eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
22.4هزار ویدیو
123 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 بنده مخالف اعزام حسین بودم امّا او با پافشاری و اصرار، ۴۰ روز بر سرِ قبر شهید چله گرفت و مشغول راز و نیاز شد. هنوز نمی دانم که روزِ اعزام وقتی با خنـده به من نگاه ڪرد چی شد تا به آمدن بادپا راضی شدم... 🌹 🦋🦋یاد شهدا کمتر از شهادت نیست 🦋🦋 🦋🌹🦋 @abbass_kardani 🦋🌹🦋
۱۳۰ 📌قسمت اول 🔴گفتگوى امام.عليه السلام با ارواح مردگان: ♻️اين سخن را امام(عليه السلام) زمانى بيان فرمود كه از ميدان صفين باز گشته و به كنار قبرستانى كه پشت دروازه كوفه بود رسيده بود و اموات آن گورستان را با پنج خطاب تكان دهنده بيدارگر مخاطب ساخت فرمود: ✨يَا أَهْلَ الدِّيَارِ الْمُوحِشَةِ، وَالْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ، وَالْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ، يَا أَهْلَ التُّرْبَةِ، يَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ، يَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ، يَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ 💠 «اى ساكنان خانه هاى وحشتناك و سرزمين هاى خالى و قبرهاى تاريك! اى خاك نشينان! اى غريبان! اى تنهايان! و اى وحشت زدگان!» ✍امام عليه السلام در واقع با اين تعبيرات نشان داد كه هر انسانى سرانجام در اين دنيا به چه سرنوشتى دچار مى شود; امروز در ميان دوستان و عزيزان در خانه هاى زيبا و مرفه زندگى مى كند، جمع آنها جمع و اسباب نشاطشان فراهم است، مى گويند و مى خندند و از باده غرور سرمستند; ولى فردا جايگاهشان گورستان وحشتناك و قبرهاى تاريك در وحدت و تنهايى خواهد بود..... 💢 امام عليه السلام در ادامه خطاب به ارواح گذشتگانِ آن قبرستان فرمود: 🔅أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ، وَنَحْنُ لَكُمْ تَبَعٌ لاَحِقٌ 🔹«شما در اين راه پيشگام ما بوديد و ما نيز به دنبال شما خواهيم آمد»; ✔️ اشاره به اين كه قانون مرگ استثناپذير نيست; انسان ها مانند اهل قافله اى بزرگند كه گروهى پيشاپيش قافله، گروهى در وسط و گروهى به دنبال قافله حركت مى كنند. اين قافله به سوى ديار فنا يا به تعبير ديگر عالم بقا مى شتابد و همه سرانجام به آن مى رسند، ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @abbass_kardani ═══✙❆♡❆✙═══
🔔با صدق نيّت به درگاه خدا رويد 🔅وَلَوْ أَنَّ النَّاسَ حِينَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ، وَ تَزُولُ عَنْهُمُ النِّعَمُ، فَزِعُوا إِلَى رَبِّهِمْ بِصِدْق مِنْ نِيَّاتِهمْ، وَ وَلَه مِنْ قُلُوبِهمْ، لَرَدَّ عَلَيْهِمْ کُلَّ شَارِد، وَ أَصْلَحَ لَهُمْ کُلَّ فَاسِدِ 💠اگر مردم به هنگام نزول بلاها ،و گرفته شدن نعمت ها ، با درستی نیّت در پیشگاه خدا زاری کنند ، و با قلب های پر از محبّت از خداوند درخواست عفو نمایند، آنچه از دستشان رفته باز خواهد گشت ، و هرگونه فسادی اصلاح خواهدشد. 📚 ۱۷۸ 🦋🦋 @abbass_kardani 🦋🦋
نظام تقديم 93.mp3
6.68M
🔈 🔇 جلسه بیستم صوتی 👆👆👆 کتابی 👌 و بر اساس واقعیت ؛ کسانی که مرگ را تجربه کرده اند لطفا از اول جلسه که در کانال گذاشته شده بررسی کنید تا بیشتر متوجه داستان بشید. @abbass_kardani🌹
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ میلادی: Saturday - 29 February 2020 قمری: السبت، 5 رجب 1441 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم 💠 اذکار روز: - یا رَبَّ الْعالَمین (100 مرتبه) - یا حی یا قیوم (1000 مرتبه) - يا غني (1060 مرتبه) برای غنی گردیدن ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹شهادت ابن سکیت رحمة الله علیه، 224ه-ق 📆 روزشمار: ▪️5 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما اسلام ▪️8 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام ▪️10 روز تا وفات حضرت زینب سلام الله علیها ▪️20 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام ▪️21 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام @abbass_kardani🌷🍃🌸🍃🌺
🌷✨ نیایش صبحگاهی✨🌷 🌸خدایا در روشنایی تابش خورشید ، خیر و نیکی را بر بندگان خود فرو فرست و ما را از رستگاران زمین قرار ده 🌸امروز فرشته ها از دعاهامون پیش خدا خبر میبرن ، بعضی ها تاریخ میخرن بعضی ها امضا ، الهی امروز امضای خدا پای دعاهاتون زده بشه الهی آمین🙏🏻 💙 🌺🌺🌺🌺🌸🌸🍃🌷🍃🌹 •🍃🌸 🌸🍃• @abbass_kardani😳🌷🍃🌺 ─┅─═ঊঈ💓ঊঈ═─┅─ 💪
نامشان در دنیــا " " است و در آخرت " " بہ امیـد شفاعت‌شــان...🌷 ... @abbass_kardani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 🎙خرج خدا نشی ، خرج شیطان میشی حجت الاسلام عالی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@abbass_kardani🌹
تو در قلب من جای داری و خدا در قلب تو!❤️ تـازه فهمیـدم. راز نزدیـک تـرشدنـم را بـه خـدا... @abbass_kardani
─═हई╬💫 « قسمت من » 💫╬ईह═─ پارت : ۶ * صبح روز بعد از مامان شماره اقای شریفی رو گرفتم تا برای شب ک جشن عروسی بود بیاد دنبالم و منو ببره ، شمارشو گرفتم و بعد چند بوق جواب داد : - الو بفرماید .. - سلام ، اقای شریفی؟؟ - سلام ، بله خودم هستم بفرماید . - احدی هستم ، مانا احدی . یکم مکث کرد و لحنش ایندفعه عوض شد و گفت : - خوب هستین خانم احدی ؟ عذر میخوام بجا نیاوردم . درخدمتم - خواهش میکنم ... حدود ساعت ۷/۳۰ میتونید بیاید دنبالم ؟ - بله حتما ، بیام کجا دنبالتون؟ - خونمون - چشم ، سر ساعت حاضرم - خیلی ممنونم - خواهش میکنم . - خب پس تا شب ، خدافظ - خدانگهدار لباسم ک قرار بود بپوشم یه پیرهن زرشکی رنگ ک تا یکم پایین زانوهام بود ، چند گل درشت و ریز به همون رنگ هم روش با مهره کار شده بود . در کل ساده اما زیبایش تو ساده ایش بود . با یه شال مشکی و ساپورت مشکی انتخاب کردم . یه ارایش ساده و ملایم ، هماهنگ با رنگ لباسم زدم . تو ایینه نگاهی به خودم انداختم تا ببینم مشکلی نداشته باشم . اما مثل همیشه زیبا اراسه . بله کم کسی ک نیستم . سرکار خانم مانا احدی ،،، خدای جذابیت و خود شیفته ای . از تعریف خودم خندم گرفته بود . یه مانتو سفید مجلسی رو لباس پوشیدم و به ساعت نگاه انداختم . ۷/۲۵ بود ک شریفی زنگ زد به گوشیم . - الو - سلام خانم . من دم در هستم . - ممنون الن میام . گوشی و قطع کردم و با مامانم خدافظی کردم . از خونه خارج شدم . به اطراف نگاهی انداختم و چشمم به اقای شریفی افتاد ک دست به سینه به صمند سفیدش تکیه داده بود و منتظر منو نگاه میکرد . الن ک دقت میکردم دیدم واقعا پسر جذابیه . هیکل ورزشکاری و قیافه ای مردونه و زیبا . وقتی نزدیکش شدم با دقت بیشتری به صورت و لباسام نگاه میکرد . با لبخندی خودشو جابه جا کرد و درو واسم باز کرد و گفت : -بفرماید واااایی چ جنتلمنانه . خخخخ منم با لبخندی کمرنگی تشکر کردم و نشستم . پرسید : - کجا باید ببرمتون !! - تالار لاله ابروهاشو داد بالا و گفت : - اهان الن متوجه شد این طرز لباس و صورتم برا چیه . به راه ک افتادیم ، از سکوت ماشین خسته شدم . گفتم : - میشه یه اهنگ شاد بزارید !!؟؟ با تعجب از ایینه نگاهم کرد و گفت : - روز اول گفتین قطع کنم . فکر میکردم از اهنگ خوشتون نمیاد . - نه دوست دارم . ولی بستگی ب شرایطم داره ک حوصلشو داشته باشم یا ن . - بله . چشم الن میزارم . نیم ساعتی بخاطر ترافیک تو راه بودیم . دقیق ساعت ۸ رسیدیم ، تا پیاده شدم گفت : - شب خوبی داشته باشید ، امیدوارم بهتون خوش بگذره . - ممنونم ازتون . - عذر میخوام ،،، ساعت چند بیام دنبالتون ؟؟ - نمیدونم ، هر وقت خواستم برگردم زنگ میزنم بهتون . - باشه ، پس فعلا خدانگهدار . - خداحافظ . بعد از چند قدمی ک به سمت در تالار رفتم ب شیدا زنگ زدم ک بیاد دم در تا با هم بریم داخل . تالار بزرگ و شیکی بود . با وجود انبوه زیاد ماشین مطمعنن مهمون زیاد دعوت داشتن و مختلط بود جشنشون . بعد از چند دقیقه شیدا اومد و با هم وارد شدیم . اونم لباس شیک و قشنگی به رنگ طلایی پوشیده بود با شال همرنگ و ساپورت مشکی . ارایششم عالی بود . در کل دختر زیبایی بود از هر نظر . بهم گفت : - سلام . چرا انقد دیر کردی ؟؟ - چنانم دیر نکردم ک ، هنوز ساعت ۸ . تو زود اومدی خب ب من چ . - نخیرم منم یک بیست دقیقس ک اومدم . اما همین بیست دقیقه خیلی بهم سخت گذشت . - اااا چرا ؟؟ - بس شلوغه و هیچ کسیو نمیشناسم یکه و تنهام . سمیرا هم بس سرش شلوغه همون اول بهم خوش امد گفت و رفت دیگ ندیدمش - اها . خب عروسی تک ابحیشه دیگ . نمیتونه ور دلت باشه ک . پس خیلی شلوغه اره !!! - اره بابا . کسی به کسی نی ک . وقتی وارد سالن اصلی شدیم با اونهمه ادم و رنگ و وارنگایی ک دیدم هنگ کردم . شیدا دستمو گرفت و منو برد طرف صندلیایی ک انتخاب کرده بود و نشستیم . نویسنده : ♡«ℳ£みЯムŋム»♡
4_5962952119240623646.mp3
8.83M
🎧 دوای همه دردها و رنج‌‌ها ... 🎤 استاد دارستانی ▪️پیشنهاد دانلود @abbass_kardani🌹
💗 پیام شهید ابراهیم هادی💗 🌷خواهرانم! به حجاب احترام بگذارید که با حفظ آن می توانید بهترین آرامش رو در جامعه به ارمغان بیاورید. ❣✨❣✨❣✨❣✨❣ 🌷و خود شهید هادی ، از بهترینهایی بود که خود عامل به عمل بود چون از هر نامحرمی فاصله می گرفت ، تا در دام و فریب شیطان نیفتد. @abbass_kardani🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 ارتباط با نامحرم!🔥 📽 🌤✨همانابرترین کارها،کاربرای امام زمان است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@abbass_kardani🌹
🔸طلبه مجاهد سیدعلی زنجانی شهید شد. طلبه مجاهد سیدعلی زنجانی بر اثر حملات‌ موشکی در دفاع از حریم اهل‌بیت"ع"سوریه آسمانی شد.🕊 @abbass_kardani
قلب رئوف ابراهیم ، بزرگترین نعمتے بود ڪه خدا به این بنده اش داده بود. یڪبار در دوران مجروحیت ابراهیم به دیدنش رفتم ، یڪے از علما هم آنجا بود. ابراهےم از خاطرات جبهه می‌گفت. یادم هست ڪه گفت ، در یڪے از عملیاتها در نیمه شب به سمت دشمن رفتم ، از لابه لاے بوته ها و درختها حسابے به دشمن نزدیک شدم. ےڪ سرباز عراقے در مقابلم بود ، یڪباره در مقابلش ظاهر شدم ، ڪس دیگرے نبود ، دستم را مشت ڪردم و با خودم گفتم ، با یک مشت او را مے ‌ڪشم. اما تا در مقابلش قرار گرفتم ، یڪباره دلم برایش سوخت. اسلحه روے دوشش بود و فڪر نمے ڪرد اینقدر به او نزدیک شده باشیم. چهره اش اینقدر مظلومانه بود ڪه دلم برایش سوخت ، او سربازے بود ڪه به زور به جنگ ما آورده بودند. به جاے زدن او را در آغوش گرفتم. بدنش مثل بید می‌لرزید. دستش را گرفتم و با خود به عقب آوردم. بعد او را تحویل یڪے از رفقا دادم تا به عقب منتقل شود و خودم براے ادامه عملیات جلو رفتم... 📕 سلام بر ابراهیم2 @abbass_kardani
جا مانده ز خوبان شده ام، گریه ندارد؟! مجنون و پریشان شده ام، گریه ندارد؟! 🌸 @abbass_kardani🌹
✍دلنوشته حسن یاسین ابو هادی دوست  و چگونگی خبر شهادت🌸 . انگار خبر  همچین روزی (اسفند/29فوریه) به من رسید... روحم از غم و درد خالی نمیشه... قلبم بخاطر فقدان اون چهره خندان غمگینه... و عقلم میخواد در مقابل چشمهام مقاومت کنه که اشکهام جاری نشه...💔  در بهشت ابدی جاودانه هست🍃 و انگار این چند سال همین دوساعت پیش بود که گوشیم زنگ خورد و ای کاش زنگ نمیخورد..📞📱 _اسم پدر احمد مشلب چیه؟  قلبم شروع به تپیدن کرد..و چشمهام لرزید..آیا  به آسمان ملحق شد؟؟🌠 ای خدا..ای خدا..ازت خواهش میکنم که این احمد، احمدِ ما نباشه😔 +اسم پدرش محمده  _یعنی مصطفی نیست؟ +نه داداش، محمده  _ولی اون(احمد) نمیتونه(شهید) باشه  یکم خیالم راحت شد...ولی به سرعت قلبم شروع به تپیدن کرد...انگار یه اتفاقی افتاده بود...🍁 یادم میاد که دیروز احمد باهام صحبتی نکرد... باسرعت بهش پیام دادم💌 ولی زنگ نزد..☎ تو سرم احساس سنگینی می کردم و انگار رگهام منجمد شده بود❗️ بعد با خودم گفتم: احمد...! ...احمد تنها شخص تو منطقه ماست که از این خانوادست(مشلب)‼️ اشکهامو حبس کردم...قطعا اون لحظات جزء سخت ترین لحظه ها بود...💔 تلفنم دوباره زنگ خورد📲 _حسن...احمد شهید شد..💔🍃 +نه نه نه داری بهم دروغ میگی؟! داری باهام شوخی میکنی،درسته؟!😔 _نه،راست میگم داداش به خدا احمد شهید شد...😔🌸🍃 خاطراتی که باهم داشتیم مثل یه فیلم از جلوی چشمام رد شد...🎥🎞 کلماتی که قبل از آخرین باری که میخواست بره،یادم اومد...📝 ◀برام دعا کنین برنگردم▶ و چطور جواب داد.... جواب نداد جز با دريايي از اشک💧 و قلبم از همون موقع تا الان داره میسوزه..💔🌹 نویسنده نیستم و در کل شخص بااستعدادی هم نیستم..ولی این کمترین چیزیه که از اون لحظه کشنده میتونم بنویسم...و بیشترازین از عهده من خارجه..❣ 📝حسن إ.یاسین  سالگرد شهادت برادرم احمدمشلب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@abbass_kardani🌹