هدایت شده از شمس (ساقی)
(وفات حضرت اُمّالبنین(س) تسلیت باد)
حضرت اُمّ البنين از بس كه با احساس بود
بــا يتــيمان علـی ، در مــــادری حساس بود
اين مقامش بس كه او در بين نسوان جهان
مـــادر سقـــاى دشـت كــربــلا، عبـــاس بود
سيد محمدرضا شمس (ساقی)
1381
eitaa.com/shamssaghi
🔻همایش شعر کلمات زهرایی
🚩قاری قرآن :
👤حاج احمد ابوالقاسمی
🚩مجریان :
👤احمد علوی و مهدی اعرابی
🚩سخنرانان :
👤استاد محمد علی مجاهدی
👤آقای محسن قاسمی غریب
👤دکتر حسین محمدی مبارز
👤سرکار خانم پاییز رحیمی
🚩با اجرای :
👤 صابر خراسانی
🚩همراه با شعر خوانی :
👤حجت الاسلام جواد محمد زمانی
👤سید حمید رضا برقعی
👤حامد عسگری
👤امیر اکبرزاده
👤 سید داوود دهقانی
♦️با رونمایی مجموعه شعر 《 تنآه گاه》 اثر مهدی رحیمی زمستان
📅 سهشنبه ۲۷ آذر ماه
⏰️ساعت : 19:30
🌐آدرس : قم - بلوار امام موسی صدر - نبش فلکه نواب صفوی - تالار مرکزی شهر
@adabkhane🦋
ادبخانه
سلسله نشستهای تخصصی«حکمت شعر» ارائه مباحث تخصصی حکمت در شعر و نقد و بررسی اشعار موضوع ویژه: حضرت ن
✍سلام و ادب
با توجه به اعلام تعطیلی استان روز دوشنبه، کارگاه حکمت شعر این هفته برگزار نخواهد شد.✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آواز ۶۰
عشق و جان منی....
@adabkhane ❣️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃چهارشنبه ۲۸ آذر ماه
دوتا آرزوی قشنگ براتون دارم🦋
@adabkhane 🌱
#شعر ۸۲
در میان هجوم غم هستم ، تن دیوار غرق تکرار است
رو به رویم نگاه پنجره ها ، رو به آغوش سرد دیوار است
تو نباشی ترانه ها مثل ِ طرح روی حباب می مانند
تو نباشی دل غزل هامان ، واژه هایی به رنگ اجبار است
رگ سرد غبارهای دریغ ، محو کرده دلیل هستی را
ما کجاییم ذکرمان خسته است ، خواب ها اتفاق بسیار است
سرمان ساعتیست بی طاقت ، لب لبخندهایمان گریه
گردش روز و شب بدون شما ، چرخشی روی سطح دوار است
لب آوازهایمان دلتنگ، از نبود ستاره و شبنم
تن اندوه هایمان زخمی ، باغ هامان درخت بی بار است
ای گل سرخ ای قشنگی صبح ، ای تو باران مهربانی آب
ای تو از قبله ی صمیمی ماه ، غیبتت در خسوف اَسرار است
خواب دیدم بهار می آید ، و زمستان سخت خواهد رفت
من یقین دارمت صبوری ناب ، که حضورت چقدر سرشار است
تو بیایی بهانه می میرد ، تو بیایی ستاره می خندد
آسمان می شود هوایی تو ، بال پروازها سبکبار است
خواب خرگوشی قبیله ی بغض ، از حضورت هوار خواهد شد
تو بیایی ستاره خواهد دید ، چشمهامان همیشه بیدار است
هجرتی مثل رود می خواهم ، سوی دریای آبی مهتاب
هجرتی که شکوه خواهد شد ، هجرتی که مرا سزاوار است
نام تو آبروی آینه ها ، اسم تو سیب اسم تو ملکوت
اسم تو اسم اعظم حق و نام تو آفتاب اعصار است
کاش می شد که در خبرهامان از کنار مدینه می گفتند ...
آمدی با طلوع آدینه، گوش من بی قرار اخبار است
✍زینب حسامی
مشهد مقدس
@adabkhane 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یلداتون پیشاپیش مبارک 🍅🍉
@adabkhane
🌕چهارمین کنگره ملّی شعر حضرت مادر
🔸 یکشنبه ۲ دی، ساعت 18/30
📘اصفهان، خیابان باغ گلدسته، کتابخانه مرکزی شهرداری📗
@adabkhane🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به مادران مهربان 🌱🌹
@adabkhane
«بزرگداشت روز زن و مقام مادر مبارک باد»
#معراج
گر از سرِ مَـردی، به سری تـاج رَوَد
کی تـاجِ چنین سـری به تـاراج رود
فرمود امـامِ امّـت این جملهی نغز :
از دامـن زن، مَــرد به معـــراج رود.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
#داستان_شب ۱
🍃🍁ﻣﺮﺩﯼ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﮔﻞ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ . ﺍﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺩﺳﺘﻪ ﮔﻠﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﻮﺩ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﺴﺖ ﺷﻮﺩ. ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﮔﻞ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ٬ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﺭﺏ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ. ﻣﺮﺩﻧﺰﺩﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺏ ﭼﺮﺍ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ : ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﯾﮏ ﺷﺎﺧﻪ ﮔﻞ ﺑﺨﺮﻡ ﻭﻟﯽ ﭘﻮﻟﻢ ﮐﻢ ﺍﺳﺖ. ﻣﺮﺩ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﯿﺎ٬ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﯾﮏ ﺩﺳﺘﻪ ﮔﻞ ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮓ ﻣﯿﺨﺮﻡ ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪﻣﺎﺩﺭﺕ ﺑﺪﻫﯽ . ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﮔﻞ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽ ﺷﺪﻧﺪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﮔﻞ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺣﺎﮐﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﻭ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﺑﺮ ﻟﺐ ﺩﺍﺷﺖ. ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ : ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ، ﺗﺎ ﻗﺒﺮ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍﻫﯽ ﻧﯿﺴﺖ ! ﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻮﯾﺪ٬ ﺑﻐﺾ ﮔﻠﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﻟﺶ ﺷﮑﺴﺖ . ﻃﺎﻗﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩ٬ ﺑﻪ ﮔﻞ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺑﺮﮔﺸﺖ٬ ﺩﺳﺘﻪ ﮔﻞ ﺭﺍ ﭘﺲ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ۲۰۰ ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺪﻫﺪ ! ﺷﮑﺴﭙﯿﺮ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﺎﺝ ﮔﻞ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮔﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺎﺑﻮﺗﻢ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯼ، ﺷﺎﺧﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﯿﺎﻭﺭ...
@adabkhane
#شعر ۸۳
#مادر❣
مثل آن نیلوفری که برگش از شبنم،تر است
مادری دارم دلش از برگ گل نازک تر است
داستانها گفته اند از عشق با صدها زبان
آری، اما عشق مادر، داستانی دیگر است
نقشِ قالی می کشند این گونه،تا با دیدنش
یادمان باشد بهشتی زیر پای مادر است
در وفا و در گذشت و در محبت اول است
در عوض، وقت غذا خوردن همیشه آخر است
گاه بر دستان دلسوزش النگو هم نماند
عاشق چین های آن دستم که بی انگشتر است
کودکم گریان می افتم بر ضریح دامنش
می زنم بوسه بر آن پایی که از دنیا سر است
شعر در توصیف او؟ بگذار ساکت باشم و
سیر بنشینم تماشایش کنم، این بهتر است
✍#قاسم_صرافان
@adabkhane❣