eitaa logo
آدم و حوا 🍎
43.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 حکایتی تلخ اما واقعی دو سال پیش دخترم موقع زایمانش بود که دامادم به گوشی موبایلم زنگ زد، که هر چه زودتر برم پیش دخترم و با هزار ذوق و شوق آماده شدم و رفتم وقتی رسیدم به سلامتی بچه اش (نوه ام) بدنیا آمد بود. نوه ام یک دختر خوشگل و زیبا بود، من هم طلا و لباس و پوشاک و کیک تولد براش هدیه بردم و در مدتی که خانه ی دخترم بودم تمام کار های خونه اش انجام می دادم و غذا درست می کردم ، دخترم و بچه اش که تازه به دنیا آورده بود حمام می کردم، خانه و حیاط رو جارو می کردم و لباسهای آنها را می شستم. تا 15روز کاراشو انجام می دادم خلاصه خودم وقتی خواستم لباس هایم را که از حمام آورده بودم بیرون بشویم، دخترم گفت مامان اینجا نشور، گفتم لابد در لباسشویی باید بشورم، گفت نه گفتم تو حمام گفت نه خلاصه خسته شدم توی حیاط هم بارون بود چند تا لباس بیشتر نبرده بودم، خدا خدا کردم تا بارون بند آومد و رفتم توی حیاط که تو لگن بشورم دخترم گفت مامان توی لگن نشور لگن مخصوص خودمون هست خجالت کشیدم و لگن رو بهش دادم و روی زمین شستم و از خودم خجالت کشیدم که واقعا باید دختر آدم نسبت به مادری که او را بزرگ کرده اینطور باشد و رفتار کند.😭😭 من هنوز گله نکردم و این اتفاق رو توی دلم گذاشتم و برای شما نوشتم اینها روزی خودشان مادر بزرگ میشن احترام بزرگترها را نگهدارند بله دوستان تو هر سنی که هستید و هستیم احترام بزرگترها لازم هست، بیایید دل بزرگترها رو نشکنیم. یک خدا داریم و یک مادر و یک پدر بچه میشود چند تا داشت اما پدر و مادر نه برای سلامتی همه پدر و مادرها ی صلوات بفرستید اگر نزدیک پدر و مادرتون هستید دستشون رو ببوسید، خجالت نکشید، غرور تان را بشکنید و زیر پا بگذارید اگر بزرگ شده اید باز هم بچه پدر و مادرتون هستید و پاره تن آنها. ✍ اگر میخواهید دعاهایتان مستجاب شود به پدر و مادرتان احترام بگذارید •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترفندآشپزی نکات مهم سرخ کردن بادمجون بادمجونهای بزرگ روغن بیشتری جذب میکنن چون بافت اسفنجی وسطش باعث میشه روغن بیشتری وبه سمت خودش بگیره. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 من تو اوج نوجوانی به اجبار پدر و مادرم مجبور به ازدواج شدم. 17 سال از زندگی مشترکم میگذره و دارم ذره ذره آب میشم. هر روز گریه میکنم که چرا پدر و مادرم با من چنین کردن؟ خیر از زندگیم ندیدم. چقدر دلم میخواست همسر م رو دوست داشته باشم. 😔 وقتی ایده هاتون رو میبینم، فکر میکنم که اگر منم همسرم رو دوست داشتم این کار ها رو میکردم ولی حیف که چنین نیست. خانم ها چند تا توصیه دارم: 1⃣ هیچ وقت نذاریم دختری به اجبار خانواده ازدواج کنه. هر چند که موقعیتش خوب باشه. 2⃣ اگه همسرتون رو دوست دارین هر کاری برای خوشبختی تون بکنید. 3⃣ حیف این زندگی پر عشقتون نیست که دعوا یا ناراحتی بینتون پیش میاد؟ کلا دعوا و بحث الکی رو کنار بزارین و عاشقانه زندگیتان رو بکنید. هیچ چیز تو زندگی مشترک بهتر از دوست داشتن نیست. 4⃣ دختر خانم های گل! تا مطمئن نشدین که خواستگارتون رو دوست دارین، باهاش ازدواج نکنید. من شوهرم رو دوست ندارم حتی وقتی باهام داره حس میکنم یه غریبه بهم تجاوز میکنه. ✍ در همین کانال تجربه های متعددی از زنانی بود که با مثبت اندیشی دوستی را در رابطه شان با همسر ایجاد کردند. بجنبید و عشق را بسازید. عشق یافتنی نیست. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام  من پسر عموم دکتره  منو این خیلی باهم اوکی ایم  از جیک پیک هم دیگه خبر داریم  ولی  وقت نمیکنیم هم دیگرو زیاد ببینیم  حتی چند سالی هم میشه تو خونمون زندگی میکنه،   یا اون هست من نیستم یا من هستم اون نیست  بخاطر این هرموقه میخام ببینمش میرم یه نوبت میگیرم  دوساعت میشینیم داخل بیمارستان تعریف میکنیم:/ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 من 22 و همسرم 26 سالشونه. ما هم رو خیییلی دوست داشتیم ولی بعد عروسی اخلاق شوهرم عوض شد. سر هرچیزی بهونه میگرفت. میزد، ، منو میکرد. حتی چمدونم رو داد دستم، گف از خونم برو بیرون. من نرفتم. کردم. باز بهونه گرفت. زندگیم جهنم شد. باز گفت برو. رفتم خونه بابام. درخواست دادم. چن وقتی گذشت. اومد دنبالم به التماس. خانوادش رو فرستاد دنبالم. چون واقعا از همه چی دل کنده بودم گفتم نمیام. ی شب اومدن تا جلوی چشم هردو خونواده فیلم عروسی رو آتیش بزنیم. شوهرم اومد. گفت غلط کردم دست روت بلند کردم. بخدا خونوادم دخالت کردن. تو به زندگی برگرد. خودش به زور لباس پوشوندم و از خونه بردم. خونوادم گفتن نرو. اشتباه نکن. من گفتم یه دیگه چون یکسال باهم زندگی کردیم. برگشتم سر زندگیم. شوهرم دیگه دست روم بلند نکرد. ینی خوب شد. کمی بعد از خاطرات تلخ، گرفتم ولی روحیم رو شاد نگه داشتم و با همسرم خوب شدم. میدونید اشتباه من تو زندگی این بود که تا شوهرم بد خلقی میکرد، من صد برابر بیشتر بدخلقی میکردم و حاضر جواب بودم. تا کوچیکی میشد، سریع به خونوادم میگفتم و باعث بدی اوضاع میشد. الان زندگیمون خداروشکر خیلی شیرین شده. خدا یه بچه هم بهمون داده. الان کمتر عصبی میشم و هر وقت بحث میشه نمیکنم. اروم حرف میزنم و به خونواده ها چیزی نمیگیم. این همه ارامش رو مدیون کانال شمام 🙏 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانه داری تمیز کردن پشت ماهیتابه سیاه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام ممنون ازکانال خوبتون درجواب اون خانمی ک از ناراحت شدن و ب مشکل خوردن ک چراشوهرش اینکارو کرده خواستم بگم عزیزم من واس انتخاب حلقه نامزدیمون خیلی بودم کلی گشتم تا اون چیزی ک میخوامو پیداکنم چیزی ک همیشگی باشه و خوشگل باشه و با قیمت مناسب و... حتی با وجود وقت و بودجه خیلی کممون واس خرید عقد ۳روز طول کشید ک حلقمونو انتخاب کنم...(ایناروگفتم ک بدونی چقدتعصب داشتم) بعد از ازدواجم کشیدیم و هنوزم ادامه داره من ب از همه طلاهام ک چیز زیادیم نبود گذشتم با اینکه شوهرم خیلی ناراحت شد... حتی یروز ک پول لازم داشتیمو و راهی نداشتیم خودم پیشنهادفروختن حلقه هامونو دادم و راضیش کردم هر چند خیلی برام سخت بود ک از حلقه های ازدواجمون بگذرم.... شوهرم و زندگیمون و ک بهم داریم... الانم ی جفت دستمونه ولی با و و ب همدیگه با وجود کلی سختی و مشکلات پشت هموخالی نمیکنیم... گلم من اززندگیتون خبرندارم ولی از یه دید دیگه ب قضیه نگاه کن شاید شوهرت واقعا کم آورده ک مجبورشده بگذره ک دستش جلو اینو اون دراز نشه بهترنیس تواین موقعیت باشی و کمک حالش ک مشکلش حل بشه ن اینکه بیشتر شه! موفق باشین😘 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام دوستان ای کاش تو این کانال چندسال پیش عضو بودم.7ساله ازدواج کردم حاصلش یه دختر 3نیم ساله یه پسر1نیم ساله. با همسرم 11سال تفاوت سنی داریم من خیلی آدم حساس هستم اما متاسفانه همسرم نه. تا حالا یکبار بهم نگفته که دوستم داره ! هیچ وقت کنار هم نخوابیدیم اینجور چیزا رو زیاد خواهی میدونه ... الان میگم ای کاش بچه نداشتم و جدا میشدم دیر پیش رفتم ، گفتن اگه قبل ازدواج می اومدم حتما میگفتن قید این ازدواج بزنم. شوهرم یه آدم مغرور خودخواه منم تو خونه مثل یه کلفت از خرید خونه تا خرید بیرون بچه ها خودش با منه خسته شدم از این زندگی تا یه اعتراض میکنم میره تو اتاق در می بنده تا چند روز خسته شدم.من هم خوش قیافه ام هم خوش هیکل هم خیلی به خودم میرسم اما همسرم قدر نمیدونه تورو خدا قبل ازدواج چشماتون باز کنین😔 ✍ عاقلانه انتخاب کنید و عاشقانه زندگی کنید •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🌹✨ولادت ختم رسولان آمد ❤️✨محمد آن حبیب جانان آمد 🌹✨به جسم پیروان او جان آمد ❤️✨بر حرمتش جهان گلستان آمد 🌹✨میلاد نبی اعظم(ص) مبارک باد❣️ 🕊🕊🌾🌸🌾🕊
خدایا بگیر از من هرآنچه مرا از تو دور می‌کند ❤ ✏از یک استادی پرسیده شد: هنگامی که خداوند به انسان نعمتی را داد چگونه بفهمد که آن فتنه بوده یا نعمت؟ گفت: اگر او را به خدا نزدیک کند نعمت است و اگر او را از خدا دور کند فتنه است . پس بنگر این موبایلی که در دستان ماست چگونه است!؟ ما را به خدا نزدیک می کند یا دور! نعمت است یا فتنه!؟☘☘☘ 🕊🕊🌾🌸🌾🕊🕊
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام و خداقوت به خانوماى قرى💃🏻 و خانوم ادمین عزيز❤️ من يك ساله كه تو دوران عقدم. خانوماااا👇🏻 ١- هركارى كه بكنيم خوب يا بد به خودمون برميگرده ۲. از كلمه ى ( چرا) استفاده نكنيد. مثلا وقتيكه عصبانيه، بهش نگيد : چرا عصبانى هستى؟ اون از حرف شما اين برداشتو ميكنه كه تو حق ندارى عصبانى باشى. به جاش بگيد: چى تورو عصبانى كرده عشقم؟! يعنى اشكال نداره عصبانى شدى، من قصد كمك كردن و آروم كردنتو دارم. ٤- خودتونو دوس داشته باشيد و به خودتون برسيد. ٥- هميشه مراقب حريم بينتون باشيد. چه حريم بين خودتون و همسرتون، چه حريم بين خودتون و خانواده هاتون ٦- همه تو زندگيشون سختى دارن. من هروقت سختىِ زندگى بهم فشار مياره، تو دلم ميگم خدايا خودم و شوهرم و عشق بينمونو به تو ميسپارم. همه رو به خودت امانت ميسپارم. تو بهترين امانتدارى. مراقب ما و رابطمون باش. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• سلام الان مادرم حدود ۴ ساله که فلج شده و زمین گیره،سال اول که دیگه نمیتونست راه بره و تازه مریضیش شروع شده بود برای دوا و دکتر اومدن یزد خونه من،مادرم تو خودش دستشویی کرد و ریخت روی فرش و تخت ،اون شب خانمم ناراحت شد و با من دعوا کرد و بداخلاقی کردو صبحش هم با قهر رفت سرکارش ،همون شب خانمم دعا کرد : "الهی مادرت به جایی برسه که تو خودش برینه و تو گه خودش غلت بزنه تا بمیره " ،خواسم بگم سمیه دعات داره مستجاب میشه و الان مادرم و از بس پوشکش کردیم و نمیتونه بچرخه زخم بستر گرفته و نمیشه راحت بردش حمام و شده یه تکه پوست و استخون... اما همسر عزیزم فقط نگرانیم از اینه که منو تو هم روزی پیر میشیم، خدا کنه دنیا دار مکافات نباشه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
❤️امام صادق(ع)فرمودند❤️ برای فرزند دار شدن در سجده،این دو آیه خوانده شود: «رَبِّ هَب لِي مَن لَدُنکَ ذُرِیَّةً طَیّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ،رَبِّ لا تَذَرنِی فَرداً وَ أَنتَ خَیرُ الوَارِثِینَ.» (حلیة المتقین.101) •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
من داییم رو اولین بار ۹ سالگی دیدمش، از خارج برگشته بود، انقد هیجان زده بودم تو فرودگاه براش ادابازی درآوردم، بغلم کرد کلی گریه کرد :) بعدا گف فک کرده بوده معلول ذهنی ام :)) •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام به همه دوستان ❤😍 اولا خاطرات در مورد خواستگاری و ازدواجتون خیلی قشنگه.... دوما برم سراغ سوتی خودم من شب قدر امسال با مامانم رفته بودیم مسجد برای احیا بعد از اول تا آخر مراسم یه خانومی هی به من نگاه میکرد بعد حدس زدم که خواستگاره واقعا هم بود آخر مجلس اومد خواستگاری کرد و مامانم گفت سنش کمه منم عصبی شده بودم که آخه شب احیا موقع خواستگاری.... تا اینکه شب عید فطر تو خواب داشتم هذیون میگفتم که داداشم صدام زد بعد بهم گفتم آبجی داشتی هذیون میگفتی... گفتم چی میگفتم😳🥴؟؟ گفت میگفتی این پسره نباید بیاد خواستگاری عین مایع دستشویی میمونه😂😂😂 شرفم رفت...🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام من بچه بودم یک شیشه پر زردچوبه دستم خورد افتاد شیشه شکست و زردچوبه پخش زمین شد منم همه رو جمع کردم توی یک شیشه دیگه ریختم زردچوبه با خرده شیشه ها باهم تو اون و گذاشتم کابینت و به کسی چیزی نگفتم و مادرم بعد برا غذا استفاده کرده بود وغذا پر خرده شیشه بود و نشد بخوری و من اصلا لو ندادم که کار من بوده🙈🙈 برا همه سوال بود چرا زردچوبه ش شیشه داره🤪 از اون سال به بعد من یکم جنسم خرده شیشه داره😁و هنوزم کسی نمیدونه😂😂🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 عروسای خوشگل! منم یه مادر شوهرم. به هیچوجه بدی و ناراحتی عروسم رو نخواسته و نمیخوام. از خودم و خواسته ام میگذرم ولی دوست دارم زندگی پسر و عروسم خوب و شاد باشه. از عروسمم راضیم و دوستش دارم. تمام سعیمم آینه که زندگیشون شاد و خوش باشه. همه مادر شوهر ها رو به یک چشم نبینید. انشالله همه جوونها خوشبخت بشند و خدا به همه آگاهی بده. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
♦️جهت زنی که شوهرش از او راضی نیست این آیه را بر شیرینی بخواند و بدمد و به شوهرش بدهد شوهرش رضایتمند میشود🔻 آیه ١۶۵ سوره بقره 💠 وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ💠 ✅همين عمل را مرد نسبت به زن می تواند انجام دهد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
داستان زندگی یادم اومد روز خرید خودمو که محمد حتی یه حلقه برای من نخرید... یادم اومد دو ماه پیش رفتیم یک کفاشی بابام برام پوتین بخره (گفتم که تودوران عقد تمام مخارجم با بابام بود) تو مغازه کفاشی تو طبقه بالا قفسه یه آینه شعمدون سنگی گذاشته بود روش زده بود فروشی که محمد زرنگی کرد و اون رو برای من خرید خدا میدونه چه اتفاقی سر صاحبش اومده بود که آینه شو تو کفاشی حراج گذاشته بودن وقتی که آینه نقره برای زنداداشش میخرد تمام مغازه داشت دور سرم میچرخید ولی بازم صبوری کردم و حرف نزدم غافل از اینکه لطف مکرر میشه حق مسلم عقد هم گذشت و باز طبق معمول با جیب خالی راهی تهران شدیم باز روز از نو روزی از نو یه چهار دیواری بود و یکم مصالح و کلی آرزو که تو دل من بود و زبونم کوتاه بود اینقدر احمق بودم که فکر میکردم باید اینجور باشه دیگه . پدرشوهرم به اسم پدر بود وفقط زحمت پس انداختن ۶تا بچه رو کشیده بود و از ۸ سالگی همه مسئولیت هارو انداخته بود رو دوش محمد با اینکه دائم کار میکرد ولی یک نفر آدم بود و کلی هزینه که براش میتراشیدن تامین کردنش سخت بود داستان و کوتاه کنم که به بدترین شکل ممکن روزها میگذشت و تونسته بودیم تو اون چهاردیواری یه اتاق و یه آشپزخونه بسازیم ولی من دیگه داشتم افسرده میشدم از بلاتکلیفی زندگیم و راضی شدم تو همون یه اتاق زندگی کنم. بماند که بازم محمد نتونسته بود برای من خرید کنه و هربار هرجا یه چیزی دیده بود خریده بود بعنوان خرید بازار عروس . حالا کم و بیش چند تا تیکه خریده بود ولی حسرت یه خریدی که با عزت و احترام عروس میبرن به دلم مونده بود ۵ سال و ۸ ماه با سختی های زیاد گذشت و بلاخره موفق شدیم کارهارو ردیف کنیم و عروسی کنیم خانواده ش حتی پول کرایه اتوبوسی که به تهران بیان هم از محمد گرفتن و اومدن باهزار منت ازکادو و شاباش و اینها هم که اصلا خبری نبود و محمد برای اینکه جلوی مهمونا آبروش نره خودش پول تو جیبشون گذاشت که کادو و شاباش بدن تو یه سالن که اونموقع برای خودش درجه ۲ حساب میشد محمد عروسی گرفت الحق عروسی خوبی بود ولی یکبار روز حنابندون که منو به آرایشگاه برده بودن مادرش دعوا راه انداخته بود و تو خونه بابام داییم و برادرشوهرمو محمد کتک کاری کرده بودن و دوبار هم روز و شب عروسی از دعوای روزش که بگذریم شب موقعی که عروس در خونه آورده بودن گیر داد به یه رسمی که تو تهران واقعا مسخره میدونستن و مختص شهرستانشون بود و محمد گفت اینا از این کارا نمیکنن ولش کن مادرش زد به کولی بازی و خونه خواهرم روبروی خونه ما بود جلوی ۳۰۰ نفر مهمون رفت چمدونش و از خونه خواهرم برداشت که برگرده شهرشون، حساب کنید .... ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
میگم شما هم اون ماهی که بیمه ماشین رو باید تمدید کنید، لنت و دیسک و باتری ماشینتون هم خراب میشن بعد دکتر لازم می‌شید و آزمایش باید بدین بعد تولد و عروسی هم دعوت می‌شید بعد باتری موبایل هم خراب میشه بعد هندزفری و شارژر رو هم گم می‌کنید بعد... این حجم از یکباره به فنا رفتن نرمال نیست •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سال ۸۲ برای گرفتن گواهی نامه رانندگی اقدام کردم . برای امتحان ۳تا آقا بودن و من تنها خانم بودم . افسر گفت خانم بیاد امتحان آقایون عقب بشینید. افسر گفت پارک دوبل بزن پشت ماشین نگاه کردم آقایون عقب بودن خجالت کشیدم . افسر گفت برو پایین ردی. خجالت زده گفتم آقایون عقب بودن دنده عقب میخاستم برم نتونستم پشت رو نگاه کنم. خداخیر بده افسر رو گفت آقایون سر خم کنید پشت صندلی و منم یه پارک دوبل عالی زدم😎👌. در ضمن پسرم پزشکی میخونه رفته بود امتحان رانندگی افسر کلی بهش سخت گرفته بود اسمش رو هم به پسرم گفته بود و تاکید کرده بود اسم آقای افسر رو فراموش نکنه. گفته بود دکتر باید خیلی درست رانندگی کنه. 🙄🙄🙄😁 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 من طرف صحبتم خانم و آقایونی هستن که میگن حتما قبل ازدواج پیش برید. من نظرم اینه هر انسانی بایددد یه مشاور داشته باشه و برای هر فردی نیازه ولی مشاور ازدواج هر فرد خودشه. افرادی که به هر دلیلی شکست خوردن ربطی به مشاوره نرفتن نداره. خیلیا رو میشناسم که مشاوره قبل ازدواج رفتن و الان طلاق گرفتن یا دارن میگیرن. راه دوری نمیرم خواهر بنده ۵سال پیش، یک و نیم میلیون پول مشاوره قبل ازدواج داد و الان هر مشکلی تو زندگیشون دارن فقط طلاق مونده بگیرن! این خیلی عالیه که برای مشکلات پیش مشاور میرید و کمک میگیرید ولی قبل ازدواج فقط ۳ روز به خودتون فرصت بدید و راجب انتخابتون فکر کنید. ✍ معجزه نمیکند. او فقط گفتنی و راهنمایی ها را می گوید. به این حرف ها بعهده خود شماست. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام. من ۳۰ و همسرم ۳۵ سالشونه.یه بچه ۸ ساله دارم. من بدون از همسرم جواب بله دادم. میدونستم خانوادگی خیلی بد دل هستن (حتی مادر شوهرم و خواهرشوهرام ) ولی نمیدونم چرا بله دادم. هر دویه ما بودیم. قهرهامون ۲ یا ۳ ماهم طول میکشید. ولی بعد از بچه مون کمی اروم شدیم. شوهرم به همه چیز گیر میداد. چرا اینطوری راه میری، چرا با پدرم حرف میزنی و چراهای که قابل تحمل نبود .ولی من فقط قهر میکردم. این بود . بعد از چند سال خودش تغییر کرد. تغییری که همه میگفتن مواظب باش. بعداز چند وقت فهمیدم با زنی رابطه داره. میگفت فقط در حد صحبت و بیرون رفتن بود. من بعد از اشنایی با این کانال متوجه ایرادهای خودمم شدم. خیلی تغییر کردم.می خندم ولی ظاهری. هر لحظه به فکرشم با اون خانم چیکارا میکردن. خانمای گل اگر ناراحتید یا با کارای همسرتون مشکل دارید، خواهشا با بهش بگید. نذارید کار از کار بگذره، اونوقت باید حسرت بخورید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
من همیشه موهام بلند نگه داشتم😩 چون همسرم خیلی دوست دارن.. با بچه‌ها ی قد و نیم قد هرکی میبینه میگه کوتاه کن میگم نه. چند روز پیش همسرم موهام شونه کردن چون من روماتیسم و پوکی استخوان دارم واقعا گاهی اوقات نمیتونم از درد. شونه موهام که تموم شدگفتن موهات خیلی دوست دارم نه بخاطر این که بلند و قشنگه نه... بخاطر اینکه تا به حال نامحرم چشمش بهشون نیفتاده.. ول بودن راحته. محکم به حجابت بچسبی و از چادر حضرت زهرا دفاع کنی هنره.. انشاءالله خدا برا بانوان سرزمینم چادر حضرت مادر حفظ کنه🤲 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام یادمه یه سال پیش یه مریضی اورده بودن بستری کرده بودنش که یه دختر بچه خیلی خوشگلی بود که بخاطر همین خوشگلی بیش از اندازش بین همکارا خیلی معروف شده بود حتی با اینکه مسئولیت اون بخش با ما نبود می‌شناختیمش... چند ساعت مونده بود بره اتاق عمل که منو همکارم دیدیم این پاشده اومده تو سالن میگرده گرفتیم بردیم تحویلش دادیم پرستارام کلی تشکر کردن که نگو بچه رفته بوده قایم شده بوده نمیتونستن پیداش کنن ...خلاصه اینو با جیغ و داد آمادش کردن فرستادن اتاق عمل یه چند ساعتی گذشته بود که دیدیم مادرش داره میکوبه تو سرش و جیغ و داد راه انداخته نگو اینا دوتا خواهر دو قلو بودن اونیکه مریضه قایم شده بوده تو دستشویی مام اونیکه با چند نفر اومده بوده ملاقات رو گرفتیم فرستادیم رفته😂😑😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 سلام. من ۲۳ و همسرم ۲۸سالشه. من قبل اشنایی با کانال شما مشکلات زیادی تو زندگی زناشوییم داشتم حتی خیانت هم دیدم و تا مرز رفتم. خداروشکر یه اتفاق هایی افتاد و زندگیم دوباره سرپا شد. من هیچی از زندگی نمیدونستم. از وقتی با کانال شما اشنا شدم از تجربه و ایده هاتون استفاده کردم و زندگیم بهترشده. از رابطه فراری بودم و همینم علت خیانت همسرم بود ولی حالا به خواسته همسرم نه نمیگم قبلا تا میکردیم خانواده هامون رو خبردار میکردم ولی حالا با و مشکلم رو خودم حل میکنم. ازهمه تون ممنونم بابت تجربه و ایده هاتون. برای خوشبختی همه صلوات •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•