داستان زندگی 🍀 مامانم چشمای نیمه بازمو که دید، موهامو نوازش کرد و گفت: این همه سربه سرداداشت نذار! هرچی باشه مرده، روی خواهرش تعصب داره. آخه تو هم مقصری دیگه. واسه این که حرصش رو دربیاری، باهاش لج میکنی. چند بار بهت گفتم داداشت امشب زود میاد خونه، برو به دوستت تبریک بگو و کادوی تولدش رو بده و قبل از اومدن داداشت برگرد اما تو چیکار کردی؟ واسه اینکه حرصش رو دربیاری عمدا تا اون موقع شب خونه دوستت موندی.... سرم شدیدا درد میکرد. حوصله بحث با مامانمو نداشتم چون میدونستم سعی میکنه رفتار پدرام رو توجیه کنه. پلکهامو روی هم گذاشتم و بیصدا گریه کردم. از وقتی خودمو شناختم، پدر و مخصوصا مادرم بین من و برادرم فرق میذاشتن. پدرام نور چشمشون بود و اونا بهش حتی با اینکه یکسال از من کوچکتر بود، یه طوری احترام میذاشتن و فرمایشات ریز و درشتشو انجام میدادن که انگار نه انگار پدر و مادرشن! پدرامم به حمایت پدر و مادرم پشتش گرم بود، حسابی دور برداشته بود وهر طور دلش میخواست رفتار میکرد. پدر و مادرم حق کوچکترین اعتراضی به رفتاراش رو نداشتن. تو خونمون بهترین خوراکیا، بهترین لباسا، بهترین جای خواب و... مال پدرام بود. پدرم که کارگر و مردی مهربون و آروم بود، باید کار میکرد و پول توجیبی پسر مفت خورشو هر ماه سرموقع میداد، چون اگر پدرام لحظه ای از تفریحات و خوشگذرانیاش بخاطر نداشتن پول توجیبی جا میموند، همه ظرفای آشپزخانه رو میشکست و شیشه پنجره ها رو پائین می‌آورد. یه بار که پدرام قشقرق به پا کرد، بعد از رفتنش پدرم با ناراحتی به مادرم گفت: ما خودمون باعث شدیم پدرام اینطوری خودخواه و یکدنده بار بیاد.. حق این دختره بیچاره رو ضایع کردیم و به هوای اینکه پدرام پسره، بیشتر بهش رسیدیم. فکر می کردیم وقتی بزرگ بشه قاتق نون مون میشه اما حالا برعکس شده قاتل جون مون! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف ما تازه اثاث کشی کردیم خونه جدید... همه دارن به باباشون اسرار میکنن بابا کولر رو خاموش نکن اونوقت ما داریم به بابام اسرار میکنیم بابا کولر رو بیار داریم میپزیمممم از گرما معلوم نیست کولر رو کجا برده گذاشته نمیارهه😐😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

اگه شلنگ لباسشویی یا ظرفشویی کوتاهه و به راه آب نمیرسه، از این ترفند استفاده کنید •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

این مشکل خیلی هاست که میان و اعلام می‌کنند مجرب هست🙏 #دعای مجرب برای #رفع_بی_خوابی اگه شبها خوابتون نمیبرد این اسامی رو بنویسید و بذارین زیر بالش سرتون.   🌛سماء سلنما ملحا لدحا أوروحاً ألقوا النوم على فلان بن فلانه  بحق لا إله إلا الله محمد رسول الله وصلى الله علیه وسلم🌜 (به جای فلان اسم خود و مادر را بنویسید) •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#چالش_زیبایی ✅سلام به همه امیدوارم همگی خوب باشید 💕 میخوام تجربیات خودم رو از جوش بگم من از وقتی یادم میاد درگیر جوش بودم یادمه حدودا چارده پونزده سالم بود که میرفتم باشگاه کلنم یکی دوماه بیشتر نرفتم یه روز از باشگاه اومدم دیدم شونه هام و کتفم حساببببی قرمز شده و جوشای ریز زده به مامانم نشون دادم گفت عرق جوشه برو حموم با آب سرد بشور کم کم میره ولی نرفت!تا چند سال نرفت تمام اعتماد بنفس منو گرفت  صورتمم افتضاح جوشای ریز ریز زیر پوستم جمع شده بودن و صورتمو تیره و بد نشون میداد چقد عذاب کشیدم من موقع سن بلوغ و یه مشکلی ک معضل شده بود بالاخره هیجده سالگی رفتم دکتر پوست این دکتر بمن قرص نورم اسکین داد من فک کنم نزدیک دویست تایا بیشتر  ازین قرص خوردم و درکنارش انواع لیزر هاو روش های تهاجمی‌رو‌روی صورت ‌‌و‌بدنم انجام داد حتی حجامت و فصد هم انجام داد اوایل من بدتر شدم ینی جوش درشت قبلش نمیزدم بعد مراجعه ب پزشک و شروع درمان زدم جوشای درشت و زیاد بدتر شد ولی دکتر بهم گفت عادیه ک بدتر بشه تا اینکه کم کم حدودا بعد شیش ماه از اولین بار من متوجه شدم ک درمان ها داره تاثیر میکنه و پوستم خیلی روشن و براق و اصلا عالی شده بود... ادامه… •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

... من کلی درد کشیدم میکرودرم لیرز فرکشنال لیزر co2و خیلی چیزای دیگ رو دکتر روی صورتم انجام میداد ک همش با درد بود آخرین بار یه نوع لیزر بود که اسمشو فراموش کردم گفتم شرایط ندارم بیام گفت برای چند ماهو یه جا انجام میدم و من قبول کردم نمیدونستم که درجش میره بالا و دردی که کشیدمو فراموش نمیکنم حالم بد شده بود واقعا یا اون اوایل که حجامت می‌کرد یبار بعد حجامت از هوش رفتم ودر کنار همه اینا هزینه خیلی کردم هرجلسه که میرفتم زیر یک میلیون نبود آخرا جلسه هام رسیده بود به مرز شیش میلیون و واقعا دیگه در توانم نبود نمیگم بهتر از قبل شد پوستم واقعا ولیکن غصه میخورم که چرا به اون چیزی که مد نظرم بود نرسیدم و حالم بد میشه . اما قسمت خوشحال کنندش بعد از این اتفاق افتاد که یکی از دوستام بخاطر ی مشکل پوستی رفت پیش طبیب طب اسلامی و نتیجه گرفت، منم با ناامیدی گفتم بذار برم شاید ی اتفاقی افتاد ، باورتون نمیشه کل داروهام شد ده هزار تومن و پوستم ی جوری شفاف شد که خودمم باورم نمیشه، دوستان بابت بیماریها تون حتما مراکز طب اسلامی رو توصیه میکنم واقعا لازم نیست میلیونها خرج کنید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

خاطره من از قرارم با همسرم قبل ازدواج ، همکلاسی بودیم ، یادمه اومد پارک کتابم بیاره هوا گرم بود منم فشارم افتاده بود ، برام پیراشکی و آبمیوه هم خرید. منم همینکه خداحافظی کردم رفتم توی کوچه پشت پارک شروع کردم به خوردن که یکهو دیدم با موتور رد شد گفت نوش جونتتتت🤪😂😂😂الانم سربسرم میذاره میگه شکمو توی خیابون چیزی نمیخورن🤪 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#خانه_داری ᭄🏡 ترفند تخم مرغ آبپز ❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف سلام امیدوارم هرجا که هستید حالتون خوب باشه🍀 آقا افتضاح من برمیگرده به پارسال که معلم عربیم میخواست راهنماییم کنه گفت منو نگاه کن اولین چیزی که میبینی چیه؟ گفتم دماغ 😬 جوابِ درست صورت بود، از اون روز به بعد منو  چپ چپ نگاه میکنه😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

توی عروسی پسرعموم یک خانم همش بمن چشمک میزد 🤣🤣🤣 منم یه لبخند زدم🙂 باز چشمک زد😉 من برای اینکه ضایع نشه این بار ی چشمک ریز زدم☺️ گفتم شاید منو می‌شناسه داره شوخی میکنه دوباره بدون لبخندچشمک زد منم دیگه رومو برگردوندم اونطرف تا اخر شب بنده‌خدا همونطوری چشمک زد که دیگه فهمیدم  تیک  داره😂😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#پیام_ناشناس سلام دوستان من یه خانم ۲۷ ساله هستم و ذاتا خیلی آدم با محبت و احساسی ای هستم ولی مشکلم اینه که کنترل خشم ندارم خیلی تند تند سر مسائل کوچیک ناراحت یا عصبانی میشم و نمیتونم خشمم رو کنترل کنم و با پرخاش و تند صحبت میکنم با کسی که باعث ناراحتیم شده ولی خب عصبانیتم زود هم فروکش می‌کنه خیلی سعی میکنم که خودمو کنترل کنم ولی دست خودم نیست و کلا از اون آدم که ناراحتم کرده زده میشم نمیخوام صدا و تصویر طرفم رو ببینم و این رفتار باعث شده توی رابطم با همسرم به مشکل بخورم ایشون میگه تو انگار یه آدم دیگه میشی وقتی عصبانی میشی من اصلا نمیشناسمت ( فحش اصلا نمیدم داد نمی‌زنم ولی کاملا سرد میشم از طرف و متنفر میشم از طرفم حتی سر مسائل ساده و کوچیک) مدتیه دارم رو خودم کار میکنم اما تا حالا موفق نبودم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف با مامانم بیرون بودیم ، از جلوی یه سبزی فروشی رد شدیم مامانم گفت برو بپرس ببین مرزه و ترخون دارن منم وارد سبزی فروشی شدم سلام کردم و خیلی جدی گفتم تَرخه و مَرزون دارین؟ طرف گف چی؟ یه جوری که انگار طرف کره، کشیده و بلند گفتم تَرخههه و مَرزوننننن گفت منظورت مرزه و ترخونه؟ عین اسکلا گفتم اها اره همون، گفت نه نداریم منم سرمو انداختم پایین و سریع رفتم بیرون که صدای خندش بلند شد 😂به همین نمک اینقد خندید که گفتم الان منفجر میشه😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•