🖤😭 تقدیم به #حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها و #مولا_علی_علیهالسلام
نیش
...............
#لعنت به #دینداران_مستِ_مصلحتاندیش
#لعنت به هرچه #مفتی_بیریشهی_با_ریش
#لعنت به هرکه #بذر_شک پاشید بر دل ها
آری #سکوتِ_نابجا دارد #گُلِ_تشویش
#چوپانِ_امّت را فدای حرص خود کردند
این گرگ های لانه کرده در لباس میش
رو کرد دست این جماعت را #علی با #صبر
هرچند #مولا می شناخت این قوم را از پیش
اینگونه شد که گونه ی #زهرا به حرف آمد
از مشت نامردان، که بودند از #چهل_تن بیش
ای کاش باشد #روضههای_پشت_در، قصه
یا اهل منزل را نکرده باشد او #تفتیش
#خاک از خجالت #آب شد در آن خراب آباد
خورشید، #آتش بود و شد از شعله ها دل ریش
#زهرا پر از زهر است از مسمارِ مثل مار
اینطور می پیچد اگر در بسترش بر خویش
در خواب، #میخ_در به شکل عقربی، شب ها
تا صبح می زد دست و پای #مرتضی را نیش
بعد از غروب #فاطمه، چاه است و ماه چاه
هم صحبت و هم سفره و همزاد یک #درویش
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🤦🏻😭 تقدیم به اولین مظلوم عالم #مولا_علی_علیهالسلام
#دردآگاه
...........
بیاورید به عمق نگاه او یک چاه
که با ستاره بگوید چه رفت بر سر ماه!
پس از شکستن ساقه، پس از دریدن گل
تمام پنجرهها یکصدا سرودند: آه
کسی که پشت و پناه زنان نه، مردان بود
میان کوچهی غربت، نداشت پشت و پناه
#چهل_نفر به یکی، این نشان قدرتِ کیست!؟
#سقیفه یک طرف و یک طرف، #ولیالله
همان که جای لگدهاش مانده بر دیوار
کشید دستش را بین کوچههای نگاه
سکوت روی سکوت و نگاه پشت نگاه
سقوط روی سقوط و گناه پشت گناه
نبی کجاست ببیند!؟ پس از طوافِ #غدیر
نشد از آن همه، یک مرد با #علی همراه
به غیر چند نفر نخل، آشنایی کو!؟
نبود در همهی شهر، #مرد_دردآگاه
چه #روضهها که غزل شد درون حنجرهام
چه واژهها که نشستند بر دلم ناگاه
#علی، شد #اکبر و در #کربلا رجزها خواند
#علی، شد #اصغر و آخر، بلای جان سپاه
#علی به شام اسارت، زبان گویا بود
که شیرِ خطبهی او حمله کرد بر روباه
جواب کرده مرا خواب! در سرم #مولاست
دلم هوای #حرم دارد و #امینالله
سحر به قاصدک چشمهای سرخم گفت
تمام می شود این روزهای سرد و سیاه
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭 تقدیم به #حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها و #مولا_علی_علیهالسلام
نیش
...............
#لعنت به #دینداران_مستِ_مصلحتاندیش
#لعنت به هرچه #مفتی_بیریشهی_با_ریش
#لعنت به هرکه #بذر_شک پاشید بر دل ها
آری #سکوتِ_نابجا دارد #گُلِ_تشویش
#چوپانِ_امّت را فدای حرص خود کردند
این گرگ های لانه کرده در لباس میش
رو کرد دست این جماعت را #علی با #صبر
هرچند #مولا می شناخت این قوم را از پیش
اینگونه شد که گونه ی #زهرا به حرف آمد
از مشت نامردان، که بودند از #چهل_تن بیش
ای کاش باشد #روضههای_پشت_در، قصه
یا اهل منزل را نکرده باشد او #تفتیش
#خاک از خجالت #آب شد در آن خراب آباد
خورشید، #آتش بود و شد از شعله ها دل ریش
#زهرا پر از زهر است از مسمارِ مثل مار
اینطور می پیچد اگر در بسترش بر خویش
در خواب، #میخ_در به شکل عقربی، شب ها
تا صبح می زد دست و پای #مرتضی را نیش
بعد از غروب #فاطمه، چاه است و ماه چاه
هم صحبت و هم سفره و همزاد یک #درویش
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭 تقدیم به #حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها و #مولا_علی_علیهالسلام
نیش
...............
#لعنت به #دینداران_مستِ_مصلحتاندیش
#لعنت به هرچه #مفتی_بیریشهی_با_ریش
#لعنت به هرکه #بذر_شک پاشید بر دل ها
آری #سکوتِ_نابجا دارد #گُلِ_تشویش
#چوپانِ_امّت را فدای حرص خود کردند
این گرگ های لانه کرده در لباس میش
رو کرد دست این جماعت را #علی با #صبر
هرچند #مولا می شناخت این قوم را از پیش
اینگونه شد که گونه ی #زهرا به حرف آمد
از مشت نامردان، که بودند از #چهل_تن بیش
ای کاش باشد #روضههای_پشت_در، قصه
یا اهل منزل را نکرده باشد او #تفتیش
#خاک از خجالت #آب شد در آن خراب آباد
خورشید، #آتش بود و شد از شعله ها دل ریش
#زهرا پر از زهر است از مسمارِ مثل مار
اینطور می پیچد اگر در بسترش بر خویش
در خواب، #میخ_در به شکل عقربی، شب ها
تا صبح می زد دست و پای #مرتضی را نیش
بعد از غروب #فاطمه، چاه است و ماه چاه
هم صحبت و هم سفره و همزاد یک #درویش
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🤦🏻😭 تقدیم به اولین مظلوم عالم #مولا_علی_علیهالسلام
#دردآگاه
...........
بیاورید به عمق نگاه او یک چاه
که با ستاره بگوید چه رفت بر سر ماه!
پس از شکستن ساقه، پس از دریدن گل
تمام پنجرهها یکصدا سرودند: آه
کسی که پشت و پناه زنان نه، مردان بود
میان کوچهی غربت، نداشت پشت و پناه
#چهل_نفر به یکی، این نشان قدرتِ کیست!؟
#سقیفه یک طرف و یک طرف، #ولیالله
همان که جای لگدهاش مانده بر دیوار
کشید دستش را بین کوچههای نگاه
سکوت روی سکوت و نگاه پشت نگاه
سقوط روی سقوط و گناه پشت گناه
نبی کجاست ببیند!؟ پس از طوافِ #غدیر
نشد از آن همه، یک مرد با #علی همراه
به غیر چند نفر نخل، آشنایی کو!؟
نبود در همهی شهر، #مرد_دردآگاه
چه #روضهها که غزل شد درون حنجرهام
چه واژهها که نشستند بر دلم ناگاه
#علی، شد #اکبر و در #کربلا رجزها خواند
#علی، شد #اصغر و آخر، بلای جان سپاه
#علی به شام اسارت، زبان گویا بود
که شیرِ خطبهی او حمله کرد بر روباه
جواب کرده مرا خواب! در سرم #مولاست
دلم هوای #حرم دارد و #امینالله
سحر به قاصدک چشمهای سرخم گفت
تمام می شود این روزهای سرد و سیاه
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🤦🏻🌺 پیشکش به #مولا_علی_علیهالسلام
از ترس
.................
#موسی صدایش زد، دهان وا کرد نیل از ترس
بی ذکر مولا #نوح هم میشد ذلیل از ترس
آتش، گلستان شد همینکه سایهاش گل کرد
درغیراینصورت تلف میشد #خلیل از ترس
او را صدا زد از ته دل، کعبهی مغلوب
قالب تهی کردند اگر #اصحاب_فیل از ترس
طوری تشر زد بر برادر که به خود آید
آنگونه که لکنت گرفت آن شب #عقیل از ترس
انگشتها او را نشان میداد در این شهر
در راه اگر میماند یک #إبنالسبیل از ترس
باید که غرق چشمهی جوشان علمش بود
باید سرود او را به صد #بحر_طویل از ترس
#نادعلی میخوانم و دلخوش به او هستم
آن شب که میافتم به #چاهی_مستطیل از ترس
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15