#سبک_285_محرم
#مهدوی
#ناله_ی_منتظر
#زیارت_کربلا
#گریز_به_خیمه_گاه
من واشک و اقرار
که هستم خطاکار
همیشه با کارام
تو رو دادم آزار
من و عمری غفلت
گناهم تو خلوت
تو دیدی و بستی
چشاتو با رأفت
میدونم شدم غرق دنیا ببخش آقا
نبودم به دنبالت هر جا ببخش آقا
سپردم تو رو من به دست فراموشی
شدی ساکن کوه و صحرا ببخش آقا
من گرفتار ِ فتنه ی دنیا
میگذره بی تو روزا و شبهام
تو بین صحرا با هزاران درد
برات بمیرم آقای تنهام
غریب زهرا، العجل آقا......
🌸🌸🌸🌸🌸
منو قلب ِ بی تاب
ندارم شبا خواب
دلم خیلی تنگه
برا صحن ارباب
اگه روسیاهم
ولی غرق آهم
چی میشه ببینم
توی خیمهگاهم
همونجا که از عمه ها صبر و طاقت رفت
رقیه زمین خورد و گوشواره غارت رفت
دو تا لاله زیر دست و پا شدند پرپر
به همراه دشمن، عمّه به اسارت رفت
چهل منزل از کربلا تا شام
چند زن و کودک شدن آواره
بوده مأنوس چشمای رباب
به روی نیزه سر شیرخواره
به حقّ اصغر، العجل آقا.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158
سلامعلیکم
دوستان قدر سبکها با موضوع مهدوی رو بدونید.شعر و سبکهایی که درمورد امام زمان علیه السلام است نیاز به فرمول خاصی حین اجرا نداره ،خودش کارخودش رو میکنه و دل مستمع رو آتش میزنه
حقیر به شخصه بین انتخاب مجالس فقط مجالسی رو شرکت می کنم که سخنران و مداحی دارند که بر روی مهدویت مانور می دهند و همیشه در این مجالس، قدرت ارتباط اشعار وسبکهای مهدوی با دل مستمع رو به چشم خویش دیدم.
و برعکس از مجالسی که از امام زمان علیه السلام در آن خبری نیست فراری ام.
خسته شدم از مجالسی که مادحین،فقط دنبال بهره بردن از مقاتل و مصائب اهل بیت علیهم السلام هستند تا به زور، اشک مستمع رو دربیارند.
خدا شاهده همین جمله(غریب فاطمه کجایی)از هزاران مقتل، سخت تر و جانگدازتر است
نامرد منم که یک عمر از یادم رفته امام زمانم در شرایط سخت در کوه و بیابان در غربت زندگی می کند و من در بین فتنه های دنیا،ایشان را فراموش کرده ام.
آیا مقتل از این بالاتر که هزار و صد و چندسال امام من، طرید و فرید و شرید و غریب است.
اصلا آیا معنی این کلمات رو میدونیم؟؟؟
به خداقسم در ازای یک سرسوزن خاکی که در بیابان به عبای ایشون نشسته مسئولیم دیگر برسه به مابقی ظلمهایی که به ایشان کردیم.
آیا دیگه وقتش نشده برای غریب ترین و گرفتارترین پدر مهربان دنیا کاری کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
التماس دعای فرج
یاعلی
#مظهر_جود
السلام علیک یا محمدبن علی
یا جواد الائمه علیه السلام
ای تو امام لطف و عطا حضرت جواد
مظهر برای جود و سخا حضرت جواد
هم نور قلب حضرت معصومه ای وهم
دردانه ی امام ِ رضا حضرت جواد
ذکرت کنار پنجره فولاد می شود
بر درد لاعلاج، شفا حضرت جواد
شد کاظمین و صحن وسرای رفیع تو
ملجأ برای شاه و گدا حضرت جواد
دو گنبد حریم شما شد حقیقتاً
بر جن و انس قبله نما حضرت جواد
ما بی حساب وارد جنّت شویم چون
بستیم دل به آل شما حضرت جواد
از وحشت قیامت فردا هراس نیست
در سایه ات شفیع جزا حضرت جواد
در مجلس شهادت تو گریه می کنیم
بر دوش ماست شال عزا حضرت جواد
در پشت درب حجره شدی بی کس وغریب
گشتی شهید زهر جفا حضرت جواد
چون مجتبی عموی غریبت ز همسرت
هرگز ندیده ای تو وفا حضرت جواد
دستور رقص و هلهله داده ست همسرت
تا نشنوند از تو نوا حضرت جواد
بر روی خاک حجره سرت را گذاشتی
یاد شهید کرب و بلا حضرت جواد
باکام تشنه جان ز تنت رخت بسته است
حقّت چگونه گشته ادا حضرت جواد
بر روی پشت بام، تنت چند روز وشب
تنها رها شده ست چرا حضرت جواد
بعد از سه روز ای پسر پاک فاطمه
در کوچه یافتند تو را حضرت جواد
امّا به روی جسم تو باران گل رسید
جسمت نخورده سنگ و عصا حضرت جواد
زخمی ز تیر و نیزه، نداری به پیکرت
رأست جدا نشد ز قفا حضرت جواد
با احترام، جسم تو غسل و کفن شده
دیگر نشد تن تو رها حضرت جواد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#یاجوادالائمه_ادرکنی
السلام علیک یا ابالهادی
یا محمدبن علی علیهمالسلام
ای که بر شیعه نور عین استی
مقتدا بهر عالمین استی
ماه زیبای کاظمین استی
یا جواد الائمه ادرکنی
در حریم تو از گنه پاکم
گوئیا من در اوج افلاکم
کن مرا در سرای خود خاکم
یا جواد الائمه ادرکنی
من فدای دو گنبد وصحنت
مرقد پر فضیلت و امنت
سفره ی جود ِ دائماً پهنت
یا جواد الائمه ادرکنی
تو سراسر سخاوت و جودی
جلوه ای از خدای محمودی
من گنهکارم و تو بخشودی
یا جواد الائمه ادرکنی
من گدا و تو سروری آقا
قطره ام با تو می شوم دریا
با ولای تو می شوم والا
یا جواد الائمه ادرکنی
خاک صحرا به دست تو زر شد
نوکر تو امیر و سرور شد
هرکه شد دشمن تو کافر شد
یا جواد الائمه ادرکنی
مات ِ علم تو زاده ی اَکثَم
بر علوم جهان تویی اَعلَم
ذکر تو مانده بر لبم هر دم
یا جواد الائمه ادرکنی
ای غریب سلاله ی حیدر
کشته ی بی وفایی همسر
بین حجره شدی تو بی یاور
یا جواد الائمه ادرکنی
تو شهید از جفا و بیدادی
تشنه لب بین حجره جان دادی
کرده همسر،ز داغ تو شادی
یا جواد الائمه ادرکنی
جسم تو شد رها گل ایمان
بر روی بام خانه ات عریان
زیر بال کبوتران پنهان
یا جوادالائمه ادرکنی
ولی آخر تن تو ای جانان
شده در بین کوچه گلباران
شده شیعه برای تو گریان
یا جوادالائمه ادرکنی
رأس پاکت جدا نشد آقا
بر تن تو جفا نشد آقا
زیر مرکب رها نشد آقا
یا جوادالائمه ادرکنی
بوده عمری غم تو میخ در
داغ دستان بسته ی حیدر
شد جسارت به پهلوی مادر
یا جواد الائمه ادرکنی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
با موضوع شهادت حضرت جواد علیه السلام
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
داری دوباره سوز و نوا أيّها الغریب
پوشیده ای لباس عزا أيّها الغریب
در کاظمین گوشه ی صحن دوتا کریم
ابری شده ست چشم شما أيّها الغریب
این بار روضه خوان جواد الائمه ای
آن آسمان لطف و عطا أيّها الغریب
آن مظهر سخاوت وجودی که همسرش
عمری به او نموده جفا أيّها الغریب
پرپر شده ست با لب تشنه میان درد
در بین حجره یاس رضا أيّها الغریب
از کینه پیکرش شده بر روی پشت بام
در زیر آفتاب رها أيّها الغریب
اما ز بال چند کبوتر به روی او
یک سایبان شده ست بنا أيّها الغریب
حالا گریز روضه ی تو کربلا شود
چون روضه های صبح ومسا أيّها الغریب
اینجا به زیر گُل تن جدّت نهان شده
حرفی نشد ز سنگ و عصا أيّها الغریب
اینجا نرفته روبه روی چشم دختری
بر روی نیزه رأس جدا أيّها الغریب
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#ای_پدر
السلام علیک یا باب المراد
یا جوادالائمه علیه السلام
در پشت درب حجره گرفتارم ای پدر
در بند ظلم و کینه ی اغیارم ای پدر
داده چگونه جود مرا همسرم جواب
زهر جفاست پاسخ ایثارم ای پدر
سَم کارگر شده جگرم تیر می کشد
در بین رقص و هلهله بیمارم ای پدر
حالا عطش رسیده و آبم نمی دهند
یاسی غریب در وسط خارم ای پدر
فرزند کوثرم لب خشکم بدون آب
بنگر رسیده است کجا کارم ای پدر
حالا شبیه خلوت هر روز و هر شبم
صاحب عزای مادر و مسمارم ای پدر
من هم شهید ِفصل جوانی چو مادرم
درد آشنای کوچه و آزارم ای پدر
در اصل، من شهید ِغم محسن ِشهید
در بین درب خانه و دیوارم ای پدر
در وقت رقص و هلهله ی اهل خانه ام
من بی قرار ِ داغ علمدارم ای پدر
حالا میان هلهله چون جدّ بی کسم
نزد شهید علقمه می بارم ای پدر
دستی گرفت بر کمر و گفت: یا أخا
بی تو اسیر غربت بسیارم ای پدر
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#در_پشت_درب_حجره
السلام علیک یا محمد بن علی
ایها التقی الجواد علیه السلام
در پشت درب حجره به مرگش رضا شده
آن کس که مظهر کرم اولیا شده
مثل عموی خون جگر از دست همسرش
با زهر، حق جود و عطایش ادا شده
از بس عطش کشیده و آبی نخورده است
دیگر میان هلهله ها بی صدا شده
هر چند با کمال جسارت سه روز وشب
بر پشت بام جسم غریبش رها شده
روی ضریح پیکر او روی پشت بام
یک سایه بان ز بال کبوتر بنا شده
او را اگر چه در وسط کوچه یافتند
پنهان به زیر یاسمن ولاله ها شده
دیگر نگفته اند مقاتل که پیکرش
زخمی به ضرب نیزه وسنگ وعصا شده
حرفی ز نعل تازه و ده بی حیا نشد
حرفی نشد که دنده ی او جا به جا شده
زینب رسید و دید هزاران ستاره را
نقش هلال روی تن پاره پاره را
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#سی_ام_ذی_القعده
#شهادت_حضرت_جواد_علیه_السلام15
#مهدوی
#زمزمه_واحدسنگین_زمینه_شور
رو خاک حجره
نور دل امام رضا
گرفته دائم این نوا :
ای منتقم ،مهدی بیا....
با لب ِتشنه
میزنه وقتی دست و پا
هی تو را میزنه صدا :
ای منتقم ،مهدی بیا....
دارن کنیزا..................درو می بندند
با رقص و هلهله به غربتش می خندند
تو حجره مونده.........غریب و تنها
به خود می پیچه جدّ تو جلوی زهرا
آجرک الله بقیةالله
عجّل علی ظهورک یا حجة الله...
🌸🌸🌸🌸🌸
جدّ غریبت
ندیده عمری احترام
جون داده حالا تشنه کام
رها شده رو پشت بام
اگه ندادند
به جدّ تو یه جرعه آب
چرا غریب ِ بوتراب
رها شده تو آفِتاب
شده شهید از.......جفای همسر
شد سایبونش روی بام،بال کبوتر
میون کوچه ...........افتاده از بام
شده جسارت بر تن ِبی جون آقام
آجرک الله بقیةالله
عجّل علی ظهورک یا حجة الله...
🌸🌸🌸🌸🌸
شکر خدا که
شد پیکر جدّت کفن
از نعل اسب نشد سخن
نشد جدا سر از بدن
شکرخدا که
نرفت رو نیزه ها سرش
جلوی چشم خواهرش
کتک نخورده دخترش
میونگودال............. .....غریب زهرا
رها شده سه روز و شب رو خاک صحرا
مظلومه زینب...............همراه ایتام
شد همسفر با قاتلین تا کوفه و شام
آجرک الله بقیةالله
عجل علی ظهورک یا حجة الله...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158
#سبک_297_محرم
شورحماسی مادران علی اکبر،علی اصغر و قاسم وعبدالله علیهم السلام
#شور_حماسی
#بنداول_حضرت_ام_لیلا_علیهاالسلام
#بنددوم_حضرت_رباب_علیهاالسلام
#بندسوم_حضرت_نجمه_علیهاالسلام
سلام حق به تو، امّ لیلا
مادر ِ اکبر، گل ِ بی همتا
از بس که تو بالیاقت بودی
شدی عروس ِ علی و زهرا
تویی مادر همون سرداری که
خُلقاً وخَلقاً شبیه مصطفاست
قبله ی اصلیه ِ قلب شیعه در
پایین ِ پای امام کربلاست
تو قرار ِ
خون خدایی
مادر مؤذّن ِ کربوبلایی
سروریه ِ
دو دنیا اینه
که در ِ خونه ی تو کنم گدایی
سیدتی،دریابم
🌸🌸🌸🌸🌸
ای مادر ِ باوفای اصغر
کسی مث تو نداره گوهر
گوهر شیش ماهه ای که عمری
کرده به پا توی دلها محشر
تویی مادر همون شهزاده که
باب حاجت تموم نوکراست
چه مقامی داره که تو نینوا
روی سینه ی شهید کربلاست
خیلی بانو
کشیدی محنت
هستیتو دادی توی راه امامت
با شکوه و
صبر عظیمت
شده اند حرمله ها اسیر ذلت
🌸🌸🌸🌸🌸
ای هم نشین کریم طاها
همسر نور دوعین زهرا
تموم گلهای باغ تو شد
فداییه ِ نهضت عاشورا
تویی نجمه مادر قاسمی که
بی رقیبه توی رزم تن به تن
توی کربلا نشون داد که شده
وارث شجاعت امام حسن
تو عروس ِ
حبل المتینی
واسه انگشتر مجتبی نگینی
شد پسرهات
فدای ِ ارباب
در وفاداری مث ِ امّ البنینی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158
4_5884198735612742321.mp3
3.98M
شور مادران سرداران کربلا
حضرت امّ لیلا
حضرت رباب
حضرت نجمه
علیهم السلام
با نوای :
کربلایی احمد نصرالهی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
https://t.me/abdolmohsen158
#ازدواج_نور
#ششم_ذی_الحجه
ازدواج حضرت امیرالمؤمنین وحضرت زهرا علیهماالسلام
شد دوباره عرش اعلی' خالی از غِلمان وحور
هر ملک در عقد زهرا و علی دارد حضور
در طواف آن دو می گردند با شور و سرور
محفلی برپا شده روی زمین از جنس نور
بر لب کلّ ملائک هم زمان این زمزمه ست:
روز جشن ازدواج مرتضی با فاطمه ست
سفره ی عقدی به پا شد وسعتش هفت آسمان
در کنار سفره، جبریل امین شد دُرفشان
دور تا دورش ملائک با تبسّم نغمه خوان
نیست بزم شادی ِ بهتر از این بین جهان
حضرت زهرای اطهر صاحب همسر شده
کفو یکتای امیرالمؤمنین حیدر شده
این چه پیوندی ست!به به خطبه خوانش مصطفی'
بی قرار خطبه ی عقدش شده ذات خدا
در کنار سفره ی عقدند حاضر انبیا
با دم ِ (دامادیت بادا مبارک مرتضی')
اولیا هستند در صف از یسار واز یمین
در صف ِبوسه به دستان امیرالمؤمنین
بر زمین گویا بهشت دیگری ایجاد شد
شد خدیجه حاضر و از عقد زهرا شاد شد
قلب های عاشقان از بند غم آزاد شد
شیعیان تبریک!سردار نجف داماد شد
می دهد امشب نبی بر شیعیان برگ برات
هرکه باشد شاداز این تزویج شد اهل نجات
ازدواج نور با نور است و عاقد مصطفی'
یک طرف شیر خدا و یک طرف خیرالنّسا
شد زمان استجابت، شیعه کن حالا دعا
خنده ی احمد کند هر حاجت ما را روا
بَه گل ِ لبخند بر لعل نبی زیبا شده
حیدر کرّار امشب صاحب دریا شده
شد زمان وصل دریایی به دریای دگر
یا میان آسمان پیوستن شمس و قمر
شیعیان تبریک! از امشب شده بر ما نظر
فاطمه شد مادر ما و علی هم چون پدر
شیعه زیر دِین ِ وصل مرتضی و فاطمه ست
اصلاً این پیوند ،راز اصلی خلق همه ست
نیست زوج و زوجه مانند علی و فاطمه
نیست پیوندی چو پیوند علی و فاطمه
هستی ِ ما گشته ، لبخند علی و فاطمه
شیعه شد در اصل ،پابند علی و فاطمه
شد ولای حیدر و زهرا تمام بندگی
زندگی بی این ولایت! ننگ بر این زندگی
خطبه جاری شد دل آن دو گهر پیوند خورد
قلب والایی به والای دگر پیوند خورد
آن نگاه عاشق آن دو قمر پیوند خورد
شام درد هر محبّی بر سحر پیوند خورد
جشن عقد بی نظیر ماه ذی الحجّه شده
عید ما، قبل از غدیر ماه ذی الحجّه شده
می خورد پیوند دستان علی و فاطمه
هم دل وهم قلب و هم جان علی و فاطمه
جان هر شیعه به قربان علی و فاطمه
دل فدای روی خندان علی و فاطمه
دست زهرا می رسد امروز در دست علی
هستی زهرا از این پس می شود هست علی
تا نفس در سینه دارد می شود یار علی
مونس و دلدار ودر غم ها پرستار علی
می شود مأوا برای درد بسیار علی
بعد بابا می شود تنها هوادار علی
کوری اهل سقیفه طالب حقّ علی ست
می زند فریاد:حیدر بعد بابایم ولی ست
وای از روزی که او زخمی ز میخ در شود
در میان آتش و دیوار و در مضطر شود
لاله ی شش ماهه اش در پشت در پرپر شود
بین کوچه خون جگر از غربت حیدر شود
یک طرف داغ علی و دست های بسته اش
یک طرف چل بی حیا و بازوی بشکسته اش
✍علی مهدوی نسب( عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
باموضوع شهادت حضرت باقر علیه السلام
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
بین بقیع، زائر تنها ولیّ عصر
ای صاحب دو دیده ی دریا ولیّ عصر
آتش زده به سینه ی تو غربت بقیع
درد عزای باقر و این خلوت بقیع
در التهاب ِ رفتن حُجّاج ِمستطیع
نه سینه زن نه گریه کنی مانده در بقیع
داری به دل شرار غم باقرالعلوم
روی لبت نشسته دم باقرالعلوم
پیش مزار خاکی جدّت نشسته ای
صاحب عزای صاحب ِقلب شکسته ای
قلبی که زخمی از غم کرب وبلا شده
در کودکی اسیر هزاران جفا شده
در نصف روز موی سر او سپید شد
گویی کنار جدّ غریبش شهید شد
او هم کنار آب ،عطش را کشیده است
آه ِ رباب و اصغر او را شنیده است
او دیده است پیکر صدپاره بر عبا
یک قدکشیده زیر سُم ِمرکب از جفا
او انتظار آب کشیده ست در حرم
لطمه زنان شده دم ِ افتادن علم
دیده وداع آخر شاه غریب را
بوسه به زیر حنجر شیب الخضیب را
(اُسقونی) از میانه ی مقتل شنیده است
همراه عمه آه ز سینه کشیده است
رأس بریده بر سر نی دیده است او
با یک تن بدون کفن گشته رو به رو
پیش حسین نغمه ی شادی سروده شد
ای وای! کهنه پیروهنش هم ربوده شد
او دیده است آتش دامان دختری
در زیر پای اسب عدو یاس پرپری
گردیده است همسفر خولی و سنان
همراه کاروان ِ اسیران ِقدکمان
او هم به روی ناقه ی عریان سوار شد
بر زخم تازیانه ی دشمن دچار شد
در کوچه های شام سرش سنگ خورده است
او را عدو به مجلس اغیار برده است
هرچند او شهید شد از کینه ی هشام
اما شده ست کشته ی بزم شراب شام
پنجاه سال ِ او به غم خیزران گذشت
هر لحظه با مرور غم کاروان گذشت
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158
#باقرالعلوم
السلام علیک یا اباجعفر
یا محمد بن علی علیهماالسلام
ای پنجمین ولی خدا باقرالعلوم
هفتم رئوف اهل ولا باقرالعلوم
اسلام مانده تا به ابد زیر دِین تو
شد زنده با کلام تو یا باقرالعلوم
تنها دلیل خلقت عالم ولای توست
مِهرت شده دلیل بقا باقرالعلوم
شد شرح آیه آیه ی قرآن حقیقتاً
بغض عدوی آل شما باقرالعلوم
شاهانه در میان همه داد می زنم
هستم همیشه بر تو گدا باقرالعلوم
باید که گفت تا به ابد از فضائلت
شایسته ای به هر چه ثنا باقرالعلوم
داری مزار خاکی و سهمت نشد چرا
یک بارگاه و صحن وسرا باقرالعلوم
از تو جهان به غیر محبّت ندیده بود
حقّت نبود زهر جفا باقرالعلوم
از کودکی تو درد زیادی کشیده ای
داری مقام صبر و رضا باقرالعلوم
هستی تو هم شبیه پدر شاهد جفا
راوی درد کرب وبلا باقرالعلوم
یک نصفه روز شد غم پنجاه سال تو
شد کار تو همیشه بکاء باقرالعلوم
یادت نمی رود بدن پاره ای که بود
پیچیده در میان عبا باقرالعلوم
با وعده های آب، عمو رفت وبرنگشت
شد فرق او ز کینه دوتا باقرالعلوم
یادت نمی رود که به جدّ تو می زدند
با سنگ وتیغ و چوب وعصا باقرالعلوم
روی ضریح سینه ی او رفت چکمه و
رأسش بریده شد ز قفا باقرالعلوم
تا رفت روی نیزه سرش روبه روی تو
آغاز شد زمان بلا باقرالعلوم
با شعله های آتش و بغضش عدو رسید
سمت خیام آل عبا باقرالعلوم
خوردی کتک شبیه رقیه از آن به بعد
از زجرها و حرمله ها باقرالعلوم
با ناسزا و مسخره و کعب نی، عدو
داده جواب آه تو را باقرالعلوم
در کوچه ی یهودی شام ِ بلا تو هم
خوردی ز بام، سنگ جفا باقرالعلوم
شد خاطر تو زخم ز بزم شراب شام
با یاد چوب و رأس جدا باقرالعلوم
خون می چکید هم ز لب وهم ز گوشه ی
چشمان صاحبین عزا باقرالعلوم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158
#از_چارسالگی
السلام علیک یا محمد بن علی
یا باقرالعلوم علیه السلام
از چارسالگی من اگر قدخمیده ام
حقّم دهید داغ زیادی کشیده ام
آزرده است خاطر پنجاه سال ِ من
از داغ های عمّه ی قامت خمیده ام
مویم اگر سپید شده وقت کودکی
هجده سر بریده سر نیزه دیده ام
چون جدّ خود کنار تن زخمی علی
من هم صدای هلهله ها را شنیده ام
پایین نرفته آب خوشی از گلوی من
یاد لبان اصغر ِ در خون تپیده ام
هرچند پیش عمّه نبودم به روی تل
چون او ز سینه آه غریبی کشیده ام
از وقت دیدن سر جدّم به روی نی
گویی میان مقتل خود آرمیده ام
وقت هجوم و غارت خلخال دختران
از خیمه ای به خیمه ی دیگر دویده ام
در لحظه ی گذشتنمان بین قتلگاه
من جای اشک ،خون ز دو دیده چکیده ام
هر شب به یاد عمه و رخسار نیلی اش
با خواب زجر پست ز جایم پریده ام
مسمومم و شهید ولی چون رقیه من
دق کرده از مصائب رأس بریده ام
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158
مسافرم
دارم به سرم باز هوای عرفه
خوانده ست مرا کربوبلای عرفه
ای کاش ببینم رخ مولایم را
در کربوبلا بین دعای عرفه
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
حلال بفرمایید
در جنت المأوای عتبات عالیات دعاگو برای فرج به نیابت از شما ونائب الزیاره ی شما خواهم بود
یاعلی
سلام علیکم
این سفر حقیر به نیابت از حضرت مسلم علیه السلام به نیت سلامتی و تعجیل در فرج حضرت ولی عصر علیه السلام می باشد.
سعی کنید هر سفر کربلا را به نیابت از حضرات علیهم السلام مشرف بشید تا توفیقاتتون بیشتر بشه.
۱۴ زیارت اول کربلای حقیر به نیابت از ۱۴ معصوم علیهم السلام بود و مابقی
به ترتیب به نیابت از
حضرت زینب،حضرت عباس،حضرت رقیه،حضرت نرجس،حضرت معصومه،حضرت علی اکبر،حضرت علی اصغر،حضرت رباب ،حضرت امکلثوم ،حضرت ام البنین علیهم السلام بوده است
یاعلی
#سبک_298_محرم
#مادران_و_همسران_و_دختران_اصحاب
(نساء الاصحاب و امهات الاصحاب)
من مادر دریا،امّ وهب هستم
شکر خدا دل بر،آل علی بستم
سر وهب تو راه دین جدا شد
با افتخار ،شهید کربلا شد
عروس من هانیه ی وفادار
برای غربت حسین فدا شد
تموم هستیمون فدای ارباب....
🌸🌸🌸🌸
ما هم شریکیم در سعادت اصحاب
هستیمونو دادیم فدا سر ارباب
اگه شدن گلامون اینجا پرپر
به قربون یه تار موی اصغر
ما اومدیم از اولش با نیت
باشیم کنیز لاله های حیدر
تموم هستیمون فدای ارباب....
🌸🌸🌸🌸🌸
حرومه کعب نی،به پیکر زینب
باید سپر باشیم برابر زینب
بانوی ما خیلی جفا کشیده
در نصف روزی قامتش خمیده
کاش که میشد کاری کنیم نبینه
رو نیزه ی عدو سر بریده
تموم هستیمون فدای ارباب....
🌸🌸🌸🌸🌸
کاش میزدن ما رو به جای این گلها
تا سربلند باشیم، مقابل زهرا
چطور ببینیم زینبش اسیره
از غم، یه دختر سه ساله پیره
کاش که بشیمکشته ولی رقیه
از غصه ی سر باباش نمیره
تموم هستیمون فدای ارباب....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158