eitaa logo
صالحین (تجیر) ابوزیدآباد و حومه
138 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
697 فایل
کانال مربیان، معلمین،والدین و هادیان سیاسی http://eitaa.com/abozeiedabad منطقه ابوزیدآباد-بخش کویرات آران بیدگل استان اصفهان* لینک کانال@abozeiedabad ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/snatkar1364
مشاهده در ایتا
دانلود
 و هنگامى كه از آن‏‌جا گذشتند، موسى به جوان همراهش گفت: غذايمان را به ما بده كه ما از اين سفرمان رنج و خستگى ديديم. (62) جوان گفت: ديدى [چه شد]؟ وقتى كنار آن صخره جاى گرفتيم، من فراموش كردم جريان ماهى را براى تو بازگويم، و كسى جز شيطان ياد آن را از خاطرم نبرد، و ماهى به گونه‌‏اى شگفت‌‏انگيز راه خود را در دريا پيش گرفت و رفت. (63) موسى گفت: اين رويداد همان چيزى است كه ما در پى آن بوديم و اين نشانه ميعاد ماست؛ پس بى‌‏درنگ ردّ پاى خود را دنبال كردند و بازگشتند. (64) چون بدان‏‌جا رسيدند، بنده‌‏اى از بندگان ما (خضر) را يافتند كه از جانب خود رحمتى به او عطا كرده و از نزد خود دانشى به او آموخته بوديم. (65) موسى به او گفت: آيا اجازه مى‌‏دهى به دنبال تو بيايم، با اين قرار كه بخشى از آن‌چه را كه به تو آموخته‌‏اند به من بياموزى تا به وسيله آن به راه درست رهنمون شوم؟ (66) آن عالم (خضر) گفت: تو هرگز نمى‏توانى همراه من باشى و بر روش آموزش من شكيبايى كنى. (67) و چگونه بر چيزى كه دانشت بدان احاطه ندارد شكيبايى مى‌‏كنى؟ (68) موسى گفت: اگر خدا بخواهد مرا شكيبا خواهى يافت و در هيچ كارى تو را نافرمانى نخواهم كرد. (69) خضر گفت: اگر دنبال من آمدى، از من درباره كارى كه انجام مى‌‏دهم چيزى مپرس تا خود از آن براى تو سخنى آغاز كنم. (70) پس هردو به راه افتادند، تا وقتى كه سوار كشتى شدند، خضر آن را سوراخ كرد. موسى گفت: آيا آن را سوراخ كردى تا سرنشينانش را غرق كنى؟ به راستى كارى بس ناگوار كردى. (71) خضر گفت: آيا به تو نگفتم كه هرگز نمى‌‏توانى همراه من باشى و بر روش آموزش من شكيبايى ورزى؟ (72) موسى گفت: مرا به فراموشى و غفلتم بازخواست مكن و به سبب كارم مرا در تنگنا قرار مده. (73) سپس از كشتى پياده شدند و به راه افتادند، تا وقتى كه به پسرى نوجوان رسيدند و خضر او را كشت، موسى گفت: آيا شخص بى‏‌گناهى را بدون آن‏‌كه كسى را كشته باشد كشتى؟ به راستى كارى ناپسند مرتكب شدى. (74) 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷نکته تفسیری صفحه ۳۰۱🌷 موسی و خضرـ قسمت اول: روزی حضرت موسی در میان بنی اسرائیل سخنرانی می کرد. کسی از او پرسید: چه کسی در زمین از همه داناتر است؟ موسی گفت: داناتر از خودم سراغ ندارم. در این هنگام، به موسی وحی شد که ما بنده ای داریم که در مجمع البحرین(محل اتصال دو خلیج عقبه و سوئز) زندگی می کند و (در برخی موارد) از تو دانشمندتر است. موسی عرض کرد: آیا ممکن است او را ببینم؟ خدا فرمود: یک ماهی در زنبیل بگذار و حرکت کن. موسی همراه جوان باایمان بنی اسرائیل و جانشین خود یعنی «یوشع بن نون» به راه افتاد تا به صخره ای رسید. در آنجا قدری خوابیدند. در آن هنگام، ماهی در زنبیل جان گرفت و تکانی خورد و به‏ طور شگفت انگیزی به دریا افتاد. یوشع این صحنه را دید؛ ولی فراموش کرد که به موسی بگوید. سپس دوباره به راه افتادند و بقیه‏ ی آن روز و شب را تا بامداد راه رفتند. در آن هنگام، موسی به یوشع گفت: صبحانه مان را بیاور که از این سفر خسته شدیم. یوشع، ماجرای دیروز را برای موسی بازگو کرد و موسی نیز مانند هم سفرش شگفت زده شد. در این هنگام، موسی گفت: این همان نشانه ای بود که دنبالش بودیم، و از همان راهی که آمده بودند، بازگشتند تا به کنار صخره رسیدند. در آنجا، مردی را دیدند که با یک تکّه پارچه خود را پوشانده بود. او «خضر» بود. موسی به او سلام کرد و خود را شناساند و هدفش را از آمدن به آنجا بازگفت. خضر گفت: تو تحمّل با من بودن را نداری. خدا به من دانشی بخشیده که به تو نداده، و به تو علمی بخشیده که به من نداده است. موسی گفت: به خواست خدا خواهی دید که من فرد صبوری هستم و تو را نافرمانی نمی کنم. خضر گفت: اگر می خواهی دنبال من بیایی، حق نداری از کارهایی که من انجام می دهم، سؤال کنی تا اینکه خودم راز کارهایم را برایت روشن کنم. سپس از کنار دریا به راه افتادند. یک کشتی آماده‏ی حرکت بود. از سرنشینان کشتی خواستند که آن ها را نیز سوار کنند. آن ها خضر را شناختند و هر دو را رایگان سوار کردند. امّا همین‏ که آن دو سوار کشتی شدند، خضـر، یکی از تخته های کشتی را با تیشه کَند. موسی گفت: این ها ما را بدون کرایه سوار کردند؛ چرا کشتی شان را سوراخ کردی؟ ممکن است همه‏ی آنها غرق شوند. واقعاً کار زشتی کردی! خضر گفت: نگفتم نمی توانی صبر کنی؟ موسی گفت: مرا به‏ سبب فراموش کاری ام بازخواست مکن و بر من سخت نگیر. سپس از کشتی پیاده شدند و در ساحل دریا به راه افتادند. در همین حال، به پسربچه ای رسیدند که با بچّه ها مشغـول بازی بود. خـضر، سر پـسر را گرفت و از بدنش جدا کرد و او را کشت. موسی با حیرت تمام پرسید: چرا خون بی گناهی را ریختی؟ چه کار ناپسندی کردی! ... . 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺تحدیر (تندخوانی) جزء بیست و ششم قرآن کریم 👤 استاد معتز آقایی 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺ترتیل جزء بیست و ششم قرآن کریم 👤 استاد شهریار پرهیزگار 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
💠 پوستر راهکارهای زندگی موفق در جز بیست و ششم قرآن 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
🔷اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً وعَیبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعِ السّامعین.» 🔹«خدایا قرار بده کوشش مرا در این ماه قدردانی شده و گناه مرا در این ماه آمرزیده و کردارم را در آن مورد قبول و عیب مرا در آن پوشیده، ای شنواترین شنوایان. » 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🔰شرح دعای روز ۲۶ ماه مبارک رمضان آیت‌الله مجتهدی(ره) 🔷ایشان در شرح فراز «اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً» می فرمایند: در این بخش از دعا می‌خوانیم، خدایا سعی و تلاش ما در ماه رمضان را بپذیر. واژه «مشکوراً» به معنای «تشکر کن» است و مقصود آن در این دعا «بپذیر» و «قبول کن» است. 🔷وی می‌افزاید: آدم زحمت می‌کشد و روزه می‌گیرد، گرسنه و تشنه می‌شود؛ اما غذا و آب نمی‌خورد و کم‌خوابی ماه رمضان را تحمل می‌کند و اگر خدا تلاش‌های ما را قبول نکند، کاری از ما ساخته نیست. اگر زحمتی و رنجی کشیده شود و حاصلی در پی نداشته باشد، اتفاق ناگواری افتاده است. 🔷این استاد اخلاق می‌گوید: ما باید غصه بخوریم که نکند اعمال ما را آفت بزند. مثلاً یک غیبت می‌تواند تمام زحمات ما را هدر دهد. اگر غیبت کنید ۴۰ روز اعمال خوب شما در نامه اعمال شخص غیبت شونده نوشته می‌شود و اگر عمل خوبی نداشته باشید، گناهان آن شخص در نامه اعمال شما نوشته می‌شود. این روایت از معصوم (ع) است. 🔷وی ادامه داد: باید به خودمان بپردازیم و ببینیم که خودمان چه کار کرده‌ایم؛ آیا هیچ عیبی نداریم؟ گل بی‌عیب خداست و ممکن نیست که ما عیب نداشته باشیم. در روایت آمده که «چه می‌شود انسان را، یک خار کوچک را در چشم رفیقش می‌بیند؛ اما شاخه‌ای که در چشم خودش رفته را نمی‌بیند. » 🔷آیت‌الله مجتهدی تهرانی تصریح می‌کند: این روایت کنایه از این است که انسان عیب‌های بزرگ خود را نمی‌بیند؛ اما عیب کوچک مردم را می‌بیند. این عالم ربانی در ادامه اظهار می‌کند: این حدیث از معصوم (ع) است که خوش به حال کسی که عیب خودش را می‌بیند و به عیب کس دیگری کاری ندارد. 🔷وی در ادامه در شرح «وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً» می‌گوید: در این فراز از دعای روز بیست‌ و ششم ماه رمضان خدا می‌خواهیم تا گناهان ما را بیامرزد و اعمالمان را قبول کند. از خدا می‌خواهیم تا گناهانی که پیش از ماه رمضان انجام داده‌ایم را ببخشد؛ چون ماه رمضان، فصل درآمد معنوی و کسب ثواب است، حتی خوابیدن و نفس کشیدن در این ماه عبادت محسوب می‌شود. 🔷آیت‌الله مجتهدی تهرانی تاکید می‌کند: در ماه رمضان این همه درآمد وجود دارد و آیا امکان ندارد با این همه درآمد کسب شده، انسان جان خودش را از گرو دربیاورد؟ پیامبر اسلام در خطبه شعبانیه می‌فرماید: «پشتتان از گناه سنگین شده و به گرو رفته است و در ماه رمضان بدنتان را از گرو در بیاورید. » 🔷 وی ادامه می‌دهد: برخی هنگام نماز صبح نمی‌توانند به خاطر سنگینی بلند شوند که از آثار گناه است. شخصی به امام حسن عسگری (ع) گفت که هر شب قصد می‌کنم تا نماز شب بخوانم؛ اما نمی‌شود. امام فرمود: «گناه تو را زنجیر کرده است. » دلیل اینکه کسی دلش می‌خواهد نماز شب بخواند اما نمی‌تواند، انجام گناه است و با استغفار می‌تواند آن را رفع کند. 🔷این استاد بزرگ اخلاق و حوزه در ادامه سخنان خود درباره بیدار شدن در هنگام سحر و استفاده کردن از برکات آن تاکید و بیان کرد: شعری هست که می‌گوید «هر که سحر ندارد از خود خبر ندارد»، هر کسی که هنگام سحر خواب است، نمی‌داند که کیست و باید خود را پیدا کند. حدیث از معصوم (ص) است که می‌فرماید، عجب است که مردم به دنبال گمشده خود هستند اما به دنبال خود نمی‌گردند. 🔷وی می‌گوید: وضو بگیرید و شب در تاریکی صد بار از خودتان بپرسید که من که هستم؟ شاید خودتان را پیدا کنید. اگر خودت را پیدا کردی هوس نماز شب پیدا می‌کنی. وی در ادامه در شرح «وعَیبی فیهِ مَسْتوراً» می‌گوید: خدایا کاری کن تا عیب من مستور باشد و کسی از عیبم مطلع نباشد. خدا «ستارالعیوب» است و نگذاشته تا کسی از گناهان ما اطلاع پیدا کند. حدیث است اگر گناه بو داشت دو نفر کنار هم نمی‌نشستند. اگر عیب آدم عیان می‌شد کسی جنازه کسی را دفن نمی‌کرد. 🔷آیت‌الله مجتهدی در شرح فراز پایانی دعا می‌فرمایند: در پایان دعا می‌گویم ای خدایی که از همه شنونده‌ها تو شنواتری. خدا همه چیز را می‌شنود. اگر یواش هر حرف بزنیم خدا باز هم می‌شنود. حضرت موسی (ع) به خدا گفت که خدایا، اگر نزدیکی من یواش صحبت کنم و اگر دوری بلند صحبت کنم؛ خدا فرمود: «من همنشین کسی هستم که یاد من باشد. » خدا شنواترین است؛ پس می‌گوییم، ای خدایی که از همه شنوایان شنواتری، این دعاها را درباره ما مستجاب کن. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🔴🔵 فضیلت و ثواب روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان برای روزه داران این روز طبق روایت پیامبر اکرم (ص) : 🌺 روز بیست و ششم، خداوند به شما نظر رحمت مى افکند و همه گناهانتان را به جز خون‌هایى که به ناحق ریخته و اموالى که به ناروا تصرف کرده اید، مى آمرزد و خانه شما را هر روز هفتاد بار از غیبت و دروغ و تهمت پاک مى گرداند. 📚 منبع: امالی صدوق /مجلس دوازدهم/ص 49 🆔 @emame_zaman 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌸 أیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَی لِقِلَّةِ أَهْلِهِ 🔸ای مردم! در راه راست، از کمیِ روندگان نهراسيد، زيرا اکثريّت مردم بر گرد سفره ای جمع شدند که سيری آن کوتاه، و گرسنگی آن طولانی است. 📚خطبه201 🆔@nahjolbalagheiha