کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
به یاد #شهید_مصطفی_بدرالدین🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @abbass_kardani✅
#خاطرات_شهدا🌷
💠شجاعت شهید بدرالدین
🔹شهید مصطفی بدرالدین برادر همسر و جانشین سردار شهید حاج #عماد_مغنیه، فرمانده سابق شاخه نظامی حزب الله بود.
🔸وی از سال 1982 هنگامیکه از زندان #کویت آزاد شد و فعالیت جهادی و مبارزاتی خود را در دوایر حساس امنیتی و نظامی #مقاومت آغاز کرد
🔹او همواره از سوی سازمانهای #جاسوسی اسرائیل، آمریکا و انگلیس تحت تعقیب قرار داشت و بارها از عملیات #ترور جان سالم بدر برده بود.
🔸سازمانهای جاسوسی اسرائیل، آمریکا و انگلیس بر این باور بودند که #شهید_بدرالدین در پس بزرگترین عملیات مقاومت، در #شناسایی و #انهدام شبکههای جاسوسی آنها در لبنان و سوریه و #بازداشت عوامل آنها در این شبکهها قرار دارد.
🔹پس از #ترور شهید عماد مغنیه مسئولیت هدایت و راهبری شاخه نظامی حزب الله را برعهده گرفت. با آغاز بحران #سوریه و ورود آن به مرحله #نظامی، شهید بدرالدین حضور در این عرصه و مبارزه با گروههای #تکفیری را وظیفه خود شمرد.
🔸وی سال گذشته در دیداری #خصوصی به یکی از فعالان رسانهای #لبنان گفته بود: «وظیفه من مبارزه با توطئههای این کشورهاست و مبارزه در لبنان یا سوریه یا هر جای دیگر را جز با در دست گرفتن پرچم پیروزی و یا رسیدن به #شهادت رها نخواهم کرد و در نهایت نیز به #آرزویش رسید و در اردیبهشت سال95 در سوریه به #شهادت رسید.
#شهید_مصطفی_بدرالدین🌷
#شهید_مدافع_حرم_لبنانی
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹 @abbass_kardani✅
#کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا)
#خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری
#پارت_بیست_ودوم 2⃣2⃣
شرایط محل بسیار روی بچه ها تاثیر داشت. روحیه ی لات بازی و...
اما عجیب بود که همه ی بچه ها احمدآقا را به عنوان یک استاد قبول داشتند.
شب ها بعد از نماز داخل مسجد دور هم جمع می شدیم و احمد آقا برای ما احکام می گفت.
بعد هم کمی صحبت و نصیحت و بعد از هم جدا می شدیم.
احمد آقا یک استاد کامل و یک راهنمای راه خدا داشت.
ما در مسجد دیده بودیم که بارها آیت الله حق شناس ایشان را صدا می زد و آهسته و به طور #خصوصی او را نصیحت می کرد.
ندیده بودم که احمد آقا کسی را در #جمع نصیحت کند. به جای این کار کاغذهای کوچکی برمی داشت و معایب اخلاقی ما را داخل آن می نوشت.
بعد آن را به طور مخفیانه به شاگردهایش تحویل می داد.
روز به روز روحیات معنوی احمدآقا تغییر می کرد. هر چه جلو می رفتیم نمازهای احمدآقا معنوی تر می شد. کار به جایی رسید که موقع نماز سعی می کرد از بقیه فاصله بگیرد❗️
در انتهای مسجد امین الدوله یک #فرورفتگی در دیوار وجود داشت که از دید نمازگزاران دور بود.
آنجا یک نفر می توانست نماز بخواند.
احمدآقا بیشتر به آنجا می رفت و از همان جا به جماعت متصل می شد.
یک بار وقتی احمد آقا نماز را شروع کرد به آنجا رفتم و در کنارش مشغول نماز شدم. دقایقی بعد از این کار خودم پشیمان شدم❗️
احمدآقا بعد از اینکه نماز را شروع کرد به شدت منقلب شد. بدنش #می_لرزید.
گویی یک #بنده_ی_حقیر در مقابل یک #سلطان با عظمت قرار گرفته.
نماز احمدآقا آن گونه بود که ما از بزرگان دین شنیده بودیم.
او در نماز عبد ذلیل در مقابل پروردگار جلیل بود. و اگر ایشان در زندگی به مراتب بالای کمال رسید ، به دلیل همین افتادگی در پیشگاه پروردگار بود.
در روایات ما نماز را معراج مومن معرفی کرده اند. من به نمازهای خودم که نگاه می کنم اثری از عروج به درگاه خدا را نمی بینم.
اما اعتقاد قلبی من و همه ی شاگردان احمدآقا این بود که تمام نمازهای ایشان به خصوص در این سال های آخر نشان از #معراج داشت❗️
#ادامه_دارد ...
📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی
تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد.
🌹🍃🌹🍃
8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا