eitaa logo
محسن عباسی ولدی
56هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
349 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
جماعت! من اهل کینه نیستم. هر چه آوردید بر سرم را فراموش می‌کنم. بی آن که دست نیاز به یاری به سویم دراز کرده باشید، دست کمک به سویتان دراز کرده‌ام. خیالتان آسوده! اهل سرزنش هم نیستم. اگر باز گردید، واژه‌ای که به اندازۀ ذرّه‌ای بار سرزنش داشته باشد، از من نخواهید شنید. من همانم که سختی‌ها را به جان می‌خرم تا فرزندانم آسوده زندگی کنند. تیغ را زیر حنجرم می‌پذیرم؛ امّا خار را در پای فرزندانم تاب نمی‌آورم. از عطش رو به قبله می‌شوم؛ امّا خشکی لب فرزندانم را طاقت نمی‌آورم. کهنگی را با عشق برای خودم می‌پسندم و تازگی را برای فرزندانم طلب می‌کنم. خواب را بر چشمانم حرام می‌کنم، تا فرزندانم آرام بخوابند. فرزندانم اگر سیر باشند، گرسنگی تاب از کفم نمی‌رباید. من همانم که می‌میرم برای فرزندانم و حالا آمده‌ام به یاری آنها. به دامانم بازگردید. بیش از این دور خود نچرخید. از شما چیزی نمی‌خواهم. مثل همیشه خالصانه به یاری‌تان آمده‌ام. اگر می‌خواهید طعم زندگی باز هم شیرین شود، مرا برگردانید سرجای خودم. فدای شما: مادری @abbasivaladi
این نامه‌ای که خوندید، بخشی از مقدمۀ جلد دوازدهم از مجموعۀ بود. موضوع این کتاب، «دختران، همسری و مادری» و اسمش هست: دختران و همسری، و شغل ناب مادری». فکر می‌کنم بعد از چاپ این کتاب باید منتظر ترکشای زیادی باشم؛ چون حرفای چالشی زیادی گفته شده که شاید با سبک زندگی خیلیا سازگار نباشه. @abbasivaladi
اما متن اربعینی امشب: از مرز رد می‌شوم. با این که این سو و آن سوی مرز، فاصله‌ای ندارند و من فقط چند قدم از مرز سرزمینم دور شده‌ام؛ امّا چه خوب احساس می‌کنم، حال و هوا و حتّی آب و هوا عوض شده. دارم از این سو، آدم‌هایی را که هنوز در آن سوی مرز هستند، می‌بینم؛ ولی قشنگ معلوم است که دیگر در سرزمینم نیستم. «مرز» چه مفهوم عجیبی است. خط مرزی، چه قدر باریک است. تا وقتی از مرز عبور نکنی، مفهوم وطن را خوب نمی‌فهمی. باید بنشینم و سر در میان زانو بیندیشم. مرز میان من و دشمنان تو چیست؟ باید با آنها مرزی داشته باشم یا نه؟ در خط مرزی، گاهی دیوار هم می‌کشند، طوری که اجنبی نتواند با قدم برداشتن پا در سرزمین همسایه بگذارد. مرز میان من و دشمنان تو، دیوار هم دارد؟ طول و ارتفاع این دیوار چه‌قدر است؟ «مرز» چه مفهوم عجیبی است. وقتی که هست معلوم می‌شود سرزمین من کجاست. وقتی که نیست، بعید نیست که در سرزمین اجنبی نفس بکشم و خیال کنم در سرزمین مادری‌ام هستم. مرز را باید با تو تعریف کرد. حالا که به مفهوم مرز فکر می‌کنم، معنای «إنّی سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم» را چه خوب می‌فهمم و تفسیر «حَربٌ لِمَن حارَبَکُم» چه شیرین می‌شود برایم. تو امام من هستی و امام، مرز میان من و دیگران است. @abbasivaladi
🍃امتداد مهر خدا می‌خواهم امشب با تو مرور کنم چند روز آسمانی را. یادت هست همین چند صباح پیش حالی را هدیه دادی به من که گویی تنم روی زمین، ولی جانم رو به آسمان در پرواز بود؟ دنیا هر چه عشوه می‌آمد برایم مثل دلقکی می‌ماند که هنر خنداندن ندارد. حتّی نمی‌توانست لبخندی روی لبم بنشاند. خودش را می‌ریخت به پایم طوری راه می‌رفتم که حتّی کمی آلوده به دنیا نشوم. می‌دید فایده ندارد التماسم می‌کرد تا دلم به رحم بیاید. به اندازۀ ذرّه‌ای و لحظه‌ای دلم نمی‌سوخت برایش. یادت هست وقتی نتوانست مرا به سوی خود بکشاند زهر کینه‌اش را با دردهای پی در پی ریخت و از من در برابر دردها لبخندی را دید که آرزو داشت در میان دلقک‌بازی‌هایش ببیند. این لبخندها برایش پیغام مرگ داشت. یادت هست برای دور و بری‌هایم چه قدر دوست‌داشتنی شده بودم می‌نشستند و تماشایم می‌کردند. اینها همه حاصل حسّی بود از دوستی تو با خودم داشتم. خیال می‌کردم که تو پا پیش گذاشته‌ای و به سؤالم پاسخ مثبت داده‌ای. در آن حال که بودم، خیال نمی‌کردم که نقطۀ پایانی داشته باشد ولی چشم باز کردم و دیدم حالم رفت و من ماندم. آقا! می‌شود بگویی که آن حال، هدیۀ تو بود یا خیال من؟ و اگر هدیۀ تو بود،‌ می‌شود بگویی چرا پس گرفتی‌اش؟ و اگر پس گرفته‌ای، می‌شود بگویی چه کار باید کنم که دوباره به من هدیه‌اش کنی؟ زندگی بدون آن حال، برایم زجر مدام است. امتداد این زجر را نپسند برایم. شبت بخیر امتداد مهر خدا! @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚽️توپ‌بازی🎾 🔸توپ‏ بازی🏀، از زمزۀ بازی‏ هایی است که یک‌نفره، دونفره، چند نفره و گروهی هم قابل اجراست که ما برخی از انواع آن را در این جا می‏ آوریم. 🔹انواع توپ‏ هایی که در بازار وجود دارد، به شرطی که سنگین نباشند، اسباب ‏بازی مناسبی برای بازی در خانه🏠 است. توپ ‏های کوچک🎾🎱 که به تعداد فراوان به صورت بسته‏ ای در فروشگاه‏ های اسباب ‏بازی 🎲🥁 یا وسایل پلاستیکی وجود دارند، در بسیاری از بازی‏ ها به کار می‏ آیند. 🔰برخی از این بازی‏ ها برای گروه‏ های سنّی مختلف، به شرح زیر است: 1⃣ توپ‏ های کوچک پلاستیکی برای نوزادان چند ماهه که دوست دارند اشیا را در دست 🖐بگیرند، جالب‌اند. از آن جایی که این توپ‏ ها گِرد🔴 هستند، دائم از دست بچّه‏ ها می‏ افتند. شما باید پس از افتادن، توپ را دوباره به دست آنها بدهید. همین رفت و برگشت، بازی متنوّع و جذّابی 😃را برای کودک، ایجاد می‏ کند. 2⃣ وقتی کودک👶، توانایی نشستن پیدا کرد، به او کمک کنید تا بنشیند و پاهایش 👣را از هم باز کند. شما هم در مقابل او بنشینید و پاهایتان را باز کنید. بعد توپ را به طرف کودک روی زمین، قِل بدهید. از کودک هم بخواهید که متقابلاً این کار را انجام دهد. 3⃣ یک سبد بسکتبال🏀 اسباب‏ بازی تهیّه کنید و در قسمتی از خانه که تابلو🖼 یا ساعت🕰 نیست، وصل کنید. سعی کنید توپ را داخل سبد 🗑بیندازید. ارتفاع سبد را متناسب با قد و قدرت توپ‏ اندازی بچّه‏ ها تنظیم کنید. ⬅️ ادامه دارد .... 📚 بازی ، بازوی تربیت ص۱۲۱ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ‼️ توصیه های معنوی عمو عباسی برا مقابله با کرونا‼️ 1⃣ توبه 2⃣ استغفار 🍀 بچه‌ها مطمئن باشید که استغفار و طلب بخشش از خدا اگه از ته دل باشه❤️ یه عالمه اتفاق خوب توی زندگیامون می‌افته. 3⃣ فکر کردن به نعمتا و به جا آوردن شکر اون ها🙏 🍀 مردمی که اهل شکر نعمتای خدا بشن از یه عالمه اتفاق بد نجات پیدا می‌کنن✌️. تا یه نعمتی به فکرتون اومد بگید" الحمد لله رب العالمین". 4⃣ استفاده ازنعمتای خدا در مسیری که اون دوست داره. 5⃣ دعا کنید. دعا دعا دعا 🤲 6⃣ خوندن دعای هفتم صحیفۀ سجادیه. دعایی که امام سجاد عليه السلام تو سختیا می‌خوندن💡 و رهبر عزیزمون توصیه کردن بخونیم. 7⃣ به یاد اماممون باشیم. اماممون زنده‌ست و دوست‌داشتنی‌ترین بنده خدا روی زمینه 😍 🍀هر چه قدر ما بیشتر به یاد اماممون باشیم و باهاشون حرف بزنیم آرامش بیشتری تو زندگی خواهیم داشت.😌 @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ‼️توصیه های بهداشتی عمو عباسی درباره کرونا‼️ 1⃣ قرقره آب نمک رقیق شده حداقل روزی دوبار😍 2⃣ استنشاق با آب خالی یا با آب نمک رقیق شده روزی دو تا سه بار.👃 3⃣ خوردن غذاها و خوراکی‌های و نوشیدنی‌هایی که سیستم ایمنی بدنتون رو قوی میکنه . 🍎🍜 4⃣ ورزش کنید.🚴‍♂🚶‍♂ 5⃣ وقتی می‌رید بیرون حتما حتما ماسک بزنید😷 6⃣ رعایت فاصله در جاهای شلوغ.🚫 7⃣ شستن دستا🙌 با آب و صابون و قرقره آب نمک رقیق شده بعد از اومدن از بیرون. 8⃣ باز کردن پنجره در جاهای سربسته 🏡جهت جریان یافتن هوا. 9⃣ در عین حالی که مراعات می‌کنید ولی نترسید😌. هی به خودتون نگید که نکنه کرونا گرفته باشم🤦‍♂. 🔟 حفظ آرامش، توکل بر خدا و مشورت با پزشک در صورت دیدن نشونه‌ای از نشونه‌های کرونا🤒 🔴 دوستای خوب لالایی خدا! اگه میخاین توصیه های عمو عباسی رو به صورت کامل و با صدای خودشون بشنوید برنامه🔺۲۲۹ 🔺رو حتما گوش 🎧 بدید. @lalaiekhoda
🍃من به خُرده‌ریزه‌های مهربانی هم رضا می‌دادم، امّا به شما که رسیدم، معدنی از مهربانی دیدم که در باورم نمی‌گنجید. 🍃انسان برای جستجوی دانش پای درس کسانی می‌نشیند که بویی از تُفاله‌های علم به مشامشان رسیده. 🍃ای کاش می‌دانست که کلیددار گنجینۀ دانش، شمایید و هر چه هست از حقیقت، به دست شماست! 🍃حِلم وقتی مزین به خُلق شما می‌شود، آرام می‌گیرد و احساس می‌کند به آغاز بینهایت قدم گذاشته. @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0230 ale_emran 187.mp3
6.98M
۲۳۰ آیه ۱۸۷ (گناه دشمنان اسلام) 📣 بچّه‌های لالایی خدا! 📣رزمنده های جبهه مواسات! ☘ رو بخونید؛ به نیت: 🔺فرج امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔺سلامتی همه ی مریض ها 🔺دفع این بیماری منحوس @lalaiekhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* دختران را چگونه تربیت کنیم؟ @abbasivaladi
بعضیا گفتن یادداشت‌های شبانه طولانیه. به نظرم راست می‌گن. سعی می‌کنم از امشب کوتاه‌تر بنویسم. داشتیم دربارۀ جلد دوازدهم حرف می‌زدیم که موضوعش دختران، همسری و مادری بود. یکی از اصلی‌ترین عواملی که روش تربیت رو مشخص می‌کنه، هدف تربیته. چند تا سؤال رو نه به صورت شعاری که به صورت واقعی باید جواب بدیم. این سؤال رو فارغ از همۀ تبلیغاتی که امروز تو دنیا مثلا به نفع زن انجام می‌گیره جواب بدید. وقتی خواستید جواب بدید، اصلاً به این فکر نکنید که جوابتون بین کسایی که اعتقادی به دین ندارن، چه عکس العملی رو به دنبال داره. حالا خیالم راحت باشه؟ سؤالام رو بدون دغدغه بپرسم؟ @abbasivaladi
_ جایگاه اصلی زن توی خانواده کجاست؟ آیا دخترا رو برای مادری باید تربیت کرد؟ _ مادری کردن، بین همۀ کارایی که یه خانم می‌تونه انجام بده، چه جایگاهی داره؟ _ امروز اهمّیت پیدا کردن کارای دیگه، چه قدر به مادری لطمه زده؟ _ اگه مادری لطمه ببینه، چه بلایی سر خانواده می‌آد؟ _ امروز مادری، سر جای خودش هست؟ _ اگه مادری سر جای خودش نباشه، چه قدر از مشکلات فرهنگی و تربیتی قابل حل هستن؟ _ امروز دخترا برای مادری تربیت می‌شن یا ... ؟ _تربیت برای مادری،‌ از کی باید شروع بشه؟ @abbasivaladi
متن اربعینی امشب از وقتی که عزم سفر می‌کنم، عجیب احساس می‌کنم شئونی که برای خودم تراشیده بودم، یکی یکی خرد می‌شوند و می‌ریزند روی زمین. گویی اربعینِ تو بنا دارد شخصیت دیگری بتراشد از من. در زمین‌های خاکی آن سوی مرز، می‌دوم دنبال مرکب‌هایی که در سرزمین خودم حتّی خیال سوار شدن بر آنها از سرم نمی‌گذشت. گویی فراموش کرده‌ام که کیستم و شاید هم بهتر باشد که بگویم تازه یادم آمده من کیستم. در خانۀ خودم، یا سوار بر مرکب خویش به هر جا که می‌خواستم می‌رفتم یا مرکبی را خبر می‌کردم تا مرا به این سو و آن سو ببرد یا می‌ایستادم کنار خیابان، دستی تکان می‌دادم تا مرکبی در مقابل پایم بایستد و من هم سوار شوم. این کیست که دارد به سوی تو می‌آید، همان است که در سرزمین خودش شأنی داشت برای خودش؟ یا کسی دیگر است که مثل رعیت‌های پابرهنه، می‌دود به دنبال مرکب تا به تو برسد؟ چرا وقتی حرف تو به میان می‌آید، عزّت در ذلیل شدن برای تو معنا می‌شود؟ تو کیستی حسین که هر کسی به تو می‌رسد، قاعده‌های زندگی‌اش به هم می‌ریزد. به یاد ندارم لحظه‌ای را که برای دویدن به سوی تو احساس خواری کرده باشم در مقابل مردم. در قانون کربلا هر کسی که برای تو کوچک‌تر می‌شود، در نگاه خلق خدا بزرگ‌تر می‌شود. دیوانۀ قاعده‌ به هم ریختن‌های تو هستم حسین! @abbasivaladi
🍃مرهم زخم هایم دارم زجر می‌کشم. دنیا به جانم افتاده. گویی دارد آخرین زهرهایش را می‌ریزد و تا می‌تواند، انتقامش را می‌گیرد. دارم زجر می‌کشم. تیرهای بلا پیاپی شده. روحم جای خالی ندارد. تیرها یکی یکی جای جای روحم را زخمی کرده‌اند. دارم زجر می‌کشم. صدای سوزش استخوان‌هایم دل خودم را سوزانده. به زور ایستاده‌ام روی پا. امیدی که به تو دارم توان ایستادنم داده. دارم زجر می‌کشم. هنوز سؤالم را جواب نداده‌ای: آیا با من دوست می‌شوی یا نه؟ ترس از این که شاید، ‌پاسخت «آری» نباشد زجرم را دو صد چندان کرده. دارم زجر می‌کشم. زجر کشیدن برایم عادی نمی‌شود. جای یک زخم خوب نشده دنیا رویش نمک می‌پاشد و کنار همان زخم نمک پاشیده باز هم زخم عمیق‌تری به جا می‌گذارد. سوزش زخم پیشین دست به دست عمق زخم جدید می‌دهد و زجرم را بیشتر و بیشتر می‌کند. دارم زجر می‌کشم. تو بایست و زجر کشیدنم را تماشا کن و من در میان تلّ زخم‌ها،‌ به التماسم ادامه می‌دهم. بیا و با من دوست شو آقا! شبت بخیر مرهم زخم‌هایم! @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹فرزندان بیشتر، وقت کمتر🔹 ❓یه عده می‌گن اگه تعداد بچّه‌ها بیشتر باشه، مادر فرصت کمتری برا رسیدگی به همۀ اونا پیدا می‌کنه. در حالی که اگه بچّه‌ها دو تا باشن، بهتر می‌تونه روی تربیت اونا کار کنه، در نتیجه کیفیت تربیت بالا می‌ره؛ بچّه‌ها در چنین خونواده‌ای سهم بیشتری از والدین رو دارن، بهتر کنترل می‌شن و از محبّت و توجّه لازم، برخوردار می‌شن.😕 ⁉️پس چرا شما اصرار به فرزند بیشتر دارید؟ 🔹شیوۀ زندگی و مدیریت زمان🔹 ✅ اگه شیوۀ زندگی تغییر نکنه، به این راحتی نمی‌تونیم به فکر بیشتر شدن بچه‌ها باشیم. 📛توی شیوۀ زندگی امروز، مهم‌ترین مسئله، مصرف‌گراییه. خیلی از چیزای غیرضرور‌‌ی، ضروری زندگی شده و نیازای کاذب به شدّت از نیازای واقعی جلو زده. برا همین هم دغدغه‌های اقتصادی خیلی رشد کرده.👌 ❌همین مسئله، باعث شده خیلی از مادرا برا به دست آوردن نیازای کاذب، همراه با پدرا مشغول کار بشن. 🔶🔸مثلاً داشتن یا نداشتن تلویزیون ال سی دی یا ال ای دی، الآن دغدغه خیلی از خونواده‌هاست یا داشتن یکی دو دست مبل، از بایدای هر خونه شده؛ در حالی که بدون اینا، هیچ اتفاق خاصی تو زندگی نمی‌افته.👀 @abbasivaladi
🍃خدایا! تو ما را امر فرموده‌ای که اگر گدایی در خانه‌مان را کوبید، دست رد بر سینه‌اش نکوبیم. حالا ما درِ خانه‌ات به گدایی آمده‌ایم، کاسه‌های گدایی خویش را با دستان امید به سوی تو دراز کرده‌ایم. 🍃تو به ما دستور داده‌ای به آنچه می‌گوییم، عمل کنیم. پس بیا و این گدایان را از در خانه‌ات رد نکن و کاسه‌هامان را پر کن تا برگردیم. 🍃خدایا! ما همگی حلقۀ بندگی تو را در گوش داریم، پس تو هم در حقّ ما نیکی کن و از آتش قهر و غضبت رهایی مان بخش. 📚قصّۀ من و خدا "قصّۀ واژه‌هایی که بوی ابوحمزه گرفتند" @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* امشب ازتون می‌خوام که روی چند تا حرف به صورت عمیق فکر کنید. قبول می‌کنید؟ @abbasivaladi
می‌خوام همه رو به تفکّری عمیق دعوت کنم. همه آماده باشن. اگر احساس می‌کنید ذهنتان خسته است، لطفاً هر وقت که آمادۀ فکر کردن بودید،‌ این نکته‌ها رو مطالعه کنید: دختری رو با ویژگی‌هایی که می‌گم، تصوّر کنید و بعد از اون به سؤالی که می‌پرسم جواب بدید: _ به ازدواج فکر نمی‌کند ولی نیاز غریزه را احساس می‌کند؛ _ به مادر شدن فکر نمی‌کند ولی به فکر پاسخ گفتن به نیاز غریزی است؛ _ ازدواجِ به هنگام از نگاه او،‌ یعنی ازدواج کردن سال‌ها بعد از احساس نیاز غریزی؛ _ مادر شدنِ به هنگام از نگاه او، یعنی بچّه‌دار شدن سال‌ها بعد از ازدواج ؛ _ نه همسری برای او تقدّس دارد و نه مادری. @abbasivaladi
امّا سؤالی که می‌خواستم در بارۀ این دختر از شما بپرسم: این دختر با چه انگیزه‌ای باید از زمان آغاز نیاز غریزی تا زمان ازدواج و مادر شدن خویشتنداری کند؟ او یا باید ایمانی مریم‌وار داشته باشد یا به طریقی نیازش را سرکوب کند. فکر می‌کنید این دو راه از سوی چند نفر انتخاب می‌شود؟ @abbasivaladi
وقتی دخترای یه جامعه، همسری کردن و مادری کردن رو در اولویت زندگی خودشون قرار ندادن و مقدّس نشمردن، لازم نیست اونا رو به فساد دعوت کرد. سیر طبیعی جامعه‌ای که این تفکّر توش جریان داره، به طرف فساد خواهد رفت. کسایی که به فکر کار فرهنگی و پیشگیری از فساد هستن، یه فکری به حال تقدس مادری و همسری بکنن. @abbasivaladi
متن اربعینی امشب: رسیده‌ام به سرزمین عراق، حالا به کدام سو بروم؟ دلم برای نجف تنگ شده. به قدری که دوست دارم در چشم بر هم زدنی خودم را در ایوان طلای حرم پدرت ببینم. من در نجف، کودکی را می‌مانم که در آغوش پدر آرام گرفته. بروم کاظمین به فرزندت موسی بن جعفر پناه ببرم یا جواد الأئمه علیهما السلام؟ سفرۀ جود و سخا در آن جا چنان پهن است که گدا حس پادشاهی می‌کند. اصلاً اول بروم سامرا دستم را گره بزنم به رشتۀ ولایت علی بن محمد و حسن بن علی علیهما السلام ؟ در شلوغی آن جا که سهیم می‌شوم، حس جنگ با دشمنان شما را پیدا می‌کنم. اما از اینها گذشته، راستش را بخواهی دلم برای تو خیلی تنگ شده؛ به قدری که صبوری کردن تا رسیدن اربعین، ریاضت عظمایی است برای خودش. اجازه می‌دهی یک سر برای عرض ارادت خدمت برسم؟ من مهمان توام حسین! اصلاً تو بگو به کدام سو رو کنم؟ چه قدر آسمان پهن شده روی سر این سرزمین. اگر اهل باشم، یک بار زیارت این سرزمین، یک عمر توشه می‌شود برایم. چه قدر می‌ترسم، اربعین بیاید و برود، و من بیایم و برگردم؛ امّا جز خاطره، توشه‌ای برای سفر به آسمان برندارم. @abbasivaladi