eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.5هزار دنبال‌کننده
85 عکس
49 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
از شوال تا محرم مولا می دونم، مانند عمّه، داری دوچشمی،که خون می باره آخر رسیده ، ارباب عالم، کرب و بلا و ، دل بی قراره رسیده کاروان،به زمین درد و بلا در همسایگی ِ، لشکر شمر بی حیا پرپر شده دیگه، گلای برغم مبتلا یاصاحب الزمان العجل به حق زینب..‌‌‌ 🌸🌸🌸🌸🌸 حالا که زینب، گردیده محزون، بین محارم،خواهد شد آرام امّا امون از ، روز اسیری همراه دشمن، تا کوفه وشام یه روزی میرسه،که زینب میشه بی پناه تن ِ برادرش ، مونده بی سر تو قتلگاه زینب می مونه و، ناله ی صدها بی گناه یاصاحب الزمان العجل به حق زینب.... یا العجل الامان به حق غربت زینب.... 🌸🌸🌸🌸🌸 یوسف زهرا ، روضه گرفتی صبح و مسا از، غم های ارباب این دل که هرشب،ازهجررویت گردیده بی تاب،دیگر تو دریاب آقا بیا که تو ، اشک چشمم رو درمونی ای علت وجود، به تن بی روحم جونی بیا که این سرم،کنم در راهت قربونی یاصاحب الزمان العجل به حق عمه.... یا العجل الامان به حق غربت زینب..... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) http://eitaa.com/joinchat/4122869762Cd49d461bfa
از شوال تا محرم قدم بزار ای خواهرم به روی این زمین غم لقب تو اینجا میشه اُمّ المصائب حرم اینجا مهد بلاس شهرکرب وبلاس مقتل گل های باغ آل طاهاس مقتل منه.......اینجا خواهرم بریده میشه.......رگ حنجرم اُختی الغریب.... 🌸🌸🌸🌸🌸 اینجا همون زمینیه که تیره میشه آسمون انگشتر و انگشت من میشه نصیب ساربون بی غسل وبی کفن میشه رها بدن حتی غارت میره یه کهنه پیروهن سر من میره...روی نیزه ها تن من میره.........زیر مرکبا اُختی الغریب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 کوچه ای از محارمت تا خیمه گاه فراهمه عبّاسه تا کفیل تو دیگه چه جای ماتمه وای از روز آخر هستی تو بی یاور نه من هستم پیشت نه عباس و اکبر همسفر تو....شمر بی حیاس ناموس خدا...بین دشمناس اُختی الغریب.. 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
از شوال تا محرم ... به روی زانوت ،قدم میزارم بااشک دیده ، با قلب زارم بوی جدایی ، برده توونم دلم شکسته ، بده امونم این چه خاکیه که ، کرده چشمامو تر به فریادم برس، خواهر شد محتضر سخته دوری تو ،اینجا موندن بده داغ این سرزمین آتیش بر دل زده بیا بریم حاجت دشمن،سر توست همش نگاه ساربون دنبال انگشتر توس بیا بریم که قدّ خواهرت خمید یه عمره حتی سایه ی خواهرتو کسی ندید غریب حسین شهید کربلا حسین... 🌸🌸🌸🌸🌸 چقدر تو خواهر دل بی قراری از این زمونه گلایه داری ای نور عینم چه جای گریه ست وقتی حسینت کنار تو هست خواهم شد بی سپاه خواهر چندروز بعد می گیره دورمو لشکر ابن سعد می بینی روی تل چکمه رو سینه ام می بینی خنجر ومی ریزی اشک غم روز دهم سرم رو نیزه ها میره تن پر از جراحتم به زیر مرکبا میره روز دهم هر کی به فکر غارته جواب آه وناله هات با کعب نی جسارته غریب حسین شهید کربلا حسین... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
از شوال تا محرم قدم بزار ای خواهرم به روی این زمین غم لقب تو اینجا میشه اُمّ المصائب حرم اینجا مهد بلاس شهرکرب وبلاس مقتل گل های باغ آل طاهاس مقتل منه.......اینجا خواهرم بریده میشه.......رگ حنجرم اُختی الغریب.... 🌸🌸🌸🌸🌸 اینجا همون زمینیه که تیره میشه آسمون انگشتر و انگشت من میشه نصیب ساربون بی غسل وبی کفن میشه رها بدن حتی غارت میره یه کهنه پیروهن سر من میره...روی نیزه ها تن من میره.........زیر مرکبا اُختی الغریب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 کوچه ای از محارمت تا خیمه گاه فراهمه عبّاسه تا کفیل تو دیگه چه جای ماتمه وای از روز آخر هستی تو بی یاور نه من هستم پیشت نه عباس و اکبر همسفر تو....شمر بی حیاس ناموس خدا...بین دشمناس اُختی الغریب.. 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
از شوال تا محرم ... به روی زانوت ،قدم میزارم بااشک دیده ، با قلب زارم بوی جدایی ، برده توونم دلم شکسته ، بده امونم این چه خاکیه که ، کرده چشمامو تر به فریادم برس، خواهر شد محتضر سخته دوری تو ،اینجا موندن بده داغ این سرزمین آتیش بر دل زده بیا بریم حاجت دشمن،سر توست همش نگاه ساربون دنبال انگشتر توس بیا بریم که قدّ خواهرت خمید یه عمره حتی سایه ی خواهرتو کسی ندید غریب حسین شهید کربلا حسین... 🌸🌸🌸🌸🌸 چقدر تو خواهر دل بی قراری از این زمونه گلایه داری ای نور عینم چه جای گریه ست وقتی حسینت کنار تو هست خواهم شد بی سپاه خواهر چندروز بعد می گیره دورمو لشکر ابن سعد می بینی روی تل چکمه رو سینه ام می بینی خنجر ومی ریزی اشک غم روز دهم سرم رو نیزه ها میره تن پر از جراحتم به زیر مرکبا میره روز دهم هر کی به فکر غارته جواب آه وناله هات با کعب نی جسارته غریب حسین شهید کربلا حسین... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
... پیاده شو خواهر رسیدیم به مقصد نگاه غمبارت به قلبم آتیش زد بیا که تا خیمه محارم صف بستن که حتی سایَت رو نبینه یک دشمن چندروز دیگه خواهر میشه موسم اسارت با غلاف و کعب نی به تو می کنند جسارت ای وای من ای ناموس امام میری به شام در بین ازدحام ای وای من میری به بزم می از اون به بعد اشکت میشه مدام ای بی پناه،مظلومه خواهرم 🌸🌸🌸🌸🌸 ‌حالا که هستی تو میون باغ یاس نکن شیون وقتی کفیلت شد عباس دارم من یک لشکر ولی چند روز بعد میگیرن دورم رو سپاه ابن سعد به روی تل می بینی چکمه روی سینه ی من ارباً اربا هستم از ضربات بغض دشمن ای وای من میشه سرم جدا میره تنم در زیر دست وپا ای وای من صدپاره پیکرم زخمی میشه با نعل مرکبا ای بی پناه،مظلومه خواهرم.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
... پیاده شو خواهر رسیدیم به مقصد نگاه غمبارت به قلبم آتیش زد بیا که تا خیمه محارم صف بستن که حتی سایَت رو نبینه یک دشمن چندروز دیگه خواهر میشه موسم اسارت با غلاف و کعب نی به تو می کنند جسارت ای وای من ای ناموس امام میری به شام در بین ازدحام ای وای من میری به بزم می از اون به بعد اشکت میشه مدام ای بی پناه،مظلومه خواهرم 🌸🌸🌸🌸🌸 ‌حالا که هستی تو میون باغ یاس نکن شیون وقتی کفیلت شد عباس دارم من یک لشکر ولی چند روز بعد میگیرن دورم رو سپاه ابن سعد به روی تل می بینی چکمه روی سینه ی من ارباً اربا هستم از ضربات بغض دشمن ای وای من میشه سرم جدا میره تنم در زیر دست وپا ای وای من صدپاره پیکرم زخمی میشه با نعل مرکبا ای بی پناه،مظلومه خواهرم.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
یا صاحب الزمان دلت راهی شد به همراه قافله ای تو صحرا قافله ای که میره کوفه امّا منتظرش نشسته قوم اعدا کاروونی که با خودش سه ساله دختر داره کاروونی که با خودش شبه پیمبر داره کاروونی که با خودش علی اصغر داره با دلی آسوده خوابیده علی بین محمل، روی دامان رباب اما چند روز دیگه پیش فرات میشه زخمی لبش از قحطی آب العجل یا مهدی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 وقتی که کاروون رسیده به طف تو هم شدی آقای ما جون بر لب وقتی رسیده پای عمّه رو خاک دل تو هم شکسته مثل زینب میدونی آقا چندروز دیگه میشه بی یاور میدونی آقا روبه روش لاله ها میشن پرپر میدونی آقا می بینه حسینشو بی لشکر روی تل میره ومی بینه حسین بین قتلگاه اسیر دشمناست ارباً اربا شده و تنش پر از زخم سنگ و تیر ونیزه از جفاست العجل یا مهدی..... 🌸🌸🌸🌸🌸 با احترام ، زینبو بردند خیمه حتّی ندید سایَشو یک نامحرم چند روز بعد، وقت هجوم دشمن جون میده از درد اسارت هر دم العجل آقام درد زینب بی نهایت میشه العجل آقام تموم خیمه ها غارت میشه العجل آقام چقَدَر بهش جسارت میشه میشه همسفر با قاتل حسین با مرور روضه های کربلا میشه سایه ی سرش تا شهر شام سر هجده قمر رو نیزه ها العجل یا مهدی.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
خیمه به خیمه روضه به روضه دنبال تو می گردم ای منجی عالم با قلب بی تاب از داغ ارباب بیا بخون روضه رسید ماه محرّم لَیْتَ شِعْری أَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوى' ای صاحب این روضه ها هستی کجای نینوا بیا امامم لَیْتَ شِعْری أیْنَ مُعِزُّالاولیا امید شاه سرجدا منتقم کربوبلا بیا امامم مهدی، أبانا العجل(3)به حقّ زینب..... یا یابن الحسن،آقا بیا(3)بحقّ زینب.... 🌸🌸🌸🌸🌸 شدی تو همراه با کاروونی که داره یک شیرخواره و طفل سه ساله قدم میزاری همراه زینب به روی خاک کربلا با آه و ناله آه و ناله از کربلا ، مهد بلا وای از غم بی انتها از مقتل کربوبلا آه و واویلا آه و ناله از غربت این کاروون اینجا میشه گلها خزون زینب رو تل قامت کمون آه و واویلا مهدی أبانا العجل(3) به حقّ زینب..... یا یابن الحسن آقا بیا(3)به حقّ زینب.‌... 🌸🌸🌸🌸🌸 اینجا عقیله بین محارم میره به سمت خیمه با خیال راحت اما امون از چند روز دیگه که میشه اینجا قسمتش صدها جسارت توی میدون می بینه شاهو بی سپاه در بین دشمن بی پناه افتاده بین قتلگاه آه وواویلا توی مقتل میشه سرش از تن جدا میره به زیر دست وپا میره سرش رو نیزه ها آه و واویلا مهدی أبانا العجل(3) به حقّ زینب..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
.... حق بده به چشم خیس من اگه پیوسته داره روی این زمین پربلا می باره از همون زمون که پام رسید رو خاکش قلبم نمیدونم‌ که چرا درد جدایی داره می ترسم من از این حسّ غریب کربلا می ترسم نکنه که من ازت بشم جدا می ترسم می ترسم خیلی بی وفا توی لشکرته می ترسم ساربون نگاش به انگشترته می ترسم آروم و قرار.........نداره دلم جدایی ازت....میشه قاتلم نور قلبم،حسین جانم..... 🌸🌸🌸🌸🌸 وا شده یه کوچه از محارمم تا خیمه تا کسی نبینه حتّی سایَمو تو این راه داداشم نخواه که من چند روز دیگه اینجا همسفر با قاتلین تو بشم با صد آه واویلا می بینم دعوا میشه سر ِ عبا واویلا می بینم رو نیزه ها سر جدا واویلا واویلا همسفر میشم با شمر بی حیا واویلا میشه توی راه شام به من جفا واویلا میبرن منو............بین سلسله بین طعنه و.......رقص و هلهله نور قلبم حسین جانم..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
.... حق بده به چشم خیس من اگه پیوسته داره روی این زمین پربلا می باره از همون زمون که پام رسید رو خاکش قلبم نمیدونم‌ که چرا درد جدایی داره می ترسم من از این حسّ غریب کربلا می ترسم نکنه که من ازت بشم جدا می ترسم می ترسم خیلی بی وفا توی لشکرته می ترسم ساربون نگاش به انگشترته می ترسم آروم و قرار.........نداره دلم جدایی ازت....میشه قاتلم نور قلبم،حسین جانم..... 🌸🌸🌸🌸🌸 وا شده یه کوچه از محارمم تا خیمه تا کسی نبینه حتّی سایَمو تو این راه داداشم نخواه که من چند روز دیگه اینجا همسفر با قاتلین تو بشم با صد آه واویلا می بینم دعوا میشه سر ِ عبا واویلا می بینم رو نیزه ها سر جدا واویلا واویلا همسفر میشم با شمر بی حیا واویلا میشه توی راه شام به من جفا واویلا میبرن منو............بین سلسله بین طعنه و.......رقص و هلهله نور قلبم حسین جانم..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
قابل اجرا:زمزمه،روضه،واحد،زمینه،شور،زنجیرزنی زانو بزن برادرم ، به پیش پای زینب رسیده ایم به مقتل ِ،کرب وبلای زینب پیچیده دراین سرزمین،شور ونوای زینب شدم پریشون، من نابه سامون واویلتادردم دیگه،نداره درمون بیا برادر ................بریم مدینه جدایی من وحسین،دراین زمینه مولا حسین جان..... یا سالار زینب....... 🌸🌸🌸🌸🌸 داره میاد صدای خنده های اصغرتو دلم خوشه کنار من ، نشسته اکبر تو روز دهم می مونمو ، گلهای پرپر تو چندروز دیگه.........اکبر می میره پاره گلوی اصغرت،به ضرب تیره بیا برادر......................بریم مدینه جدایی من وحسین ،دراین زمینه مولا حسین جان.... یا سالار زینب....... 🌸🌸🌸🌸🌸 داره هنوز آغوش تو،رقیّه ی سه ساله سکینه در دل حرم ،غمی به دل نداره عصر دهم ، روی لبا ، فریاد الفراره میشه رقیّه ............پیش تو خاموش به روی جسم بی سرت،سکینه بیهوش میره به غارت..................انگشتر تو می بینم و دق میکنم ،رو نی سر تو مولا حسین جان..... یا سالار زینب...... 📝عبدالمحسن آدرس کانال اشعار: @abdolmohsen158
مولا می دونم، مانند عمّه، داری دوچشمی،که خون می باره آخر رسیده ، ارباب عالم، کرب و بلا و ، دل بی قراره رسیده کاروان،به زمین درد و بلا در همسایگی ِ، لشکر شمر بی حیا پرپر شده دیگه، گلای برغم مبتلا یاصاحب الزمان العجل به حق زینب..‌‌‌ 🌸🌸🌸🌸🌸 حالا که زینب، گردیده محزون، بین محارم،خواهد شد آرام امّا امون از ، روز اسیری همراه دشمن، تا کوفه وشام یه روزی میرسه،که زینب میشه بی پناه تن ِ برادرش ، مونده بی سر تو قتلگاه زینب می مونه و، ناله ی صدها بی گناه یاصاحب الزمان العجل به حق زینب.... یا العجل الامان به حق غربت زینب.... 🌸🌸🌸🌸🌸 یوسف زهرا ، روضه گرفتی صبح و مسا از، غم های ارباب این دل که هرشب،ازهجررویت گردیده بی تاب،دیگر تو دریاب آقا بیا که تو ، اشک چشمم رو درمونی ای علت وجود، به تن بی روحم جونی بیا که این سرم،کنم در راهت قربونی یاصاحب الزمان العجل به حق عمه.... یا العجل الامان به حق غربت زینب..... 📝عبدالمحسن آدرس کانال اشعار: @abdolmohsen158
از شوال تا محرم قدم بزار ای خواهرم به روی این زمین غم لقب تو اینجا میشه اُمّ المصائب حرم اینجا مهد بلاس شهرکرب وبلاس مقتل گل های باغ آل طاهاس مقتل منه.......اینجا خواهرم بریده میشه.......رگ حنجرم اُختی الغریب.... 🌸🌸🌸🌸🌸 اینجا همون زمینیه که تیره میشه آسمون انگشتر و انگشت من میشه نصیب ساربون بی غسل وبی کفن میشه رها بدن حتی غارت میره یه کهنه پیروهن سر من میره...روی نیزه ها تن من میره.........زیر مرکبا اُختی الغریب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 کوچه ای از محارمت تا خیمه گاه فراهمه عبّاسه تا کفیل تو دیگه چه جای ماتمه وای از روز آخر هستی تو بی یاور نه من هستم پیشت نه عباس و اکبر همسفر تو....شمر بی حیاس ناموس خدا...بین دشمناس اُختی الغریب.. 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
از شوال تامحرم بیا برگردیم حسین جان که اینجا قلبم حزین است تمام غم های عالم نهفته در این زمین است برادر،شدیم کرب وبلایی مگو که،شده وقت جدایی مرا از، بلا بنما رهایی بیابرگردیم سوی مدینه ندارد طاقت ِغم،سکینه برای رأس تو درکمین است، تیغ کینه واویلا ، واویلا ، شدیم کرب وبلایی... یا واویلا،واویلا، حسین شد کربلایی... 🌸🌸🌸🌸🌸 ببین آسوده سه ساله شده هم بازی اصغر برایش سنگین بُود که ببیند بر نیزه ها سر کنارت، رقیه روبه راه است نگاهی، نما او بی گناه است بدونت،دراینجا بی پناه است کنار تو جزخوبی ندیده ندارد تاب دست بریده شود بی تو از درد وغم شام قدخمیده واویلا واویلا شدیم کرب وبلایی... یا واویلا،واویلا،امان از این جدایی... 🌸🌸🌸🌸🌸 میان خیل محارم به سوی خیمه روانم کفیلم باشد ابالفضل تو باشی روح و روانم امان از،غروب عصر آخر نماند، دگر در خیمه یاور ز مرکب،شوی تو پاره پیکر شود بر اهل خیمه جسارت کنم جسمت را بی سر زیارت هم انگشت و هم انگشتر تو رفته غارت 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: @abdolmohsen158
از شوال تا محرم پاشو زینب خواهر من کاروون به قتلگاه من رسیده میدونم که بی قراری اشک غربت از چشای تو چکیده پا میزاری به زمینی که در اون میشه قدت از غم خمیده رسیده کاروون به دشت پر بلا اینجا محاسنم با خون میشه حنا آه اختی المظلوم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 حالا که تو غم نداری وقتی که حامیّ توس عباس و اکبر خیمه داره آب کافی توی آغوش رباب سیرابه اصغر اما زینب آه و صد وای از مصیبت های عصر روز آخر چندروز دیگه سرم میره رو نیزه ها زخمی میشه تنم به زیر دست وپا آه اختی المظلوم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 شد فراهم واسه ی تو تا لب حرم یه کوچه از محارم با شکوهی همره توس یه طرف اکبر یه سمت دیگه قاسم اما زینب روز آخر همسفر با تو میشه یه قوم ظالم میری به سمت شام با شمر بی حیا میدن جوابتو با تازیونه ها آه اختی المظلوم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: @abdolmohsen158
از شوال تا محرم ... به روی زانوت ،قدم میزارم بااشک دیده ، با قلب زارم بوی جدایی ، برده توونم دلم شکسته ، بده امونم این چه خاکیه که ، کرده چشمامو تر به فریادم برس، خواهر شد محتضر سخته دوری تو ،اینجا موندن بده داغ این سرزمین آتیش بر دل زده بیا بریم حاجت دشمن،سر توست همش نگاه ساربون دنبال انگشتر توس بیا بریم که قدّ خواهرت خمید یه عمره حتی سایه ی خواهرتو کسی ندید غریب حسین شهید کربلا حسین... 🌸🌸🌸🌸🌸 چقدر تو خواهر دل بی قراری از این زمونه گلایه داری ای نور عینم چه جای گریه ست وقتی حسینت کنار تو هست خواهم شد بی سپاه خواهر چندروز بعد می گیره دورمو لشکر ابن سعد می بینی روی تل چکمه رو سینه ام می بینی خنجر ومی ریزی اشک غم روز دهم سرم رو نیزه ها میره تن پر از جراحتم به زیر مرکبا میره روز دهم هر کی به فکر غارته جواب آه وناله هات با کعب نی جسارته غریب حسین شهید کربلا حسین... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
از شوال تا محرم ... رسیدیم خواهرم زینب به این خاک بلا.... میدونم شد دلت خون از غم کربوبلا..... روی گونه بحر ماتم داری بمیرم خواهر چقد غم داری درد این خاک ،دلتو آزرده روی لب آه دمادم داری چند روز دیگه خواهرم تو میشی اینجا بی پناه می بینی جسم پاکمو غرق خون بین قتلگاه گل مظلومه خواهرم... 🌸🌸🌸🌸🌸 قدم بر زانوام بگذار بیا خواهرمن به دور از دیده ی اغیار بیا خواهر من دورت خواهر سدّی از محرم هاس نداری دردی در این باغ یاس مأنوس تو اکبره و قاسم شده دراین دشت، کفیلت عبّاس چند روز دیگه خواهرم به تو میشه اینجا جفا همره زجر و حرمله میری سمت شام بلا گل مظلومه خواهرم... 🌸🌸🌸🌸🌸 کنارمن تو آرومی تو دلدار منی ولی چند روز بعد خواهر عزادار منی چند روز بعد می بینی روی تل منو بی یاور میون مقتل بر روی خار می دوی سوی من کف پای تو می شینه تاول می بینی تو ای خواهرم که شده صدپاره تنم سرمن گردیده جدا رفته غارت پیراهنم گل مظلومه خواهرم... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
... جواب: آه ای خواهر خواهر مظلومه ی بی یاور 🌸🌸🌸🌸🌸 آه ای خواهر میدونم اینجا شد قلبت مضطر روضه خونی من بمیرم شد چشمت بارونی زینب حالا رسیده پای تو به کربلا غرق آهی دیگه زینب بین قتلگاهی با این غم ها میری تا خیمه بین محرم ها جای غم نیس چون که دور تو یک نامحرم نیس چندروز بعد تو میشی همسفر با ابن سعد غرق دردی تو اسیر یک قوم نامردی بی بهونه می زنند بر تو با تازیونه داغت تازه ست هی می بینی رأسم روی نیزه ست در شهر شام میشکنه رأس تو با سنگ بام با خیزرون میزنه دشمن بر لب و دندون ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
... پیاده شو خواهر رسیدیم به مقصد نگاه غمبارت به قلبم آتیش زد بیا که تا خیمه محارم صف بستن که حتی سایَت رو نبینه یک دشمن چندروز دیگه خواهر میشه موسم اسارت با غلاف و کعب نی به تو می کنند جسارت ای وای من ای ناموس امام میری به شام در بین ازدحام ای وای من میری به بزم می از اون به بعد اشکت میشه مدام ای بی پناه،مظلومه خواهرم 🌸🌸🌸🌸🌸 ‌حالا که هستی تو میون باغ یاس نکن شیون وقتی کفیلت شد عباس دارم من یک لشکر ولی چند روز بعد میگیرن دورم رو سپاه ابن سعد به روی تل می بینی چکمه روی سینه ی من ارباً اربا هستم از ضربات بغض دشمن ای وای من میشه سرم جدا میره تنم در زیر دست وپا ای وای من صدپاره پیکرم زخمی میشه با نعل مرکبا ای بی پناه،مظلومه خواهرم.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
یا صاحب الزمان دلت راهی شد به همراه قافله ای تو صحرا قافله ای که میره کوفه امّا منتظرش نشسته قوم اعدا کاروونی که با خودش سه ساله دختر داره کاروونی که با خودش شبه پیمبر داره کاروونی که با خودش علی اصغر داره با دلی آسوده خوابیده علی بین محمل، روی دامان رباب اما چند روز دیگه پیش فرات میشه زخمی لبش از قحطی آب العجل یا مهدی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 وقتی که کاروون رسیده به طف تو هم شدی آقای ما جون بر لب وقتی رسیده پای عمّه رو خاک دل تو هم شکسته مثل زینب میدونی آقا چندروز دیگه میشه بی یاور میدونی آقا روبه روش لاله ها میشن پرپر میدونی آقا می بینه حسینشو بی لشکر روی تل میره ومی بینه حسین بین قتلگاه اسیر دشمناست ارباً اربا شده و تنش پر از زخم سنگ و تیر ونیزه از جفاست العجل یا مهدی..... 🌸🌸🌸🌸🌸 با احترام ، زینبو بردند خیمه حتّی ندید سایَشو یک نامحرم چند روز بعد، وقت هجوم دشمن جون میده از درد اسارت هر دم العجل آقام درد زینب بی نهایت میشه العجل آقام تموم خیمه ها غارت میشه العجل آقام چقَدَر بهش جسارت میشه میشه همسفر با قاتل حسین با مرور روضه های کربلا میشه سایه ی سرش تا شهر شام سر هجده قمر رو نیزه ها العجل یا مهدی.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
خیمه به خیمه روضه به روضه دنبال تو می گردم ای منجی عالم با قلب بی تاب از داغ ارباب بیا بخون روضه رسید ماه محرّم لَیْتَ شِعْری أَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوى' ای صاحب این روضه ها هستی کجای نینوا بیا امامم لَیْتَ شِعْری أیْنَ مُعِزُّالاولیا امید شاه سرجدا منتقم کربوبلا بیا امامم مهدی، أبانا العجل(3)به حقّ زینب..... یا یابن الحسن،آقا بیا(3)بحقّ زینب.... 🌸🌸🌸🌸🌸 شدی تو همراه با کاروونی که داره یک شیرخواره و طفل سه ساله قدم میزاری همراه زینب به روی خاک کربلا با آه و ناله آه و ناله از کربلا ، مهد بلا وای از غم بی انتها از مقتل کربوبلا آه و واویلا آه و ناله از غربت این کاروون اینجا میشه گلها خزون زینب رو تل قامت کمون آه و واویلا مهدی أبانا العجل(3) به حقّ زینب..... یا یابن الحسن آقا بیا(3)به حقّ زینب.‌... 🌸🌸🌸🌸🌸 اینجا عقیله بین محارم میره به سمت خیمه با خیال راحت اما امون از چند روز دیگه که میشه اینجا قسمتش صدها جسارت توی میدون می بینه شاهو بی سپاه در بین دشمن بی پناه افتاده بین قتلگاه آه وواویلا توی مقتل میشه سرش از تن جدا میره به زیر دست وپا میره سرش رو نیزه ها آه و واویلا مهدی أبانا العجل(3) به حقّ زینب..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
.... حق بده به چشم خیس من اگه پیوسته داره روی این زمین پربلا می باره از همون زمون که پام رسید رو خاکش قلبم نمیدونم‌ که چرا درد جدایی داره می ترسم من از این حسّ غریب کربلا می ترسم نکنه که من ازت بشم جدا می ترسم می ترسم خیلی بی وفا توی لشکرته می ترسم ساربون نگاش به انگشترته می ترسم آروم و قرار.........نداره دلم جدایی ازت....میشه قاتلم نور قلبم،حسین جانم..... 🌸🌸🌸🌸🌸 وا شده یه کوچه از محارمم تا خیمه تا کسی نبینه حتّی سایَمو تو این راه داداشم نخواه که من چند روز دیگه اینجا همسفر با قاتلین تو بشم با صد آه واویلا می بینم دعوا میشه سر ِ عبا واویلا می بینم رو نیزه ها سر جدا واویلا واویلا همسفر میشم با شمر بی حیا واویلا میشه توی راه شام به من جفا واویلا میبرن منو............بین سلسله بین طعنه و.......رقص و هلهله نور قلبم حسین جانم..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158