eitaa logo
اشعار محمد جواد شیرازی
915 دنبال‌کننده
35 عکس
9 ویدیو
0 فایل
این کانال توسط ادمین اداره می شود. مشاهده بانک جامع اشعار در وبلاگ: http://Sabuo.blog.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
دوریم از رخ ماه، أین بقیة الله ماندیم در دل چاه، أین بقیة الله دلتنگ یار بودیم، هر روز، وقت و بی وقت گفتیم گاه و بیگاه، أین بقیة الله یارب تفضلی کن، خسته شدیم ازین غم با ما کمی بیا راه، أین بقیة الله ماه علی است این ماه، از برکتش به مهدی ما را رسان در این ماه، أین بقیة الله یک شب نجف عطا کن، تا در حریم حیدر گوییم تا سحرگاه، أین بقیة الله مانند طفل لجباز دم میزنم مکرر أین بقیة الله، أین بقیة الله آب از سرم گذشته، عمرم به سر رسیده از سینه می کشم آه، أین بقیة الله هر بار روضه رفتیم، هربار گریه کردیم گفتیم ناخودآگاه، أین بقیة الله یک عمر این مصیبت، سوزانده قلب ما را مانده است تشنه لب شاه... أین بقیة الله @abdorroghaye
آمدم تا رشته ام را بر درت محکم کنی زندگی ام را به ذکر دائمت، توأم کنی با تضرع، زیر لب دارم صدایت می زنم تا که قدری از حجابِ بینمان را کم کنی شرمسار و سر به زیرم که سبب شد نامه ام باز هم گریه برای معصیت هایم کنی خسته ام از خدعه های نفس، از طول امل آمدم یابن الحسن، دیگر مرا آدم کنی صاحب من، خیرخواهم، سایه ی بالاسرم می شود قلب مرا خالی ز نامحرم کنی؟ از تو بر می آید آقا معجزاتی اینچنین التماست می کنم، چشم مرا زمزم کنی دوری از کرب و بلا دارد مرا دق می دهد کربلایی کن مرا تا راحت از این غم کنی دوست دارم یاورت باشم به اشک بر حسین ساعتی که گریه بر آن ماتم اعظم کنی جان فدای پلک مجروحت که دائم صبح و شب گوشه ی مقتل، نظر بر پیکری درهم کنی Eitaa.com/abdorroghaye
نه تمنای خود، بیان داریم نه دگر فکر آب و نان داریم شکر خالق، همینکه عرضِ سلام محضرِ صاحب الزمان داریم لحظه ای بین غم رها نشدیم بس که مولای مهربان داریم مرگ نزدیک و غافلیم از آن چقدر ما مگر زمان داریم؟! سر به زیر از خجالتیم اما چشم بر لطف آسمان داریم داغ دیدند همسران شهید تا که امنیت و امان داریم شد پریشان وجود و خاطرشان اگر آرامشِ روان داریم روضه‌خانه، بهشت نوکرهاست جا در این بیت و آستان داریم روز و شب از فراق کرب و بلا ذکر مولا حسین جان داریم گرمی داغ اوست در دل ما از غمش بین دل، نشان داریم یاد دست گره گشای حسین گله از دست ساربان داریم eitaa.com/abdorroghaye
پای نفس سرکشم دادم زیان، شرمنده ام نامه ی من کرده اشکت را روان، شرمنده ام دست های خالی ام گویای عمری حسرت است روسیاهم، بیشتر از هر زمان شرمنده ام ذره ای سختیِ دنیا کرد دادم را بلند باز هم رسوا شدم در امتحان، شرمنده ام دست هایت ابر رحمت بود و من از روی جهل روی کردم سوی دست این و آن، شرمنده ام شرمسار از فعل من در محضر خالق شدی از رخ زهرایی ات، صاحب زمان شرمنده ام با شهیدان فاصله دارم زمین تا آسمان وضع خوبی نیست وضعم بی گمان، شرمنده ام از ازل، ریزه خورم، ریزه خور کرب و بلا گر بدم، از صاحب آن آستان شرمنده ام جان فدای عمه ی مظلومه ات یابن الحسن با حسینش گفت بین ریسمان شرمنده ام بعد تو ای سایه ی بالاسر زینب اگر... لحظه ای رفتم به زیر سایه بان شرمنده ام من که عمری جز محارم هیچ کس دورم نبود پر شده اطرافم از نامحرمان، شرمنده ام eitaa.com/abdorroghaye
اگرچه ندیدی وفاداری از من مبادا دمی چشم برداری از من خجالت زده هستم آقا که سر زد بدون توجه، گنهکاری از من همیشه به ذکر و دعا رفع کردی هزاران گزند و گرفتاری از من چرا کم به یادت می افتم، مگر که... خدایی نکرده تو بیزاری از من؟! امام زمانم، دعاهای خیرت دوا کرده هرگونه بیماری از من مرا یک سحر راهی کربلا کن بیا و سحر کن شب تاری از من بجز گریه بر داغ جد غریبت متاعی ندارم، خریداری از من؟ بمیرم بر احوال زینب که فرمود: کجایی حسینم، خبر داری از من؟! سرت را شکستند بین شلوغی ولی برنیامد دگر کاری از من در این بی کسی ها، شبیه گذشته بیا و خودت کن هواداری از من eitaa.com/abdorroghaye
ای که داری به دل وفا به حسین قسمت می دهم بیا به حسین خیرخواهی و رحمتت انداخت گذرم را در این عزا به حسین از مرید گناهکار خودت دل نکن حجت خدا، به حسین حاجت مادر مرا دادی قسمت داد هرکجا به حسین پدری کرده ای و با نفست وصل کردی دل مرا به حسین تو بخواهی همین گدا روزی می رسد صحن کربلا، به حسین گریه ات رفته است قطعا بر گریه ی حضرت رضا به حسین گریه کردی و گریه کن شده ایم گریه با اهل کبریا به حسین آه از آن پیرمرد که می زد ضربه ها با نوک عصا به حسین خورد از هر طرف بدون مجال بارش تند سنگ ها به حسین طاقت از دست داد همسر او داد زد ناگهان ربابه: "حسین" eitaa.com/abdorroghaye
دلت سیاه شده؟ نور هل أتی کافی است ز خَلق رانده شدی؟ حجت خدا کافی است نیازِ بنده ی عاشق به مال و زیور نیست دلی که بر غم مولاست مبتلا کافی است که گفته وصل، دوای تمامِ درد من است هر آنچه یار بخواهد، همان مرا کافی است از آستانِ امامی که معدنِ خیر است برای نوکرِ درمانده یک دعا کافی است بیا به خاطر قلب امام، قول دهیم اگرچه دیر شد اما دگر خطا کافی است برای هرکه هوای دلش نفسگیر است... نفس کشیدنِ در مشهد الرضا کافی است حرم کجا و منِ روسیاه می دانم همین که سوختم از هجرِ کربلا کافی است دوید زینب و با گریه گفت با قاتل نزن عزیز مرا، شمر بی حیا کافی است همه کفن بخرند و همه کفن بشوند فقط برای حسین است بوریا کافی است؟! eitaa.com/abdorroghaye
حال خوش، در گرو فیض سحر داشتن است قرب حق، لازمه اش دیده ی تر داشتن است   آی کنعانِ پر از غم شده، حق یعقوب گاه، حدّ اقل از یار خبر داشتن است   امرِ معشوق رقم خورده جدایی، یعنی سهم عشاق فقط چشم به در داشتن است   بند اگر بندِ نگار است پرت را بشکن گاه گمراه شدن حاصلِ پر داشتن است   اولین مرحله ی بنده ی مهدی بودن همه جا خاطرِ او، مد نظر داشتن است   این که لبخند رضایت بنشانی به لبش دوره ی غربت او، اوج هنر داشتن است   یار او نیستم و امر فرج می طلبم! شرط، در امرِ ظهورش به نفر داشتن است   پدر ماست علی شیر خدا، شاه نجف خیرِ اولاد در این گونه پدر داشتن است   علت اصلی نان شب پُر برکت مان صبح، از روضه ی ارباب گذر داشتن است   کربلا راه نجات است و نجات از آتش... در قدم سوی گل فاطمه برداشتن است   بدترین درد و مصیبات برای مادر بین گودالِ پر از نیزه پسر داشتن است https://eitaa.com/abdorroghaye
امام عصر، فدای محرم جدت فدای چشم ترت یاد ماتم جدت دعای مرحمتت شد سبب که این گرما... نشسته در دلم از داغ اعظم جدت سیاه پوشی ما را قبول کن مولا شریک کن دل ما را تو در غم جدت چو رشته های عَلم این دل مرا بتکان قسم به حرمت والای پرچم جدت به لطف توست که در فتنه های قبلِ ظهور نشد جدا شوم از راه محکم جدت به حق چشم پر اشکت مرا نکن محروم زمان گریه ز فیض دمادم جدت برای عرض ارادت دل مرا برسان به کربلا، به بهشت مسلّم جدت به قتلگاه چنان بی قرار زینب بود که ریخت روی زمین اشک نم نم جدت تمام زندگی ام را دوباره درهم کرد به خاک کرب و بلا، جسم درهم جدت چه روضه ای است مصور، به چشم می بینی به دست خویش، شب و روز، خاتم جدت https://eitaa.com/abdorroghaye
نظر به حال گدا کن، به حق روضه ی اصغر مرا دوباره صدا کن، به حق روضه ی اصغر دوباره نفس زمینم زده، دوباره دلم را ز دام نفس رها کن، به حق روضه ی اصغر خراب کرده ام آقا، کمی بیا و برایم میان روضه دعا کن، به حق روضه ی اصغر مرا که بنده ی دنیا شدم، به لطف نگاهت دوباره عبد خدا کن، به حق روضه ی اصغر اگرچه سود ندارم، به دیگران نسپارم مرا دوباره سوا کن، به حق روضه ی اصغر شبیه جون و زهیر و وهب بیا و مرا هم شهید کرب و بلا کن، به حق روضه ی اصغر بخوان ز اشک رباب و بخوان ز غربت مولا بخوان و روضه به پا کن، به حق روضه ی اصغر https://eitaa.com/abdorroghaye