آیا شاعران میتوانند منتقدان ادبی خوبی باشند؟
🔸 نقد شاعران با تمام جنبههای بعضاً تعصبآلود و شاید شگفتانگیز خود سخت مغتنم است و اساساً آنگاه که شاعر از نقد شعر سخن میگوید، منتقد ادبی کمینگاهی برای شکار نکتههای نهفته در رمز و راز شاعری پیدا میکند.
🔹 نگاه شاعران به شعر غالباً خودجوش و غیرفلسفی و مطابق با مشرب و زاویه دید آنان است، ولی با این حال میتواند ما را در ادراک فرایند تولد شعر به هفتتوی کارخانه طبع و ضمیر شاعر بکشاند. سخن رودکی در باب لفظ و معنای خوب بهمثابه لازمه شعر در قصیده «مادر می»، و در تاب شدنهای انوری آنگاه که از خلق و ابداع مضامین سخن میگوید، به همان اندازه گویاست که اعترافات مایاکوفسکی درباره چگونگی تکوین و برآمدن شعر.
♦️ نقد و روایت شاعران با تمام دلانگیریها و اغتنامهایش، چنان نیست که از آن بتوان به نظریه قابل تدوینی در شعرشناسی رسید یا از آن طراز و معیاری برای نقادیهای فنی و هنری حاصل کرد؛ زیرا فردیشدن غالب این دریافتها، مجال تدوین و طبقهبندی را سخت تنگ میکند.
🔶 اگر از خودشیفتگی شاعران که گاه به صورت طبیعت ثانویه و سنت محمود آنان درآمده است بگذریم، چالشهای شاعران با یکدیگر نیز نمود دیگری از فردیبودن سلایق آنهاست. ستیزه شاعرانه عنصری با غضایری رازی، داوریهای خاقانی درباره شاعران معاصرش، نکتههای نظامی بر سخن فردوسی و باز انکارِ پوشیدۀ فردوسی بر دقیقی و صدها نمونه دیگر، گویای همین فردیت در نقادی است.
🔴 شاعران از سوی دیگر، خواسته یا ناخواسته، تسلیم تب جریانهای شعری عصر خود بودهاند و کمتر سرایندهای را میشناسیم که از این پدیده مصون بوده باشد. سادگی و بیپیرایگی یا کمپیرایگی شاعران سدههای آغازین، علمگرایی سرایندگان عصر سلجوقی تا مغول، ایماژیسم افراطآمیز هندیسرایان و خیالبندیهای شاعران عصر صفوی همواره خطوط تعیینکنندۀ نقدهای شاعرانه را رقم زدهاند.
📚 مقاله «دیدگاههای انتقادی بدیعالزمان فروزانفر در سخن و سخنوران»، نصرالله امامی
#نقد #نقد_شعر #ادبیات #منتقد_ادبی #نقد_ادبی
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid