eitaa logo
ابوابراهیم۵٧
51 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
9 فایل
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🌐 گاه نوشت #ابوابراهیم 🆘 eitaa.com/aboebrahim57 📳 hoorsa.com/aboebrahim57 💻 http://aboebrahim57.blog.ir 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴همه ی ما از افزایش قیمت ناراحتیم و دلمون میخواد یه جورایی خودمونو به گوش مسوولین برسونیم ولی راهش جمع شدن تو خیابونا نیست . راهکارش اینه که 🔹اولا : از نماینده هامون بخواهیم اعتراضمون رو در مطرح کنند و این قانون افزایش بنزین رو در مجلس لغو کنند . 🔹دوما : برای آینده خودمون و کشورمون به کاندیداهای دلسوز رای بدیم مطمئنا کاندیدایی که برای رای اوردن هفت شبانه روز شام میده 🍵 و برای رای آوردن دست به جیب میشه دلسوز من و تو نیست این نماینده برای جبران پولهایی که خرج کرده حتما یه جایی از حق من و تو رو ضایع میکنه ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری 🌐 ابوابراهیم 🆘 https://eitaa.com/aboebrahim ☑️ @aboebrahim 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
📸 اهانت بی‌سابقه اشرار به مقدسات/ سوزاندن قرآن، مسجد و هیئت 🔹اراذل و اوباش با حمله به مدرسه علمیه صالحیه کازرون ده‌ها جلد قرآن کریم را سوزاندند. 🔸شامگاه گذشته اشرار به مسجد و حوزه علمیه خاتم‌الانبیاء شیراز نیز یورش برده و این مکان مقدس را به آتش کشیدند. 🔹هیئت لواءالزینب (س) شیراز واقع در پل غدیر نیز که جرمی جز رسیدگی به محرومین حاشیه شهر و فعالیتهای فرهنگی و مذهبی نداشت، در آتش حقد و کینه اشرار سوخت./فارس ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری 🌐 ابوابراهیم 🆘 https://eitaa.com/aboebrahim ☑️ @aboebrahim 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔴یه نکته تو پرانتز دقت کردین دولت تونست تلگرام و شبکه های خارجی رو مسدود کنه؟! تا الان میگفتن نمیشه اما همین الان به خوبی میبینید یا نه؟! ایتا ثابت کرد، عالی است 🔴 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری 🌐 ابوابراهیم 🆘 https://eitaa.com/aboebrahim ☑️ @aboebrahim 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🚨ولایت‌پذیری؛ بزرگترین امتحانِ امروز حاج حسین یکتا: امروز اگه به من بگید بزرگترین امتحانی که داریم میشیم چیه؟ من میگم بچه‌ها یه امتحان بیشتر نمیشیم! و اون یه امتحان چیه؟ از آقا. شهدا تمرین کردن ولایت پذیری امام مهدی(ع) رو در آقا روح‌الله(ره)، ما باید تمرین کنیم ولایت پذیری امام مهدی(ع) رو در حضرت آقا. این دفعه دیگه با چون و چرا سوراخ میشه! که چرا آقا نمیگه؟ چرا آقا یه کاری نمیکنه؟ اگه آقا یه کاری میکرد. از همینجا لایه‌ی اوزونِ ولایتیِ ما سوراخ میشه! از چراها سوراخ میشه. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری 🌐 ابوابراهیم 🆘 https://eitaa.com/aboebrahim ☑️ @aboebrahim 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
❌ چه کسی پاسخگوی این خسارتها خواهد بود ؟!!! ❌ 🔴 آفتابی شدن دیرهنگام روحانی، همان نوشداروی بعد از مرگ سهراب 🔺پنجشنبه شب در اتفاقی شوک آور طرح سهمیه بندی بنزین و دونرخی شدن قیمت آن بدون اعلام قبلی اجرا شد. 🔹مردم با سابقه ذهنی دولت ضعیفی که در شرایط بحرانی نه تنها نظارتی بر افزایش قیمت ها ندارد، بلکه برخی اقداماتش زمینه ساز رانت و فساد خواهد بود و طرح های معیشتی را نیمه کاره رها می کند، با خبر افزایش ناگهانی قیمت بنزین هراسان شدند که وضعیت چه خواهد شد و آیا قرار است دوباره شرایط سخت سال ۹۷ و ماه های نخست ۹۸ بازگردد؟ 🔹جمعی از مردم نگران و خشمگین از تصميم دولت، از همان شب اعتراض خود را با حضور در پمپ بنزین ها آغاز کردند و روز بعد تجمعات خیابانی دنبال شد. 🔹علت اصلی اعتراض مردم بود. بی اعتمادی به دولتی که نشان داده مرد کنترل بحران ها نیست. سرمایه اجتماعی اعتماد مردم که از دست رفته باشد، با وعده نسیه مسؤول دست چندم دولتی در تلویزیون، آن هم یک روز بعد از اعلام طرح، آرام نمی گیرند. اگر دولت پیش از آغاز طرح، پرداخت یارانه نقدی و بسته حمایتی را آغاز می کرد، (چنانچه رهبری در روز جمعه به رئیس جمهور تذکر داده بودند که باید چنین می‌کرد) و این آغاز پرداخت با حضور رییس جمهور در تلویزیون و توضیح به مردم همراه می شد، مردم این چنین هراسان نمی شدند و تصور نمی کردند که دولت، آنان و مشکلاتشان را به حساب نیاورده و می خواهد از گرده ی آنان بالا رود و مشکلات خود را حل کند؛ دیگر شایعات اوج نمی گرفت و مریم رجوی جنایتکار و خاندان نحس پهلوی و مایک پمپئو خود را دلسوز و مطالبه گر مشکلات ملت جا نمی ردند؛ دیگر اشرار و منافقین و تجزيه طلبان فرصت بیرون آمدن از سوراخ ها و مخفی شدن در صفوف مردم معترض را برای تخلیه عقده ها و ضربه زدن به ملت و نظام و زمینه سازی اهداف وحشیانه شان پیدا نمی کردند. 🔹امروز آقای روحانی با نزدیک ۷۰ ساعت تأخیر در جلسه هیات دولت حاضر شد و از آغاز پرداخت کمک های معیشتی خبر داد. کاری که باید روز پنجشنبه یا قبل از آن انجام می گرفت تا این همه خسارت به بار نیاید. این بی تدبیری و این تاخیر نابخشودنی موجب شد علاوه بر خسارات مالی‌ و جانی و سپر بلا شدن مردم و نیروهای امنیتی و بسیج، سرمایه بزرگ و درّ ارزشمند با خطر جدی روبرو شود. آیا روحانی پاسخگوی این خسارت عظیم خواهد بود؟! آیا نمایندگان مجلس پیگیر این حق بزرگ ملت و نظام هستند؟ کشف و افشای ارتباط این رفتار خسارت بار دولت با ژست اپوزیسیونی چند روز پیش رئیس دولت در یزد و کرمان با کیست؟ 🔻قطعا اولویت امروز کشور بازگشت امنیت و آرامش و جلب رضایت مردم است. اما وظیفه نمایندگان مجلس پیگیری مطالبات فوق از مجرای قانونی سوال از رئیس جمهور می باشد. 📝 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری 🌐 ابوابراهیم 🆘 https://eitaa.com/aboebrahim ☑️ @aboebrahim 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
⭕ مملکت داری تدبیر می خواهد .⭕ ❌ اعصاب مردم فقط بخاطر گرانی بنزین نیست که داغون شده ، دو سال است که مردم تحت فشار اقتصادی هستند. از زمان شروع دلار جهانگیری با بالا رفتن نرخ ارز و سکه فشار گرانی بر دوش مردم بوده است. از رب گوجه تا پوشک ، از کاغذ تا لوازم التحریر دانش آموزان ، از خواربار تا پوشاک ، از قبض آب و برق و گاز . ❌ از کمبود تا گرانی خودرو . قبول کنیم دو سال است بازار رها شده و کنترلی بر گرانیها نیست. مردم اینها را می بینند ، لمس می کنند و خونشان بجوش می آید. اخیرا نان را هم گران کردند و یکشبه بنزین را هم سه برابر کردند!!! ❌ قبول کنید که مملکت داری این چنین نیست. تدبیر می خواهد ، برنامه میخواهد ، باور کنید که مردم خسته شده اند ، مردم مطالبه دارند و نمی دانند باید به کجا پناه ببرند. نمی دانند چگونه باید جلوی این گرانیها گرفته شود. فعلا مردم سنگ زیر آسیاب شده اند. ❌ دیگ زودپز اگر راه خروج فشار بخار نداشته باشد منفجر خواهد شد. مسئولین جمهوری اسلامی باید بدانند که رضایت مردم شرط بقای این نظام است. اگر اعتماد عمومی از بین برود ،اگر مردم از دین زده شوند ، اگر احساس کنند کسی به حرفشان اعتنا نمی کند ، بجوش می آیند و ضد انقلاب هم دنبال چنین فرصتهای نابی است تا آنچه عقده داشته را توسط مزدورانش بر سر مردم و نظام خالی کند. ❌ آقایان ، مملکت داری تدبیر می خواهد . با شعار دادن و سخنرانی مشکل اقتصادی حل نخواهد شد. چین کمونیست توانسته جمعیت یک میلیارد و چند صد میلیونی خودش را سروسامان بدهد ، اقتصاد برتر دنیا شود ، اما ما با این همه ذخایر نفت و گاز ، معادن ، نیروی انسانی و کشوری چهار فصل ، با جمعیت ۸۰ میلیونی که ناچیز است در اقتصاد مانده ایم. ❌ بفکر معیشت مردم باشید تا مردم از نظر روانی آرامش پیدا کنند ، امروز مردم نگرانی معیشت دارند . بنزین پاشنه آشیل اقتصاد ایران است. با سه برابر شدن بنزین قیمت همه چیز بالا میرود . آیا می توانند بازار را کنترل کنند؟!!! آیا می توانند نظارت کنند ؟!!! باید زمان بگذرد و ببینیم. شاعر چه خوب سروده : بنشینم و صبر پیشه گیرم دنباله کار خویش گیرم . 💕 اللهم عجل لولیک الفرج 💕 ✋ دعا کنید مشکل گشای اصلی بیاید . تا همه گره ها باز شود .✋ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری 🌐 ابوابراهیم 🆘 https://eitaa.com/aboebrahim ☑️ @aboebrahim 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
❌ زنان لیدر در اغتشاشات اخیر ❌ ⭕ اغتشاشات اخیر کشور که با جرقه سهمیه بندی و افزایش قیمت بنزین شروع شد در نوع خودش کم سابقه بود و ویژگیهای خاصی داشت ، یکی از این ویژگیهای خاص استفاده از لیدرهای زن بود!! ⭕ برخی از زنان بی پروا و بی حیا ، گستاخ و سخنران بعنوان لیدر اغتشاشات آموزش دیده بودند . با پشتیبانی مالی و حمایتی منافقین و دشمنان نظام این زنان نقش تحریک کننده جوانان را بعهده داشتند. ⭕ زنان لیدر ، جوانان را غیرتی میکردند و با جیغ و داد جلوی مأموران امنیتی مظلوم نمایی کرده و مردم را احساساتی می کردند . آنها فضا را بگونه ای مدیریت می کردند تا پسران جوان بتوانند بیشتر تخریب کنند و به اموال دولت و مردم آسیب برسانند. ❌ این هم از نکته های مهم و درس عبرتی بود که اغتشاشات اخیر به مردم ما نشان داد ، درسی که باید بگیریم این است که اسیر جو روانی زنان قانون شکن و گستاخ نشویم و فضا را برای این سلیطه ها آماده نکنیم.قانون شکنی زن و مرد ندارد و در حفظ امنیت جامعه نباید احساساتی عمل کرد. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری 🌐 ابوابراهیم 🆘 https://eitaa.com/aboebrahim ☑️ @aboebrahim 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
✅ به خودمان رحم کنیم . مردم ایران ، سلام ؛ بیایید خودمان به حال خودمان رحم کنیم. شاعر میگه : « کس نخارد پشت من ، جز ناخن انگشت من.» هموطن عزیز ، در هر شغل و کسبه هستید لطفا رعایت حال همدیگه را کنیم. باور کنیم که اگه بخواهیم مانند گرانی بنزین ، همه چیز را سه برابر کنیم ، زندگی برای همه ما جهنم خواهد شد. شما راننده محترم ، شما کاسب گرامی ، شما سوپری عزیز ، شما رستورانی بزرگوار ، شما املاکی محترم ، همه و همه با هم داریم زندگی می کنیم. اگه راننده محترم کرایه را سه برابر نکنه ، اون سوپری عزیز هم جنسش را با قیمت خرید قبل بفروشه و بقیه مشاغل بحال همدیگه رحم کنیم وضعیت قابل تحمل تر خواهد شد. اما اگه اینکار را نکنیم ، زندگی برای همه ما سخت خواهد شد. فکر نکنید اگه قیمتها را سه برابر کنیم ، درآمد ما هم سه برابر میشه. نه این اشتباهه. نه تنها درآمد ما سه برابر نخواهد شد ، بلکه فشار گرانی و تورم و اعصاب خوردی ما سه برابر خواهد شد. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری 🌐 ابوابراهیم 🆘 https://eitaa.com/aboebrahim ☑️ @aboebrahim 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
ابوابراهیم۵٧
#رمان 📚 #قصه_دلبری 💞 #قسمت_اول 1⃣ 💟مثل معتادهاشده بودم اگرشب به شب به دستم نمی رسید, به خواب نمی رف
یکی دو تا از اردوها را زدم. ... ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری 🌐 ابوابراهیم 🆘 https://eitaa.com/aboebrahim ☑️ @aboebrahim 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
ابوابراهیم۵٧
#رمان 📚 #قصه_دلبری 💞 #قسمت_اول 1⃣ 💟مثل معتادهاشده بودم اگرشب به شب به دستم نمی رسید, به خواب نمی رف
📚 💞 2⃣ 💟وقتی دیدم توجهی نمی کنند رفتم پیش آقای صدایش زدم جواب نداد. چند بار داد زدم تا شنید. سربه زیر آمد که "بفرمایین". بدون مقدمه گفتم: "این موکتا کمه" گفت: قد همینشم نمیان! بهش توپیدم: مامکلف به وظیفه ایم نه ! اوهم باعصبانیت جواب داد: این وقت روز دانشجو از کجا میاد؟ بعد رفت دنبال کارش. 💟همین که دعا شروع شد روی همه ی موکت هاکیپ تاکیپ👥 نشستند. همه شان افتادند به تکاپو که حالا از کجا موکت بیاوریم. یک بار از کنار 🌷یکی ازجعبه های مهمات را آوردیم اتاق بسیج خواهران به جای قفسه کتابخانه📚 مقررکرده بود برای جابه جایی وسایل ، حتماً باید نامه نگاری شود. همه کارها با مقررات و هماهنگی بود. 💟من که خودم را قاطی این ضابطه ها نمی کردم. هرکاری به نظرم درست بود, همان را انجام می دادم😎 جلسه داشتیم آمد اتاق بسیج خواهران. بادیدن قفسه خشکش زد😦 چند دقیقه زبانش بند آمد و مدام با انگشترهایش ور می رفت. مبهوت مانده بودیم با دلخوری پرسید: این اینجاچی کارمیکنه⁉️ همه ی بچه ها سرشان را انداختند پایین. زیرچشمی به همه نگاه کردم, دیدم کسی نُطق نمی زند. سرم را گرفتم بالا و با جسارت گفتم: 💟گوشه ی معراج داشت خاک میخورد. آوردیم اینجابرای . باعصبانیت گفت: من مسئول تدارکات رو توبیخ کردم! آن وقت شما به این راحتی می گین کارش داشتین😠 حرف دلم راگذاشتم کف دستش: مقصر شمایین که باید همه ی کارا زیر نظرو با تایید شما انجام بشه! اینکه نشدکار! نشست روی لبش وسرش را انداخت پایین. 💟با این یادآوری که "زودترجلسه راشروع کنین" بحث راعوض کرد. وسط جیغ کشیدم, شانس آوردم کسی آن دورور نبود. نه که آدم جیغ جیغویی باشم. ناخودآگاه ازته دلم بیرون زد. بیشتر شبیه جوک وشوخی بود. خانم ابویی که به زور جلو خنده اش راگرفته بود. گفت: آقای محمدخانی من رو واسطه کرده برای 💞 ازتو! 💟اصلاًتوذهنم خطورنمی کرد باشد. قیافه جاافتاده ای داشت. اصلاً توی باغ نبودم تا احدی که فکر نمی کردم مسئول بسیج دانشجویی ممکن است از خود دانشجویان باشد. می گفتم ته تَهش کارمندی چیزی ازدفتر نهاد رهبری است. بی محلی به را هم از سر همین می دیدم که خب آدم متاهل دنبال دردسر نمی گردد! 💟به خانم ایوبی گفتم: بهش بگواین فکر رو از توی مغزش بریزه بیرون. شاکی هم شدم که چطور به خودش اجازه داده ازمن خواستگاری کند😒 وصله نچسبی بود برای که لای پنبه بزرگ شده است. کارمان شروع شد. ازمن انکار از او اصرار. سر در نمی آوردم آدمی تا دیروز رو به دیوار می نشست حالا این طور مثل سایه همه جا . 💟دائم صدای کفشش توی گوشم بود و مثل سوهان روی مغزم کشیده می شد😣 ناغافل مسیرم را کج کردم. ولی این سوهان مغز تمامی نداشت. هرجایی جلوی چشمم بود. معراج شهدا، دانشگاه، دم دردانشگاه، نمازخانه وجلوی دفتر نهاد رهبری، گاهی هم می پراند. 💟دوستانم می گفتند: ازاین آدم ماخوذ به حیا بعیده این کارا، کسی که حتی کارهای معمولی و جامعه را انجام نمی داد و خیلی مراعات می کرد. دلش♥️ گیر کرده وحالا گیر داده به یک نفرو طوری رفتار می کرد که همه متوجه شده بودند. گاهی بعد از جلسه که کلی آدم نشسته بودند، به من می گفت. یا بعد از مراسم های دانشگاه که بچه ها با ماشین های🚙 مختلف می رفتند. بین این همه آدم ازمن می پرسید: باچی وکی برمی گردید؟ 💟یک بار گفتم: به شما ربطی نداره که من با کی میرم😐 اسرار می کرد حتماً باید با ماشین بسیج بروید یا برایتان ماشین بگیرم، می گفتم: اینجا شهرستانه. شما اینجارو با شهر خودتون اشتباه گرفتین. قرارنیست اتفاقی بیفته. گاهی هم که در اردوی ، سینی سبک کوکو سیب زمینی دست من بود و دست دوستم هم جعبه ی سنگین نوشابه. عزو التماس کرد که سینی رو بدید به من سنگینه! 💟گفتم: ممنون خودم می برم و رفتم ازپشت سرم گفت: مگه من نیستم؟ دارم میگم سینی رو بدین به من. چادرم را کشیدم جلوتر و گفتم: فرمانده بسیج هستین، نه فرمانده آشپزخونه😏 گاهی چشم غره ای هم می رفتم بلکه سر عقل بیاید. ولی انگار نه انگار🤦‍♀چند دفعه کارهایی را که می خواست برای انجام دهم، نصف نیمه رها کردم وبعد هم با عصبانیت بهش توپیدم. هر بار عکس می داد. 💟نقشه ای سرهم کردم که خودم را گم وگور کنم وکمتر در برنامه و آفتابی بشوم، شاید از سرش بیفتد. دلم لک می زد برای برنامه های . راستش از همان جا پایم به بسیج باز شد. دوشنبه ها عصر یک روحانی کنار معراج شهدا🌷 تفسیر می گفت و اکثر بچه ها آن روز را روزه می گرفتند. بعد از نماز📿هم کنار شمسه ی معراج می کردیم‌. پنیر🧀که ثابت بود. ولی هرهفته ضمیمه اش فرق می کرد: هندوانه، سبزی یا خیار. گاهی هم می شد یکی به دلش می افتاد که آش🍲نذری بدهد. قید
ابوابراهیم۵٧
#رمان📚 #قصه_دلبری 💞 #قسمت_دوم 2⃣ 💟وقتی دیدم توجهی نمی کنند رفتم پیش آقای #محمدخانی صدایش زدم جواب ن
📚 💞 3⃣ 💟یک کلام بودنش ترسناک بنظر می رسید. حس می کردم مرغش یک پادارد. می گفتم: جهان بینی اش نوک دماغشه! آدم خود مچکر بین، در اردوهایی که خواهران را می برد. کسی حق نداشت تنهایی جای برود🚫حداقل سه نفری, اسرار داشت: جمعی وفقط بابرنامه های کاروانی همراه باشید. 💟ما از برنامه های کاروان بدمان نمی آمد. ولی می گفتم گاهی آدم دوست داره تنها باشد و خلوت کند یا احیاناً دوست دارند با هم بروند. در آن مواقع, باید جوری می پیچاندیم و در می رفتیم چند بار در این در رفتن ها را گرفت بعضی وقت ها فردا یا پس فردایش به واسطه ماجرایی یا سوتی های خودمان فهمید. یکی از اخلاق هایش این بود که به ما می گفت فلان جا نروید❌و بعد که ما به حساب خود زیر آبی می رفتیم, می دیدیم به آقا خودش اونجاست, 💟نمونه اش حسینیه 🏢گردان تخریب رسیدیم پادگان دوکوهه شنیدیم دانشجویان دانشگاه امام صادق(علیه السلام) قرار است بروند حسینیه ی گردان تخریب. این پیشنهاد را مطرح کردیم. یک پا ایستاد که نه, چون دیر اومدیم وبچه ها خسته ن, بهتره برن بخوابن که فردا صبح 🌄 سرحال از برنامه ها استفاده کنن. گفت: همه برن بخوابن هرکی خسته نیست, می تونه بره داخل حسینیه حاج همت. بازحکمرانی به عادت همیشگی, گوشم بدهکارش نبود. همراه دانشگاه امام صادق(علیه السلام) شدم و رفتم. درکمال ناباوری دیدم خودش آنجاست 💟داخل اتوبوس🚎 با روحانی کاروان جلو می نشستند. باحالت دیکتاتور گونه تعیین می کرد چه کسانی باید ردیف دوم پشت سرآن ها بشینند. صندلی💺 بقیه عوض می شد, اما صندلی من نه. از دستش حسابی کفری بودم, می خواستم دق دلم را خالی کنم. کفشش 👞را درآورد که پایش را دراز کند. یواشکی آن را از پنجره اتوبوس انداختم نمی دانم فهمید کار من بوده یا نه! اصلاً هم برایم مهم نبود که بفهمد فقط می خواستم دلم خنک شود. 💟یک بار هم کوله اش را شوت کردم عقب. داشت که خیلی به آن تعصب نشان می داد. وقتی روحانی کاروان می گفت: باندای بلندگو📣 رو زیر سقف اتوبوس نصب کنین تا همه صدا روبشنون من با آن شال باندها را می بستم با این ترفندها ادب نمی شد و جای مرا عوض نمی کرد❌ 💟درسفر ساعت🕰 یازده شب با دوستم برگشتیم حسینیه. خیلی عصبانی شد. اما سرش پایین بود و زمین را نگاه می کرد, گفت: چرا به برنامه نرسیدین؟ عصبانی گذاشتم توی کاسه اش، هیئت گرفتین برای من یا امام حسین(علیه السلام)؟ اومدم زیارت (علیه السلام). نه که بندِ برنامه ها و تصمیمای شما باشم! اصلاً دوست داشتم این ساعت بیام. به شما ربطی داره؟ دق دلی ام را سرش خالی کردم و بهش گفتم: شما خانمایی رو به اردو آوردین که همه هجده سال رو رد کردن بچه پیش دبستانی نیستن که! 💟گفت: گروه سه چهار نفری بشید. بعد از نماز صبح 🌄پایین باشین خودم میام می برمتون. بعدم یا باخودم برمی گردین یا بذارین هوا روشن بشه و گروهی برگردین. می خواست خودش جلوی ما برود و یک نفر از آقایان را بگذارد پشت سرمان. مسخره اش کردم که از اینجا تا فاصله ای نیست که دو نفر داشته باشیم کلی کَل کَل کردیم. متقاعد نشد. خیلی خاطرمان راخواست که گفت برای ساعت ⏱سه صبح پایین منتظر باشیم. به هیچ وجه نمی فهمیدم اینکه با من این طور سر شاخ می شود و دست ازسرم برنمی دارد. چطور یک ساعت بعد می شود همان آدم خشک مقدس از آن طرف بام افتاده. 💟آخرشب🌃 جلسه گذاشت برای هماهنگی برنامه های فردا. گفت: خانما بیان نمازخونه. دیدیم حاج آقا را خواب آلود آورده که تنها دربین نباشد😕 رفتارهایش راقبول نداشتم فکر می کردم ادای رزمنده های دوران جنگ را در می آورد. نمی توانستم با کلمات قلمبه سلنبه اش کنار بیایم. دوست داشتم راحت زندگی کنم, راحت حرف بزنم, خودم باشم. به نظرم زندگی با چنین آدمی کار من نبود. دنبال آدم می گشتم که به دلم❤️بنشیند. 💟در چارچوب در، با روی ترش کرده نگاهم را انداختم به موکت کف اتاق بسیج وگفتم: من دیگه امروز به بعد, مسئول روابط عمومی نیستم❌ . فهمید کارد به استخوانم رسیده. خودم را برای اصرارش آماده کرده بودم. شاید هم دعوایی جانانه و مفصل, برعکس, درحالی که پشت سرش نشسته بود, آرام و با طمانینه گونه پر راگذاشت روی مشتش وگفت: یه نفرروبه جای خودتون مشخص کنید و بروید. ... ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری 🌐 ابوابراهیم 🆘 https://eitaa.com/aboebrahim ☑️ @aboebrahim 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
﷽  💢قرار شبانه 💢 ﷽ بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا از پس پرده ی غیبت نظر دارد 🌸✨بسم الله الرحمن الرحيم✨🌸 اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ... 💫و برای سلامتی محبوب💫 🎀اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ ... 🌺دعای منتظران درعصرغیبت🌺 اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَك 🌷اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج 🌷 💠 التماس دعای سلامتی و فرج قائم آل محمد(ص)، سلامتی و طول عمر نائب بر حقش حضرت امام خامنه ای و دعای سلامتی و نصرت سربازان گمنام امام زمان(عج)، مدافعان حرم و رزمندگان اسلام در بلاد اسلامی خصوصا جبهه های داخلی، سوریه، لبنان، عراق، بحرین ، یمن و فلسطین «یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینِکَ» شب خوش ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری 🌐 ابوابراهیم 🆘 https://eitaa.com/aboebrahim ☑️ @aboebrahim 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈