#شرح_حکمت ۱۳۰
📌قسمت اول
🔴گفتگوى امام.عليه السلام با ارواح مردگان:
♻️اين سخن را امام(عليه السلام) زمانى بيان فرمود كه از ميدان صفين باز گشته و به كنار قبرستانى كه پشت دروازه كوفه بود رسيده بود و اموات آن گورستان را با پنج خطاب تكان دهنده بيدارگر مخاطب ساخت فرمود:
✨يَا أَهْلَ الدِّيَارِ الْمُوحِشَةِ، وَالْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ، وَالْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ، يَا أَهْلَ التُّرْبَةِ، يَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ، يَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ، يَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ
💠 «اى ساكنان خانه هاى وحشتناك و سرزمين هاى خالى و قبرهاى تاريك! اى خاك نشينان! اى غريبان! اى تنهايان! و اى وحشت زدگان!»
✍امام عليه السلام در واقع با اين تعبيرات نشان داد كه هر انسانى سرانجام در اين دنيا به چه سرنوشتى دچار مى شود; امروز در ميان دوستان و عزيزان در خانه هاى زيبا و مرفه زندگى مى كند، جمع آنها جمع و اسباب نشاطشان فراهم است، مى گويند و مى خندند و از باده غرور سرمستند; ولى فردا جايگاهشان گورستان وحشتناك و قبرهاى تاريك در وحدت و تنهايى خواهد بود.....
💢 امام عليه السلام در ادامه خطاب به ارواح گذشتگانِ آن قبرستان فرمود:
🔅أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ، وَنَحْنُ لَكُمْ تَبَعٌ لاَحِقٌ
🔹«شما در اين راه پيشگام ما بوديد و ما نيز به دنبال شما خواهيم آمد»;
✔️ اشاره به اين كه قانون مرگ استثناپذير نيست; انسان ها مانند اهل قافله اى بزرگند كه گروهى پيشاپيش قافله، گروهى در وسط و گروهى به دنبال قافله حركت مى كنند. اين قافله به سوى ديار فنا يا به تعبير ديگر عالم بقا مى شتابد و همه سرانجام به آن مى رسند،
═══✙❆♡❆✙═══
💝 @abbass_kardani
═══✙❆♡❆✙═══
🔔با صدق نيّت به درگاه خدا رويد
#نهج_البلاغه
🔅وَلَوْ أَنَّ النَّاسَ حِينَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ، وَ تَزُولُ عَنْهُمُ النِّعَمُ، فَزِعُوا إِلَى رَبِّهِمْ بِصِدْق مِنْ نِيَّاتِهمْ، وَ وَلَه مِنْ قُلُوبِهمْ، لَرَدَّ عَلَيْهِمْ کُلَّ شَارِد، وَ أَصْلَحَ لَهُمْ کُلَّ فَاسِدِ
💠اگر مردم به هنگام نزول بلاها ،و گرفته شدن نعمت ها ، با درستی نیّت در پیشگاه خدا زاری کنند ،
و با قلب های پر از محبّت از خداوند درخواست عفو نمایند،
آنچه از دستشان رفته باز خواهد گشت ، و هرگونه فسادی اصلاح خواهدشد.
📚 #خطبه ۱۷۸
🦋🦋 @abbass_kardani 🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای ماه رجب 🌹🤲🌹
این الرجبیون
التماس دعای فرج آقا جان 🌹🤲🌹🙏🌹
نظام تقديم 93.mp3
6.68M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
🔇 جلسه بیستم
صوتی #کتاب_آن_سوی_مرگ 👆👆👆
کتابی #بسیار_جالب 👌 و بر اساس واقعیت ؛ کسانی که مرگ را تجربه کرده اند
لطفا از اول جلسه که در کانال گذاشته شده بررسی کنید تا بیشتر متوجه داستان بشید.
@abbass_kardani🌹
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ 🔇 جلسه بیستم صوتی #کتاب_آن_سوی_مرگ 👆👆👆 کتابی #بسیار_جالب 👌 و بر اس
سلام
جلسه بیستم#آن سوی مرگ
راباهم میشنویم.
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: شنبه - ۱۰ اسفند ۱۳۹۸
میلادی: Saturday - 29 February 2020
قمری: السبت، 5 رجب 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
💠 اذکار روز:
- یا رَبَّ الْعالَمین (100 مرتبه)
- یا حی یا قیوم (1000 مرتبه)
- يا غني (1060 مرتبه) برای غنی گردیدن
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹شهادت ابن سکیت رحمة الله علیه، 224ه-ق
📆 روزشمار:
▪️5 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما اسلام
▪️8 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
▪️10 روز تا وفات حضرت زینب سلام الله علیها
▪️20 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
▪️21 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام
@abbass_kardani🌷🍃🌸🍃🌺
🌷✨ نیایش صبحگاهی✨🌷
🌸خدایا در روشنایی تابش خورشید ، خیر و نیکی را بر بندگان خود فرو فرست و ما را از رستگاران زمین قرار ده
🌸امروز فرشته ها از دعاهامون پیش خدا خبر میبرن ، بعضی ها تاریخ میخرن بعضی ها امضا ، الهی امروز امضای خدا پای دعاهاتون زده بشه الهی آمین🙏🏻
💙 🌺🌺🌺🌺🌸🌸🍃🌷🍃🌹
•🍃🌸 🌸🍃• @abbass_kardani😳🌷🍃🌺
─┅─═ঊঈ💓ঊঈ═─┅─
💪 #کرونا_را_شکست_میدهیم
نامشان
در دنیــا
" #شهیــد " است
و در آخرت " #شفیـع"
بہ امیـد شفاعتشــان...🌷
#شهید_شهیدت_میکند...
@abbass_kardani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#منبر_بزرگان🍃🌸
🎙خرج خدا نشی ، خرج شیطان میشی
حجت الاسلام عالی
@abbass_kardani🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 پیشگیری و درمان قطعی ویروس کرونا
◀️ آیت الله ضیایی، متخصص طب اسلامی
@abbass_kardani🌹
تو در قلب من جای داری
و خدا در قلب تو!❤️
تـازه فهمیـدم.
راز نزدیـک تـرشدنـم را بـه خـدا...
@abbass_kardani
─═हई╬💫 « قسمت من » 💫╬ईह═─
پارت : ۶
* صبح روز بعد از مامان شماره اقای شریفی رو گرفتم تا برای شب ک جشن عروسی بود بیاد دنبالم و منو ببره ، شمارشو گرفتم و بعد چند بوق جواب داد :
- الو بفرماید ..
- سلام ، اقای شریفی؟؟
- سلام ، بله خودم هستم بفرماید .
- احدی هستم ، مانا احدی .
یکم مکث کرد و لحنش ایندفعه عوض شد و گفت :
- خوب هستین خانم احدی ؟ عذر میخوام بجا نیاوردم . درخدمتم
- خواهش میکنم ... حدود ساعت ۷/۳۰ میتونید بیاید دنبالم ؟
- بله حتما ، بیام کجا دنبالتون؟
- خونمون
- چشم ، سر ساعت حاضرم
- خیلی ممنونم
- خواهش میکنم .
- خب پس تا شب ، خدافظ
- خدانگهدار
لباسم ک قرار بود بپوشم یه پیرهن زرشکی رنگ ک تا یکم پایین زانوهام بود ، چند گل درشت و ریز به همون رنگ هم روش با مهره کار شده بود . در کل ساده اما زیبایش تو ساده ایش بود . با یه شال مشکی و ساپورت مشکی انتخاب کردم .
یه ارایش ساده و ملایم ، هماهنگ با رنگ لباسم زدم . تو ایینه نگاهی به خودم انداختم تا ببینم مشکلی نداشته باشم . اما مثل همیشه زیبا اراسه . بله کم کسی ک نیستم . سرکار خانم مانا احدی ،،، خدای جذابیت و خود شیفته ای .
از تعریف خودم خندم گرفته بود .
یه مانتو سفید مجلسی رو لباس پوشیدم و به ساعت نگاه انداختم . ۷/۲۵ بود ک شریفی زنگ زد به گوشیم .
- الو
- سلام خانم . من دم در هستم .
- ممنون الن میام .
گوشی و قطع کردم و با مامانم خدافظی کردم . از خونه خارج شدم . به اطراف نگاهی انداختم و چشمم به اقای شریفی افتاد ک دست به سینه به صمند سفیدش تکیه داده بود و منتظر منو نگاه میکرد . الن ک دقت میکردم دیدم واقعا پسر جذابیه . هیکل ورزشکاری و قیافه ای مردونه و زیبا .
وقتی نزدیکش شدم با دقت بیشتری به صورت و لباسام نگاه میکرد . با لبخندی خودشو جابه جا کرد و درو واسم باز کرد و گفت :
-بفرماید
واااایی چ جنتلمنانه . خخخخ
منم با لبخندی کمرنگی تشکر کردم و نشستم . پرسید :
- کجا باید ببرمتون !!
- تالار لاله
ابروهاشو داد بالا و گفت :
- اهان
الن متوجه شد این طرز لباس و صورتم برا چیه .
به راه ک افتادیم ، از سکوت ماشین خسته شدم . گفتم :
- میشه یه اهنگ شاد بزارید !!؟؟
با تعجب از ایینه نگاهم کرد و گفت :
- روز اول گفتین قطع کنم . فکر میکردم از اهنگ خوشتون نمیاد .
- نه دوست دارم . ولی بستگی ب شرایطم داره ک حوصلشو داشته باشم یا ن .
- بله . چشم الن میزارم .
نیم ساعتی بخاطر ترافیک تو راه بودیم . دقیق ساعت ۸ رسیدیم ، تا پیاده شدم گفت :
- شب خوبی داشته باشید ، امیدوارم بهتون خوش بگذره .
- ممنونم ازتون .
- عذر میخوام ،،، ساعت چند بیام دنبالتون ؟؟
- نمیدونم ، هر وقت خواستم برگردم زنگ میزنم بهتون .
- باشه ، پس فعلا خدانگهدار .
- خداحافظ .
بعد از چند قدمی ک به سمت در تالار رفتم ب شیدا زنگ زدم ک بیاد دم در تا با هم بریم داخل .
تالار بزرگ و شیکی بود . با وجود انبوه زیاد ماشین مطمعنن مهمون زیاد دعوت داشتن و مختلط بود جشنشون . بعد از چند دقیقه شیدا اومد و با هم وارد شدیم . اونم لباس شیک و قشنگی به رنگ طلایی پوشیده بود با شال همرنگ و ساپورت مشکی . ارایششم عالی بود . در کل دختر زیبایی بود از هر نظر .
بهم گفت :
- سلام . چرا انقد دیر کردی ؟؟
- چنانم دیر نکردم ک ، هنوز ساعت ۸ . تو زود اومدی خب ب من چ .
- نخیرم منم یک بیست دقیقس ک اومدم . اما همین بیست دقیقه خیلی بهم سخت گذشت .
- اااا چرا ؟؟
- بس شلوغه و هیچ کسیو نمیشناسم یکه و تنهام . سمیرا هم بس سرش شلوغه همون اول بهم خوش امد گفت و رفت دیگ ندیدمش
- اها . خب عروسی تک ابحیشه دیگ . نمیتونه ور دلت باشه ک . پس خیلی شلوغه اره !!!
- اره بابا . کسی به کسی نی ک .
وقتی وارد سالن اصلی شدیم با اونهمه ادم و رنگ و وارنگایی ک دیدم هنگ کردم . شیدا دستمو گرفت و منو برد طرف صندلیایی ک انتخاب کرده بود و نشستیم .
#ادامه_دارد
نویسنده : ♡«ℳ£みЯムŋム»♡
4_5962952119240623646.mp3
8.83M
🎧 دوای همه دردها و رنجها ...
🎤 استاد دارستانی
▪️پیشنهاد دانلود
@abbass_kardani🌹
💗 پیام شهید ابراهیم هادی💗
🌷خواهرانم!
به حجاب احترام بگذارید
که با حفظ آن
می توانید بهترین آرامش رو
در جامعه به ارمغان بیاورید.
❣✨❣✨❣✨❣✨❣
🌷و خود شهید هادی ، از بهترینهایی بود که خود عامل به عمل بود چون از هر نامحرمی فاصله می گرفت ، تا در دام و فریب شیطان نیفتد.
@abbass_kardani🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 ارتباط با نامحرم!🔥
📽 #تصویری
🌤✨همانابرترین کارها،کاربرای امام زمان است
@abbass_kardani🌹
🔸طلبه مجاهد سیدعلی زنجانی شهید شد.
طلبه مجاهد سیدعلی زنجانی بر اثر حملات موشکی در دفاع از حریم اهلبیت"ع"سوریه آسمانی شد.🕊
@abbass_kardani
#خـــاطرات_شهدا
قلب رئوف ابراهیم ، بزرگترین نعمتے بود ڪه خدا به این بنده اش داده بود.
یڪبار در دوران مجروحیت ابراهیم به دیدنش رفتم ، یڪے از علما هم آنجا بود.
ابراهےم از خاطرات جبهه میگفت.
یادم هست ڪه گفت ، در یڪے از عملیاتها در نیمه شب به سمت دشمن رفتم ، از لابه لاے بوته ها و درختها حسابے به دشمن نزدیک شدم.
ےڪ سرباز عراقے در مقابلم بود ، یڪباره در مقابلش ظاهر شدم ، ڪس دیگرے نبود ، دستم را مشت ڪردم و با خودم گفتم ، با یک مشت او را مے ڪشم.
اما تا در مقابلش قرار گرفتم ، یڪباره دلم برایش سوخت.
اسلحه روے دوشش بود و فڪر نمے ڪرد اینقدر به او نزدیک شده باشیم.
چهره اش اینقدر مظلومانه بود ڪه دلم برایش سوخت ، او سربازے بود ڪه به زور به جنگ ما آورده بودند.
به جاے زدن او را در آغوش گرفتم. بدنش مثل بید میلرزید.
دستش را گرفتم و با خود به عقب آوردم.
بعد او را تحویل یڪے از رفقا دادم تا به عقب منتقل شود و خودم براے ادامه عملیات جلو رفتم...
#شهیدابراهیم_هادی
📕 سلام بر ابراهیم2
@abbass_kardani
جا مانده ز خوبان شده ام، گریه ندارد؟!
مجنون و پریشان شده ام، گریه ندارد؟!
#سالگرد_شهادت
#شهید_احمد_مشلب🌸
@abbass_kardani🌹
✍دلنوشته حسن یاسین ابو هادی دوست #شهیدمشلب و چگونگی خبر شهادت🌸
.
انگار خبر #شهادت همچین روزی (اسفند/29فوریه) به من رسید... روحم از غم و درد خالی نمیشه... قلبم بخاطر فقدان اون چهره خندان غمگینه... و عقلم میخواد در مقابل چشمهام مقاومت کنه که اشکهام جاری نشه...💔
#احمد در بهشت ابدی جاودانه هست🍃
و انگار این چند سال همین دوساعت پیش بود که گوشیم زنگ خورد و ای کاش زنگ نمیخورد..📞📱
_اسم پدر احمد مشلب چیه؟
قلبم شروع به تپیدن کرد..و چشمهام لرزید..آیا #احمد به آسمان ملحق شد؟؟🌠
ای خدا..ای خدا..ازت خواهش میکنم که این احمد، احمدِ ما نباشه😔
+اسم پدرش محمده
_یعنی مصطفی نیست؟
+نه داداش، محمده
_ولی اون(احمد) نمیتونه(شهید) باشه
یکم خیالم راحت شد...ولی به سرعت قلبم شروع به تپیدن کرد...انگار یه اتفاقی افتاده بود...🍁
یادم میاد که دیروز احمد باهام صحبتی نکرد...
باسرعت بهش پیام دادم💌 ولی زنگ نزد..☎
تو سرم احساس سنگینی می کردم و انگار رگهام منجمد شده بود❗️
بعد با خودم گفتم: احمد...! ...احمد تنها شخص تو منطقه ماست که از این خانوادست(مشلب)‼️
اشکهامو حبس کردم...قطعا اون لحظات جزء سخت ترین لحظه ها بود...💔
تلفنم دوباره زنگ خورد📲
_حسن...احمد شهید شد..💔🍃
+نه نه نه داری بهم دروغ میگی؟! داری باهام شوخی میکنی،درسته؟!😔
_نه،راست میگم داداش به خدا احمد شهید شد...😔🌸🍃
خاطراتی که باهم داشتیم مثل یه فیلم از جلوی چشمام رد شد...🎥🎞
کلماتی که قبل از آخرین باری که میخواست بره،یادم اومد...📝
◀برام دعا کنین برنگردم▶
و چطور جواب داد....
جواب نداد جز با دريايي از اشک💧
و قلبم از همون موقع تا الان داره میسوزه..💔🌹
نویسنده نیستم و در کل شخص بااستعدادی هم نیستم..ولی این کمترین چیزیه که از اون لحظه کشنده میتونم بنویسم...و بیشترازین از عهده من خارجه..❣
📝حسن إ.یاسین
سالگرد شهادت برادرم احمدمشلب
@abbass_kardani🌹
یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ وَ یَا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِد
ِ
ای آنڪه گرفتاریهای سخت تنها به وسـیله او بازگردد،ای آنڪه تیزی تیـغ دشواری ها به او درهـم شڪسته شود🦋
#ڪرونا
#برای_هم_دعا_کنیم
@abbass_kardani