درمانِ هزار و یک شبه
🔺 کاربرد معنویت در ادب فارسی و عرفانی سابقهای دراز دارد. یکی از این نمونهها ماجرای داستانهای هزار و یک شب است. پادشاهی بدخو و خونریز هر شب دختری از کشورش را به قصر میخواند و در همان شب او را به بهانههای مختلف میکشت. وزیر از این خوی سفاک شاه درمانده شده بود و دختر وزیر با جانفشانی حاضر شد برای شاه قصه بگوید. دختر در سپیده بامداد داستانش را نیمهتمام میگذاشت و به شاه وعده شب بعد را میداد. او این قصهگویی را هزار و یک شب پیش برد و سرانجام پادشاه درمان شد.
🔺 در این ماجرا تمامِ ویژگیهای یک رواندرمانگریِ معنوی حاضر است و با اندکی تأمل در اجزای این داستان میتوان از آن درسهای فراوانی برای درمانهای معنوی گرفت.
#ادبیات #هزارویک_شب #ادبیات_درمانی #قصه_درمانی
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid
ظاهربینی طوطیانه
🔺 گاهی سهلانگاری در برابر موجودی که انسان نام دارد، با تمام پیچیدگیهای درنیافتنیاش، درمانگر را با این توهم روبرو میسازد که میتواند با شیوههایی همیشگی و متداول با ابعاد معنوی و دینی افراد روبرو شود.
🔺 قصۀ طوطی و بقال مثنوی از این نگاه قابل توجه و موشکافی است. طوطی این بقال در نبودِ بقال، ظرفِ روغنِ بقال را به زمین میریزد و بقال با دیدن این صحنه، با وجود عشق و علاقهای که به طوطی داشته، عصبانی میشود و بر سرِ طوطی میزند. طوطی درجا موهای سرش میریزد و لال و کچل میشود. چندی بعد دوستِ بقال، که از قضا کچل هم بوده، وارد مغازه میشود. طوطیِ غمگین و کچلِ ما ناگهان به حرف میآید که مگر تو هم روغن ریختهای که کچل شدهای؟ مغازهدار که از سخنگفتنِ طوطیاش ذوقزده شده بود، با این قیاسِ خندهدار متعجب میشود.
🔺 در واقع ظاهرگرایی و قیاس به ظاهر در مسائل معنوی خطراتِ زیادی دارد و لازم است شباهتهای ظاهری میان عقاید و نظراتِ افراد در باب معنویات و دین درمانگر را با توهمهایی نظیرِ توهم طوطیِ بقال مواجه نسازد.
#ادبیات #مثنوی #قصه_درمانی #ادبیات_درمانی #روانشناسی
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid