#شهرخودراازخودروهاپس_بگیریم !
#ابوالفضل_عباسی_بانی-۱۵مرداد۹۹
زمانی که صنعت و مدرنیسم تاروپود سنت و فرهنگ واخلاق را در هم تنید نه از کسی اجازه گرفت و نه نظرسنجی ای صورت گرفت و نه حتی بازه زمانی برای این یورش وحشیانه تعریف کرد و اتفاقا این ما بودیم که با آغوش باز باستقبالش رفتیم و تا پستوی خانه های خویش راهش دادیم بگونه ای که اکنون به یک صاحبخانه قدرقدرت و قلچماق تبدیل شده و ما بعنوان مستاجرانی ضعیف و ناتوان حتی بخود حق نمی دهیم فضای اندکی از خانه فراخ خویش را برای تنفس هوای پاکش داشته باشیم چون پذیرفتیم این خانه نه برای من که ملک طِلق اتومبیل هاست و برهمین باور است که در مرکزی ترین نقطه شهر برایش پارکینگ بنا کردیم و از او میخواهیم که قدم بردیدگان ما بگذارد و با عبور از روی اعصاب و روان و دیدگان ما درنقطه نقطه خیابانهای حاحباشی وبارو و محسنی و حصار و قائم مقام و خوانساری و نیسانیان و شکرای و مدآقاسیاه وآسیاب خرابه و بارو و.. رحل اقامت بیفکند!!
و نکته تلخ اینجاست که اکثر این خودرو ها متعلق به کاسبانی است که صدالبته دوست خدا هستند و نبض ترازمان(اقتصاد) شهر را دردست دارند و برای شخص من بسیار محترمند ولی متاسفانه چنان سازمانهای فرهنگی ما درگیر مدیریت جهانی اند که هرگز هرگز به مسئولیت های اجتماعی خویش عمل نکرده و به ما یادآور نشده اند که #اتومبیل وسیله سفر است و سفر هم معنی خاصی دارد!
ما #حق_نداریم برای خرید سبزی خوردن تا حلق بازار تاریخی ماشین سواری کنیم و به حرکت آرام عابرپیاده ی پیروجوان و زن ومردوکوچک وبزرگ با فریاد های نخراشیده یا بوق ممتد و.. معترض باشیم که آی مگرنمیفهمی !
ما #حق_نداریم اتومبیل خود را دقیقا مقابل مغازه خویش و از صبح تا ظهر و باز از عصرتاشب پارک کنیم و در این بین ۴بار فاصله منزل-مغازه را با خودرو طی و موجبات شلوغی خیابان و آلودگی هوا را فراهم آوریم!
منِ شهروند #حق_ندارم برای رفتن به دانشگاه و محل کار و دیدن خاله و عمه از وسیله شخصی استفاده کنم حال آنکه #شعوراجتماعی #رفاه_اجتماعی اخلاق_اجتماعی #اقتصادملی و...ایجاب می کند متناسب با فاصله مبدا-مقصد از #پیاده_روی #دوچرخه #تاکسی و #اتوبوس استفاده کنم! و این موضوع در مورد ساکنان مرکزشهر مصداق بیشتری دارد!
والبته قرار نیست ساکنان محترم مرکز شهر زندانی شوند و قطعا بایستی تسهیلاتی برای این عزیزان پیش بینی شود از جمله برگ تردد محدود باسازوکاری مناسب(عرض کردم قرار نیست منِ مرکز نشین روزی چندبار با اتومبیل خارج و داخل شوم!).
به هر روی بعنوان فردی مرکزنشین و کسی که اتفاقا بدلیل محدودیت جسمی ناگزیر به استفاده از اتومبیل هست عرض میکنم، همانگونه که از سال ۹۴ با ایجاد گروه #اراک_شهروند مطالبه ی جمع آوری پل خیبر و پلهای هوایی عابر پیاده و پیاده راه سازی و... را داشتم بازهم براین مطالبه جامعه مدنی و شهروندانِ #شهروند پای می فشارم و براین باورم که باید #شهر خودرا از خودروهاپس بگیریم !
https://zil.ink/abolfazlabbasibani
#آگاهی، سرآغاز خردمندی است.