشتار فلسطينيان و نسل‌کشی مسلمانان غزه، تشویق و پشتیبانی می‌کند؟! 🔺با گذشت بیش از دو ماه از جنگ غزه، تخریب زیرساخت‌های آن، شهادت بیش‌از ۱۸ هزار شهروند، بویژه کودکان و زنان مسلمان، دولت آلمان همچنان از رژیم نژادپرست یهودی برای قتل‌عام فلسطینیان، صریح و همه‌جانبه حمایت می‌کند‼️ ⁉️اگر مدعای "کشتار شش میلیون یهودی توسط دولت آلمان در جنگ دوم" بررسی می‌شد، یکی از این دو امر پیش می‌آمد: ۱_ یا ارتکاب چنين جنایتی توسط آلمان‌ها واقعا ثابت می‌شد که در نتیجه می‌بایست برای جبران آن، یک ایالت آلمان به قوم یهود اختصاص داده می‌شد تا بازماندگان یهودی در امنیت و حرمت، در آن زندگی کنند. ۲_ یا در نتیجه افشاء دروغین بودن مدعای هولوکاست، مملکت آلمان از گروگان اشراریهودی آزاد می‌شد، آلمان‌ها ۷۹سال همه‌گونه غارت نمی‌شدند، ناخواسته در نسل‌کشی فلسطینیان مشارکت نمی‌کردند و نیز با پشتوانه همان دروغ، بدون هیچ دلیل عقلی و ضرورت انسانی، سرزمین فلسطین توسط اشراریهودی، همچنان اشغال و فلسطينيان مظلوم، طی ۷۵سال متوالی، آواره و قتل‌عام نمی‌شدند. 🔰بنابراین، بازخوانی هولوکاست: 🔺راه نجات مملکت آلمان از بردگی، 🔺راه ادامه حیات شرافتمندانه یهودیان در سرزمین‌های قبلی خودشان در اروپا (آلمان، اتریش، لهستان و...) و نیز 🔺راه نجات فلسطین از اشغال ظالمانه توسط اشراریهودی است. ⁉️مگر آن‌که آلمانی‌ها، با تشویق اسرائیل به ادامه نسل‌کشی، طرح دیگری علیه قوم یهود داشته باشند‼️ ✍محمدعلی رامین، دبیرکل بنیاد جهانی بررسی هولوکاست eitaa.com/maramin ایتا splus.ir/mohammadali_ramin سروش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانال عباس موزون هیچ گاه و به هیچ وجه تبلیغات نمی‌پذیرد. (خواه باهزینه، خواه بدون هزینه) اطلاع‌رسانی این همایش نیز رایگان و صرفاً و استثنایا به درخواست برخی فعالان فرهنگی، برای همیاری در این اقدام تربیتی انجام شده است. لطفاً دیگر فعالان فرهنگی یا اجتماعی درخواستهای تبلیغاتی ارسال نفرمایند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هفتم فصل دوم) 🔸بهمن سال هفتاد و هفت بود دخترم در شُرُف متولد شدن، دوران بارداری دشواری گذرانده بودم همزمان زندگی دانشجویی در خوابگاه دانشجویی، صبح آن روز با یک‌ نیسان حامل نان که برای خوابگاه نان تازه می‌آوردند دوستان هم خوابگاهی از ترس اینکه تا رسیدن آمبولانس اتفاقی برایم بیفتد مرا تا بیمارستان طالقانی همراهی کردند. 🔸بستری شدم و دخترم متولد شد، به اصرار خواهرشوهرم بلند شدم تا چیزی بخورم رفتم دست و صورتم را بشویم که دیگر هیچ چیز نفهمیدم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/nDN6O 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هفتم فصل دوم) 🔸یک وجود غیرمادی را دیدم او هم سفید بود کوتاه قد بود با من صحبت کرد انگار یک صدایی، وجودی، زیر یک پرده سفیدی است و اصلاً تو‌ چیزی نمی‌بینی (برداشت من این بود) 🔸گفت: من روح‌ شما هستم گفتم: شما روح‌ منی؟ گفت: بله شما قرار نیست بری زود است باید برگردی و ادامه بدی... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/jyw02 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هفتم فصل دوم) 🔸من گفتم ولی اینجا خیلی خوبه، خوب شدم خیلی حس زیبایی دارم، رها شدم انگار زندانی بود. او به من می‌گوید: نه حالا زود است تو باید برگردی (صمیمانه مرا ترغیب می‌کند به برگشتن)... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/3S7CD 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هفتم فصل دوم) 🔸 قبلاً از مرگ می‌ترسیدم ولی بعد تجربه احساس می‌کنم یک مرحله از تکامل و‌ عبور است، فرصتی است انگار سوار قطاریم و این فاصله ۶۰_۷۰ (عمر) کما بیش است هر کسی یک ایستگاه پیاده می‌شود فاصله این قطار تا مقصد تعیین شده است اما این که چگونه و چه کنیم انتخاب و اختیار است... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/Ge1Tf 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 روحم را بردم جنگل تکاندم و آوردم... همراهان من عبارت بودند از: تن، جان، دل، روح 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هفتم فصل دوم) 🔸زمان تولد فرزندم نزدیک شد و با هماهنگی پزشک دارویی دریافت شد (از هر صد هزار نفر یک نفر به این دارو حساسیت داره و آن یک نفر من بودم). 🔸وارد یک موقعیت جدید شده بودم که اصلا یادم رفته بود که من در بیمارستانم و قرار بوده پسرم به دنیا بیاد، وقتی با دقت نگاه کردم شبیه یک تونل بود (حس تونل مانند داشت). فکر می‌کردم من کجا دارم میرم و چه اتفاقی داره برام میفته اینجا کجاست؟؟!! 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/yI1Mh 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هفتم فصل دوم) 🔸 قبل از تجربه از مرگ می‌ترسیدم الان خیر؛ وقتی یکی از نزدیکان فوت می‌کردم الان چه اتفاق بد و ناگواری داره براش میفته، ولی الان این حس را ندارم. 🔸یک مسافر به این فکر نمی‌کنه که حتماً همه چیز باید خوب پیش برود، من زندگی را سخت نمی‌گیرم می‌دانم اینجا قرار نیست بمانم. 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/ICfno 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هشتم فصل دوم) 🔸تابستان سال نود و پنج بود خانه پدریم، شب وقتی رفتم به رختخواب لحظه‌ای که سر بر بالش گذاشتم، روح از بدنم جدا شد خودم را در یک خیابان عریضی دیدم. 🔸آنجا روز بود از خیابان که خواستم رد بشم جوی آب بود وقتی از روی آن پریدم یک کویر خشک بزرگ و خیلی تاریک بود، بوته‌های خشک همه آتش بودند که با روشنایی آتش آنجا روشن بود... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/qDyme 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هشتم فصل دوم) 🔸علت مشاهده آن آتش‌ها را می‌دانستم چون زندگی سختی داشتم اقدام به خودکشی کرده بودم وقتی پسرم مدرسه بود گفتم الان بهترین موقع است که خودم را نجات بدم، کلافه و سردرگم و ناامید بودم آمدم اقدام کنم پشیمان شدم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/BxsRb 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هشتم فصل دوم) 🔸هیچ‌ کس صدای من را نمی‌شنید، اصلا نمی‌فهمید خیلی دردناک و‌ وحشتناک بود حتی از آن آقایی که همراهم بودند درخواست کمک کردم ایشون گفتند: هیچ کمکی به شما نمی‌توانم بکنم این مسیری هست که خودت باید طی کنی و به راهم ادامه دادم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/LUopx 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هشتم فصل دوم) 🔸آبی که آنجا دیدم متفاوت‌تر از این آبی بود که استفاده می‌کنیم، وقتی سمت آب می‌رفتم حس آرامش در آن آب بود، خیلی پاک بود مثل آینه. 🔸آقایی که کنارم بودند گفتند: باید سمت راست بری، سمت راست رو که دیدم دشت پُر از گل را دیدم که با گل‌های زمینی فرق داشت حس کردم درخت‌ها به من خوش آمد می‌گویند... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/CJLiN 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هشتم فصل دوم) 🔸وقتی از خواب بیدار شدم خانه مادرم بودم برای صرف صبحانه که از اتاق بیرون رفتم مادرم گفت: چرا موهای تو سپید شده؟ 🔸وقتی کنار آن بانو بودم به من گفتند: تو رسالتی داری که باید برگردی و آن رسالت را انجام بدی و بعد برگردی اینجا... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/0L1yJ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هشتم فصل دوم) 🔸سال 85 مراغه بودم و در آنجا شاطر نانوایی بودم، با آقایی موتور فروش آشنا شدم و از موتوری خوشم آمد و خریدم و به خانه رفتم، بار اول سالم بود رسیدم مشکلی نبود 🔸آقای فروشنده تماس گرفت و گفت: موتور را بیاور تا آچارکشی کنم، از مراغه (منزلمان مراغه بود) تا میاندوآب آهسته آمدم، از میاندوآب به طرف شاهین دژ سر پیچ سردخانه است، به سردخانه که رسیدم سرم پایین بود راه خودم را می‌آمدم یک ماشین جلوی من سبز شد، برخورد کردیم و دیگر هیچ چیز متوجه نشدم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/bp0yq 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هشتم فصل دوم) 🔸آن دنیا جهنم اینطور است وقتی رهایت کنند خیلی سخت است، بی توجهی خیلی سخت است (وقتی آن هیبت توجهی نمی‌کرد) 🔸صورت من سفیدی نداشت، اصلا در آن جهنم کل موهای سر و صورتم سفید شد (بر اثر سختی آنجا) 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/GUwFR 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هشتم فصل دوم) 🔸اول باید به این دنیا پی ببرید این را نداشته باشی آن قشنگی‌ها را نمی‌بینی، تا لذت این دنیا را نَبَرید هیچ‌ وقت به آنجا هم نمی‌رسید 🔸همینطور که ایستاده بودیم این نگاهم که مستقیم می‌رفت سبزی، زردی، درختان و... دم به دم هر قشنگی می‌رفت باز قشنگی دیگری بود 🔸یک صدای زیبایی با من احوالپرسی کرد و به من یک جوری اجازه داد گفت: برگرد... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/D58nT 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هشتم فصل دوم) 🔸قبل از کُما رفتن خیلی چیزها را می‌خواستم بدانم از هر که می‌پرسیدم جوابی می‌داد که خودم می‌دانستم مثلاً معنی (اهدنا الصراط المستقیم) یعنی چه؟ من با این سیر نمی‌شدم خدا مرا بُرد که راه مستقیم را به من نشان دهد 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/1dU2s 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links