eitaa logo
محسن عباسی ولدی
57.9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
350 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃بهشت من چند شب است که دارم التماس می‌کنم در دلت را باز کنی تا از این خانه بروم امّا گویی صدایم را نمی‌شنوی حتّی سوسوی امیدی هم نمی‌دهی تا دلم خوش باشد در دلت را باز خواهی کرد و من خواهم رفت. چه طور باید بگویم با چه زبانی، با چه واژه‌هایی تا باورت شود که من به خاطر تو می‌خواهم از دلت بیرون بروم. من از درد سر شدن بیزارم ولی حالا هم دردسر تو هستم و هم درد دلت. کسی را که مرهم درد نیست و خودش درد است باید بیرون کرد از دلی که هزار هزار دل به دنبال اوست. چه قدر بگویم بگذار بروم آقا؟! بگذار تو را از دست خودم رها کنم. در این سال‌هایی که در دلت خانه داشتم جز پاکی چیزی ندیدم. چه طور راضی شده‌ای به نگه داشتن آلوده‌ای چون من؟ دل تو بهشت خداست مگر بهشت جای آلودگان است؟ در این که من آلوده‌ام شکی نیست در این که دلت بهشت خداست هم تردیدی نیست. ولی گویی باید شک کرد در این قانون که بهشت جای آلودگان نیست. بهشت‌تر از دل تو کجاست؟ و آلوده‌تر از من کیست؟ هر چه بیشتر در دلت می‌مانم خودم را به عذاب خدا نزدیک‌تر می‌بینم. این چه بهشتی است که حس عذاب می‌دهد به من؟ در بهشت دل تو بودن، بزرگ‌ترین نعمت خداست اعتراف می‌کنم که من کفران این نعمت کرده‌ام و حالا صدای پای عذاب خدا را می‌شنوم که درست پشت سر من قرار دارد. چه قدر ندای «لَئِن کَفَرتُم إنَّ عَذابی لَشدید» را خوب می‌شنوم. دیگر توان در این بهشت بودن و شنیدن صدای پای عذاب را ندارم. بگذار بروم پیش جهنّمی‌ها آن جا همیشه منتظر عذابم برای همین هم زجرم زیاد نخواهد بود. فقط باید در بهشت، صدای پای عذاب را شنید تا فهمید زجرآورترین احتضار را در همین بهشت می‌شود چشید. دیدی حالا؟ اگر مرا از دلت بیرون کنی از این احتضار دم به دم رهایم کرده‌ای. باز هم منتظرم آقا! می‌خواهم از دلت بروم بیرون. در را باز کن. شبت بخیر بهشت من! https://eitaa.com/abbasivaladi
http://eitaa.com/abbasivaladi
سلام امروز یک‌شنبه ست و روز تربیت فرزند. ✅اونایی که قبلا تو تلگرام مخاطب ما بودن یادشونه که استاد بحث مهم رو اونجا مطرح کردن که شکر خدا استقبال خیلی خوبی هم ازش شد. تو این مدت ما یه عالمه پیام از شما مخاطبای خوبمون دریافت کردیم که مجدد اون بحثا رو تو کانال بذاریم. اگه خدا بخواد تصمیم داریم یک‌شنبه‌ها این بحث رو تقدیم حضورتون کنیم. ‼️این بحث خیلی مهمه. 👈شما هم با نشر اون، توی آگاه کردن خونواده ها سهیم باشید. 📖هم بخونید 🎧هم گوش کنید 📱هم نشرش بدید. https://eitaa.com/abbasivaladi 👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃مهربانی چند شب التماس کردم مرا از خانۀ دلت بیرون کنی، بیرون نکردی. خواستم بار دوشَت نباشم، خودت نخواستی. عزم کردم از دلت بروم تا یکی از دردسرهایت کم شود، نگذاشتی. گفتم بی‌خیالم شو، تا خیالت آسوده شود در را محکم بستی، یعنی نمی‌خواهی بی‌خیالم شوی. گفتم بگذار بروم اگر به دردت بخورم خود خدا مرا به دلت برمی‌گرداند حرفم را گوش ندادی. من کار خودم را کردم. باید تلاش می‌کردم که راضی کنم تو را ولی نتوانستم. گویی من حریف دل تو نیستم. تو مهربان‌تر از آنی که در خیالم بگنجد. باشد، برمی‌گردم به همان جایی که در دلت برایم خالی گذاشته‌ای زیر عکسم که روی دیوار دلت کوبیده شده. بر می‌گردم و باز می‌شنوم صدای مناجات تو را با خدا که داری التماس می‌کنی راه آدم شدن مرا هموار کند. بر می‌گردم و می‌نشینم زیر باران اشک‌هایی که برای خوب شدن من می‌ریزی. بر می‌گردم و می‌سوزم با داغی که از آدم نشدن من به دلت مانده. هنوز هم نمی‌دانم چه قدر مهربانی! امّا اگر چه می‌دانی بگذار راستش را بگویم: من دوست نداشتم از خانۀ دلت بیرون بروم. اگر در را باز می‌کردی پیش از آن که قدم بیرون خانۀ دلت بگذارم می‌مردم. این از بدی من است یا از جهالت و نادانی‌ام نمی‌دانم ولی چند شب داشتم امتحانت می‌کردم. هر بار که به تو التماس می‌کردم هزار بارش را به خدا التماس می‌کردم که حتّی برای لحظه‌ای خیال بیرون کردن من از دلت در سرت نیفتد. نه این که نمی‌دانستم مهربانی! امتحان مهربانی تو برای اطمینان دلم بود. ولی حالا که فهمیده‌ام این قدر مهربانی بیچاره‌تر از همیشه شده‌ام. باید چه کار کنم با این همه بیچارگی؟ کاش می‌شد این را به همه فهماند که این اندازه تحمّل مهربانی خودش ریاضتی کشنده است. باید به اندازۀ من بد بود و مولایی چون تو مهربان داشت تا فهمید معنای این ریاضت را. شبت بخیر مولای من! https://eitaa.com/abbasivaladi
🍀 سلام 🍀 🍀 کتاب صوتی تا ساحل، در دو نسخۀ با موسیقی و بدون موسیقی منتشر شده است. 🍀 به یاری خدا از این پس روزهای دوشنبه صوت‌های این کتاب در کانال گذاشته خواهد شد. 🍀 در ضمن در آینده‌ای نزدیک راه ارتباطی با مرکز فروش این کتاب صوتی به اطلاع اعضای کانال خواهد رسید. کسانی که دوست دارند این کتاب را در فضای عمومی خانواده و با کیفیتی عالی دریافت کنند، منتظر اطلاع ما باشند. 🍀 عوامل این کتاب صوتی گوینده اصلی: محسن بهرامی گوینده متن‌های ادبی: محمد جواد لطفی و حکیمه لطفی و قاریان قرآن: کتاب اول: مهدی صیاف زاده کتاب دوم: دکتر علی اصغر شعاعی کتاب سوم: مهدی فروغی کتاب چهارم: حسین یزدان پناه https://eitaa.com/abbasivaladi
http://eitaa.com/abbasivaladi
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃ازدواج که فقط دیدن و پسندیدن نیست. نه، اصلاً فقط دیدن و پسندیدن است؛ اما دیدن که فقط با چشم نیست، نه، اصلاً دیدن هم فقط کار چشم است؛ اما چشم که فقط اینهایی نیست که زیر ابرو و دو طرف بینی‌ات جا خوش کرده‌اند. 🍃مگر بُرد نگاه این چشم‌ها چقدر است که می‌خواهی همسفرت را با اینها ببینی و بپسندی؟ 🍃عقل هم برای خودش چشمی دارد، به کارش اگر بیندازی، حتی به چشم سرت، درست دیدن را می‌آموزد. 🍃خیال نکن اگر چشم عقلت را باز کردی، پایش را می‌گذارد روی سر دلت. عقل خودش معلم کلاس عشق است. چشمش را باز کن تا به دلت درست عاشق شدن را یاد بدهد. 🍃چشم عقل را که می‌بندی، فقط به عاشق شدن فکر می‌کنی، چشم عقل را که باز می‌کنی، عاشق شدن را کنار عاشق ماندن می‌بیند. 🍃تو که عقل کل نیستی، چشمان عقلت را هم که تا آخر باز کنی، باز هم نمی‌توانی همه جا را ببینی پس یادت باشد که از چشم‌های بازی که پاک هستند استفاده کنی، چشم‌هایی که دنیا را خوب دیده‌اند و برد نگاهشان چند قدمی بیشتر از توست، از حرص و حسد پاکند و نگاهشان بند زمین نیست. 🍃اگر خودت را بند زمین نکنی و چنگ بزنی به ریسمانی که خدای مهربان، از آسمان فرستاده تا ما اهل زمین نمانیم، عقد تو را هم می‌شود در آسمان‌ها خواند و می‌شود برای فرشته‌ها نامۀ دعوت نوشت. اصلاً میزبان جشن تو، می‌شود خود خدا باشد. 🍃انتخابت آسمانی باد! 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص15 https://eitaa.com/abbasivaladi