eitaa logo
محسن عباسی ولدی
57.7هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
350 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃حلال همۀ مشکل‌ها می‌دانم که ابتلاها پله‌های رسیدن من به تو هستند. تردید ندارم که قیمت تو بیشتر از این حرف‌هاست. برای رسیدن به تو ... نه برای یک لحظه دیدن تو اگر هزاران هزار از این ابتلاها بر سرم ببارد، باز هم کم است. چر ا دیدنت؟ حتی شنیدن یک سلام تو به قدری ارزش دارد که اگر تا آخر عمر روزیِ هر لحظه‌ام غرق شدن در این ابتلاها باشد، باز هم کم است. من به اندازۀ فهم ناچیزم، قدر وصال تو را می‌دانم ولی آقا! مشکلی دارم که جز تو کسی توان حل کردنش را ندارد. من بدون تو توان کشیدن بار این ابتلاها را ندارم. از تو خواستم مرا به خودت نردیک کنی ولی هر چه به دور و برم نگاه می‌کنم، تو را نمی‌یابم. چه کار کنم آقا؟! بدون تو ابتلاها را تاب بیاورم؟ نمی‌توانم. پیش تو بیایم و در کنار تو بار ابتلاها را به دوش بکشم؟ نمی‌دانم کجایی؟ چند وقتی می‌شود که میان آن نمی‌توانم و این نمی‌دانم ایستاده‌ام و ابتلاها را تماشا می‌کنم. می‌ترسم فرصت ابتلاها تمام شود و من از این جا رانده و از آن جا مانده شوم. کاش تکلیف مرا زودتر معلوم می‌کردی! شبت بخیر حلّال همۀ مشکل‌ها! @abbasivaladi
n096 تا ساحل،پرسش های گام پنجم،عدم رعایت عفّت کلام.mp3
3.03M
🎧 پرسش‌های گام پنجم⬇ ✅ عدم رعایت عفّت کلام نسبت به خانواده ⛔ همسر بنده در خانواده‏ای بزرگ شده که خیلی مسائل، بویژه عفّت کلام، در آن رعایت نشده است. او روزی ده پانزده بار باید به خانوادۀ من فحش بدهد. می‏خواستم بدانم آیا همۀ خانم‏ها باید فحش بدهند یا خانم من این طور است؟ به نظر می‏رسد که ایشان، کینه‏ای است. وقتی از خانۀ پدر و مادرم بر می‏گردیم، حتماً باید فحش را بدهد. من با ایشان چگونه باید برخورد کنم؟ @abbasivaladi
🍃جواهر خدا روی زمین می‌شود از خدا بخواهم ابتلاهایم را برای وقتی بگذارد که به تو رسیدم؟ شنیده‌ام خدا دعاهای مستجاب نشده را ذخیره می‌کند و همه را یک جا در قیامت تبدیل به رتبه می‌کند و تحویل می‌دهد. اجازه بده از خدا بخواهم ابتلاهای مرا هم ذخیره کند و در قیامت وصال تو یک جا تحویلم بدهد. اجازه می‌دهی؟ مگر می‌توانم خودم را فریب دهم من آدم این ابتلاها نیستم. ایمانم به قدری قوی نیست و عشقم به تو آن قدرها عمیق نیست که به امید رسیدن به تو، این ابتلاها را تاب بیاورم. چه قدر بگویم می‌ترسم این دو جو ایمانی را هم که دارم زیر بار این ابتلاها از دست بدهم. آقا! اگر نمی‌شود ابتلاها تا وصال من به تو به تأخیر بیفتد ایمانم را قوی و عشق مرا به خودت عمیق کن تا محکم و استوار بار این ابتلاها را به دوش بکشم و به سوی کوی تو قدم بردارم. چه بیچاره است کسی که ایمانش ضعیف و عشقش اندک است ولی نه می‌تواند دل از تو و وصال تو بکَند و نه می‌تواند قیمت رسیدن به تو را پرداخت کند. من شده‌ام بسان آن فقیری که جواهری را دوست دارد ولی سرمایه‌ای برای خریدنش ندارد. جواهر من! قیمت تو سنگین است و من فقیری بیچاره هستم. خودت بگو وقتی که توان پرداختن قیمت وصالت را ندارم باید چه خاکی به سر بریزم؟! فکری به حالم کن آقا! حال و روزم خراب است. شبت بخیر جواهر خدا روی زمین! @abbasivaladi
📌 چهارشنبه‌ها حجت الاسلام و المسلمین عباسی ولدی، کارشناس برنامه سمت خدا هستند. 🔰 موضوع برنامه امروز (چهارشنبه ٢٦ آذر ): 🔹سوء ظن و نقش آن در تزلزل بنیان خانواده @abbasivaladi
🌬 قدرت فوت کردن 🌬 🔶یک توپ پینگ پنگ🏓، روی یک سطح صاف بلند، مثل میز می‌گذارند و دو بازیکن در دو طرف آن قرار میگیرند. با کشیدن یک خط، سطح صاف به دو نیمۀ مساوی تقسیم میشود. با اشارۀ داور، هر دو شروع به فوت کردن🌬 میکنند. دو طرف باید تلاش کنند که توپ را با فوت، از زمین بازی حریف، خارج کنند. بازنده در این بازی، کسی است که توپ در منطقۀ او از زمین خارج شود. 💟در نوع جذّابتر 😄این بازی، در انتهای دو طرف زمین با کشیدن خط، محدوده ای را به عنوان دروازه، مشخّص میکنند. در این شکل بازی، هر دو باید تلاش کنند 💪تا توپ را وارد دروازۀ حریف کنند. اگر توپ، بدون این که وارد دروازه شود، از زمین خارج شود، به اصطلاح، توپ به اوت رفته و باید از همان نقطه ای که خارج شده، بازی ادامه یابد. در این صورت، آغازگر بازی کسی است که توپ در محدودۀ او از زمین، خارج شده است. 😉 🔴این بازی را با دو توپ هم می‌توان انجام داد. در این شیوه، هر کسی تلاش میکند توپ خود را وارد دروازۀ حریف کند، بدون آن که به توپ دیگری کاری داشته باشد. ✅این بازی را به صورت گروهی هم میتوان انجام داد؛ یعنی در هر تیم، دو یا سه نفر 👬و یا حتّی بیشتر حضور داشته باشند. تعداد افراد، به وسعت میزی که روی آن بازی میشود، بستگی دارد. 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 📚 بازی ، بازوی تربیت ص۱۰۲ - ۱۰۱ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0172 ale_emran 83-85.mp3
5.59M
۱۷۲ آیات ۸۵ - ۸۳ «دینِ مقبول» ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. 🔴 بچه های سحری لالایی خدا! کسایی که دوست دارن عمو عباسی شب جمعه بهشون زنگ بزنن و قرار بچه های سحری رو یاد آوری کنن، اسمشون رو به همراه شماره تلفن به این آدرس ارسال کنن👇👇👇👇👇 https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSceo3c6E4RaXJp9vGI0QRANsN-vI1ufr4ieLuzLhb5gYc-IPw/viewform?usp=sf_link @lalaiekhoda
محسن عباسی ولدی
📌 چهارشنبه‌ها حجت الاسلام و المسلمین عباسی ولدی، کارشناس برنامه سمت خدا هستند. 🔰 موضوع برنامه امروز
samtekhoda 28.mp3
12.3M
🔊 فایل صوتی برنامه 👤 📚 موضوع : هنر بهتر زیستن ( توجه به عامل ویرانگر بدگمانی در خانواده ) 🗓 چهارشنبه بیست و ششم آذر ماه ۱۳۹۹ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
گفتگوی سحری_36.mp3
9.75M
☎️ گفتگوی تلفنی عمو عباسی با بچه های سحری 🌸 علی و علیرضا کرد ۳۶ @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
گفتگوی سحری_37.mp3
4.68M
☎️ گفتگوی تلفنی عمو عباسی با بچه های سحری 🌸 زهرا بابا زاده از تهران ۳۷ @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
گفتگوی سحری_38.mp3
7.65M
☎️ گفتگوی تلفنی عمو عباسی با بچه های سحری 🌸 سید حورا محمدی از تهران ۳۸ @lalaiekhoda
🍃چارۀ بیچارگان گاهی که به ابتلاها فکر می‌کنم،‌ این سؤال آزارم می‌دهد: ابتلاهایی که گرفتارشان هستم، نوازش خداست بر روی سرم یا چوبی است که به خاطر گناهانم می‌خورم؟ این سؤال هر چه توان دارم را با خودش می‌برد. وقتی به این فکر می‌کنم که ابتلاها نوازش خداست آرام می‌گیرم و ابتلاها را با آغوشی باز می‌پذیرم. وقتی خیال می‌کنم چوب خداست که بر روی سرم قرار گرفته بی‌قرار می‌شوم و دوست دارم از ابتلاها فرار کنم. درست است که ابتلا حتی اگر چوب خدا باشد باز هم باید خوشحال بود که خدا در همین دنیا، بار گناه را سبک می‌کند. امّا من تاب خوردن چوب خدا را ندارم. ابتلا وقتی نوازش خدا باشد، مایۀ مباهات من به آسمانیان است. این کجا و چوب خدا کجا؟ حالا باید از کجا بدانم ابتلا نوازش است یا چوب؟ نمی‌دانم،‌ شاید این سؤال، خودش وسوسۀ شیطان باشد. ولی هر چه هست، وجود دارد و مرا آزار می‌دهد. نمی‌خواهی فکری به حال من کنی؟! راهی سراغ داری برای پاسخ به این سؤال؟ چه قدر خوبی که به من نمی‌خندی. به گمانم اگر کسی جز تو این سؤال را از من می‌شنید با نگاه عاقل اندر سفیهی و با لبخند معناداری می‌گفت: مگر تردید داری که در حال چوب خوردن هستی؟ تو کجا و نوازش‌های خدا کجا؟ آقا! راستش می‌ترسم به پاسخ این پرسش برسم. من اگر یقین کنم که با این ابتلاها چوب خدا را می‌خورم بعید است لحظه‌ای زیر بارشان دوام بیاورم. ببین حیرتم را! از سویی این سؤال آزارم می‌دهد و از طرفی می‌ترسم به پاسخش برسم؟ بیچاره معنایی جز من هم دارد؟ فکر چاره‌ای باش برایم. شبت بخیر چاره بیچارگان! @abbasivaladi