🔴 غفلتی که به بزک آمریکا کمک میکند!!!
🔰در آبان ۱۳۹۵ #رهبر انقلاب شدیداً اعتراض کردند که چرا هیچ نشانهای از ۷۰ جلد #اسناد_لانه_جاسوسی، در مدارس و دانشگاهها نیست؟ امروز پس از گذشت ۳ سال از #اعتراض ایشان و ۳۹ سال افشای اسناد جاسوسی هنوز اثری از این اسناد در #کتب_درسی ما نیست. اما چرا؟!
دلیل این امر #غفلت است یا دلایل دیگر؟
🔰اهمیت نشر یا سانسور اسناد لانه جاسوسی
۱. سالهاست در #حافظه_تاریخی مردم ایران، نفرت از آمریکا و #انگلیس وجود دارد، نسلهای پیشین علت این نفرت را بخوبی درک کردهاند. مردم ایران به چشم خود دیدهاند در جنگ جهانی اول، انگلیسیها با قحطی مصنوعی، نیمی از مردم کشور را قتل عام کردند، اما جریان #نفوذ فرهنگی و تاریخی، نه تنها اسناد این جنایت را از کتب و کتب درسی که حتی از روزنامهها هم حذف کرد تا سندی برای نسلهای بعد نماند. درست آنچه برای اسناد سفارت آمریکا اتفاق افتاد. نتیجه روشن است. به مرور زمان، روحیه ضداستکباری شعارزده و نامستند میشود، رنگ میبازد و مردم دوست و دشمن خود را تشخیص نخواهند داد، تا وقتی چکمههای دشمن بر درب خانه آنها لگد بزند. درست مثل افغانستان و سوریه و عراق.
۲. این اسناد، منبع دست اول و سند اثبات دشمنی آمریکا با #ایران است. در زمانهای که آمریکاییها و نفوذیها با عبور از «پله اولِ» چند دهه جنایت و ستم در کشورمان، ایران را متهم به دشمنتراشی میکنند، چه شاهدی بهتر از اسناد خود دشمن؟ اسنادی که یک #ویکی_لیکس کامل و حقیقی از عملگی #پهلوی برای آمریکا و نحوه #جاسوسی و خرابکاری سفارت آمریکا علیه ماست. جوان ایرانی با خواندن این اسناد میفهمد آمریکای بزک شده این روزها، ستاد فرماندهی کودتای ۲۸ مرداد بود. سلطه #نفتی آمریکا و چپاول نفت در حکومت پهلوی، روند نفوذ در جمهوری اسلامی، صحنهگردانی تخریب و فشار بر ایران، با این اسناد در جلو چشمها قرار دارد.
۳. این اسناد دریایی است از اسرار سیاسی که با زحمت بسیار دانشجویان طی ۶سال با مرتب کردن دقیق ۱۱هزار سند رشته رشته، تهیه شدهاند. اسنادی که نشان میدهد خوشبینی یا شیفتگی به آمریکا سادهلوحانه یا خائنانه است و سفارت آمریکا در هر کشوری، نه یک سفارتخانه معمولی برای تعامل کشورها، بلکه کانون جاسوسی و خرابکاری و #مداخله است. و چه خوب گفته «نگرو پونته» رئیس دولت آمریکایی حاکم بر عراق (۲۰۰۴-۲۰۰۵): «آمریکا تنها کشوری است که در آن کودتا رخ نمیدهد! چون آمریکا در واشنگتن سفارت ندارد.»
✍️ دکتر محمد عبدالهی
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری
🌐 ابوابراهیم
🆘 https://eitaa.com/aboebrahim
☑️ @aboebrahim
💠 ما را به دوستان معرفی کنید.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔴همه ی ما از افزایش قیمت #بنزین ناراحتیم و دلمون میخواد یه جورایی #اعتراض خودمونو به گوش مسوولین برسونیم
ولی راهش جمع شدن تو خیابونا نیست .
راهکارش اینه که
🔹اولا : از نماینده هامون بخواهیم اعتراضمون رو در #مجلس مطرح کنند
و این قانون افزایش بنزین رو در مجلس لغو کنند
.
🔹دوما : برای آینده خودمون و کشورمون به کاندیداهای دلسوز رای بدیم
مطمئنا کاندیدایی که برای رای اوردن هفت شبانه روز شام میده 🍵 و برای رای آوردن دست به جیب میشه دلسوز من و تو نیست
این نماینده برای جبران پولهایی که خرج کرده حتما یه جایی از حق من و تو رو ضایع میکنه
#کانال_ابوابراهیم
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری
🌐 ابوابراهیم
🆘 https://eitaa.com/aboebrahim
☑️ @aboebrahim
💠 ما را به دوستان معرفی کنید.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
ابوابراهیم۵٧
#رمان 📚 #قصه_دلبری 💞 #قسمت_سی_ودوم 2⃣3⃣ 💟از نظر جسمی خیلی ضعیف شده بودم. زیاد پیش می اومد که باید س
#رمان📚
#قصه_دلبری 💞
#قسمت_سی_وسوم 3⃣3⃣
💟وقتی آمد لباس های نظامی و پوتینش را بگذارد داخل کوله, سعی کردم کمی حالت #اعتراض به خود بگیرم. بهش گفتم: اونجا خیلی خوش می گذره یا اینجا خیلی بد گذشته که این قدر ذوق مرگی☹️ انگشتانم را فشار داد و شروع کرد به خواندن:
ما بی خیال مرقد #زینب نمی شویم ❌
روی تمام #سینه_زنانت حساب کن💪
💟تا اعزامش چند روزی بیشتر طول نکشید. یک روز خبر داد که کم کم باید بار و بنه اش را ببندد. همان روز هم بهش زنگ📞 زدند که خودش را برساند فرودگاه✈️ هیچ وقت ندیده بودم #نماز صبحش را به این سرعت بخواند. حالتی شبیه کلاغ پر. بهش گفتم: خب حالا توام خیالت راحت جا نمی مونی. فقط یادم هست مرتب می پرسیدم: کی بر می گردی⁉️ چند روز می شه؟ نری یادت بره #زنی هم داشتی ها😏
💟دلم می خواست همراهش می رفتم تا پای #پرواز. اما جلوی همکارانش خجالت
می کشیدم. خداحافظی کرد👋 ورفت. دلم نمی آمد در را پشت سرش ببندم. نمی خواستم باور کنم که رفت. خنده روی صورتم خشکید😢 هنوز هیچ چیز نشده #دلم برایش تنگ شد. برای خنده هایش، برای دیوانه بازی هایش, برای گریه هایش😭 برای ١روضه خواندن هایش
💟صدای زنگ موبایلم📳 بلند شد. محمدحسین 😍بود. به نظرم هنوز به نگهبانی شهرک نرسیده بود. تا جواب دادم گفت: #دلم_برات_تنگ_شده! تا برسد فرودگاه, چند دفعه زنگ زد. حتی پای پرواز که، الان سوار شدم و گوشی رو خاموش می کنم📴
💟می گفت: می خوام تا لحظه آخر باهات حرف بزنم😍 من هم دلم خواست با او حرف بزنم. شده بودم مثل آن زمانی که در دوران #نامزدی، در حرف زدن سیری ندارند. می ترسیدم 😢به این زودی ها صدایش را نشنوم. دلم نیامد گوشی را قطع کنم. گذاشتم خودش قطع کند. انگار دستی از داخل صحفه گوشی پلک هایم را محکم چسبیده بود.
💟زل زده بودم به آسمان. شب🌃 اولی که نبود, دلم می خواست باشد و خروپف کند. نمی گذاشتم بخوابد. باید اول من خوابم😴 می برد بعد او. حتی شب هایی که خسته و کوفته از ماموریت بر می گشت.
#ادامه_دارد...
#کانال_ابوابراهیم
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری
🌐 ابوابراهیم
🆘 https://eitaa.com/aboebrahim
☑️ @aboebrahim
💠 ما را به دوستان معرفی کنید.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈