eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.5هزار دنبال‌کننده
85 عکس
49 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
دهتایی یازدهم یک سربندمهدوی دو بند موضوعاتهرشب زمینه_شور مقتلی_روضه_زمزمه 👇👇👇👇
سربندمهدوی یامهدی تسلیت رسیده ماه غم میون روضه ها شدی مضطر هر دم کجا ای آقاجون شده اشکت خونی داری روضه واسه ملائک میخونی صاحب بزم ماتم فدای پیرن سیاهت ما رو خادم خود کن با یه گوشه ی نگاهت آقای ما شاه غریب ما واسه فرج داریم به لب دعا بستیم با تو پیمون تو روضه ها تا زنده ایم از تو نشیم جدا شاه غریب، یا صاحب الزمان.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
.... میا اینجا ارباب که کوفی نامرده سفیرت در این شهر با غربت سرکرده از این بی وفایی شدم من جون به لب نبینم می آیی به اینجا با زینب مردم شهر کوفه قصد جون تو رو دارن میخوان به قلب زینب داغ گلهاتو بزارن ای وای من دارم من اضطراب همراهته شش ماهه ی رباب ای وای من از جهل قاریان گفتند همه شد کشتنت ثواب شاه غریب ،ارباب من حسین... 🌸🌸🌸🌸🌸 شدم بین این شهر غریب و بی لشکر شکسته پیشونیم مث بابات حیدر چقد بی وفایی از این دنیا سیرم خدا روشکر که من به راهت می میرم لبای ِ تشنه ی من شده با بغض تو پاره میشه رأسم بریده به سر ِ دارالاماره ای وای من میشه جدا سرت در قتلگاه صدپاره پیکرت ای وای من بر روی نیزه ها میره سرت در پیش خواهرت شاه غریب،ارباب من حسین.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
... پیاده شو خواهر رسیدیم به مقصد نگاه غمبارت به قلبم آتیش زد بیا که تا خیمه محارم صف بستن که حتی سایَت رو نبینه یک دشمن چندروز دیگه خواهر میشه موسم اسارت با غلاف و کعب نی به تو می کنند جسارت ای وای من ای ناموس امام میری به شام در بین ازدحام ای وای من میری به بزم می از اون به بعد اشکت میشه مدام ای بی پناه،مظلومه خواهرم 🌸🌸🌸🌸🌸 ‌حالا که هستی تو میون باغ یاس نکن شیون وقتی کفیلت شد عباس دارم من یک لشکر ولی چند روز بعد میگیرن دورم رو سپاه ابن سعد به روی تل می بینی چکمه روی سینه ی من ارباً اربا هستم از ضربات بغض دشمن ای وای من میشه سرم جدا میره تنم در زیر دست وپا ای وای من صدپاره پیکرم زخمی میشه با نعل مرکبا ای بی پناه،مظلومه خواهرم.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
.... خرابه روشن شد با نورت بابایی رسیدی درمون ِ دو چشم دریایی تو و روی زخمی من و روی نیلی به کلّ رخسارم نشونَس از سیلی نیمه ی شب جاموندم عقب قافله بابا منو زجر ملعون زد دویدم رو خار صحرا ای وای من مویم شده سپید از داغ تو بابا قدم خمید ای وای من چل منزله گلت در بین خار خیلی جفا کشید مظلومه یا ریحانة الحسین.... 🌸🌸🌸🌸🌸 نگاه کن بابایی به گوشای پارَم آخه رفت بعد تو به غارت گوشوارَم تو این شهر از غصه همیشه بیمارم چقد خندیدن به لباسای پارَم طعنه هاشونو دیدی کاش سر نیزه نبودی کاش نمیدیدی سنگ ِ کینه ی قوم یهودی ای وای من از بغض دشمنم با کعب نی نیلی شده تنم ای وای من در وقت کودکی پیرم ببین شد وقت رفتنم مظلومه یا ریحانة الحسین.... 🌸🌸🌸🌸🌸 با چه جرمی دشمن بریده رگهاتو شکسته از چه سنگ جبین زیباتو چقدر زخم روی زخم کنار هم چیدن نمونده یک نقطه برای بوسیدن لب من سالم اما لبای تو غرق زخمه پس تأسی کردم من میزنم به لبها لطمه ای وای من از چوب خیزرون شد روبه روم خون لبت روون ای وای من جونم به لب رسید از داغ تو شد یاس تو خزون مظلومه یا ریحانة الحسین.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
... دو یاس باغ من فدای تو ارباب میخوان که جون بِدَن به پای تو ارباب میخوان باشن اینجا شهید ِ راه تو نزار که بشنوند در اینجا،آه تو از زمونی که دیدن اکبرت رو ارباً اربا نمیخوان زنده باشن اذن میدون بده حالا این لاله ها سرباز زینبند اذنی بده مست شهادتند اذنی بده پیش مرگ تو بشن میخوان بشم پیش تو سربلند جانم حسین،ای شاه بی سپاه.... یا شاه غریب،مظلوم برادرم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 به وقت رزمشون تو خیمه میمونم نبینم خاموشن دو خورشید خونَم خدا رو شکر گلهام به رات پرپر میشن به وقت امتحان برام زیور میشن همه ی هستی من به فدای تو شد آقا نمی بینن دیگه که به اسارت میرم اینجا ای وای من از درد بی حساب نمی بینن بر دست من طناب نمی بینن از بعد کربلا تا وقت مرگ من می کشم عذاب جانم حسین،ای شاه بی سپاه..... ✍عبدالمحسن آدرس کانال اشعار: @abdolmohsen158
.... عموجان، من باشم ولی تو بی یاور نبینم که هستی اسیر یک لشکر منم سالم امّا تو زخمی تو گودال نبینم که میری جلوی من از حال اومدم من تو گودال تا که جان پناه تو شم اومدم مثل قاسم من شهید راه تو شم ای وای من هستی تو غرق خون دشمن به تو زد از چه بی امون ای وای من ای تشنه لب عمو میخوام بدم در آغوش تو جون ای وای حسین،یا عَمّیَ الغریب.... 🌸🌸🌸🌸🌸 عموجان، واسه تو سپر شد دست من میشه خرج عشقت تموم هست من من از دنیایی که نباشی دل‌سیرم خدارو شکر اینجا رو سینَت می میرم شبیه تو میشه اینجا تن من پر از شراره زیر نعلای تازه میشه جسمم پاره پاره ای وای من ای شاه بی سپاه من میرمو هستی تو بی پناه عطشانیو کشته میشی عمو با قتل صبر در بین قتلگاه ای وای حسین،یا عَمّیَ الغریب.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
.... غریب مجتبی عزیزم ای قاسم تو رفتی، بعد تو شده دردم دائم زره نیس اندازَت داری میری میدون با زخم سنگ وتیغ تنت میشه گلگون چند نفر به یک نفر این مگه قانون جنگه گل مجتبای من زخمی از بارون سنگه ای وای من در زیر مرکبا شد قاسمم هر عضو تو جدا روی زمین صدپاره پیکری داری نشون در کلّ کربلا ای قاسمم،ای ماه مجتبی..... 🌸🌸🌸🌸🌸 غم تو به قلبم شراره زد قاسم به زیر ثمّ اسب کشیدی قد قاسم به روی سینَم من تو رو خیمه بردم توی این راه ِکم هزار بار من مردم تازه شد داغ بابات افتادم یاد مدینه تو شدی زخمی باسنگ پدرت با تیر کینه ای وای من در روبه روی من با تیر ِبغض زخمی شده بدن ای وای من بیرون کشیده ام با اشک و آه تیر از تن حسن شاه غریب،ماه کرم حسن.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
.... لالایی، لالایی بخواب ای عطشانم تلظّی کمتر کن به روی دستانم تو خیمه آبی نیس علی جان،شرمنده لبای خشک تو زمین گیرم کرده ای گلم میری میدون شده فصل چیدن تو تو رو از شیر میگیره با سه شعبه دشمن تو ای وای من از زخم حنجرت با تیر خصم گشته جدا سرت ای وای من طفل رضیع من از خون حنا شد کلّ پیکرت ای وای علی،شش ماهه ی رضیع.... 🌸🌸🌸🌸🌸 به خیمه راهی ام با کوه اندوهش کشیدم من تیر از گلوی مجروحش من و زخم ِ تیر ِ گلوی شیرخواره رباب و بی تابی کنار گهواره علی رو تدفین کردم تا نبینه حنجرش رو اما می بینه رو نی چند روز دیگه سرش رو ای وای من وای از دل رباب شد زندگی دیگه براش عذاب شد قاتلش در بین راه شام داغ ِسر ِ طفل نخورده آب ای وای علی،شش ماهه ی رضیع.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
... کنارت ای اکبر رسیدم امّا دیر رسیدم با ناله شدم از داغت پیر نشونه داره از تنت کلّ صحرا جوونم در میدون شدی ارباً اربا ای تو شبه پیغمبر شدی پاره پاره پیکر شبیه بابام حیدر فرق تو شکسته اکبر ای وای من ای لاله ی خزون از داغ تو شد قامتم کمون روی زمین پاشیده پیکرت شد روبه روم خون از سرت روون ای وای علی،شبه پیمبرم... 🌸🌸🌸🌸🌸 نشد آروم قلبم ببین غرق دردم دارم با آه ِ سرد به دورت می گردم نگاه ِ من خیره ست به جسم بی جونت گذاشتم صورت رو به روی پرخونت پاشو که عمّه اومد وسط این همه دشمن اومده تا در این داغ بشه مرهم دل من ای وای من ای وای از این جفا شد اکبرم هر قسمتت جدا سخته علی تا خیمه بردنت ای وای من شد چاره ام عبا ای وای علی،شبه پیمبرم... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
.... پناهم ای عباس پاشو ای سقّایم ببین که در این دشت بدونت تنهایم از این مشک پاره نشو هی شرمنده پاشو که یک لشکر به اشکم میخنده ای علمدارم عباس تو چرا بریده دستی تنها یار من بودی پشتمو حالا شکستی ای وای من سردار قدرشید دشمن با بغض هر عضوتو برید هر عضو تو افتاده یک طرف از داغ تو جونم به لب رسید عباس من،بی دست کربلا..... 🌸🌸🌸🌸🌸 من از پا افتادم عدو کرده شادی تو از بالای اسب به صورت افتادی شکاف رأس تو قدم رو تا کرده سه شعبه تو چشمت خودش رو جا کرده با هزاران درد وآه تیرو از نگات کشیدم پیش جسم صدپارَت چقده طعنه شنیدم ای وای من دل غرق ماتمه کردم رهات در بین علقمه مادر رسید پیش تو قبل من صحرا پره از بوی فاطمه عباس من،بی دست کربلا..... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
... واویلا،هنگام وداع آخر شد شروع غصّه ی دل تو خواهر شد دیگه شد هنگام جدایی واویلا میشه از این به بعد نگاه تو دریا ظهر فردا ای خواهر می بینی گلا رو پرپر می بینی اینجا داغ ِ قاسم و اکبر واصغر ای وای من گلهای بی پناه کشته میشن بی جرم و بی گناه ای خواهرم از داغ روی داغ خون جای اشک می باری از نگاه ای زینبم ،مظلومه خواهرم 🌸🌸🌸🌸🌸 امون از وقتی که می بینی ای خواهر غریبم در صحرا میون یک لشکر امون از وقتی که میرم سمت دشمن کنم بر تن ای وای یه کهنه پیراهن با دم مهلاً مهلا می زنی بوسه به حنجر منو می بینی تنها بین دشمن ستمگر ای وای من با بغض دشمنا زخمی میشم با تیغ و نیزه ها ای وای من میشه جدا سرم جسمم میره در زیر دست وپا ای زینبم ،مظلومه خواهرم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 امون از وقتی که میایی از رو تل می بینی مدفونم تو گودال مقتل میون تیر وسنگ تن من پنهونه تو گریون و دشمن کنارت خندونه میزنی با آه و درد بوسه بر رگ بریده موسم غارت میشه میشه قامتت خمیده ای وای من غارت میشه خیام میشه فرار تدبیر دخترام با قاتلین میری تا شهرشام در بزم می در بین ازدحام ای زینبم ،مظلومه خواهرم.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
34 روز تا عید ولایت حضرت باقر علیه السلام از جابربن عبدالله انصاری (رضوان الله علیه ) روایت میکند که وی گفت از پیغمبر صلی الله علیه وآله شنیدم که میفرمود : ای علی میل داری تو را خوشحال کنم و مژده دهم ، عرض کرد آری دوست دارم هرچه میخواهید بفرمایید ، حضرت فرمود : من و شما از یک اصل آفریده شده ایم و سرشت ما یکی است ، از طینت ما مقداری زائد آمد و خداوند شیعیان ما را از آن خلق فرمود ، روز قیامت مردم را به نام مادرانشان خطاب خواهند کرد جز شیعیان ما که آنان را به نام پدرانشان فریاد میزنند. روایت کرده اند که جابر بن عبدالله انصاری در کوچه های مدینه گردش میکرد و میگفت : علی بهترین آدمیان است و هرکس مخالف این باشد وی کافر است ، ای گروه انصار فرزندان خود را به دوستی علی بن ابیطالب علیهماالسلام آزمایش کنید ، هر کدام امتناع کردند درباره مادرش تحقیق کنید.  ( اعلام الوری با علام الهدی صفحه 236) از ازل خدا به هر کسی بها نداده عشق مرتضی را به دل شیعه نهاده شیعه بِنِما به پاکی مادر خود فخر شد محبّ مرتضی فقط حلال زاده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
سبک دهتایی دوازدهم سبک مهدوی نوحه واحد سنگین زمزمه شور 👇👇👇
یا صاحب الزمان میدونم امشب به سمت شهر کوفه هستی عازم خودت غریبی و گرفتی روضه برا غریب شهر کوفه مسلم ای غریب آقام عین مسلم بی کس وتنهایی ای غریب آقام بین شیعیان نداری جایی ای غریب آقام عمریه دربه در صحرایی هنوزم سیصد وسیزده نفر برا یاری تو پیدا نشده مدّعی زیاده امّا دلشون برا دیدنت مهیا نشده العجل یا مهدی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 می بینی که تو کوچه های کوفه سفیر جدّ تو نداره مأوا اونایی که نامه نوشتند حالا جزء سپاه دشمنن واویلا ای غریب مسلم بین کوفیان وفا نایابه ای غریب مسلم اگه غصّه داره و بی تابه ای غریب مسلم فکر بی پناهی اربابه میدونه با دعوت مردم پست راهی کوفه شده آقاش حسین موقع اسارتش داره یه غم دستای بین طناب زینبین العجل یامهدی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 درسته که سر سفیر ارباب جدا میشه از پیکرش در کوفه اما نشد به او جسارت ای وای وقت حضور خواهرش در کوفه در همین‌ کوفه روی نیزه سَرا رو می بینی در همین‌ کوفه ناله ی دخترا رو می بینی در همین کوفه غربت خواهرا رو می بینی می بینی تو کوفه که ابن زیاد داره به عمه اهانت می کنه از سر کینه ی حیدر با عصاش به سر حسین جسارت میکنه العجل یا مهدی... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
یا صاحب الزمان دلت راهی شد به همراه قافله ای تو صحرا قافله ای که میره کوفه امّا منتظرش نشسته قوم اعدا کاروونی که با خودش سه ساله دختر داره کاروونی که با خودش شبه پیمبر داره کاروونی که با خودش علی اصغر داره با دلی آسوده خوابیده علی بین محمل، روی دامان رباب اما چند روز دیگه پیش فرات میشه زخمی لبش از قحطی آب العجل یا مهدی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 وقتی که کاروون رسیده به طف تو هم شدی آقای ما جون بر لب وقتی رسیده پای عمّه رو خاک دل تو هم شکسته مثل زینب میدونی آقا چندروز دیگه میشه بی یاور میدونی آقا روبه روش لاله ها میشن پرپر میدونی آقا می بینه حسینشو بی لشکر روی تل میره ومی بینه حسین بین قتلگاه اسیر دشمناست ارباً اربا شده و تنش پر از زخم سنگ و تیر ونیزه از جفاست العجل یا مهدی..... 🌸🌸🌸🌸🌸 با احترام ، زینبو بردند خیمه حتّی ندید سایَشو یک نامحرم چند روز بعد، وقت هجوم دشمن جون میده از درد اسارت هر دم العجل آقام درد زینب بی نهایت میشه العجل آقام تموم خیمه ها غارت میشه العجل آقام چقَدَر بهش جسارت میشه میشه همسفر با قاتل حسین با مرور روضه های کربلا میشه سایه ی سرش تا شهر شام سر هجده قمر رو نیزه ها العجل یا مهدی.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
برات بمیرم ای غریب عالم شده دلت سمت خرابه راهی کنار عمّه ی سه سالت بازم یه گوشه ی خرابه غرق آهی ای غریب آقام سوز اشک و نالَه شو می بینی ای غریب آقام پای پر آبلَه شو می بینی ای غریب آقام دست تو سلسلَه شو می بینی بمیرم عمّه ی شیرین زبونت بالشش خاک نمور و سرده بیست و پنج روزه بدون باباش با جسارت ِ عدو سر کرده العجل یا مهدی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 با این همه شکنجه تو راه شام نمیدونم چطور دووم آورده به جای دلداری عدوی ملعون چرا براش سر باباشو برده ای غریب آقام درد بی امونشو می بینی ای غریب آقام اشکای روونشو میبینی ای غریب آقام قامت کمونشو می بینی روی ماه صورت عمّه ی تو ردّ دست بی حیایی مونده ناله ی (مَنِ الَّذی أَیتَمَنی) جگر عمه ها رو سوزونده العجل یا مهدی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 سرو توی بغل گرفت و پرسید؟ کی حنجر تو رو بریده بابا ببین تو سن کودکی من پیرم از وقتی دیدمت روی نیزه ها ای غریب بابام چی عدو به روز ِ تو آورده ای غریب بابام منو زخم پیشونیت آزرده ای غریب بابام رو لبت مُهر ِ جسارت خورده من شدم شهیده اون موقعی که پاره شد لبای تو با خیزرون با خودت ببر منو ببین شده هم موهام سپید و هم قدم کمون العجل یا مهدی.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
آقایی که برای عمّه زینب صبح و مساء دو دیده ی تر داری حالا واسه دو یاس باغ زینب آقای مظلومم داری می باری ای غریب آقام غربت لاله هاشو می بینی ای غریب آقام محنت لاله هاشو می بینی ای غریب آقام غیرت لاله هاشو می بینی می بینی پوشیده اند لباس رزم تا که در راه حسین فدا بشند دیده اند تن علی اکبرو پس میخوان از غُصه هاش رها بشند العجل یا مهدی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 می بینی که رفته تو خیمه زینب پرده ی خیمه رو کشیده پایین تا که خجالت نکشه اربابو نشه ز گریه های خواهر غمگین ای غریب آقام زینبو غرق عزا می بینی ای غریب آقام تو حرم گریه هاشو می بینی ای غریب آقام لاله هاشو سرجدا می بینی بمیرم برای عمّه زینبت که تو راه شام کشیده هی بلا یه طرف رأس حسینو یک طرف سر اولادشه روی نیزه ها العجل یا مهدی ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
یا صاحب الزّمان میدونم امشب میری کنار مقتل ثارالله می شینی با گریه کنار گودال به سینه میزنی واسه عبدالله ای غریب آقام دست غرق خونشو می بینی ای غریب آقام درد بی امونشو می بینی ای غریب آقام دشمن خندونشو می بینی کشته شد با تیر ِ بغض حرمله تیری که زده با کینه ی حسین یادگار مجتبی غریبونه جون داده به روی سینه ی حسین العجل یا مهدی..... 🌸🌸🌸🌸🌸 تیری که حرمله به عبدالله زد رد شد و بازوی حسین شد مجروح داغ عزیز مجتبی در مقتل قلب حسین رو کرده غرق اندوه ای غریب آقام وقتی که می بینی بین‌ گودال ای غریب آقام میشه چون عموحسینش پامال ای غریب آقام میری در کنار مقتل از حال می بینی که هستیشو یاس حسن فدای عموی تنها میکنه نعلای تازه ی ده اسب عدو پیکرش رو ارباً اربا میکنه العجل یا مهدی ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
یا صاحب الزّمان امام تنها که این روزا اشک نگاته دائم حالا شده دلیل اشکت امشب تداعی مصیبتای قاسم می بینی آقا بی زره، راهی ِ میدون میشه می بینی آقا در غمش ،حسین پریشون میشه می بینی آقا از رو کینه سنگ بارون میشه پیکر ماه منیر مجتبی زخمی از سنگ جفای دشمناست سنگ،بارون که میشه یادآور ِ تیربارون ِ امام ِ مجتباست العجل یا مهدی... 🌸🌸🌸🌸🌸 داری می بینی که میون مقتل میاد عموش حسین کنارش با درد می بینه کلّ پیکرش مجروحه با نعل مرکبای قوم نامرد می بینه ارباب دست و پا میزنه بین میدون می بینه ارباب کلّ پیکرش خضابه از خون می بینه ارباب شده زیر پای مرکب بی جون می بینی که بین خنده ی عدو میشه جدّ تو حسین، صاحب عزا عضوعضو پیکر گل حسن جابه جا میشه به زیر دست وپا العجل یا مهدی.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
یا صاحب الزمان میدونم امشب دوباره بی قرار قحط آبی وقت مرور روضه های اصغر یاد لب خشک مه اربابی می بینی آقا نداره حرم دیگه سقّایی می بینی آقا برای اصغر نمونده نایی می بینی آقا داره می خونه رباب لالایی میگه من فدای کام خشک تو لاله ی شیش ماهه ام دیگه بخواب همه ی خیمه ها رو گشتم ولی براتو پیدا نشد یه قطره آب العجل یا مهدی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 تداعی میشه واسه تو داغی که علی رو میبره باباش تو میدون میشه جواب خواهش ِ قدری آب تیر سه شعبه ی عدوی ملعون ای غریب آقام لاله ی پرپرشو می بینی ای غریب آقام غربت اصغرشو می بینی ای غریب آقام زخم ِ رو حنجرشو می بینی می بینی که تیر بغض ِحرمله با گلوی علی، کار نیزه کرد تیر ِ بین گوش تا گوش علی داغ سنگین حسینو تازه کرد العجل یا مهدی..... 🌸🌸🌸🌸🌸 داری می بینی ناله ی جدّت رو آه غریبی به روی لبهاشه یاس ذبیحشو گرفته رو دست خونشو سمت آسمون می پاشه ای غریب ارباب مونده بین خیمه ها و دشمن ای غریب ارباب بمیرم نداره روی رفتن ای غریب ارباب سخته تا خیمه علی رو بردن بین خیمه مونده منتظر رباب از حسین یه طفل سیراب میخواد عصای پیریشو حرمله شکست تموم آرزوهاش رفته به باد العجل یا مهدی ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
یا صاحب الزمان دلت راهی شد کنار خیمه ی علی اکبر می بینی که شبه پیمبر تنها داره میره بین سپاه کافر ای غریب آقام می بینی آه دل باباشو ای غریب آقام دنبالش گریه ی خواهرهاشو ای غریب آقام زینب و دو دیده ی دریاشو داره میره میدونو به دنبالش میدوه بی اختیار باباش حسین در حرم به پا شده بزم عزا با شروع ناله های زینبین العجل یا مهدی..... 🌸🌸🌸🌸🌸 داری می بینی که حسین میگرده به دنبال علی میون صحرا امون از اون لحظه ای که می بینه شده علی ِ اکبر، ارباً اربا ای غریب ارباب می بینه سرش شده غرق خون ای غریب ارباب نشونه داره تو کلّ میدون ای غریب ارباب دیر رسیده اکبرش داده جون هر کاری میکنه آروم نمیشه سر میزاره روی صورت علی تموم محاسنش میشه سپید از تن پر از جراحت علی العجل یا مهدی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 داری می بینی که میون دشمن رسیده پیش تن اکبر ، زینب با دیدن موی سپید ارباب شده کنار قتلگاه، جون بر لب کوه غم، زینب پاره پاره تنشو می بینه کوه غم، زینب با عبا بردنشو می بینه کوه غم ،زینب خنده ی دشمنشو می بینه می بینه که اکبرو اهل حرم با عبا می برنِش به خیمه گاه ولی از زیر عبا خون می چکه از تن پاک جوون بی گناه العجل یا مهدی.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158