eitaa logo
پدربزرگ خوانده
5.1هزار دنبال‌کننده
70 عکس
106 ویدیو
0 فایل
به لطف الهی، بالغ بر یک دهه فعالیتهای اجتماعی در حوزه کودکان نیازمند خانواده داشتم برشی از گذشته، شرحی از جاری و چشم اندازی از فعالیت‌های آتی را اینجا منتشر میکنم ارتباط: @farzandkhandeh امید عابدشاهی فعال اجتماعی در حوزه حقوق کودک #موسسه_بهرویش
مشاهده در ایتا
دانلود
خوب چند تا از سوالاتی که پاسخی کوتاه دارند: ۱۰) بچه هایی که معرفی میشن در چه بازه سنی هستند؟ فعلا این کودکان در بازه سنی صفر تا شش سال هستند و البته تمرکز اصلی رو برای سه تا شش سال مدنظر داریم ۱۱) عصرها هم میشه مراجعه حضوری داشت؟ خیر متاسفانه؛ در هر دو شعبه تهران و مشهد، صرفا در روزهای غیرتعطیل و در ساعات اداری درخدمت هستیم. شعبه مشهد: شنبه تا پنجشنبه، ۸ الی ۱۴ شعبه تهران: شنبه تا چهارشنبه، ۸ الی ۱۵ ۱۲) به آقایان مجرد هم معرفی می کنین؟🤦 بله کاملا با افتخار، البته نه معرفی کودک، معرفی میشن به مراکز خدمات مشاوره ای ازدواج😄 طبق قانون صرفا به خانم های مجرد بالای سی سال امکان معرفی کودک هست. . . . . . . . . کانال در ایتا https://eitaa.com/abedshahi
خانواده هایی با آسمانی بزرگتر امروز در مشهد، پذیرای گل دختری از تهران بودیم. پس از ماه ها پیگیری همکاران بهرویش تهران، امروز این فرشته قشنگ بنا بود پس از رسیدن به مشهد در همان روز تحویل خانواده متقاضی شود. خانواده متقاضی از آن خانواده های بودند. تمام فرزندانشان، فرزندخوانده بودند. هر کدام هم در زمان خود مسائلی داشتند که انصافا خانواده به نحو احسن مدیریت کرده بود. ما هم روز خیلی پرمشغله ای داشتیم، از هماهنگی های تلفنی برای راه اندازی شعبه جدید بهرویش در یکی از استانها تا پیگیری کودکان نیازمند درمان چند استان دیگر مزید بر موضوع شده بود. خانواده های در نوبت مصاحبه و ارزیابی، بررسی کودکان تازه پذیرش شده، هماهنگی جهت خروج کودکان جدید از شیرخوارگاه، فضای شلوغی را مضاعف کرده بود. مهمان کوچولوی 👧 ما که رسید، در اثنای پیگیری های اداری پذیرش، با خانواده تماس گرفتیم که روز انتظار به پایان رسید و برای تحویل کودک تشریف بیاورند. همه کارهای اداری و قضایی انجام شد، مجتمع تقریبا تعطیل شده بود و سر و صدای بچه های این خانواده هر از گاهی با صدای قناری آوازخوان مجتمع به گوش می رسید. ساعت حدود سه بود که کودک تحویل خانواده شد، همه اعضای خانواده پروانه وار دورش را گرفتند و عکس می گرفتند. از حس و حال کودک در کنار خانواده، خستگی ها را حس نمی کردیم و از ته وجود خوشحال بودیم. خانواده راهی شدند، همکاران یکی یکی خداحافظی کردند و تا فردایی بهتر برای همه کودکان نیازمند، به امان خدا رفتند. من هم آخرین نفر، در حال خارج شدن از مجتمع بودم که یکی از بچه های حفاظت مجتمع صدام زد: -آقای عابدشاهی -جانم درخدمتم، گوشی باید تحویل بدم؟😄 - (با یک لبخند کوچک) نه بابا، ببخشید یک موضوعی رو میخواستم بگم -خواهش میکنم، بفرمایید - بازم ببخشید، این خانواده ای که الان بهرویش بودند، بنظرم پسرشون یک مشکلی داشت! -بله میدونم، پسرشون کوتاه قامت هست -یعنی چی؟؟ -یعنی آسمان بالای سرشون، از آسمان بالای سر من و شما بزرگتره -(متوجه منظورم شدند که منظور فردی است که قدش از نرمال کوتاه تر است و با ابهامی خاص پرسیدند) مادرزادی بوده دیگه؟ -بله، البته اینم بگم که کودک فرزندخوانده شون هست و با اطلاع از شرایط پذیرفتنش. تا اومد به خودش بیاد و دقیقا متوجه بشه که چی گفتم، مجدد ادامه دادم که؛ -کودک دیگه ای که تو آغوش خانواده بود رو دیدین؟ -آره آره -همین کودکی بود که امروز از تهران اومد و مهمان ما شد -خوب -این کودک هم کوتاه قامت و آسمان رفیع است و فرزندخوانده بعدی خانواده است که امروز تحویلش گرفتن. -یعنی رفتن تهران بچه رو دیدن و خواستن و بعد کارهای اداریش رو مشهد انجام دادن؟ -نه اتفاقا اصلا بچه رو ندیدن، فقط بهشون گفتیم کودکی با این شرایط هست و اعلام کردن متقاضی پر و پا قرصش هستن😊 - یعنی براشون ظاهر و مشکل بچه مهم نبود؟!!!! -چرا خیلی مهم بود - اصلا متوجه نمیشم😩 - براشون ظاهر خدادادی کودک اونقدر مهم بود، که میگفتن هر ظاهری خدا براش خواسته یعنی زیباترین بوده و ماهم دوستش داریم و مشکلش هم براشون مهمه، چون میخوان هر کاری برای درمانش میتونن انجام بدن🙄 - (با بغضی در چهره) من ظاهرم خشن دیده میشه ولی خیلی دلم نازکه. یک خانواده واقعا باید چه عمقی از نگاه داشته باشه که اینطور با عشق پذیرای این کودکان باشه خداحافظی کردم و از وسط پارک به سمت خیابان میرفتم و احساس کردم، همکار حفاظت از پشت درب شیشه ای مجتمع به رفتن من خیره مانده و هنوز در فکر است و ازین طرف من هم فکر میکردم که مهمان کوچولوی ما امروز تا کجاها تاثیراتی‌ از خودش گذاشته که حتی فکرش رو هم نمی کردیم. . . . بهرویش، رویشی به وسعت آسمان . . . کانال در ایتا https://eitaa.com/abedshahi
۱۳) میشه برای ما پارتی بازی کنین و زودتر کودک بگیریم؟ 🔶 یعنی کسی بما سفارش کنه، اینا خیلی خانواده عالی هستن و زودتر یک کودک نیازمند درمان بهشون بدین؟😳 🔸خوب چه کاریه؟ مثلا ما کودک نیازمند درمان داریم و نگهش داشتیم تا درساش رو بخونه؟؟!!! 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🔶یعنی کسی بما سفارش کنه، این خانواده آشنای فلانی هستن، یک کودک نیازمند درمان بهش بدین که مشکلش زودتر رفع بشه؟ 🔸خوب فرض که ما قبول کردیم و گفتیم باشه، شما که آشنای حاج آقای فلانی🧔 هستین چرا قبول می کنین؟ واقعا حاذق ترین پزشک هم میتونه تضمینی بده که فلان عارضه مادرزادی یا مشکل درمانی، خیلی زود رفع میشه؟ 🙎-بله که میشه، مثلا اگر کودک یک سرماخوردگی یا حساسیت پوستی داشته باشه، تقریبا مشخص هست که زود خوب میشه 🍀-راست میگین واقعا، قانع شدم و تا حالا به موضوع ازین زاویه نگاه نکرده بودم😅 شما خودتون احیانا گاهی اوقات سردرد نمیشین؟ درگیر سرماخوردگی نمیشین؟ حساسیت پوستی سراغتون نیومده؟ 🙎-چرا خیلی زیاد، ما خانوادگی فصل سرما، درگیر آنفولانزای جدید همون سالیم، فصل گرما هم درگیر عطسه و حساسیتهای آلرژیک و فصلی هستیم😅 🍀-خوب پس بنظرم صلاحیت نگهداری از یک با تعریفی که خودتون داشتین رو ندارین؟ 🙎-چرااااااااااااااااا ما آشنای حاج آقای فلانیم 🍀-چون که اگر تعریف شما رو برای کودک نیازمند درمان بخوام بپذیرم میتونم بسط بدم حتی به بزرگسالان و طبق صریح قانون زوجین متقاضی باید سلامت جسم داشته باشند که شما ندارین😎، به حاج آقا بگین خانواده سالم سفارش کنه😅 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🔶یعنی کسی بما سفارش کنه، این خانواده رو حواستون باشه، فرد خیلی مهمیه و ارتباطات زیادی داره، ممکنه براتون دردسر بشه😕 🔸یعنی خودش فرد مهمیه، باز یک فردی که از خودش مهمتره، سفارشش رو بما میکنه؟!! مگه خود ما چقدر مهم هستیم‌ که اینقدر در کانون توجهات افراد مهم قرار میگیریم😄 بعدش دردسر بشه ینی مانع تراشی کنه که ما نتونیم برای کودکان نیازمند درمان فعالیت کنیم؟ خوب اینکه مشخصه طرف اصلا فرد مهمی نیست دیگه، خودش باید درمان بشه😅 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🔶یعنی کسی بما سفارش کنه، به این خانواده که خیلی وضعشون خوبه، خیلی هم دست به خیر دارند، زودتر یک کودک سالم بهشون بدین، هر جایی بگین حاضرند کمک هم بکنن، محدودیتی هم ندارن 🔸ینی چون پول دارن احساس میکنن، هر حقی رو میشه ناحق کرد! هر ضابطه ای رو شکست و هر بی اخلاقی رو با پوشش کار خیر بهش رنگ و لعاب گول زننده بدن؟😡 اولا که بارها گفتم ما کودک سالم معرفی و واگذاری نداریم، دوما خانواده های اینطوری تا فکرشون رو اصلاح نکنن اصلا نباید کودکی بهشون سپرد، چون اون کودک رو هم همینطوری بار میارن که برای حق و ناحق کردن میتونی توجیهات درست کنی. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 نتیجه گیری: ببینید مواردی که بالا نوشتم، بعضا در سوالات و گفتگوهای بعضی از خانواده ها با من یا بقیه همکاران مطرح میشه، که نشان از ضعف نگاه خانواده به موضوع دارد. البته توقع نیست که دیدگاه همه برای سرپرستی کودک نیازمند درمان، نگاه خیلی متعالی باشه ولی لزوما نباید نگاه اشتباهی باشه. قدم برداشتن در مسیر سرپرستی کودک نیازمند درمان، نیازی به سفارش ندارد، نیاز به آگاهی، صبوری، تعهد، هم‌نظر و همدل بودن زوجین، توانمندی فکری، حوصله کافی برای شنیدن مشکلات کودک و تحقیق و مشاوره برای کسب اطلاعات بیشتر، دارد. و اگر در خانواده ای این ویژگیها رو ببینیم، خودمون خیلی بیشتر مشتاق سپردن هر چه زودتر کودکی نیازمند درمان، بهشون هستیم.🌹👧🌹 در پایان پیشنهاد میکنم اگر متقاضی سرپرستی هستین، حتما صحبتهای این مادر فرزندپذیر رو چند بار گوش کنید👇 👈👈 هر جای این مسیر هستین، ببینید 👈👈 هر جای این مسیر هستین، بشنوید . . . . بهرویش، رویشی توأم با آگاهی برای کودکان . . . . کانال در ایتا https://eitaa.com/abedshahi
قسمت اول ۱۴) ما خیلی وقته برای سرپرستی کودک نیازمند درمان تشکیل پرونده دادیم ولی هنوز کودکی بما معرفی نشده؟ دلیلش چیه؟ اگر‌ نوبتی هم بود باید الان دیگه نوبت ما می شد حقیقتش دلایل زیادی میتونه داشته باشه، ❌ بعضی دلایل رو نمیشه گفت😅 چون هر چی دلیل هم بیاری، خانواده قبول نمیکنه و فایده ای هم نداره، حالا این قبول نکردنه بیشتر از سر شوق زیاد هستش و اینکه دوس دارن زودتر یک فرشته کوچولو عضوی از خانواده شون بشه، غافل ازینکه‌ شوق این کار به تنهایی کافی نیست. ⭕ بعضی از موارد رو هم میشه گفت که بازم معمولا خانواده ها قبول نمیکنن😅😅😅 و تمام انرژی که برای توضیحش گذاشته میشه دچار سوخت ناقص و پر از دوده میشه🥴 بازم بعنوان مثال مواردی رو میگم، فقط خواهش میکنم کسی تطبیق با خودش نده و بگه پس به این علت بوده، فردا میرم بهرویش توضیح میدم که راجع پرونده ما اشتباه برداشت کردن🏃🏃 دلایل احتمالی طولانی شدن معرفی کودک نیازمند درمان: ۱) معرفی لزوما نوبتی نیست که اگر کسی زودتر تشکیل پرونده داد بهش زودتر کودک معرفی بشه. هر کودکی برای هر خانواده ای مناسب نیست و یا شاید بهتر بشه گفت که هر خانواده ای ظرفیت هر نوع پیگیری درمانی رو نداره. این مسأله هم لزوما به ضعف توانایی خانواده نیست، گاهی یک بیماری از دید من خیلی پیش پا افتاده است ولی از دید خانواده قابل پذیرش نیست و ذهنیت هایی شکل گرفته که تغییر آنها دشواره. 👀 مثال بزنم؟ مثلا مشکلات قلبی در نوزادان شایع هست. خیلی ازین مشکلات با تحت نظر متخصص قلب اطفال بودن واقعا درمان میشه، ولی خانواده ای که درگیر بیماری بلندمدت قلبی یکی از نزدیکان شون بودن، میگن ما بیماری قلبی رو نمیتونیم بپذیریم، همش استرس داریم مثل فلان آشنامون بشه😔 حالا هر چقدر به این خانواده بگیم راجع موضوع تحقیق کنین، واقعا کشش فکری موضوع رو ندارن 👀بازم مثال بزنم؟ خانواده ای راجع hiv تحقیقات کاملی داشتن، درگیر ذهنیتهای کاملا غلط جامعه نسبت به این بیماری نیستند، میدونن hiv داشتن اصلا به معنی بیماری ایدز نیست و کاملا میدونن کودک مبتلا، در صورتی که تحت نظر متخصص عفونی اطفال باشه و داروهاش رو منظم مصرف کنه، هیچ مشکلی متوجه کودک نیست، حتی ناقل نمیشه، زندگی طبیعی، عمر طبیعی و حتی با ازدواج میتونه صاحب فرزند سالم هم بشه.🧐 حالا در صورتی که کودکی دارای hiv بما معرفی بشه، سریعا به این خانواده واگذار میکنیم و نگاه نمیکنیم که چه خانواده هایی از قبل توی نوبت کودک نیازمند درمان هستند. نتیجه گیری: اینکه کودکی زودتر به یک خانواده معرفی شده، قطعا شرایط بیماری اون کودک با خانواده خیلی سازگارتر بوده و خانواده هم خیلی آگاه و همراه بودن👏 پاسخ این سوال همچنان ادامه داره که در صورت تمایل میتونین مطالب بعدی رو دنبال کنین . . . . . . . . کانال در ایتا https://eitaa.com/abedshahi
قسمت دوم ۱۴) ما خیلی وقته برای سرپرستی کودک نیازمند درمان تشکیل پرونده دادیم ولی هنوز کودکی بما معرفی نشده؟ دلیلش چیه؟ اگر‌ نوبتی هم بود باید الان دیگه نوبت ما می شد در مطلب قبلی توضیحاتی رو راجع این دادم، در ادامه یکی دیگه از دلایل خیلی مهم رو توضیح میدم و بازم تاکید میکنم کسی تطبیق با خودش نده و بگه پس به این علت بوده، فردا میرم بهرویش توضیح میدم که راجع پرونده ما اشتباه برداشت کردن🏃🏃 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 دلایل احتمالی طولانی شدن معرفی کودک نیازمند درمان: ۲) پذیرش نیاز به آمادگی داره، بعضا با خانواده هایی مواجه هستیم که ظرفیت خیلی خوبی برای این موضوع دارند ولی هنوز آمادگی و آگاهی کافی رو کسب نکردند. تصمیمات هیجانی، تصمیماتی که مشخصا احساسات غلبه دارند، اصرار بیش از حد به خواسته خود و بدون توجه به نظر کارشناسی، اختلاف دیدگاه زوجین نسبت به موضوع، عدم پذیرش توسط سایر فرزندان خانواده، ضعف انگیزه های فرزندپذیری، وسواس فکری در انتخاب، و حتی ذهنیت های فانتزی می تواند نشانه هایی از عدم آمادگی کامل خانواده باشد. میخوام برای همش مثال بزنم😥 خوب دل بدین👇 👀خوب مثال بزنم؟ «یک کودکی میخوام حالا هر مشکلی داشت، فقط دختر باشه»🗨️ 💬 تضمینی به پذیرش و حتی نگهداری مطلوب کودک در این نوع نگاه نیست، هر دختری هم معرفی کنیم به تجربه میدونم قبول نمیکنن، چون در این نگاه، نوع پیگیری درمانی کودک دیده نمیشه و صرفا یک تصمیم هیجانی برای دختردار شدن به هر قیمتی است.🚫👶🚫 〰〰〰〰〰 👀 یا مثلا «یک کودکی میخوام حالا هر مشکلی داشت، فقط تو نگاه اول به دلم بشینه»🗨️ 💬 این خانواده ها چون تصمیم احساسی صرف میگیرن و دوست داشتن کودک در نگاه اول رو به مشکلاتش اولویت میدن، وقتی درگیر مشکلات درمانی کودک میشن، واقعا کم میارن و بچه رو براحتی برمیگردونن.🙀 دیدن مجدد این کلیپ با همه تلخی هاش شاید لازم باشه😔 〰〰〰〰〰 👀 یا مثلا «خودم یک کودک چهار ساله دارم، یک کودک با همین سن میخوام که با هم همبازی بشن»🗨️ 💬 متاسفانه غالب این موارد، که با اصرار زیاد خانواده است، نکاتی که توسط مشاورین مطرح میشه جدی گرفته نمیشه و قطعا منجر به همبازی شدن کودکان نمیشه، حتی رقابتی سخت و بعضا غیرقابل کنترل بین بچه ها درست میکنه در حدی که زوجین حاضر میشن بچه ها رو بزارن خونه و خودشون پذیرش بهزیستی بشن. 😥🤼😥 〰〰〰〰〰 👀 یا مثلا « من راجع بیماریهای مختلف تحقیق کردم، ولی ترجیحم به این هست که کودک با سن کمتر بهم معرفی بشه ولی همسرم تاکید دارن کودک بالای سه سال باشه تا هر بیماری نهفته ای هم اگر داشته تا الان مشخص شده باشه»🗨️ 💬اختلاف نظر زوجین در گام اول، منجر به اختلاف نظرات بعدی در رسیدگی های درمانی و حتی تربیتی و ایجاد چالش بین زوجین خواهد شد.💔 〰〰〰〰〰 👀 یا مثلا « من و همسرم خیلی مشتاق پذیرش کودکی با پیگیری درمانی هستیم، ولی هر بار موضوع تو خونه مطرح میشه، پسرم مقاومت شدیدی داره که امیدواریم با اومدن کودک جدید، خودش حل بشه»🗨️ 💬 چیزی خودش حل نمیشه، آماده شدن برای پذیرش کودک، قسمتیش همراهی سایر اعضای خانواده است. تا حس مقاومت کودک بررسی و اصلاح نشه، پذیرش کودک جدید قطعا چالشهای زیادی خواهد داشت.🤕 〰〰〰〰〰 👀 یا مثلا «کودکی میخوایم که مشکلش در ظاهر نباشه، حالا اگر بود خیلی مشخص نباشه. البته بیماری داخلی هم اگر داشت جراحی نباشه، با دارو خوب بشه، حالا اگر جراحی هم خواست، یکبار باشه اشکال نداره. یا مثلا اگر قرار دارویی داشته باشه، داروهاش کمیاب نباشه یا...»🗨️ 💬 من که نمیفهمم آخرش چی شد😅 اینطور نگاه مشخصه دچار یک وسواس فکری در انتخاب هستن، البته همونطور که گفتم ظرفیت خوبی برای پذیرش دارن ولی نیاز به جلسات مشاوره بیشتر و آگاه سازی بهتری دارن که قطعا نیاز به زمان داره.🕓👶🕗 〰〰〰〰〰 👀 یا مثلا « کودکی میخوام که بتونم همه تلاشم رو برای درمانش داشته باشم، ولی هیچکسی رو نداشته باشه، فردا یکی بیاد و ببرش و من اینقدر براش سرمایه گزاری کرده باشم، همه از بین بره»🗨️ 💬 نگاهی ارزشمند که با ذهنیتی فانتزی گره خورده. به هر حال فرزندپذیری نیاز به پذیرفتن پیش فرضهایی داره که تا پذیرفته و حل نشه، هیچ کودکی مناسب خانواده نیست حتی نیازمند درمان🤯 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 نتیجه گیری: نیت انجام یک کار ارزشمند، ارزشمند است ولی به تنهایی قطعا کافی نیست. پس از نیت برای انجام یک کار ارزشمند، باید ظرفیت خود را سنجید، به لوازم لازم تجهیز شد و آگاهی های کامل را کسب کرد. برای پذیرش یک تا زمانی که این اطمینان آمادگی را از سمت خانواده نداشته باشیم، کودکی معرفی نمیکنیم حتی اگر از تشکیل پرونده مدتها گذشته باشد. پاسخ این سوال همچنان ادامه داره... . . . . . . . کانال در ایتا https://eitaa.com/abedshahi
قسمت سوم ۱۴) ما خیلی وقته برای سرپرستی کودک نیازمند درمان تشکیل پرونده دادیم ولی هنوز کودکی بما معرفی نشده؟ دلیلش چیه؟ اگر‌ نوبتی هم بود باید الان دیگه نوبت ما می شد خوب در مطالب قبلی توضیحاتی رو دادم، در ادامه بقیه دلائل رو توضیح میدم و بازم تاکید میکنم کسی تطبیق با خودش نده و بگه پس به این علت بوده، فردا میرم بهرویش توضیح میدم که راجع پرونده ما اشتباه برداشت کردن🏃🏃 ادامه دلایل احتمالی طولانی شدن معرفی کودک نیازمند درمان: ۳) برای بعضی از خانواده ها منتظریم تا کودکی با بیماری متناسب با توان خانواده بهمون معرفی بشه. یعنی چی؟؟ ببینید هدف ما و خانواده های متقاضی ، به هر قیمت فرزنددار شدن که نیست. هدف قطعا اینه که برای کودکی که بخاطر مشکلات درمانیش، کمتر کسی پذیراش هست، با افتخار پدر و مادری کنیم و خانواده اش بشیم. 👀حالا مثلا خانواده ای اعلام میکنن ما چون کودک نیمه شنوا🦻 داشتیم، روند درمانش رو کاملا مسلط هستیم، اگر کودکی با مشکل مشابه باشه برای ما کاملا قابل پذیرش هست. 👀یا مثلا خانواده ای که میگه فرزند اولم کوچیک که بود درگیر آسم کودکان 🫁 شده بود 👀یا مثلا خانواده ای که میگه کودک من دیر به حرف اومد، اکثر گفتار درمان ها 😇 رو شناخت دارم و ... 👀یا مثلا خانواده ای که میگه من خودم کوچیک بودم شکاف کام 👶 داشتم و... 👀یا مثلا خانواده ای که میگه همسرم پرستار بیمارستان تخصصی قلب 💓 هست، بهمین خاطر دسترسی بهتری به متخصصان این حوزه داریم 👀 یا خانواده ای که میگه من خودم هپاتیت🩸داشتم و درمان شدم و.... نتیجه گیری: حالا نه اینکه تو صحبتای خانواده ها دنبال این باشیم که تا اسم بیماری آورد کلا روی پرونده 📝 مهر همون بیماری رو بزنیم. قطعا از خانواده میپرسیم میتونیم کودکی با چنین بیماری معرفی داشته باشیم یا میپرسیم ترجیح خودتون چه حوزه درمانی برای کودک هست. طبیعتا اولویت این هست این خانواده همراهی و صبوری داشته باشن تا بتونیم چنین کودکی بهشون معرفی کنیم. به تجربه اینطور واگذاری ها با وجود اینکه دوره انتظارش خانواده رو اذیت میکنه ولی از واگذاری های بسیار موفق میشن💌 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ۴)صاحبان تفکر « فقط دختر باشه یا هر چی کوچکتر بهتر» صاحبان این تفکر فقط صبر کنن، هیچ راهی هم نداره😄 بیشتر از یکبار در ماه هم اجازه این سوال که «آخه کی نوبت ما میشه» رو ندارن.😉 طبیعتا چون متقاضیان سرپرستی دختر خیلی زیاد هستن و از هر ده متقاضی، پانزده تا متقاضی دختر اند😅 و یا اگر اگر پسر هم بخوان تاکید بر خیلی کوچک بودن کودک دارند، این مساله باعث میشه روند معرفی زمان بر بشه 👀مثال بزنم؟ این خداییش مثال نداره دیگه😂 برای خانواده تشکیل پرونده دادیم برای معرفی پسر نیازمند درمان، زنگ میزنن بعد از یک هفته که نظر ما عوض شد دختر میخوایم. میگم قرار نیست سفارش بدیم که، باید ببینیم چه کودکی نیازمند خانواده هست، حالا دختر و پسرش چه فرقی میکنه؟ میگن دو تا پسر داریم و یک دختر، میخوایم بچه هامون دوتا دوتا هم جنس بشن😳 قطعا چنین انگیزه ای برای ما اولویتش خیلی کمرنگ میشه نتیجه گیری: حساسیتهای زیاد خانواده روی جنسیت و سن کمتر کودک، به هر حال دایره معرفی کودک را کوچکتر میکند. قطعا هر چقدر دست برای معرفی باز باشد، کودکی متناسب با شرایط خانواده زودتر معرفی خواهد شد. پاسخ این سوال کماکان ادامه دارد... . . . . . . . . کانال در ایتا https://eitaa.com/abedshahi
قسمت چهارم ۱۴) ما خیلی وقته برای سرپرستی کودک نیازمند درمان تشکیل پرونده دادیم ولی هنوز کودکی بما معرفی نشده؟ دلیلش چیه؟ اگر‌ نوبتی هم بود باید الان دیگه نوبت ما می شد خوب در مطالب قبلی یکسری دلائل رو گفتم، فکر کردین تموم شد و شما جزو هیچ کدومش نبودین😅 نه بابا، چند تا دلیل دیگه مونده که میگم. ولی مگر تاکید نکرده بودم که کسی تطبیق با خودش نده و بگه پس به این علت بوده، فردا میرم بهرویش توضیح میدم که راجع پرونده ما اشتباه برداشت کردن🏃🏃 اینجا همه دلایل رو نمیشه گفت😉 دلایل احتمالی طولانی شدن معرفی کودک نیازمند درمان: ۵) یک کم صبر کنین لطفا🙏 باید کودکی باشه تا معرفی کنیم؟؟؟ باید کودکی باشه تا معرفی کنیم؟ بابت خیلی از پرونده ها هم منتظر معرفی کودک هستیم. فکر میکنید چرا در استانهای مختلف رفت و آمد داریم؟ بخاطر همین هست که اگر هر جایی کودکی با شرایط پیگیری درمانی بود بتونیم زودتر، ورودش به خانواده رو تسهیل کنیم. تا الان تقریبا هر چی کودک بما معرفی شده رو به خانواده معرفی کردیم و منتظریم هر زمان کودکی بود به شما معرفی داشته باشیم. البته برای 👈این کودک👉 هنوز خانواده ای قبولش نکردن و واقعا تا الان شرمنده اش هستیم😔 خوب، اینم مثال بزنم؟ مثال نداره دیگه باید صبر کنن تا کودکی باشه دیگه😅 ولی باشه اینم مثال میزنم👀 ☎️ خانواده زنگ میزنن و میگن، کودکی که ماه پیش بما معرفی کردین که سابقه تشنج داشت، همونو ما میخوایم🧓 🍀 میگم ماه پیش؟!!!!!! ما معرفیش کردیم به یک خانواده دیگه و واگذار هم شد. ☎️ خانواده پشت تلفن شاکی که چرا برای ما نگه نداشتین؟ 🍀 میگم اولا شما نگفتین که بنا به تحقیق و مشاوره دارین دوما ما نمیتونیم کودک رو معطل این همه نگه داریم، سوما شما قاطع گفتین تشنج نعععع اصلا. ☎️ آخه اسمش ترسناک بود و یکهو ترسیدم که نکنه درگیر مشکلات دیگه هم باشه! 🍀 اینها رو فقط با یک کلمه تشنج تشخیص دادین؟؟ بخاطر همینه که اینقدر تاکید داریم روی مشکلی که میگیم با آگاهی پیش برین، تو اینترنت دنبالش نباشین و با متخصص مشورت کنین. حداقل راهنمایی ما رو گوش کنید. حالا چی شد که نظرتون تغییر کرد؟ ☎️ تحقیق کردم که تشنج های خفیف نوزادی که اکثریتش بخاطر شرایط بحرانی دوران بارداری مادر هست، اگر به موقع رسیدگی بشه، تحت نظر پزشک دارو مصرف کنه، براحتی قابل کنترل و درمان هستش. حالا ما باید چیکار کنیم؟ 🍀 صبر کنین تا هر زمان مورد دیگه ای بود، معرفی کنیم نتیجه گیری: نتیجه اش خیلی واضح بود، صبوری در این مسیر جزئی از مسیر هست. یکی از ویژگی های اصلی خانواده متقاضی ، توانمندی مدیریت احساسات و هیجانات و صبوری است. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ۵) شرایط مطلوبی تاکنون برای پذیرش کودک نیازمند درمان ندارید. خوب نمیشه همون اول بگین و اینقدر وقت ما رو برای مشاوره و ارزیابی و بازدید نگیرین😡 خوب در صحبت اولیه که نمیشه ارزیابی کاملی بدست آورد، مشاوره ها و بازدید و بقیه مراحل برای همین شناخت و ارزیابی کامل هست. قطعا تشکیل پرونده، تعهد و الزامی برای معرفی کودک نیست. فکر کنم بازم باید مثال بزنم🤷 خانواده مراجعه کردن و بسیار مشتاق ظاهر می شوند. حین مراحل ارزیابی، آقا حضورا مراجعه میکنن و میگن حقیقتش اونقدر که خانمم اصرار داره، من خیلی تمایل ندارم البته نه اینکه نخوام، مسئولیتش رو نمیتونم بپذیرم، ولی اگر همسرم متوجه بشه، خیلی ازم دلخور میشه.🤕 یا بالعکس خانم تماس میگیره و میگه به اصرار همسرش پیگیر هست و خودش خیلی راغب نیست.🙄 باورتون میشه؟!!! یا خانواده ای که پس تکمیل پرونده، اصرارهای زیادی میکنن و اعلام میکنن، تظاهر به بارداری داشتن یا اعلام کردن رحم اجاره ای گرفتن و... 😱 یا خانواده ای که مشخصا بهشون اعلام میشه که نیاز به مطالعه و مشاوره بیشتری دارید و از فردا تماس های سفارش کردن خانواده از اقصی نقاط ایران شروع میشه که این خانواده، حرف ندارن و بهشون بچه بدین. من خودم به شخصه با هر تماس جهت سفارش خانواده، الویت پرونده برام کمرنگ تر میشه. چون توضیح دادم که موضوع سفارش بردار نیست و خانواده ای که نسبت به موضوع چنین برداشتی دارند، فاصله های زیادی با پذیرش چنین کودکانی دارند. نتیجه گیری: به هر حال ممکنه پرونده خانواده ای با وضعیت فعلی که دارن، مناسب پذیرش کودک نیازمند درمان نباشه، در چنین شرایطی یا موضوع قابل پذیرش هست یا تلاش میشه با اصلاح شرایط و کسب آگاهی بیشتر، به وضعیت بهتری برسید. پذیرفتن موانع موجود و تلاش برای حل آنها پرونده رو مجددا به جریان خواهد انداخت، در صورتی که سفارش اطرافیان راجع خانواده، مسیر پرونده را به سمت بایگانی و عدم معرفی پیش می برد. . . . . . . . . کانال در ایتا https://eitaa.com/abedshahi
دسترسی سریع به مطالب اصلی اگر تازه به جمع ما اضافه شدید، برای آشنایی با فعالیتهای ما میتونید سوالاتی که قطعا برای خیلیا پیش اومده رو از لیست زیر انتخاب و پاسخش رو مطالعه کنید. یکسری سوالات رو 👈 اینجا 👉 پاسخ دادیم و بقیه رو هم تو این مطلب میتونید مطالعه کنین. فقط صبوری کنین و با حوصله مطالب رو مرور کنید. 👈 تاریخ پیدایش بهرویش🍀 👈 چه کودکانی توسط موسسه معرفی می شوند؟👧👶👦 👈 برای سرپرستی یک کودک، از کجا باید شروع کنیم؟🧑‍🍼 👈 میشه بچه ها رو از نزدیک ببینیم؟💁 👈 آیا میشه بین بچه ها انتخاب کنیم؟🤷 👈 میشه کودکی که مهمان گرفتیم، کلا پیش ما بمونه؟👼 👈 بچه ها توی چه بازه سنی هستند؟👀 👈 ساعات کاری رو میشه بفرمایید؟⌚️ 👈 میشه پارتی بازی کنین و زودتر کودک بگیریم؟🤡 👈 خیلی وقته تو نوبت هستیم، چرا کودک بما معرفی نمیشه؟😥 👈 چطور میتونم راجع سرپرستی کودکان نیازمند درمان اطلاعات بیشتری کسب کنم؟❤️‍🩹 👈 سوالات پرتکرار و کوتاه با پاسخی مشترکحتما بخونید👈 تشریح فعالیتها در خبرگزاری فارس 📡 میتونید ببینید و بشنوید👈 تشریح فعالیتها یک مدل دیگه . . . دوستان و آشنایان تون رو هم به این جمع دعوت کنید 👇👇👇 . . کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/468713996C9d6a20bd7f
صندوق اسرار بهرویش تمام تلاشش را کرده بود، نه فقط خودش حتی همسرش هم همینطور. احوالات دگرگونی داشتند می گفت حالا میفهمم فاصله ما با نداشتن، داشته هایمان یک چشم بر هم زدن بیشتر نیست لباس هایش کهنه می زد ولی مندرس و کثیف نبود. در چشمانش که عمیق می شدی، آخرین تلاشهای مردانه اش را به خوبی حس می کردی که سعی میکند اشکش سرازیر نشود و غرور مردانه اش بهم نخورد میگفت هیچ وقت فکر نمیکردم درگیر داستانی شوم که پسرم امیرمحمد سر از بهزیستی درآورد خانمش بیتاب بود و اشک ها امانش نمی داد، از داستانهای بعد زایمانش می گفت که با مشکل پیش آمده برای همسرش، دچار چه بحران روحی و افسردگی شده تا حدی که اصلا حسی به نوزادش نداشته. زن و شوهری که در شهر غریب بودند و زنی که در بحبوحه ی به دنیا آمدن اولین کودکش، هیچ کسی را کنار خود در بیمارستان ندارد. دردش که میگیرد، به هر نحوی بود، فقط خودش را به بیمارستان می رساند و بخاطر نداشتن مدارک هویتی و امتناع از پذیرش کودک، کودک در شیرخوارگاه پذیرش و پس از یک شبانه روز تحویل خانواده سایبان امن برای نگهداری موقت میشود پدر می گفت، برای امیرمحمد جبران می کنم، شرمنده اش هستم واین چند ماه انگار برایم سالها گذشت😥 طی این چند ماه مشاوره های لازم برای خانواده انجام شده بود. پدر مشکلش رفع و مادر حالش خیلی بهتر بود. بازدید از منزل و شرایط زندگی حاکی از بهبود خیلی خوب اوضاع داشت. به پدر‌ گفتیم، کودک ترخیص موقت میشود، یک نفر ناظر در طول این مدت پیگیر شرایط کودک خواهد بود. اگر نیاز به کمک هزینه ای برای کودک داشتید... پدر غمگین، خشمگین😡 ادامه حرفم را قطع کرد، ده تا ناظر بزارین، هر چقدر میخواین بزارین، ببینه براش چطور جبران میکنم ولی گدا که نیستم کمک هزینه بگیرم. هنوز دارم نون بازو میخورم و میتونم کار کنم. آنقدر عزت نفس در حرف و چهره این مرد موج میزد که واقعا دیگر شرایط ادامه بحث نبود، منتظر بود فقط تاریخ تحویل امیرمحمد رو بدونه. چند روز بعد... صبح حدود ساعت ۹ بود که از پله های مجتمع بالا میرفتم، خانمی را دیدم که حالش دگرگون بود و پس از تحویل امیرمحمد، از مجتمع خارج میشد. میشناختمشون، یکی از بهترین سایبان های امن و خانواده سایبان امن امیرمحمد بودند. با عشقی غیرقابل وصف، پذیرای این پسر کوچولو بودند که همه نداشته های عاطفی اش در طول این مدت چنان پر شده بود، که هیچ وقت نبود پدر و مادرش را حس نکرد. وارد اتاق کودکان شدم، کیف بزرگ کودکانه و شیرخشک و بسته های پوشک اطرافش توجهم را جلب کرد. به همکارم گفتم اینها رو کجا میبرین؟! گفت همه رو خانواده سایبان امن برای امیرمحمد آوردن، دارم میبرم تحویل خانواده اش بدم. گفتم تاکید داشتن همه اش برای امیرمحمد هست؟ گفتن آره تقریبا، مخصوصا لباسهای داخل کیف. گفتم نه نبرین، خانواده امیرمحمد رو میشناسم، براش سنگین تموم میشه. احساس حقارت میکنه، همکارم گفت حالا میبریم هر چقدرش رو خواست میبره، گفتم اصلا این کار رو نکنین، واقعا طرف احساس بدی ازین کار داره، بعدشم واقعا این کیف به وضعیت این خانواده نمیخوره، به لحاظ مالی خانواده اونقدری نیستن که چنین کیف بچگانه ای داشته باشند. شیرخشک و پوشک رو در حد ضرورت بهش بدین، بقیه اش رو نگه دارین و برای یک کودک نیازمند دیگه هزینه کنین. از داخل کیف، لباس های استفاده شده رو کنار بزارین، مطمئنم با سو تفاهم باورش نمیشه قبلا همین کودک استفاده کرده. فقط لباسهای نو رو توی یک پلاستیک، تاکید میکنم یک پلاستیک بزارین تا به یک بهونه ای بهشون بدم که ناراحت نشن... چند روز بعد.... ظاهرا آشنایی اونروز شاهد همه این اتفاقات بودند، به یکی از همکاران بازدید تماس میگیرند و میگن واقعا دیگه به بهرویش اعتماد ندارم، خودم دیدم که چطور وسایل اون بچه رو بهش ندادند و ... همکار بازدید که با ملاحظه داشت گلایه اون فرد رو توی یکروز متراکم به لحاظ کاری و مشغلات مختلف بچه ها، برام میگفت ناخودآگاه ذهنم رفت، جای کفشهای دست چندم مهدیار، مهدیاری که تحویل خانواده جایگزین شده بود، مادرش که مشکل شدید اعصاب و روان داشت، هر وقت مجتمع می آمد برای مهدیار کفش می آورد، کفشهایی که به هر حال مال آن بچه بود ولی نمی توانستیم به خانواده جدیدش تحویل دهیم که کلی تبعات و درگیری ذهنی زیادی برایشان درست میکرد. یاد عیدی های نیلوفر افتادم که خانواده سایبان امن برایش آورده بودند و خانواده جایگزین قبول نکردند. یاد آلبوم عکسهای ارغوان که خانواده سایبان امن تاکید داشت روز تحویل به مادرش بسپریم، ولی مادر روز تحویل آنقدر بیقرار بود که اصلا موقعیت نبود عکسهای آلبوم این چند ماهه ارغوان را ببیند و یاد همه امانتهایی که باید روزی به نحوی مناسب به این کودکان برسد و تا آن زمان در صندوق اسرار امانت اند و چقدر گاهی قضاوتها سخت است ولو چیزی که با چشم دیده باشی . . کانال در ایتا https://eitaa.com/abedshahi
دعایی در دلم گیر کرده بود، میدانستم چون از عمق وجود و سوز دل است قطعا مستجاب است. و معتقدم هر دعایی به حکمت الهی، قطعا در زمان مناسبش مستجاب می شود و حتی اگر دعای بنده ناقص باشد، به لطف خودش به بهترین شکل مستجاب خواهد کرد که مستجاب الدعوات است. هر کسی همراه است آمین بگوید که دعای جمعی ضریب نفوذش در آسمانها غیر قابل تصور است🤲 خداوندا، هر کسی به هر نحوی در حوزه کودکان، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، چه اداری، چه افتخاری، مشغول فعالیتی مرتبط هست و فکر میکند که به مصلحت کودک عمل میکند ولی با تصمیمات ناآگاهانه، نسنجیده، ناپخته، دیرهنگام یا سلیقه ای فکر میکند به نفع کودک تصمیم میگیرد ولی نمی داند شریک چه ضربه های مهلکی به این کودکان است، قبل از آنکه آه این کودکان دامنگیرش شود، از مسیر خدمتی به کودکان فرسنگها دورش بگردان تا زمانیکه به درک و فهم درستی برای خدمت به کودک برسد. . . . . . کانال در ایتا https://eitaa.com/abedshahi