eitaa logo
محسن عباسی ولدی
55.5هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
345 فایل
زیر مجموعهٔ کانون فرهنگی_تبلیغی آیین فطرت توحیدی کانال ‌زیر نظر مستقیم حاج آقا عباسی ولدی اداره ‌می‌شود. کانال ها و آدرسهای کانون: ktft.ir/v سایت و ادمین فروش انتشارات آیین فطرت: ketabefetrat.com @foroosh_fetrat ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
13.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 📜 (طبق سفارش مقام معظم رهبری) 🎙حجت الاسلام 🔰 به نیت: 🍃فرج امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🍃سلامتی همه ی مریض ها 🍃دفع این بیماری منحوس @abbasivaladi
🍃نگاه خدا چشم هایت را بده به من. با چشم های تو می خواهم یک شب مجلس روضه را به نظاره بنشینم. می خواهم ببینم اهل آسمان در برابر آه هایی که از سینهٔ سینه زنان حسین بر می آید، چه برکاتی را روی زمین فرود می آورند. با چشم های تو می شود دید که نزد آسمانیان اشک روضه حسین چه قدر می ارزد. بگذار ببینم فرشته ها چگونه بال های خویش را با اشک روضه متبرک می کنند. وقتی بهشت بودن مجلس روضه را ببینم، به بهشت بودنش ایمان می آورم. خسته ام از جهنم هایی که دور و برم ساخته ام. کاش با یقین به بهشت بودن روضه حسین، جهنم ها را فراموش می کردم! خوش به حالت با چشم هایی که داری! شبت بخیر نگاه خدا. @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ۱۷ ✅ هم بخون📖 ✅ هم با صدای نویسنده گوش کن🎧 🍃بچشان به کاممان طعم شیرین بی مثالت🍃 📚 ص ۱۷۳ @abbasivaladi 🎥 کلیپ با کیفیت اصلی 👇👇👇👇👇👇👇 https://b2n.ir/f47299
13.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴صلی الله عليك يا ابا عبدالله الحسين 🎥 ◾️ شب ششم ۱۴۰۰ 🎙حجت الاسلام 👆بیایید یه قراری باهم بزاریم👆 ‼️آرامش دقیقا همینجاست... ‼️ @abbasivaladi 🌐 آرشیو برنامه های محرم سایت کتاب فطرت 👇👇👇👇👇 •┈┈••✾•🏴•✾••┈┈┈• https://ketabefetrat.com/ویژه-برنامه-های-محرم •┈┈••✾•🏴•✾••┈┈┈•
🍃امام غریب چشم هایت را بده به من. می خواهم لحظه های تنهایی حسین را ببینم. باورم نمی شود حسین باشد و دشمن داشته باشد و کسی به یاری اش نرود. حسین یار و یاور طلبید و کسی به یاری اش برنخاست؟ باید ببینم لحظه ای را که حسین با تن زخم دیده فریاد می کشید «هل من ناصر ینصرنی» و کسی به او جواب نمی داد. سال هاست که از غربت و تنهایی حسین شنیده ام اما باید ببینم این همه تنهایی را تا باور کنم که می شود تو باشی و یار بخواهی ولی من تنهایت بگذارم. مگر همین حالا تو ندای هل من ناصر بلند نیست؟ چرا نمی شنوم؟ مگر نباید به یاری ات برخیزم؟ چرا نشسته ام؟ مگر دلت زخم خورده بی وفایی های ما نیست؟ پس چرا هنوز هم لبخند می زنم؟ معلوم است باور نکرده ام تنهایی حسین را. به فریادم برس من از عاقبتی مثل عاقبت مردم کوفه می ترسم شبت بخیر امام غریب. @abbasivaladi
16.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴صلی الله عليك يا ابا عبدالله الحسين 🎥 ◾️ شب هفتم ۱۴۰۰ 🎙حجت الاسلام ➕عجله با آرامش سازگار نیست 📍خدا با یوسف و برادرانش چه کرد... @abbasivaladi 🌐 آرشیو برنامه های محرم سایت کتاب فطرت 👇👇👇👇👇 •┈┈••✾•🏴•✾••┈┈┈• https://ketabefetrat.com/ویژه-برنامه-های-محرم •┈┈••✾•🏴•✾••┈┈┈•
13.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 📜 (طبق سفارش مقام معظم رهبری) 🎙حجت الاسلام 🔰 به نیت: 🍃فرج امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🍃سلامتی همه ی مریض ها 🍃دفع این بیماری منحوس @abbasivaladi
🍃چشم همیشه بیدار خدا چشم‌های تو چشم خداست. چشم‌هایت را به من بده تا لحظه‌ای نگاه خدا را تجربه کنم. وقتی با چشم‌های خدا به جهان نگاه می‌کنی، نه زمان و نه مکان توان محصور کردنت را ندارند. خدا به ما گفت که اطاعتش کنیم تا خودش چشم ما شود؛ ولی ما نفهمیدیم چه می‌گوید. حالا که فکر می‌کنم می‌بینم چه قدر حصار زمان و مکان، زندگی را برایم تنگ کرده است. وقتی با چشم خدا به عالم نگاه می‌کنی، عالم همه در کف دستت پیداست. نه دیوار زمان و نه سد مکان، حقیقت و واقعیت را از تو پنهان نمی‌کنند. یک لحظه چشیدن این رهایی می‌تواندیک روزگار انگیزۀ اطاعت دهد به من. چشم‌هایت را به من بده تا این انگیزه را به دست بیاورم شبت بخیر چشم همیشه بیدار خدا. @abbasivaladi
40.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴صلی الله عليك يا ابا عبدالله الحسين 🎥 ◾️ شب هشتم ۱۴۰۰ 🎙حجت الاسلام ➕گفتگوی زیبا بین خدا و افکار بنده ها 💡خدایا شکرت که سرپرستی مثل تو دارم که خودم رو بهش واگذار کنم.. 🤲 @abbasivaladi 🌐 آرشیو برنامه های محرم سایت کتاب فطرت 👇👇👇👇👇 •┈┈••✾•🏴•✾••┈┈┈• https://ketabefetrat.com/ویژه-برنامه-های-محرم •┈┈••✾•🏴•✾••┈┈┈•
🍃چاره بیچاره ها دنیا چنان شده برایم که بی آن که اراده کنم در پس هر گریه و خنده‌ای مرگ را می‌بینم. دیگر خنده‌ها مایۀ دل‌خوشی‌ام نیستند و گریه‌ها امانم را نمی‌بُرد. این حال، خوب است یا بد، بماند ولی خوب می‌فهمم که حنای دنیا را برایم بی‌رنگ کرده است. دنیا هیجانی برایم ندارد؛ نه از جنس شادی و نه از جنس غم و این، یعنی نقطۀ پایان دنیا. دنیا برایم به پایان رسیده؛ ولی هنوز عمرم به پایان نرسیده و این، یعنی زجر. کسانی که تو را دوست دارند و تو هم آنها را دوست داری گرفتار این زجر نیستند. زجری این چنین عقوبت کسانی است که از نقدِ دنیا برای خریدن عشق تو بهره نبردند. هر کسی که با تو دوست شد و تو هم با او دوست شدی دنیا برایش پایان می‌پذیرد ولی اگر تا ابد هم زنده باشد، لحظه لحظۀ زندگی‌اش آرامش است و شادی. نقطۀ آغاز آرامش، آخرین نقطۀ دنیاست کسی که دنیا برایش به پایان نمی‌رسد، شادی را نمی‌چشد. امّا به پایان رسیدن دنیا، همۀ کار نیست باید تو با ما دوست شوی تا پایان دنیا آغاز آرامش باشد و گرنه نقطۀ پایان دنیا، آغاز مرگ تدریجی است. دنیای من به پایان رسیده، بی آن که به تو رسیده باشم. اگر به من «بیچاره» نگویند به که باید بگویند؟! با من دوست شو. بگذار مصداق از همه جا رانده نباشم. احساس خسران دردناکی دارد این بیچاره. خودت به فریادم برس! شبت بخیر چارۀ بیچاره‌ها! @abbasivaladi
🍃خداوندا! اعمالم قابل عرضه نیست، مایۀ شرمندگی است. امّا همین اندک و ناچیز را به کرَم خویش پذیرا باش. نامم را در زمین و آسمان به نیکی بلند کن و مقامم را در نزد خویش بالا ببر. 🍃برای بالا رفتن مقامم باید بر من ببخشایی و بار گناهم را سبک کنی. من بندۀ گنه‌کاری هستم و گناهانم همیشه مایۀ سرافکندگی در محضر توست. 🍃می‌شود وقتی مرا یاد می‌کنی گناهانم را یادم نیندازی که خجالتم بیشتر از این نشود؟ من زیر بار خجالت تو لِه شده ام و بیش از این دوام نمی‌آورم. 📚قصّۀ من و خدا "قصّۀ واژه‌هایی که بوی ابوحمزه گرفتند" @abbasivaladi
21.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴صلی الله عليك يا ابا عبدالله الحسين 🎥 ◾️ شب نهم ۱۴۰۰ 🎙حجت الاسلام ⁉️تا حالا از خودتون پرسیدید که چقدر قرآن میخونید چقدر دنبال فضای بیهوده مجازی هستید⁉️ 💎قرآن معدن آرامشه 🍃با قرآن رفیق بشیم @abbasivaladi 🌐 آرشیو برنامه های محرم سایت کتاب فطرت 👇👇👇👇👇 •┈┈••✾•🏴•✾••┈┈┈• https://ketabefetrat.com/ویژه-برنامه-های-محرم •┈┈••✾•🏴•✾••┈┈┈•
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* سلام وقت همگی بخیر و عزاداریاتون قبول بنده، عباسی هستم که دارم براتون می‌نویسم، محسن عباسی ولدی. مدّت‌هاست که دست اندرکارای زحمت‌کش کانال از بنده خواستند که خودم با شما به صورت مستقیم ارتباط داشته باشم؛ امّا به قدری سرم شلوغ بوده و هست که هر دفعه این کار به یه دلیلی عقب می‌افتاد؛ ولی امشب بدون این که بخوام به کارایی فکر کنم که دور و برم ریختن و دادشون از عقب موندن رو به آسمونه، تصمیم گرفتم این ارتباط رو شروع کنم.
همین که این تصمیم رو گرفتم، صدای فریاد مجموعۀ بلند شد که: «آهای! حواست هست؟ می‌دونی از کی ما منتظریم که بریم خونۀ مردم؟!» راست می‌گفت شیش جلد من دیگر ما یعنی از کتاب هشتم تا کتاب سیزدهم تا حدود 90 درصد آماده شدن و نمی‌دونم چرا این ده درصد، این همه داره عقب می‌افته.
می‌خواستم رو دلداری بدم که یه دفعه صدای آرومی توجهم رو به خودش جلب کرد. صدای بود. مجموعه‌ای که شیش جلدش بیرون اومده، کتاب هفتمش منتظر پول کاغذه، کتاب هشتمش رفته ویراستاری و تا کتاب هجدهم هم هشتاد درصد حاضره. گفت: «مگه تو یه جورایی من رو بیشتر از بقیۀ کتابات دوست نداری؟ مگه نمی‌گی که هر چه زودتر باید کتابای بعدیم برسه دست مردم؟ خب چرا کار جدید قبول می‌کنی؟ یعنی به این زودی می‌خوای من رو ول کنی و بری؟»
هنوز جواب طعم رو نداده بودم که مجموعۀ با اشارۀ دست من رو به طرف خودش دعوت کرد. از و اجازه گرفتم که چند لحظه‌ای برم و ببینم چی کارم داره. اونم حسابی معترض بود. می‌گفت: «خودت گفتی که می‌خوای با داستانای راهبردی و استراتژیک که درون‌مایۀ قرآنی دارن، تو معرفی دشمن‌ترین دشمنای اسلام،‌ یعنی یهودیا، یه خوراک ویژه برای بچه‌ها درست کنی. خب الان که جلد اولم تموم شده. هم ویراستاری شده، هم تصویرگری و هم طرح جلدش زده شده. مجوّزشم که اومده. فقط منتظر پول کاغذه و تموم شدن ویراستاری جلد دومش. خب بذار این کارا به یه نتیجه‌ای برسه، بعد کار جدید قبول کن.»
داشتم فکر می‌کردم به جوابش که دیدم و هم نزدیکم شدن و دوره‌م کردن. خسته شده بودم. نشستم؛ ولی چیزی نگذشت که دیدم، هر سه تا شون بلند شدن و با احترام دست روی سینه گذاشتن و کمی عقب رفتن. سرم رو بلند کردم. منم بی‌اختیار بلند شدم. دستم رو گذاشتم رو سینه‌م و سلام دادم.
ترجمۀ قرآنی بود که به زبون بچه‌ها چند سالیه دارم روش کار می‌کنم. الآن همراه با بچه‌ها تو کانال ، آخرای سورۀ آل عمرانم. سورۀ بقره کارش تموم شده و رفته وزارت ارشاد، معاونت قرآن و عترت تا تأیید بشه. کارای تهذیبش هم رو به اتمامه. حرفی نزد؛ ولی با لبخندش انگار دلم رو محکم کرد. آخه قبل از این که تصمیم بگیرم، با قرآن مشورت کرده بودم که این آیه اومده بود: التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنين؛ (توبه/112).
شکر خدا کار مجموعۀ تموم شده و اونم فقط منتظر پول کاغذه. برای همینم اصلاً اعتراضی نکرد. سه جلده که یکیش برگردان ادبی دعای ابوحمزه‌ست، یکی دیگه برگردان ادبی زیارت جامعۀ کبیره و اون یکی هم برگردان ادبی زیارت مطلقۀ امام حسین علیه السلام و زیارت عاشوراست. یه سری کار دیگه هم بودن که با لبخندی که ترجمۀ قرآن زد، کنار کشیدن و حرفی نزدن. حالا و و هم لبخند به لب بودن و معلوم بود راضی شدن.
به نظرم برای شروع این ارتباط، همین اندازه بس باشه. امیدوارم تا حضور بعدیم بین شما، فاصلۀ زیادی نیفته، شاید همین فردا شب. راستی هر شب چند خط دارم برای می‌نویسم. دوست دارید بعد از هر دفعه‌ای که بینتون میام، یه خورده‌ش رو با شما به اشتراک بذارم؟ پس اولیش تقدیم به شما: 👇
محرّم نیامده، در همان چند روز آخر ذی الحجه، شاید هم وقتی که صدای پای عرفات می‌آید، دست خودم نیست می‌روم در حال و هوای اربعین. در طول سال اگر یک بار شور و شوق را با هم تجربه کنم، در همین روزهایی است که دلم هوای اربعین می‌کند و به دل‌شورۀ رفتن و نرفتن می‌افتد. هلال ماه محرم که می‌آید، تاب آوردن این شور و شوق، یَلی می‌خواهد برای خودش که من نیستم. شب به شب نام هر کسی از اصحاب و خاندان تو که می‌آید، در دلم التماس می‌کنم که اربعین را از من دریغ نکند. عاشورا که تمام می‌شود، گویی زمان، هوای آزارم را می‌کند. روزها هر کدامشان به سختی سال‌ها می‌گذرد. «می‌روم یا نه؟» می‌شود قاتل جانم! حالا عاشورا تمام شده. اربعینی بر من گذشته و زیارتت نصیبم نشده. حسین جان! امسال امتداد بی‌توفیقی پارسال است یا انتهای راه فراق؟! می‌شود از همین الآن بگویی می‌آیم یا نه؟ عیبی ندارد که بگویم خودت بدعادتمان کردی و حالا خودت باید از بیماری ترک عادت شفایمان بدهی. اربعین اگر کربلا نباشیم، ... . نه، حرفش را هم نمی‌زنم. منتظر گذرنامه‌ای که به من می‌دهی، می‌مانم.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃خدای مدارا چشم‌هایت را ندادی به من و من هم هیچ گلایه‌ای ندارم از تو. سر تا پا شکر و سپاسم که کمی چشم‌هایم را شبیه چشم‌های خودت کردی. اجازه دادی برای حسین اشک بریزم. همین اندازه از شباهت، یک دنیا امید می‌دهد به من. تو اگر نمی‌خواستی، نه چشمانم تر می شد از روضۀ حسین و نه دلم غمگین می‌شد از غصّۀ کربلا. این که می‌گذاری دلم آتش بگیرد و چشمم بارانی شود، یعنی هنوز امید داری به من که بیش از این شبیهت شوم. چشم‌های من گنهکارند، بیش از آن که در توصیف بگنجد؛ ولی تو با اذن اشک ریختن، امید دادی که می‌شود این چشم‌ها را پاک کرد. هر بار گریه کردن، هر قطره اشک ریختن، هر لحظه محزون شدن در غم حسین، یعنی یک فرصت دیگر، یعنی شروعی دوباره. با چه زبانی سپاست بگویم برای فرصتی که دوباره به من عطا کردی. این همه مدارا با کسی چون من، در ظرف خیالم نمی‌گنجد. شبت بخیر خدای مدارا! @abbasivaladi
🍀باید قایقی ساخت از جنس مهربانی؛ قایقی که موج‌ها توان شکستنش را نداشته باشند و طوفان‌ها هوس وارونه کردنش را در سر نپرورانند. با قایق مهربانی می‌شود در میان موج‌های متلاطم، آرام به سوی ساحل رفت... 📚 قایق مهربانی کتاب دوم از مجموعه تا ساحل آرامشه. 🔶🔸این کتاب بخش اول از بایدهای زندگی مشترکه. باید هایی که رعایت اون ها ، زندگی رو به بهشت تبدیل می کنه. 🌀بایدهایی مانند خوش خلقی، محبت، درک متقابل و .... @abbasivaladi
🍃خوش‌خُلقی، سرمایۀ بی‌هزینه‌ایه که با بودنش زندگی، آرومه و در نبودش پُر از تنش و تلخی.😊 ✅احساس رضایت از زندگی، وابستگی زیادی به خوش‌اخلاقی زن و شوهر داره. با وجود اخلاق خوش، اُنس زن و شوهر،هر روز بیشتر می‌شه. یکی از نشونه‌های خونواده‌ای که مورد عنایت خاصّ خداوند قرار گرفته‌، همین خوش‌اخلاقیه.😍 💎دربارۀ قدر و قیمت خوش‌اخلاقی، همین بس که یکی از اصلی‌ترین ملاک‌ها برای سنجشِ کمال و نقص ایمانه.😌 🍃مؤمن، ملایم و خوش اخلاقه و البتّه اوّلین عرصۀ بروز ملایمت و خوش‌اخلاقی هم، محیط خونه‌ست.☺️ ⬅️اگه به نامۀ عمل مؤمن نگاه کنید، اوّلین چیزی که می‌بینید، خوش‌اخلاقیه. به قدری این صفت در دینداری انسان نقش مهمی داره که اون رو نصف دین میدونن. انسان خوش‌اخلاق، مثل کسی می‌مونه که روزها رو روزه بگیره و شب‌‌ها رو عبادت کنه.😇 ‼️کسی که با عوامل مخالف میل خودش مبارزه کنه و اجازه نده این عوامل، اون رو عصبانی کنن، مثل کسی می‌مونه که شمشیر به دست گرفته و روز و شب با دشمنای خدا می‌جنگه؛ امّا وای بر بداخلاق که خودش رو از خیر دنیا و آخرت، محروم کرده!‌😱 @abbasivaladi