eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1.1هزار دنبال‌کننده
32.3هزار عکس
24.6هزار ویدیو
125 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﻦ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﺒﺮﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺣﯿﺎﻁ ﯾﮏ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﻣﯿﺴﭙﺎﺭﻧﺪ . ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻓﻠﺠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﮑﻮﻩ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺤﻠﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍ ﻗﯿﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯿﺂﯾﺪ ﻭ .... ﺷﺐ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﺪ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﻣﯿﺂﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﻫﺴﺘﻢ، ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻃﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺳﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ، ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺧﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺷﻔﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﯾﺎﻓﺖ . ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ ﻭ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ . ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﻓﺖ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻦ ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﻭﺳﻄﯽ ﺁﺭﻣﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﻣﺤﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭﻡ ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﺧﺒﺮ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻨﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺎﻥ . ﺯﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺷﻔﺎﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﯾﻘﯿﻦ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ . ﺑﻪ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﻣﯿﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺷﻬﯿﺪ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺟﺎﺩﻩ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﻼﻥ ﮐﺲ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﯽ؟ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ، ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟ ﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﮔﺸﺘﯿﻢ، ﻣﺮﺩ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ ﭘﺪﺭ ﺟﺎﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ . ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺧﺒﺮ ﺑﻮﺩﻡ. وآن کسی نیست جز شهیدسید میرحسین امیره خواه شهید گمنام سلام... خوش اومدی...😔 به احترام شهدای گمنام این روایت رو برای دوستانتان ارسال کنید و برای شادی روح تمامی شهدای گمنام صلوات🌷 🦋🦋یاد شهدا کمتر از شهادت نیست 🦋🦋 🦋🌺🦋 @abbass_kardani 🦋🌺🦋
این روزهای سرد و تلخ؛ یادی کنیم از فرمانده بهبهانی، شهید سردار داوود دانایی که در ۲۰بهمن ۶۵، زمانی که بمب شیمیایی به خط اصابت می‌کند، ماسکش را به رزمنده‌ای که ماسک ندارد می‌دهد و چفیه‌اش را به دیگری و خودش بی‌دفاع در معرض گاز خردل قرار گرفته و به شدت شیمیایی می‌شود و به شهادت می‌رسد.😔.. 🦋🦋یاد شهدا کمتر از شهادت نیست 🦋🦋 🦋🌺🦋 @abbass_kardani 🦋🌺🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره ای شنیدنی از مادرشهیدمعماریان. 🦋🦋شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات 🦋🦋 🦋🌺🦋 @abbass_kardani 🦋🌺🦋
آقا مصطفی همیشه سر به زیر بود که مبادا چشمش به نامحرم بیوافتد.👌 همسر شهید: یک روز مادرم اومد پیش من گفت این آقا مصطفی تو خیابون از بغلش که رد میشم حتی سلام هم نمیکنه😒 ولی تو خونه دست و پای منو می بوسه! وقتی آقا مصطفی اومد خونه ازش پرسیدم چرا این کارو میکنی؟؟ گفت: تو که می دونی من تو خیابون به کسی نگاه نمی کنم...☝️ شهید مصطفی صدرزاده🌹 🦋🦋شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات 🦋🦋 🦋🌺🦋 @abbass_kardani 🦋🌺🦋
به منافقان گفته می شود در زمین فساد نکنید می گویند ما در پی اصلاح هستیم . بدانید آنها فسادگرند و خودشان نمی فهمند . بقره ۱۱ - ۱۲ 🦋🦋 @abbass_kardani 🦋🦋
⚡تلنگر اهل جهنم... نفس خود را آزاد گذاشتند... و در شهوات غوطه ور شدند... پس سرنوشت آنها این شد،که... »الله متعال می فرماید: {وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ} «میان ایشان و آنچه آرزو دارند جدائی افکنده می‌شود» (سباء/54) اهل بهشت... نفس خود را آزاد نگذاشتند... و پیرو شهوتهای خود نشدند... و خود را از گناهان دور نمودند. پس پاداش آنها این شد،که... »الله متعال می فرماید: {وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ} «و در آخرت برای شما هرچه آرزو کنید هست» (فصلت/31) »رسول الله صلی الله علیه وسلم-فرمودند: «بهشت با سختی‌ها پوشیده و جهنم نیز با شهوات پوشیده شده است» (صحیح‌مسلم) عاقلان را اشاره ای کافیست... •┈┈┈•✿دینی،آموزنده✿•┈┈┈• 🦋🦋 @abbass_kardani 🦋🦋
گناه رابطه با زن شوهردار_290519203201.mp3
4.13M
۸۳۹ 🔷گناهِ رابطه با زنِ شوهردار امیرالمونین فرمود: نگاهِ به ناموس مردم مثل اینکه خنجر تو قلب علی زدی.... ما روزی چند صد خنجر به قلب علی میزنیم؟؟ عرق خورا و لات های زمان شاه اینقد پست نبودن... اکثر دعواهاشون سر ناموس محل بود... کجا رفت غیرتا ؟ کجا رفت تعصبا ؟ چه بلایی سرمون اومده؟ 🦋🌺🦋 @abbass_kardani 🦋🌺🦋
✨إِنْ سَقِمَ ظَلَّ نَادِماً، وَ إِنْ صَحَّ أَمِنَ لاَهِیاً 🔔(از کسانى مباش که)❗️ 💠 هرگاه بیمار مى شود (از اعمال زشت خود) پشیمان مى گردد و اگر تندرست باشد احساس امنیت مى کند و به لهو و لعب مى پردازد» 📚 ۱۵۰ 🦋🦋 @abbass_kardani 🦋🦋
نظام تقديم 98.mp3
9.15M
🔈 🔇 جلسه بیست و پنجم صوتی 👆👆👆 کتابی 👌 و بر اساس واقعیت ؛ کسانی که مرگ را تجربه کرده اند لطفا از اول جلسه که در کانال گذاشته شده بررسی کنید تا بیشتر متوجه داستان بشید.
زینب رویِ همه‌یِ صفحات دفترش نوشته بود.. [..او میبیند..] با این کار میخواست هیچ‌وقت خدا را فراموش نکند.. ..🌱 @abbass_kardani🌹
─═हई╬💫 « قسمت من » 💫╬ईह═─ پارت : ۱۱ * همونطور ک چشمام بسته بود اروم شروع به حرکت دادن پام کردم ، گرچه میترسیدم درد شدیدی یهو بگیره پام یا ببینم ک شکسته باشه و دیگ نتونم تمونس بدم استرس و ترس داشتم . اما برخلاف تصورم اون درد چند دقیقه پیشو اصلا توش احساس نمیکردم ، فقط یه درد خفیفی حس میکردم ، باورم نمیشد ، سریع چشمامو باز کردم و به پام نگاه کردم ، پرسید : - درد نداره پات ک ؟؟ با ذوقی ک تو چشام بود بهش گفتم : - نه - هیچی ؟؟ - خیلی کم -حالا بلندشو ببینم میتونی راه بری یا ن ؟ زودتر از من پا شد و دستشو به سمتم دراز کرد تا کمکم کنه بلندشم ، اما بدون توجه بهش خودم سعی کردم بلند شم . اونم کلافه دستشو با مکثی عقب کشید و گفت : - حالا راه برو . اروم و یکم با احتیاط و ترس شروع کردم به قدم برداشتن ، هیچ دردی احساس نمیکردم و خیلی خوشحال بودم ک دردی نداشتم . پرسید : - چطوره ؟؟ - خوبــــــــه - مشکلی ک نداری؟ - نه سرشو تکون داد و گفت : - برای احتیاط پیش دکترم برو ، اما فکر نکنم نیاز باشه چون مشکل خاصی نیست ، اما سعی کن زیاد رو پات فشار نیاری . - باش دیگ مهمونا اماده رفتن شده بودن و همه سوار ماشین برای عروس کشون . منم میخواستم به اقای شریفی زنگ بزنم بیاد دنبالم ک از شانس گند من گوشیم خاموش شده بود . سهراب ک کلافگیمو دید ک هی با گوشیم ور میرم و به اطراف نگاه میکنم بلکه شیدا نامردو پدا کنم ، گوشیشو به سمتم گرفت . نگاهی بهش انداختم و گفتم : - نیازی نیست - مطمعنی !!! - بله - دختر تو چرا انقد یه دنده و لجبازی ، اینهمه غرورو از کجا اوردی !!! خب بگیر دیگ کارتو انجام بده ، ناز میکنی چرا اخه ؟ بازم راضی به گرفتن گوشیش نمیشدم ، اما چاره ای نداشتم به کی رو میزدم !! ناچار گرفتم و به شماره اقای شریفی زنگ زدم . - الو بله - سلام اقای شریفی ، احدی هستم ، میشه بیاید دنبالم . - سلام ، مانا خانم ؟؟ - اره خودمم - این شماره خودتونه؟ - ن من گوشیم خاموش شده بود - اها . چشم الن میام - فقط سریع لطفا - حتما حتما . خدانگهدار گوشیو قطع کردم و به طرفش گرفتم . اونم بی حرف گوشیشو گرفت ، خواست بره ک دیدم واقعا کمال بی ادبیه بخاطر اینهمه لطفش گر چ از دستش شاکی بودم اما تشکر نکنم . اروم گفتم : - راستی وایساد و سروشو به طرفم چرخوند و سوالی نگاهم کرد . با من من و مکثی در حالی ک به زمین نگاه میکردم گفتم : - ااااممم ،،، ممنونم ،،،،، بخاطر همه چیز منتظر بودم یه چیزی بگه اما هیچی واکنشی نشون نداد ، با کنجکاوی اروم سرمو اوردم بالا تا ببینم زندس یا ن اولین چیزی ک دیدم لبخند رو لبش بود و بعدم چشمای مهربون شده و شیطونش . گفت : - مث اینکه تشکرم بلده این خانم پرو لجباز این قیافشه و حرفشو ک دیدم گفتم این باز پرو شده فکر کرده خبریه ، سریع حالت قبلنمو گرفتم و خیلی جدی وایسادم و ازش چشم گرفتم . - من باید برم . خدانگهدار . تک خنده ای کرد و گفت : - مراقب باش بلایی دیگ سر خودت نیاری . خیلی جدی و با غضب برگشتم نگاش کردم و به راهم ادامه دادم . اونطرف تر سمیرا و شیدا احمقو دیدم و رفتم پیششون ، یه عالمه دعواشون کردم ک تنهام گذاشتن ، اونا هم عذرخواهی کردن ، با دیدن شریفی لب خیابون ازشون خدافظی کردم و به سمت ماشین حرکت کردم . شریفی مثل همیشه نگاهی دقیق بهم انداخت و گفت : - حالتون خوبه خانم ؟؟ - اره - ولی احساس میکنم امشب اونقدم بهتون خوش نگذشته ، درسته ؟؟ - درسته ‌، اصلا خوب نبود - ببخشید ک اینو میپرسم ،، چرا ؟؟ - سوتفاهم و باهای زمینو اسمونی ک به سرم نازل میشه . - عجب ، حالا ک اتفاق افتاده و گذشته ، ذهنتونو بخاطرشون درگیر نکنید هیچ نگفتم ، تو راه اهنگ ارومی پخش میشد و من از پنجره به شهر نگاه میکردم ولی فکرم پیش تمام اتفاقات امشب بود ، نفهمیدم کی رسیدیم و از اقا تشکر کردم و رفتم داخل خونه . . . . نویسنده : ♡«ℳ£みЯムŋム»♡
من اگر روی تو حسّاسم وُ غیرت دارم پشتِ این عاشقیام منطق وُ حکمت دارم چشمِ هرکس به تو درویش نباشد فیالفور کور خواهد شد عزیزم! به تو غیرت دارم... @abbass_kardani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مهمترین برنامه در آخرالزمان❗️ ⚫️ درو کردن مؤمنین در ⚠️ 🎞کلیپی زیبا با سخنان شنیدنی استاد ✨ شیطان میتونه روی اراده تو اثر بذاره؟؟؟ فقط بگو نه! بگو نه! و ترک کن..! نقطه ضعف از خودت نشون نده! @abbass_kardani🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هر كس به زمانه سر سپارد به جواد كار دو جهان وا بگذارد به جواد از ساحت ثامن الحجج فيض برد از بس كه رضا علاقه دارد به جواد 🌸میلاد امام جواد (ع) مبارک🌸 @abbass_kardani🌸🍀☘🌺☘🌸🌸🍀☘🌺🍃🌼🌺☘🍀🌺🌸🍀🌷🌺☘🌼🌺 🌸🌺🌸🌺🌸🌷🌷🌷🌷🌷
❣شناسنامه امام محمد تقی (ع)... مقام امام نهم نام محمّد لقب جواد، التقی، الزّکی ، المرتضی ، القانع ، الرّضی ، الوصی، المختار، المتوکّل ، المنتجب ، العالم الربّانی ،حبیب اللّه ، حجّةاللّه ،دیّان الدّین ، صفیّ اللّه ، ولیّ اللّه و ترجمان القرآن. کنیه ابو جعفر نام پدر علی نام مادر سبیکه (خیزران) روز ولادت(هجری قمری) 10 رجب سال 195 هجری قمری روز ولادت(هجری شمسی) 23 فروردین سال 190 هجری شمسی مکان ولادت مدینه-عربستان سعودی سلاطین زمان تولّد محمّد امین مدت امامت 17 سال مدت عمر 25 سال روز شهادت(هجری قمری) 30 ذیقعده سال 220 هجری قمری روز شهادت(هجری شمسی) 8 آذر سال 214 هجری شمسی فرمانروایان زمان مامون و معتصم عباسی قاتل معتصم عباسی محل دفن کاظمین-عراق فرزند پسر فرزند دختر پی نوشت:[1]سیره معصومان، ج 5، ص 220 أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج @abbass_kardani