eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.5هزار دنبال‌کننده
85 عکس
49 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
ویرایش سبک ۲۴۹ برای روز عاشورا👇👇👇 .... لحظه های آخر وداع تلخ ما شد تنها راهی ِ نبرد با دشمن بی دینم دوباره میدم تو رو با یک نگاه دلداری وقتی ناله ها و اشکای تو رو می بینم ای خواهر آخرین روزه که من کنارتم ای خواهر میون هزار تا غم، قرارتم ای خواهر ای خواهر دیگه اول مصیبتای توست ای خواهر موقع شروع محنتای توست ای خواهر قسمتت میشه......داغ ِ روی داغ میشکنه تو رو..........دردای فراق مظلومه،خواهرم زینب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 توی نیمه روزی شد همه گلامون پرپر شد سپید محاسن و موی سرم ای خواهر یک به یک کنار کشته ی عزیزام رفتم قامتم خمیده و خون جگرم ای خواهر ای خواهر رسیده وقت وداع آخرم ای خواهر میزنی بوسه به روی حنجرم ای خواهر ای خواهر روی تل می بینی بین دشمنم ای خواهر رفته شمر با چکمه روی بدنم ای خواهر بریده میشه.........سرم از قفا میره پیکرم.....زیر دست وپا مظلومه،خواهرم زینب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 امون از وقت هجوم دشمنا با آتیش روبه روت گوشواره ی رقیه غارت میشه می بینن کفیل ِتو، تو علقمه افتاده به تو ای ناموس مرتضی جسارت میشه ای خواهر هرکسی که میزنه منو صدا ای خواهر میخوره کتک با کعب نیزه ها ای خواهر ای خواهر تو می مونیو گلایه ی رباب ای خواهر دیدن فرات براش شده عذاب ای خواهر چند تا لاله ی ِ.........آل مرتضی جون میدن زیر ِ.....پای مرکبا مظلومه،خواهرم زینب..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
.... می زنم تو رو صدا با لب پاره رو بام ای امام بی کس من به مدینه برگرد نیا اینجا که نمی بینی وفا از مردم شد سفیر تو اسیر کوفیان نامرد در کوفه حرف جایزه برای سر توست در کوفه دعاشون بریدن حنجر توست درکوفه در کوفه نقشه می کشن واسه عبای تو در کوفه واسه گوشواره ی دخترای تو در کوفه کوفه شهر غم.......مقتل منه نیا این طرف.......پُر ِ دشمنه شاه بی کس،حسین جانم...... 🌸🌸🌸🌸🌸 نبودی ببینی درموندگیمو تو کوفه نیمه شب یه پیرزن منو تو خونَش جا داد سفیرت غریبونه با کلّ شهر جنگیده شده از اسارتم تموم کوفه دلشاد واویلا شده جرم من حمایت از امام واویلا سر من جدا میشه به روی بام واویلا واویلا شکر حق،نرفت سرم رو نیزه ها واویلا تن من نرفته زیر دست وپا واویلا اینجا رأس تو.....‌میره تو تنور میشه کشتنت.....باعث سرور شاه بی کس،حسین جانم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
.... حق بده به چشم خیس من اگه پیوسته داره روی این زمین پربلا می باره از همون زمون که پام رسید رو خاکش قلبم نمیدونم‌ که چرا درد جدایی داره می ترسم من از این حسّ غریب کربلا می ترسم نکنه که من ازت بشم جدا می ترسم می ترسم خیلی بی وفا توی لشکرته می ترسم ساربون نگاش به انگشترته می ترسم آروم و قرار.........نداره دلم جدایی ازت....میشه قاتلم نور قلبم،حسین جانم..... 🌸🌸🌸🌸🌸 وا شده یه کوچه از محارمم تا خیمه تا کسی نبینه حتّی سایَمو تو این راه داداشم نخواه که من چند روز دیگه اینجا همسفر با قاتلین تو بشم با صد آه واویلا می بینم دعوا میشه سر ِ عبا واویلا می بینم رو نیزه ها سر جدا واویلا واویلا همسفر میشم با شمر بی حیا واویلا میشه توی راه شام به من جفا واویلا میبرن منو............بین سلسله بین طعنه و.......رقص و هلهله نور قلبم حسین جانم..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
.... رد نکن برادرم خواهش این دو یاسو قصدشون اینه که توی راه تو پرپر شَن اذنشون بده که راهی شَن به سمت میدون تا که پاره پاره تن مث علی اکبر شن ای بی کس همه ی هستی من فدای تو ای بی کس بچه هام فدای بچه های تو ای بی کس ای بی کس لشکر خواهر رسیده محضرت ای بی کس همینه تموم هست ِ خواهرت ای بی کس وقت بخشش ِ....خواهرت رسید میشه منصبم.......... مادر شهید شاه تنها،حسین جانم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 پرده ی خیمه رو پایین می کشم وقتی که لاله هام یکی یکی میرن به سمت میدون نمیخوام ازم خجالت بکشی وقتی که روبه روی تو میشن به روی خاک ،غرق خون می میرند میشن اینجا افتخار خواهرت می میرند فدای یه تار موی اصغرت می میرند می میرند نمی بینن که اسیر دشمنام می میرند نمی بینن منو تو بازار شام می میرند نبینن منو ِ.............بین ازدحام بردنم با درد.........توی بزم‌شام شاه تنها،حسین جانم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
بااشک ثبت شد .... بابایی خوش اومدی چشممو روشن کردی چند شب و روزه که آغوش تو رو کم دارم خیلی سختی کشیدم تو راه شام و کوفه اگه چون فاطمه مادرت قدی خم دارم بابایی دخترت دیگه زمین گیر شده بابایی تو سه سالگی ببین پیر شده بابایی بابایی صورتم کبوده و نیلی شده بابایی راه بیدارشدنم سیلی شده بابایی منو زد کتک .....زجر بی حیا شنیدم ازش...‌....خیلی ناسزا مظلومه یا رقیه جان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 بابایی ممنونتم که اومدی با سختی خیلی من واسه تو حرفای نگفته دارم همه حرفام به کنار،بزار بگم من از اون کسی که میزد روی لبای تو بیزارم بابایی لب تو پاره شد از بغض یزید بابایی دیدم از لبای تو خون می چکید بابایی بابایی میزدم لطمه میون سلسله بابایی ناله میزدم میون هلهله بابایی حرمله میخورد....روبه روم شراب قهقهه میزد.................جلوی رباب مظلومه یا رقیه جان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 تو رو من بهونه کردم سرتو آوردن یه کم انصاف توی قلب تیره ی دشمن نیست عمّه حق داشته که رگهای تو رو بوسیده روی کلّ سر تو یه جای بوسیدن نیست بابایی کی رگای حنجر تو رو برید بابایی چرا موت خاکستریه و سپید بابایی بابایی جای سنگه روی پیشونی تو بابایی من به قربون لب خونی تو بابایی خیلی دخترت....شده خون جگر بابایی منو............. با خودت ببر مظلومه یا رقیه جان.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
.... اومدم میون گودال وسط تیر و سنگ که بگم هنوز توی حرم سپاهی داری واسه کشتنم همین بس که دیدم تو گودال شده از سراسر پیکر تو خون جاری تو گودال تویی بی پناه میون یک سپاه تو گودال دشمنت می خنده تا می کِشی آه تو گودال تو گودال بین خاک و خون، تو غلتیدی عمو تو گودال هیچ کی از مردونگی نبرده بو توگودال با هر چی دارن.....توی دستشون میزنن چرا........‌.. تو رو بی امون بی یاور،ای عموجانم..... 🌸🌸🌸🌸🌸 دست کوچیکم شده ناجی تو ای مظلوم واسه زنده موندنت جونمو میدم اینجا از همون زمون که حنجر علی پاره شد دیگه نیست میلی برای موندنم تو دنیا شکر حق من فدای تو میشم بین عدو شکر حق توی آغوش تو جون میدم عمو شکر حق شکرحق جون من میشه نثار راه تو شکر حق می میرم میون قتلگاه تو شکر حق میره پیکرم......زیر دست و پا تن من میشه....از خونت حنا بی یاور،ای عموجانم..... ✍علی مهدوی نسب (عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
.... اولین روزه می بینم که تو میدون جنگ علم از دست تو افتاده، علمدار من تموم غمای دنیا توی سینَم افتاد وقتی که دیدم زمین خوردی میون دشمن ای سقّا ای امید چشمای خیس رباب ای سقّا مشک پاره داده قلبتو عذاب ای سقّا ای سقّا سکینه میگه میون خیمه ها ای سقّا ما دیگه آب نمیخوایم فقط بیا ای سقّا اینقده نباش...........فکر اصغرم کاش میشد تو رو......ببرم حرم پاشو میر وعلمدارم..... پاشو تنها کس و کارم..... 🌸🌸🌸🌸🌸 روی هر قسمت تو ردّ یه تیره امّا چشم ناز تو چرا تیر سه شعبه خورده قامتم خمیده از زمونی که دیدم من چی به روز ِ تو عمود آهنین آورده واویلا چه شکافی رو سر تو وا شده واویلا کلّ اعضای تنت جدا شده واویلا واویلا بعد تو میشه به دخترام جفا واویلا همسفر میشن با زجر بی حیا واویلا میشکنه با سنگ....سر دخترام میخورن کتک.....تو مسیر شام پاشو میر وعلمدارم..... پاشو تنها کس و کارم..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
.... همین که صدای نالتو شنیدم قاسم اومدم ولی دیدم که زیر دست وپایی استخوان سینه ی تو رو شکسته کینه تو از این نظر شبیه مادرم زهرایی ای مظلوم شدی لاله گون زیر بارون سنگ ای مظلوم کلّ ِ پیکر تو از خون شده رنگ ای مظلوم ای مظلوم روی ماه صورت تو ردّ پاست ای مظلوم همه اعضای تنت جداجداست ای مظلوم شدی صدهلال........قمر حسن روبه روی من....دست وپا نزن مظلوم کربلا،قاسم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 هم‌ تو قد کشیدی زیر پای اسب دشمن هم واسه داغت قدم داره خمیده میشه تو رو می برم به روی سینه سمت خیمه ولی پات داره روی زمین کشیده میشه ای مظلوم با چه حالی بردمت سمت حرم ای مظلوم میزارم‌ تنت رو پیش اکبرم ای مظلوم ای مظلوم تازه شد داغ بابات تو قلب من ای مظلوم داغ تیربارون تابوت حسن ای مظلوم به کفن رسید.....چوبه های تیر شدم از غم ِ ........بابای تو پیر مظلوم‌کربلا، قاسم.....‌ ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
.... لحظه های آخر وداع تلخ ما شد آخرین شبه که من کنار تو می شینم دوباره میدم تو رو با یک نگاه دلداری وقتی ناله ها و اشکای تو رو می بینم ای خواهر آخرین شبه که من کنارتم ای خواهر میون هزار تا غم، قرارتم ای خواهر ای خواهر فردا اول مصیبتای توست ای خواهر موقع شروع محنتای توست ای خواهر قسمتت میشه......داغ ِ روی داغ میشکنه تو رو..........دردای فراق مظلومه،خواهرم زینب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 امون از زمونی که میشه گلامون پرپر می بینی سپید میشه موی سرم ای خواهر می بینی کنار کشته ی عزیزام اینجا قامتم خمیده و خون جگرم ای خواهر ای خواهر امون از غم وداع آخرم ای خواهر می زنی بوسه به روی حنجرم ای خواهر ای خواهر روی تل می بینی بین دشمنم ای خواهر رفته شمر با چکمه روی بدنم ای خواهر بریده میشه.........سرم از قفا میره پیکرم.....زیر دست وپا مظلومه،خواهرم زینب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 امون از وقت هجوم دشمنا با آتیش روبه روت گوشواره ی رقیه غارت میشه می بینن کفیل ِتو، تو علقمه افتاده به تو ای ناموس مرتضی جسارت میشه ای خواهر هرکسی که میزنه منو صدا ای خواهر میخوره کتک با کعب نیزه ها ای خواهر ای خواهر تو می مونیو گلایه ی رباب ای خواهر دیدن فرات براش شده عذاب ای خواهر چند تا لاله ی ِ.........آل مرتضی جون میدن زیر ِ.....پای مرکبا مظلومه،خواهرم زینب..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
ثبت با اشک کنار شش گوشه ارباب علیه السلام😭😭😭 .... زبان حال حضرت رباب علیهاالسلام پسرم ناله نزن اینقده رو دست من حیف چشمای قشنگ تو که اشک می باره داری هی چنگ میزنی با التماس،شرمندم عزیزم درد ِ توی سینه ی من بسیاره لالایی با تلذّی هات نکن خون جگرم لالایی جون من یه کم بخواب ای پسرم لالایی لالایی ترک لب تو دیگه تر نگشت لالایی چرا رفت عموتو دیگه برنگشت لالایی آسمون ببار....شده قحط آب ببین التماس....میکنه رباب لالایی ای علی اصغر.... 🌸🌸🌸🌸🌸 یه سه شعبه اومده، تو رو گرفته از شیر خواهش بابا ی تو رو حرمله پاسخ داد گلوی نازک تو که نمی خواست سرنیزه تا ابد به قاتل تو حرمله لعنت باد واویلا پدرت چه حالی داشت تو در هر قدم واویلا با خجالت اومده سمت حرم واویلا واویلا درآورده تیرو از حنجر تو واویلا فاصله ست بین سر و پیکر تو واویلا آغوش بابات ......شده قتلگاه کشتنت چرا.......طفل بی گناه لالایی ای علی اصغر.... 🌸🌸🌸🌸🌸 چی به روز من رسید وقتی که دیدم دشمن داره روبه روم سرت رو روی نی می بنده خواستم آه و ناله سر بدم ولی ترسیدم آخه حرمله به ناله های من می خنده چل منزل دیدمت علی به روی نیزه ها چل منزل ناامیدانه تو رو زدم صدا چل منزل چل منزل منو دیدی همسفر با قاتلین چل منزل جلوی تو مادرت خورد رو زمین چل منزل می بینم تو رو...با دلی حزین من مواظبم.....نخوری زمین لالایی ای علی اصغر..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
ویرایش سبک ۲۴۹ برای روز عاشورا👇👇👇 .... لحظه های آخر وداع تلخ ما شد تنها راهی ِ نبرد با دشمن بی دینم دوباره میدم تو رو با یک نگاه دلداری وقتی ناله ها و اشکای تو رو می بینم ای خواهر آخرین روزه که من کنارتم ای خواهر میون هزار تا غم، قرارتم ای خواهر ای خواهر دیگه اول مصیبتای توست ای خواهر موقع شروع محنتای توست ای خواهر قسمتت میشه......داغ ِ روی داغ میشکنه تو رو..........دردای فراق مظلومه،خواهرم زینب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 توی نیمه روزی شد همه گلامون پرپر شد سپید محاسن و موی سرم ای خواهر یک به یک کنار کشته ی عزیزام رفتم قامتم خمیده و خون جگرم ای خواهر ای خواهر رسیده وقت وداع آخرم ای خواهر میزنی بوسه به روی حنجرم ای خواهر ای خواهر روی تل می بینی بین دشمنم ای خواهر رفته شمر با چکمه روی بدنم ای خواهر بریده میشه.........سرم از قفا میره پیکرم.....زیر دست وپا مظلومه،خواهرم زینب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 امون از وقت هجوم دشمنا با آتیش روبه روت گوشواره ی رقیه غارت میشه می بینن کفیل ِتو، تو علقمه افتاده به تو ای ناموس مرتضی جسارت میشه ای خواهر هرکسی که میزنه منو صدا ای خواهر میخوره کتک با کعب نیزه ها ای خواهر ای خواهر تو می مونیو گلایه ی رباب ای خواهر دیدن فرات براش شده عذاب ای خواهر چند تا لاله ی ِ.........آل مرتضی جون میدن زیر ِ.....پای مرکبا مظلومه،خواهرم زینب..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
.... پسرم پاشو ببین که پدر پیر تو😭 اومده کنار تو با کُنده های زانو همین که دیدم تو رو ، یاد بابام افتادم😭 آخه دیدم که سرت داره شکاف تا ابرو ای اکبر هرکسی رسید تو رو زد بی هوا ای اکبر ارباً اربا شده پیکرت چرا ای اکبر ای اکبر کلّ صحرا داره از تنت نشون ای اکبر نبینم باشی میون خاک و خون ای اکبر چه به روز من......کنارت رسید شده موی من.....از غمت سپید مظلومم ای علی اکبر...... 🌸🌸🌸🌸🌸 صورتم رو میزارم‌ رو صورتت شاید که دل بی قرار من‌ آروم بگیره امّا اکبرم ببین محاسن سپید بابات شده از خون سرت خضاب جلوی اعدا ای اکبر پاشو عمّه اومده بالاسرت ای اکبر تا نبینه پاره پاره پیکرت ای اکبر ای اکبر مادرت منتظره بین حرم ای اکبر چطوری تو رو به خیمه ببرم ای اکبر چیده شد تنت......به روی عبا بردنت تو رو....سمت خیمه ها مظلومم ای علی اکبر..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
سربند مهدوی دوباره شده دو چشم پاک تو غرق اشک ای غریب فاطمه لباس سیاه می پوشی کجا روضه میگیری آقای ما، میدونم روز وشب با روضه هات مجاور شش گوشی آقاجون کم داره این هیئتا حضورتو آقا جون الهی امضا بشه ظهور تو آقاجون زیر قبّه ی شهید کربلا آقاجون برای ظهور خود نما دعا آقاجون یعنی میشه که....... بیایی آقا همراهت بریم..... سمت کربلا العجل، یا اباصالح... 🌸🌸🌸🌸🌸 آقاجون فدای شال مشکی رو شونت میدونم توی مجالسی با چشم دریا بین ما هستیو مخفی از نگاه مایی صاحب ِ عزا بیا روضه بخون واسه ما یامهدی بیا ای منتقم خون حسین یا مهدی بیا ای قرار اشک زینبین یا مهدی یامهدی حالا که میون ما داری حضور یا مهدی با تو می کنیم دعا واسه ظهور یا مهدی رو لب همه ست......دعای فرج ذکر فاطمه ست......دعای فرج العجل یا اباصالح..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
.... می زنم تو رو صدا با لب پاره رو بام ای امام بی کس من به مدینه برگرد نیا اینجا که نمی بینی وفا از مردم شد سفیر تو اسیر کوفیان نامرد در کوفه حرف جایزه برای سر توست در کوفه دعاشون بریدن حنجر توست درکوفه در کوفه نقشه می کشن واسه عبای تو در کوفه واسه گوشواره ی دخترای تو در کوفه کوفه شهر غم.......مقتل منه نیا این طرف.......پُر ِ دشمنه شاه بی کس،حسین جانم...... 🌸🌸🌸🌸🌸 نبودی ببینی درموندگیمو تو کوفه نیمه شب یه پیرزن منو تو خونَش جا داد سفیرت غریبونه با کلّ شهر جنگیده شده از اسارتم تموم کوفه دلشاد واویلا شده جرم من حمایت از امام واویلا سر من جدا میشه به روی بام واویلا واویلا شکر حق،نرفت سرم رو نیزه ها واویلا تن من نرفته زیر دست وپا واویلا اینجا رأس تو.....‌میره تو تنور میشه کشتنت.....باعث سرور شاه بی کس،حسین جانم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
.... حق بده به چشم خیس من اگه پیوسته داره روی این زمین پربلا می باره از همون زمون که پام رسید رو خاکش قلبم نمیدونم‌ که چرا درد جدایی داره می ترسم من از این حسّ غریب کربلا می ترسم نکنه که من ازت بشم جدا می ترسم می ترسم خیلی بی وفا توی لشکرته می ترسم ساربون نگاش به انگشترته می ترسم آروم و قرار.........نداره دلم جدایی ازت....میشه قاتلم نور قلبم،حسین جانم..... 🌸🌸🌸🌸🌸 وا شده یه کوچه از محارمم تا خیمه تا کسی نبینه حتّی سایَمو تو این راه داداشم نخواه که من چند روز دیگه اینجا همسفر با قاتلین تو بشم با صد آه واویلا می بینم دعوا میشه سر ِ عبا واویلا می بینم رو نیزه ها سر جدا واویلا واویلا همسفر میشم با شمر بی حیا واویلا میشه توی راه شام به من جفا واویلا میبرن منو............بین سلسله بین طعنه و.......رقص و هلهله نور قلبم حسین جانم..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
بااشک ثبت شد .... بابایی خوش اومدی چشممو روشن کردی چند شب و روزه که آغوش تو رو کم دارم خیلی سختی کشیدم تو راه شام و کوفه اگه چون فاطمه مادرت قدی خم دارم بابایی دخترت دیگه زمین گیر شده بابایی تو سه سالگی ببین پیر شده بابایی بابایی صورتم کبوده و نیلی شده بابایی راه بیدارشدنم سیلی شده بابایی منو زد کتک .....زجر بی حیا شنیدم ازش...‌....خیلی ناسزا مظلومه یا رقیه جان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 بابایی ممنونتم که اومدی با سختی خیلی من واسه تو حرفای نگفته دارم همه حرفام به کنار،بزار بگم من از اون کسی که میزد روی لبای تو بیزارم بابایی لب تو پاره شد از بغض یزید بابایی دیدم از لبای تو خون می چکید بابایی بابایی میزدم لطمه میون سلسله بابایی ناله میزدم میون هلهله بابایی حرمله میخورد....روبه روم شراب قهقهه میزد.................جلوی رباب مظلومه یا رقیه جان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 تو رو من بهونه کردم سرتو آوردن یه کم انصاف توی قلب تیره ی دشمن نیست عمّه حق داشته که رگهای تو رو بوسیده روی کلّ سر تو یه جای بوسیدن نیست بابایی کی رگای حنجر تو رو برید بابایی چرا موت خاکستریه و سپید بابایی بابایی جای سنگه روی پیشونی تو بابایی من به قربون لب خونی تو بابایی خیلی دخترت....شده خون جگر بابایی منو............. با خودت ببر مظلومه یا رقیه جان.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
.... رد نکن برادرم خواهش این دو یاسو قصدشون اینه که توی راه تو پرپر شَن اذنشون بده که راهی شَن به سمت میدون تا که پاره پاره تن مث علی اکبر شن ای بی کس همه ی هستی من فدای تو ای بی کس بچه هام فدای بچه های تو ای بی کس ای بی کس لشکر خواهر رسیده محضرت ای بی کس همینه تموم هست ِ خواهرت ای بی کس وقت بخشش ِ....خواهرت رسید میشه منصبم.......... مادر شهید شاه تنها،حسین جانم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 پرده ی خیمه رو پایین می کشم وقتی که لاله هام یکی یکی میرن به سمت میدون نمیخوام ازم خجالت بکشی وقتی که روبه روی تو میشن به روی خاک ،غرق خون می میرند میشن اینجا افتخار خواهرت می میرند فدای یه تار موی اصغرت می میرند می میرند نمی بینن که اسیر دشمنام می میرند نمی بینن منو تو بازار شام می میرند نبینن منو ِ.............بین ازدحام بردنم با درد.........توی بزم‌شام شاه تنها،حسین جانم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
.... اومدم میون گودال وسط تیر و سنگ که بگم هنوز توی حرم سپاهی داری واسه کشتنم همین بس که دیدم تو گودال شده از سراسر پیکر تو خون جاری تو گودال تویی بی پناه میون یک سپاه تو گودال دشمنت می خنده تا می کِشی آه تو گودال تو گودال بین خاک و خون، تو غلتیدی عمو تو گودال هیچ کی از مردونگی نبرده بو توگودال با هر چی دارن.....توی دستشون میزنن چرا........‌.. تو رو بی امون بی یاور،ای عموجانم..... 🌸🌸🌸🌸🌸 دست کوچیکم شده ناجی تو ای مظلوم واسه زنده موندنت جونمو میدم اینجا از همون زمون که حنجر علی پاره شد دیگه نیست میلی برای موندنم تو دنیا شکر حق من فدای تو میشم بین عدو شکر حق توی آغوش تو جون میدم عمو شکر حق شکرحق جون من میشه نثار راه تو شکر حق می میرم میون قتلگاه تو شکر حق میره پیکرم......زیر دست و پا تن من میشه....از خونت حنا بی یاور،ای عموجانم..... ✍علی مهدوی نسب (عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
.... همین که صدای نالتو شنیدم قاسم اومدم ولی دیدم که زیر دست وپایی استخوان سینه ی تو رو شکسته کینه تو از این نظر شبیه مادرم زهرایی ای مظلوم شدی لاله گون زیر بارون سنگ ای مظلوم کلّ ِ پیکر تو از خون شده رنگ ای مظلوم ای مظلوم روی ماه صورت تو ردّ پاست ای مظلوم همه اعضای تنت جداجداست ای مظلوم شدی صدهلال........قمر حسن روبه روی من....دست وپا نزن مظلوم کربلا،قاسم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 هم‌ تو قد کشیدی زیر پای اسب دشمن هم واسه داغت قدم داره خمیده میشه تو رو می برم به روی سینه سمت خیمه ولی پات داره روی زمین کشیده میشه ای مظلوم با چه حالی بردمت سمت حرم ای مظلوم میزارم‌ تنت رو پیش اکبرم ای مظلوم ای مظلوم تازه شد داغ بابات تو قلب من ای مظلوم داغ تیربارون تابوت حسن ای مظلوم به کفن رسید.....چوبه های تیر شدم از غم ِ ........بابای تو پیر مظلوم‌کربلا، قاسم.....‌ ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
ثبت با اشک کنار شش گوشه ارباب علیه السلام😭😭😭 .... زبان حال حضرت رباب علیهاالسلام پسرم ناله نزن اینقده رو دست من حیف چشمای قشنگ تو که اشک می باره داری هی چنگ میزنی با التماس،شرمندم عزیزم درد ِ توی سینه ی من بسیاره لالایی با تلظّی هات نکن خون جگرم لالایی جون من یه کم بخواب ای پسرم لالایی لالایی ترک لب تو دیگه تر نگشت لالایی چرا رفت عموتو دیگه برنگشت لالایی آسمون ببار....شده قحط آب ببین التماس....میکنه رباب لالایی ای علی اصغر.... 🌸🌸🌸🌸🌸 یه سه شعبه اومده، تو رو گرفته از شیر خواهش بابا ی تو رو حرمله پاسخ داد گلوی نازک تو که نمی خواست سرنیزه تا ابد به قاتل تو حرمله لعنت باد واویلا پدرت چه حالی داشت تو در هر قدم واویلا با خجالت اومده سمت حرم واویلا واویلا درآورده تیرو از حنجر تو واویلا فاصله ست بین سر و پیکر تو واویلا آغوش بابات ......شده قتلگاه کشتنت چرا.......طفل بی گناه لالایی ای علی اصغر.... 🌸🌸🌸🌸🌸 چی به روز من رسید وقتی که دیدم دشمن داره روبه روم سرت رو روی نی می بنده خواستم آه و ناله سر بدم ولی ترسیدم آخه حرمله به ناله های من می خنده چل منزل دیدمت علی به روی نیزه ها چل منزل ناامیدانه تو رو زدم صدا چل منزل چل منزل منو دیدی همسفر با قاتلین چل منزل جلوی تو مادرت خورد رو زمین چل منزل می بینم تو رو...با دلی حزین من مواظبم.....نخوری زمین لالایی ای علی اصغر..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
.... پسرم پاشو ببین که پدر پیر تو😭 اومده کنار تو با کُنده های زانو همین که دیدم تو رو ، یاد بابام افتادم😭 آخه دیدم که سرت داره شکاف تا ابرو ای اکبر هرکسی رسید تو رو زد بی هوا ای اکبر ارباً اربا شده پیکرت چرا ای اکبر ای اکبر کلّ صحرا داره از تنت نشون ای اکبر نبینم باشی میون خاک و خون ای اکبر چه به روز من......کنارت رسید شده موی من.....از غمت سپید مظلومم ای علی اکبر...... 🌸🌸🌸🌸🌸 صورتم رو میزارم‌ رو صورتت شاید که دل بی قرار من‌ آروم بگیره امّا اکبرم ببین محاسن سپید بابات شده از خون سرت خضاب جلوی اعدا ای اکبر پاشو عمّه اومده بالاسرت ای اکبر تا نبینه پاره پاره پیکرت ای اکبر ای اکبر مادرت منتظره بین حرم ای اکبر چطوری تو رو به خیمه ببرم ای اکبر چیده شد تنت......به روی عبا بردنت تو رو....سمت خیمه ها مظلومم ای علی اکبر..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
.... اولین روزه می بینم که تو میدون جنگ علم از دست تو افتاده، علمدار من تموم غمای دنیا توی سینَم افتاد وقتی که دیدم زمین خوردی میون دشمن ای سقّا ای امید چشمای خیس رباب ای سقّا مشک پاره داده قلبتو عذاب ای سقّا ای سقّا سکینه میگه میون خیمه ها ای سقّا ما دیگه آب نمیخوایم فقط بیا ای سقّا اینقده نباش...........فکر اصغرم کاش میشد تو رو......ببرم حرم پاشو میر وعلمدارم..... پاشو تنها کس و کارم..... 🌸🌸🌸🌸🌸 روی هر قسمت تو ردّ یه تیره امّا چشم ناز تو چرا تیر سه شعبه خورده قامتم خمیده از زمونی که دیدم من چی به روز ِ تو عمود آهنین آورده واویلا چه شکافی رو سر تو وا شده واویلا کلّ اعضای تنت جدا شده واویلا واویلا بعد تو میشه به دخترام جفا واویلا همسفر میشن با زجر بی حیا واویلا میشکنه با سنگ....سر دخترام میخورن کتک.....تو مسیر شام پاشو میر وعلمدارم..... پاشو تنها کس و کارم..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
.... لحظه های آخر وداع تلخ ما شد آخرین شبه که من کنار تو می شینم دوباره میدم تو رو با یک نگاه دلداری وقتی ناله ها و اشکای تو رو می بینم ای خواهر آخرین شبه که من کنارتم ای خواهر میون هزار تا غم، قرارتم ای خواهر ای خواهر فردا اول مصیبتای توست ای خواهر موقع شروع محنتای توست ای خواهر قسمتت میشه......داغ ِ روی داغ میشکنه تو رو..........دردای فراق مظلومه،خواهرم زینب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 امون از زمونی که میشه گلامون پرپر می بینی سپید میشه موی سرم ای خواهر می بینی کنار کشته ی عزیزام اینجا قامتم خمیده و خون جگرم ای خواهر ای خواهر امون از غم وداع آخرم ای خواهر می زنی بوسه به روی حنجرم ای خواهر ای خواهر روی تل می بینی بین دشمنم ای خواهر رفته شمر با چکمه روی بدنم ای خواهر بریده میشه.........سرم از قفا میره پیکرم.....زیر دست وپا مظلومه،خواهرم زینب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 امون از وقت هجوم دشمنا با آتیش روبه روت گوشواره ی رقیه غارت میشه می بینن کفیل ِتو، تو علقمه افتاده به تو ای ناموس مرتضی جسارت میشه ای خواهر هرکسی که میزنه منو صدا ای خواهر میخوره کتک با کعب نیزه ها ای خواهر ای خواهر تو می مونیو گلایه ی رباب ای خواهر دیدن فرات براش شده عذاب ای خواهر چند تا لاله ی ِ.........آل مرتضی جون میدن زیر ِ.....پای مرکبا مظلومه،خواهرم زینب..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
ویرایش سبک ۲۴۹ برای روز عاشورا👇👇👇 .... لحظه های آخر وداع تلخ ما شد تنها راهی ِ نبرد با دشمن بی دینم دوباره میدم تو رو با یک نگاه دلداری وقتی ناله ها و اشکای تو رو می بینم ای خواهر آخرین روزه که من کنارتم ای خواهر میون هزار تا غم، قرارتم ای خواهر ای خواهر دیگه اول مصیبتای توست ای خواهر موقع شروع محنتای توست ای خواهر قسمتت میشه......داغ ِ روی داغ میشکنه تو رو..........دردای فراق مظلومه،خواهرم زینب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 توی نیمه روزی شد همه گلامون پرپر شد سپید محاسن و موی سرم ای خواهر یک به یک کنار کشته ی عزیزام رفتم قامتم خمیده و خون جگرم ای خواهر ای خواهر رسیده وقت وداع آخرم ای خواهر میزنی بوسه به روی حنجرم ای خواهر ای خواهر روی تل می بینی بین دشمنم ای خواهر رفته شمر با چکمه روی بدنم ای خواهر بریده میشه.........سرم از قفا میره پیکرم.....زیر دست وپا مظلومه،خواهرم زینب..... 🌸🌸🌸🌸🌸 امون از وقت هجوم دشمنا با آتیش روبه روت گوشواره ی رقیه غارت میشه می بینن کفیل ِتو، تو علقمه افتاده به تو ای ناموس مرتضی جسارت میشه ای خواهر هرکسی که میزنه منو صدا ای خواهر میخوره کتک با کعب نیزه ها ای خواهر ای خواهر تو می مونیو گلایه ی رباب ای خواهر دیدن فرات براش شده عذاب ای خواهر چند تا لاله ی ِ.........آل مرتضی جون میدن زیر ِ.....پای مرکبا مظلومه،خواهرم زینب..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
کل سبکهای مهدوی محرمی دهه اول در کانال مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی مهدوی زمینه زمینه زمینه زمینه واحد زمینه واحد شور واحد واحد زمینه زمینه حماسی زمینه اعتقادی شور اعتقادی شورلطمه زنی زمینه احساسی زمینه احساسی زمینه احساسی زمینه احساسی شورحماسی شورحماسی شورحماسی شورحماسی شورحماسی شورحماسی شورحماسی شورحماسی شورحماسی شورحماسی زمینه زمینه زمینه زمینه زمینه زمینه زمینه زمینه زمینه زمزمه زمینه زمینه واحد واحداحساسی زمینه شور حماسی واحد شورحماسی زمزمه شورحماسی شورحماسی شورحماسی شورحماسی شورحماسی شورحماسی زمزمه