✴️ سه شنبه 👈 19 اسفند 1399
👈 25 رجب 1442👈9 مارس 2021
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی .
🏴 شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام " 183 هجری " .
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی .
📛 از قسم خوردن پرهیز شود .
👶 زایمان خوب و نوازادش دانا و نجیب و مبارک و روزی دارو عالم و دانشمند خواهد شد و به مریضی شدیدی دچار شود ولی نجات یابد و کارش بالا گیرد.ان شاءالله.
🤕 بیمار امروز نیز زود خوب شود.
🚘 مسافرت:خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد .با جستجوی کلمه" تقویم همسران"درتلگرام و ایتا به کانال ما بپیوندید.
🔭 احکام نجوم .
🌓 امروز برای امور زیر نیک است :
✳️ امور کشاورزی و زراعت.
✳️ درختکاری .
✳️ و انجام مراسم ختنه و نامگذاری فرزند نیک است .
📛 برای ازدواج مناسب نیست .
💑 حکم مباشرت امشب(شب چهارشنبه ) ، مباشرت برای سلامتی نیک است . با جستجوی کلمه" تقویم همسران"در تلگرام و ایتا به کانال ما بپیوندید.
🔲 این اختیارات یک سوم مطالب سررسید تقویم همسران است مطالب بیشتر را در کتاب تقویم همسران مطالعه بفرمایید.با جستجوی کلمه" تقویم همسران" در تلگرام و ایتا به کانال ما بپیوندید.
@taghvimehamsaran
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،#اصلاح_مو(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، خوب است .
💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث صفای خاطر می شود .
✂️ ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد .
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید.
( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴 تعبیر خواب
تعبیر خوابی که شب چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی 26 سوره مبارکه " شعراء " است .
و از معنای آن استفاده می شود که فرد بسیار خوب و عاقلی در مقام نصیحت و موعظه آن شخص در آید تا خواب بیننده به جواب سوال بر خصم خود غالب گردد و شاد شود . ان شاءالله و شما مطلب خود رادراین مضامین قیاس کنید .
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
🚀 با جستجوی " تقویم همسران" در تلگرام و ایتا و سروش به ما بپیوندید .
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
📚 منابع ما👇
تقویم همسران
تالیف:حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن : 025 377 47 297
0912 353 2816
0903 252 6300
ابرار
#کتاب_رویای_نیمه_شب #مظفر_سالاری #بخش1 #قسمت_اول 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 از چند پله سنگی پایین رفت. فقط
#رویای_نیمه_شب
#مظفر_سالاری
#بخش1 #قسمت_دوم
یک روز که پدربزرگم از حمام ابورجح برمی گشت، از پله های کارگاه بالا آمد و بدون مقدمه گفت: «حیف که این ابوراجح، شیعه است، وگرنه دخترش ریحانه را برایت خواستگاری می کردم.»
با شنیدن نام ریحانه، قلبم به تپش افتاد. تعجب کردم. فکر نمیکردم هم بازی دوره کودکی، حالا برایم مهم باشد. خودم را بی تفاوت نشان دادم و پرسیدم: «چی شد به فکر ریحانه افتادید؟»
روی چهارپایه ای نشست و با دستمال سفید و ابریشمی عرق از سرو رویش پاک کرد.
- شنیده ام دخترش حافظ قرآن است و به زنها قرآن و احکام یاد می دهد. چقدر خوب است که همسر آدم، چنین کمالاتی داشته باشد!
برخاست تا از پله ها پایین برود. دو-سه قدمی رفت وپا سست کرد. دستش را به یکی از ستونهای کارگاه تکیه داد و گفت: «این ابوراجح فقط دو عیب دارد و بزرگی گفته: در بزرگواری یک مرد همین بس که عیب هایش را بشود شمرد.»
بارها این مطلب را گفته بود. پیشدستی کردم و گفت: «میدانم. اول آن که شیعه ای متعصب است و دوم این که چهره زیبایی ندارد.»
-آفرین همین دوتاست. اگرتمام ثروتم را نزدش امانت بگذارم. اطمینان دارم سرسوزنی در آن خیانت نمی کند. اهل عبادت و مطالعه است. خوش اخلاقی و خوش صحبت است. همیشه برای کمکی آماده است، اما افسوسی همان طور که گفتی، بهره ای از زیبایی ندارد و مانند دیگرشیعیان، گمراه است. خدا هدایتش کند! چقدر دلم میخواهد با گمراهی از دنیا نرود و عاقبت به خیرشود!
این جا بود که با تصمیمی ناگهانی صورت به طرفم چرخاند. برگشت. دستهایش را روی میزستون کرد و طوری که شاگردها نشنوند، گفت: «یک حمامی اگر زیبا هم نبود نبود، ولی یک زرگر باید زیبا باشد تا وقتی جنسی را جلوی مشتری گذاشت، رغبت کنند بخرند.»
داشتم یاقوقی را میان گردنبند گران قیمتی کار می گذاشتم. دستش را روی گردنبند گذاشت. چشمهای درشت و درخشانش را کاملا گشوده بود. گفت. «بلند شوبرویم پایین از امروز باید توی مغازه کار کی.»
کاغذهای لوله شدهای را که روی آنها طرح هایی برای زیورآلات ظریف و گران قیمت کشیده بودم، از روی طاقچه برداشته و روی میز باز کردم.
- پدربزرگ! خودت قضاوت کن. خوب ببین طراحی و ساخت اینها مهمتراست یا فروشندگی و با خانمها سروکله زدن؟
با خونسردی کاغذها را دوباره لوله کرد. آنها را به طرف بزرگ ترین شاگردش، که برای خودش استادی زبردست بود، انداخت. شاگرد لوله کاغذ را در هوا گرفت.
- نعمان! تو از این به بعد آنچه را هاشم طراحی می کند. میسازی باید چنان کارکنی که نتواند اشکال و ایرادی بگیرد.
نعمان کاغذهارا بوسید و گفت: «اطاعت می کنم استاد!»
سری از روی تأسف تکان دادم. پدربزرگ به من خیره شده بود . گفتم: «پس اجازه بدهید این یکی را تمام کنم آن وقت...»
باز دستش را روی گردنبند گذاشت.
- همین حالا.
لحنش آرام اما نافذ بود. نمی توانستم به چشم هایش نگاه کنم. برخاستم پیشبند را از دور کمرم باز کردم. آن را روی چهارپایه ام انداختم و میان نگاه متعجب و کنجکاوشاگردان، پشت سرپدربزرگ، از پله ها پایین رفتم.
#ادامه_دارد ...
#کپی_با_ذکر_منبع_بلامانع_است .
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
لطفا فراموش نشه✅
🙏🏻
🙏🏻
🙏🏻
🙏🏻
🙏🏻
اگر تعداد اعضای کانال زیاد بشه قسمت های بیشتر در کانال قرار داده می شود.
🧕🏻👷♀👷♂👩⚕👨⚕👩🍳👨🍳👩🎓👨🎓👩🏫👨🏫👩💻👨💻👩💼👨💼👩🏽🔧👨🔧👩🔬👨🔬👩🎨👨🎨👩🚒👨🚒👩✈️👨🏼✈️👩🚀👨🚀👩⚖👨⚖
🙆♀💁♀🙆♂💁♂🙆♀💁♀🙆♂💁♂🙆♀💁♀🙆♂💁♂
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
هدایت شده از ابرار
قسمت های اول رمان های زیبا و جذاب ارسالی در کانال ابرار (این پیام در کانال سنجاق شده است)
👇👇👇👇👇
📚 تمام_زندگی_من
✍ شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے
https://eitaa.com/abrar40/7
📚 حرمت_عشق
✍ بانو خادمـ کوےیار
https://eitaa.com/abrar40/85
📚 نمنمعشق
✍ محیا موسوی
https://eitaa.com/abrar40/240
📚 از_نجف_تا_کربلا
✍ رضوان_میم
https://eitaa.com/abrar40/377
📚 ترمز_بریده
✍ شهید سید طاها ایمانی
https://eitaa.com/abrar40/412
📚 بی_تو_هرگز
✍ شهیدسیدطاهاایمانی
https://eitaa.com/abrar40/525
📚 عاشقانه_برای_تو
✍شهیدسیدطاهاایمانی
https://eitaa.com/abrar40/760
📚 ناحله_قسمت_اول
✍غین_میم
✍فاء_دآل
https://eitaa.com/abrar40/953
📚 از_جهنم_تا_بهشت_قسمت_اول
✍ح_سادات_کاظمی
https://eitaa.com/abrar40/1549
📚 رمان_من_نیلا_نیستم
✍ نویسنده_مبینا_ر
https://eitaa.com/abrar40/1797
📚 خاطرات_شهید_ابراهیم_هادی
✍ منبع: کتاب سلام بر ابراهیم
https://eitaa.com/abrar40/1978
📚 دمشق_شهرِ_عشق
✍️ فاطمه_ولی_نژاد
https://eitaa.com/abrar40/3873
📚 پناه
✍ الهام تیموری
https://eitaa.com/abrar40/4082
📚 سه دقیقه در قیامت
✍ خاطرات یک جانباز
https://eitaa.com/abrar40/4791
📚 ماه به روایت آه
✍ ابوالفضل زرویی نصرآبادی
https://eitaa.com/abrar40/4995
📚 تنها میان داعش
✍ فاطمه ولی نژاد
https://eitaa.com/abrar40/5248
#دختر_شینا
#قسمت_اول
https://eitaa.com/abrar40/5429
#داستان_عاشقانه_مذهبی
https://eitaa.com/abrar40/5604
#رنج_مقدس
https://eitaa.com/abrar40/5664
#گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#محمدرضا_انصاری
https://eitaa.com/abrar40/6003
#رویای_نیمه_شب
#مظفر_سالاری
https://eitaa.com/abrar40/6486
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
ابرار
@abrar40
هدایت شده از ابرار
درباره کتاب
رویای نیمه شب یک اثر عاشقانه با زمینهای بسیار خاص از مذهب است که حکایت از دلدادگی جوانی پاکسیرت از اهل سنت به دختری شیعه مذهب دارد که در راه وصال با موانع و اتفاقاتی تلخ و شیرین مواجه میشود.شخصیت محوری داستان پسری به نام هاشم است که پدر بزرگ او کفالت وی را برعهده دارد.ابو نعیم زرگر،تاجر بزرگ جواهرات در حله و سنی مذهب است. ابوراجح حمامی دوست پدربزرگ هاشم است که دختری به نام ریحانه دارد که از شیعیان مخلص و دانای اهلبیت(علیهم السلام) است.در این رمان شاهدیم که در هاشم علاقهای به ریحانه ایجاد میشود و این موضوع پیش برنده داستان است.او میداند به خاطر شکافی که مذهب بین او و معشوقهاش به وجود آورده است،هرگز امکان رسیدن به ریحانه برایش وجود ندارد و از دو طرف با مخالفت مواجه خواهد شد،به همین خاطر جرأت ابراز عشق خود را ندارد.
در این بین حاکم حله که شخصی ناصبی است،سعی میکند با سرکوب شیعیان و ایجاد نفرت در بین طوائف سنی و شیعه نسبت به یکدیگر،جایگاه خود را محکم نماید؛اما سعه صدر مردم حله تا حد زیادی از این فتنه جلوگیری میکند. تا آنکه در سیر دستگیری شیعیان نوبت به ابو راجح حمامی میرسد؛ابو راجح در یک قدمی مرگ نجات مییابد،اما به خاطر شدت جراحات امیدی به زنده ماند او نمیرود؛دراین زمان اصلیترین اتفاق داستان برای ابو راجح حمامی رخ میدهد؛اتفاقی که باعث دگر گونی اعتقادی درحله میشود...
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
درباره کتاب
رویای نیمه شب یک اثر عاشقانه با زمینهای بسیار خاص از مذهب است که حکایت از دلدادگی جوانی پاکسیرت از اهل سنت به دختری شیعه مذهب دارد که در راه وصال با موانع و اتفاقاتی تلخ و شیرین مواجه میشود.شخصیت محوری داستان پسری به نام هاشم است که پدر بزرگ او کفالت وی را برعهده دارد.ابو نعیم زرگر،تاجر بزرگ جواهرات در حله و سنی مذهب است. ابوراجح حمامی دوست پدربزرگ هاشم است که دختری به نام ریحانه دارد که از شیعیان مخلص و دانای اهلبیت(علیهم السلام) است.در این رمان شاهدیم که در هاشم علاقهای به ریحانه ایجاد میشود و این موضوع پیش برنده داستان است.او میداند به خاطر شکافی که مذهب بین او و معشوقهاش به وجود آورده است،هرگز امکان رسیدن به ریحانه برایش وجود ندارد و از دو طرف با مخالفت مواجه خواهد شد،به همین خاطر جرأت ابراز عشق خود را ندارد....
میدونم از رمان های آبکی و بی محتوا خسته شدی....
بیا اینجا کلی رمان قشنگ و جذاب و البته مذهبی داره👇👇👇👇
سریع عضو شوید تا یادتان نرود. دوستانتان رو هم خبر کنید...👇👇👇👇👇
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
درباره کتاب رویای نیمه شب یک اثر عاشقانه با زمینهای بسیار خاص از مذهب است که حکایت از دلدادگی جوانی
این پیام رو برای دوستان و آشنایان تان ارسال کنید...🙏🏻🙏🏻🙏🏻
ممنون❤️❤️❤️🌹🌹🌹
ابرار
درباره کتاب رویای نیمه شب یک اثر عاشقانه با زمینهای بسیار خاص از مذهب است که حکایت از دلدادگی جوانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ چهارشنبه 👈 20 اسفند 99
👈 26 رجب 1442 👈10 مارس 2021
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی .
🏴 وفات حضرت ابیطالب علیه السلام " 10 ه.ق " .
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی .
📛ازدواج خوب نیست و امکان جدایی دارد .
📛 چهارشنبه آخر ماه حتما صدقه بدهید .
👶 مناسب زایمان و نوزاد عمری طولانی دارد ولی از زندگی کم بهره است .
🚘مسافرت : اصلا خوب نیست و درصورت ضرورت همراه صدقه باشد .
🔭 احکام نجوم.
🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است :
✳️ امور زراعی و کشاورزی .
✳️ ختنه و نامگذاری فرزند .
✳️ و درختکاری خوب است .
📛 ولی برای ازدواج خوب نیست .
✳️ برای مطالب بیشتر باجستجوی کلمه" تقویم همسران" به کانال ما درتلگرام و ایتا بپیوندید .
👩❤️👨 حکم مباشرت امشب ( شب پنج شنبه ) ، مباشرت برای سلامتی نیک است و فرزند عالمی از عالمان یا حاکمی از حاکمان خواهد شد .ان شاالله
💉💉 حجامت خون دادن فصد باعث خلاصی از مرض می شود .
💇♂💇 اصلاح سر وصورت باعث رهایی از بلا می شود . باجستجوی کلمه"تقویم همسران"به کانال ما درتلگرام و ایتا بپیوندید.
😴🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 27 سوره مبارکه " نحل " است .
قال سننظر اصدقت ام کنت من الکاذبین ....
و مفهوم آن این است که برای خواب بیننده حالتی غیر آن حالتی که داشت روی دهد و از جانب شخص خوب و بزرگی به عظمت و بزرگی برسد . ان شاء الله و شما مطلب خود را دراین مضامین قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث خارش میشود.
👕👚 دوخت ودوز
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله
✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
شما میتوانید با جستجوی کلمه" تقویم همسران" در تلگرام ایتا و سروش به کانال ما بپیوندید.
📚 منابع مطالب ما:
📔تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
قم:انتشارات حسنین علیهما السلام
ادرس:
پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن:
09032516300
0912 353 2816
025 377 47 297
📛📛📛📛📛📛
لینِک کانال در ایتا و سروش 👇
@taghvimehamsaran
🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸
🦋شما خالق جهان خود هستید
شما خالق جهان خود هستید. مهم است که به چه فکر می کنید و چه آرزویی دارید، چون آن چیز پدید می آید.
انسان چیزی می شود که به آن می اندیشد .هر کس می تواند دنیای خود را بسازد و محدودیتی ندارد زیرا بیش از نیاز شما نعمت وجود دارد.
قانون جاذبه درون شماست و تحت کنترل شما است. چه فکر کنید که "می توانید " و چه فکر کنید که " نمی توانید " در هر صورت حق باشماست و جهان هستی و ضمیر ناخودآگاهتان به شما می گوید: فرمان بردارم سرورم.
🦋با شکر گزاری شروع کنید، شکرگزاری بابت چیزهایی که دارید. این کار به شما احساس خوبی می دهد و چیزهای بیشتری را به سمت شما جذب می کند.
#معجزه_شکرگزاری
#اسرار_الهی_آرامش
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
#رویای_نیمه_شب #مظفر_سالاری #بخش1 #قسمت_دوم یک روز که پدربزرگم از حمام ابورجح برمی گشت، از پله ه
#بخش2
#قسمت_سوم
#رویای_نیمه_شب
#مظفر_سالاری
چند روزی بود که از کوره و بوته و چکش و سوهان و کارگاه دور شده بودم. داشتم به فروشندگی عادت می کردم. زرگری ابونعیم، زیباترین سردر را در تمامی بازار بزرگ حله داشت. دیوارها و سقف مغازه، آینه کاری شده بود. من و پدربزرگ و دو فروشنده ی دیگر میان قفسه های شیشه دار و جعبه های آینه می نشستیم و انواع جواهرات و زیورآلات را که یا ساخت خودمان بود و یا از شهرها و کشورهای دیگر آمده بود، به مشتریها عرضه می کردیم. ردیف قفسه ها تا نزدیک سقف ادامه داشت. ردیف های بالایی چنان شیب ملایی داشتند که مشتری ها می توانستند گرانبهاترین آویزها و گردنبندها را روی مخمل های سبز و قرمز کف شان ببینند.
آن روز صبح، تازه در را باز کرده بودیم. آجرهای فرشی جلوی مغازه، آب پاشی شده بود. بوی نم آجر ها قاطی بوی عطر گران قیمتی شده بود که پدربزرگ به خود می زد.صدای بال زدن کبوتران زیر سقف بلند بازار به گوش می رسید. هوا خنک و فرح بخش بود. دو بازرگان هندی، با قرار قبلی آمده بودند تا چند دانه مروارید درشت را به ما نشان دهند. پدربزرگ داشت با ذره بین، مرواریدها را معاینه می کرد و سر قیمت، چانه می زد. سالها بود که آن دو برایمان مروارید می آوردند. عطرتندی که به خود می زدند، برایمان آشنا بود. یکی از فروشنده ها برایشان قهوه و شیرینی آورد. پدربزرگ با اصرار تخفیف می خواست. بازرگانهای هندی می خندیدند و با حرکات قشنگی که به سر و گردن و عمامه شان میدادند، می گفتند:
- «نایی نایی.»
صبح ها، بازار خلوت بود. هر وقت مشتری نبود، روی الگوهایی که طراحی کرده بودم کار می کردم. یکی از دارالحکومه خبرآورده بود که خانواده حاکم قصد دارند همین روزها، برای خرید به مغازه ما بیایند. می خواستم زیباترین طرح هایم را به آنها نشان دهم. مطمئن بودم می پسندند. یکی از طرح هایم انگشتری بود که نگینی از الماس داشت. دو اژدهای دهان گشوده، آن نگین را به دندان گرفته بودند. این انگشتر تنها زیبنده دختران و همسر حاکم بود.
بازرگانان هندی دینارهایی را که از پدربزرگ گرفتند، بوسیدند و توی کیسه ای چرمی ریختند. دستها را جلوی صورت روی هم گذاشتند وتعظیم کردند و رفتند. پدربزرگ با خوشحالی دستهایش را به هم مالید و باز با ذره بین به مرواریدها نگاه کرد. این بار زیر لب آواز هم می خواند. یکی از فروشنده ها که حسابداری هم می کرد، دفتر بزرگش را باز کرد و شرح خرید را نوشت.
دو زن که صورت خود را پوشانده بودند و تنها چشمهایشان پیدا بود، وارد مغازه شدند. دقیقه ای به قفسه ها و جعبه های آینه نگاه کردند.
از جنس چادرشان معلوم بود که ثروتمند نیستند. بیشتر به گوشواره ها نگاه میکردند. بهشان می آمد که یکی مادر باشد و دیگری دختر. مشتری دیگری در مغازه نبود. اشکالی نمی دیدیم که تا دلشان می خواست جواهرات را تماشا کنند. احساس می کردم آن که دختر به نظر میرسید، گاهی به طراحی ام نیم نگاهی می انداخت. زن به پدربزرگم نزدیک شد. سلام کرد و گفت: «ما آشنا هستیم، صبح اول وقت که مغازه خلوت است آمده ایم تا جنس خوبی بگیریم و بروبم.))
پدربزرگ با دستپاچگی ساختگی، مرواریدها را توی پیاله ای بلوری گذاشت و گفت: «معذرت می خواهم بانو من و مغازه ام در خدمت شما هستیم.»
خیلی از مشتریها خود را آشنا معرفی می کردند تا تخفیف بگیرند. پوزخندی زدم و به کارم ادامه دادم. آشنا به نظر نمی رسیدند. حسابدار، پیاله مرواریدها را برداشت وتوی صندوق بزرگ آهنی گذاشت و درش را قفل زد. روی صندوق، تشک کوچکی بود. حسابدار روی آن نشست. پدربزرگ از زن پرسید: «اهل حله اید؟»
زن سری تکان داد و خیلی آهسته خندید.
- من همسرابورجح حمامی هستم.
هر دو خشکمان زد.
#ادامه_دارد...
#کپی_با_ذکر_منبع_بلامانع_است.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
✴️ پنجشنبه👈 21 اسفند 1399
👈 27 رجب 1442 11مارس2021
🕋 مناسب های دینی و اسلامی .
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
مبعث حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم" 13 قبل از هجرت "
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🎇 امور دینی و اسلامی .
❇️ روز مبارک و محمودی است برای:
✅ تجارت و داد و ستد .
✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن .
✅ امور کشاورزی و زراعی .
✅ دیدار با قاضی و رؤسا.
✅ شروع به کار و آغاز شغل.
✅و مطالبه حق و حق خواهی نیک است .
🤒 مریض امروز زود خوب می شود.
👶 مناسب زایمان و نوزادش زیبا و خوشرو و روزی دار و عمری طولانی و دوست داشتنی خواهد بود.ان شاء الله
🚘 مسافرت:خوب و مفید و سودمند است باجستجوی کلمه "تقویم همسران"در تلگرام و ایتا به کانال ما بپیوندید.
🔭احکام نجوم.
🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است.
✳️ کشاورزی و انور زراعی .
✳️ درختکاری .
✳️ ختنه نوزاد.
✳️ و نامگذاری فرزند نیک است .
👩❤️👩 انعقاد نطفه و مباشرت
مباشرت امروز : فرزند هنگام زوال ظهر عاقل و سیاستمدار و آقا و بزرگوار خواهد شد و هیچ گونه انحراف و نادرستی در چنین فرزندی نخواهد بود تا پیر گردد .ان شاءالله
💑 امشب: امشب (شبِ جمعه) ، فرزندش سخنوری توانا با بیانی زیبا و فصیح خواهد بود.ان شاء الله
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)
در این روز ماه قمری ، پشیمانی دارد .
💉💉حجامت فصد خون دادن .
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث ایمنی از ترس می شود . باجستجوی کلمه "تقویم همسران"در تلگرام و ایتا به کانال ما بپیوندید
😴 تعبیر خواب امشب:اگر شب جمعه خواب ببیند تعبیرش از ایه ی 28 سوره مبارکه " قصص " است .
قال رب انصرنی علی القوم المفسدین... باجستجوی کلمه "تقویم همسران"در تلگرام و ایتا به کانال ما بپیوندید و مفهوم آن این است که خواب بیننده مامور شود به اصلاح گروهی. ان شاءالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید .
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم
پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن:
09032516300
025 377 47 297
0912 353 2816
📛📛📛📛📛📛📛
@taghvimehamsaran
ابرار
#بخش2 #قسمت_سوم #رویای_نیمه_شب #مظفر_سالاری چند روزی بود که از کوره و بوته و چکش و سوهان و کارگاه دو
#بخش2
#قسمت_چهارم
#رویای_نیمه_شب #مظفر_سالاری
پدربزرگ به سرفه افتاد و با خنده گفت: «به به! چشم ما روشن! خیلی خوش آمدید! چرا خبرنکردید که تشریف می آورید؟ چرا از همان اول، خودتان را معرفی نکردید تا ما با احترام از شما استقبال کنیم؟ خجالتمان دادید. یادی نشده باشد؟ خواهش می کنم دربارهٔ رفتار ما چیزی به دوست و برادرم ابورجح نگویید!»
- این قدر شرمنده مان نکنید.
- باور کنید دست و پایم را گم کردم. دارم خواب می بینم که همسر ابوراجح به مغازه ما آمده اند! ممنونم که ما را قابل دانسته اید. لابد آن خانم رشید و باوقار، ریحانه خانم هستند. درست حدس زدم؟
مادر اندکی به طرف دخترش چرخید و گفت: «بله.»
ریحانه آهسته سلام کرد و سرش را پایان انداخت . باورم نمیشد آن قدر بزرگ شده باشد.
- علیک السلام دخترم! عجب قدی کشیده ای ! خداحفظت کند! انگار همین دیروز بود که دست در دست هاشم، سراسیمه وارد مغانی شدید و گفتید: «مرد کوتوله شعبده بازی گفته اگر سکه ای بدهیم، شتری را توی شیشه می کند.»
پدربزرگ خندید. نگاه شرم آگین من و ریحانه لحظه ای به هم گره خورد.
- این هم هاشم است. می بینید که او هم برای خودش مردی شده. خدا پدرش را رحمت کند؛ گاهی خیال می کنم پدرش این جا نشسته و کاغذ، سیاه می کند. با آن خدابیامرز مو نمی زند. اگر یک ساعت نبینمش، دلتنگ می شوم؛ ببینید چطور مثل دخترها خجالتی است و قرمز می شود؛ او دلش میخواست آن بالا توی کارگاه بنشیند و جواهرسازی کند، ولی من نگذاشت . دلم میخواست پیش خودم، کنار خودم باشد. این طوری خیالم راحت است.
به مادر ریحانه سلام کردم. جواب سلامم را داد و به پدربزرگ گفت:
- واقعا که بچه ها زودتراز بوته کدو بزرگ می شوند. خدا برای شما نگهش دارد و سایۀ شمار را از سر او و ما کوتاه نکند!»
پدربزرگ با دستمال ابریشمی، اشکش را پاک کرد.
-بله راست گفتید. همان طور که سایه ها در غروب قد . می کشند، این بچه ها هم زود بزرگ می شوند. بعد ازدواج می کنند و دنبال زندگی شان میروند. انگار ساعتی پیش بود که آن حلوا فروش دوره گرد، دست هاشم را گرفته بود و به دنبال خودش می کشید ومی آورد. ریحانه همراهشان میدوید و گریه می کرد. مردکی آمد و گفت: «این پسربچه به اندازه یک درهم از من حلوا گرفته و با خواهرش خورده. حالا که پول را می خواهم، میگوید برو از ابونعیم بگیر» خیال می کرد هاشم و ریحانه از این بچه های بی سروپا هستند که در عمرشان حلوا نخورده اند.
مادر ریحانه آهسته خندید و گفت:
- «امان از دست این بچه ها! پس بی خود نبود که ریحانه، هر روز صبح، پایش را توی یک کفش می کرد که می خواهم بروم با هاشم بازی کنم.»
من هم بی صدا خندیدم. این بار مواظب بودم به ریحانه نگاه نکنم تا مبادا باز نگاهمان به هم بیفتد.
- میدانید به آن مردک حلوافروش چه گفتم؟ گفتم: «همه ظرف حلوایت را چند می فروشی؟» گفت: «اگر همه را بخرید. پنج درهم.» پولش را دادم و گفت: «برو این حلوا را بین بچه های دست فروش قسمت کن و دعاگوی این مشتریهای کوچولو باش !»
پدربزرگی از ته دل خندید.
-باید بودید و قیافه اش را می دیدید. همین طور چارشاخ مانده بود. بعد هم تعظیم کنان راهش را کشید و رفت.
برایم جالب بود که پدربزرگ همه چیز را به آن روشنی به یاد داشته باشد. . .
- این پسر خیلی بازیگوش بود. حالا هم خیلی یک دندگی می کند. مراعات من پیرمرد را نمی کند. مثل دخترها خجالتی است. دلش می خواهد یا توی زیرزمین با کوره و بوته ور برود و یا آن بالا بنشیند و گوشواره و النگو بسازد. به زور دستش را گرفتم و آوردمش ار خودم. ببینید هنوز هم این کاغذها را سیاه می کند. هر روز با این طرح ها مخم را می خورد. ابورجح خیلی نصیحتش می کند، اما کوگوش شنوا!
#ادامه_دارد...
#کپی_با_ذکر_منبع_بلامانع_است.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[فرستاده شده از تولیدات فرهنگی حرم امام رضا(ع)]
[ ویدئو ]
#استورى
از آسمون مكه گل ميباره
اي خاتم نبوت مدد نبي رحمت
#به_عشق_محمد
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍شادم تویی پیمبر من
عشق تو، دین و باور من
سوگند به نبوّت تو
یک روز، حرف آخر من...
💐 #به_عشق_محمد
🤚 در حرم باشید❣️
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯