eitaa logo
⌟ دختران‌آسمٰاݩ ⌜
1.2هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
419 ویدیو
316 فایل
یھ‌محفل‌شگف‌آور💌 ـ ــ ـ ♡' : گالری‌تصاویر‌‌دخترونھ‌یِ‌باحجآب🌱 ∞↻ منبعِ‌دلنوشته‌هاے‌آرامش‌بخش🌻 ∞↻ بویِ‌بابونھ‌و‌ریحون‌میدھد🌿 ∞↻ حوالیِ‌دخترانگی‌ھایم(; 💛 ∞↻ منبع عکس های رنگی و مذهبی گونہ🍊
مشاهده در ایتا
دانلود
🧡 وقتی پرونده تکمیل شد افسر نگهبان گفت که تحقیقات و جست و جویشان را از همان لحظه شروع می کنند. گفت:« سرنخ های خوبی وجود داره. با استفاده از پرینت تماس های دخترتون حتما میتونیم شماره ی کیارش روستایی رو به دست بیاریم.» ساده گفت:« اگه همین امشب از ایران برن چی؟» افسر نگهبان معتقد بود احتمالا سفری در کار نیست و اگر هم باشد دو نفره نیست. با این همه گفت که فهرست مسافران سفرهای خارجی امشب و چند روز بعد هم بررسی می شود. گفت با ارسال عکس آلما به فرودگاه و ایستگاه های مرزی بی تردید اگر سفری هم در کار باشد شدنی نیست. بعد از مادر آلما خواست تا با پدر آلما تماس بگیرد و ببیند آدمی با نشانه های کیارش را می شناسد یا نه. مادر آلما گفت:« قبلا بهش زنگ زدم. گوشیشو جواب نمیده.» افسر نگهبان آنقدر گفت و گفت تا بالاخره توانست آنها را راضی کند از کلانتری بروند و به مادر آلما که بی تاب ترین آنها بود اطمینان داد همین که سر سوزنی خبر به دست آورد او را در صدم ثانیه مطلع کند. ........ کپی فقط با نام نویسنده و ایدی کانال🍂 بھ ما بپیوندید دختــــ♡آسماݩ♡ــــࢪاݩ ╔═══🌈🌻════╗ @adinezohour ╚═══💕🌿════╝
🧡 همین که خورشید رفت و آفتاب را با خودش برد، همین که چراغ های حجله ی رضا در تاریکی روشنی بیشتری گرفت و نور غم انگیزی به کوچه داد هول و هراس ساده هزار برابر بیشتر شد. هزار بار شماره ی آلما را گرفت و هزار بار شنید که مشترک مورد نظر خاموش می باشد. هزار بار به خاطر حماقتی که کرده بود به خودش لعنت فرستاد. هزار بار از خدا خواست که به خاطر مادر آلما هم که شده رحم کند.....رحم کند..... صد بار پری زنگ زد و یک بار هم زهرا. میخواست بداند چی شده که ساده اول صبح مدرسه بود اما یهو رفت و دیگر نیامد. ساده گفت سرش درد می کند و حوصله ی حرف زدن ندارد. از خانه ی خانم مرادی صدای شیون می آمد، راهرو پر رفت و آمد بود. شیدا بساطش را جمع کرد و گفت تو این شرایط نمی تواند درس بخواند و به ساده پیشنهاد داد با هم به خانه ی خاله بروند. دل ساده لک زده بود برای دیدن مادربزرگ اما می ترسید آنجا که برود احساس بی خبری بیشتری کند و بی تاب تر شود. شیدا به او اطمینان داد هر خبری بشود آنها بی خبر نمی مانند. اما ساده زیر بار نرفت. گفت که مادر گناه دارد وقتی از خانه ی خانم مرادی بیاید از بس گریه کرده قطعا نیم هوش است. شیدا هم از رفتن منصرف شد و گفت:« به درک! اصلا امشب درس نمیخونم. حتی اگه فردا هم نمره ی خوب نگیرم بازم وضعم از آلما بهتره.» ساده منظورش را نفهمید. شیدا گفت که خودش هم درست و حسابی نمیداند منظورش چیست، فقط می داند خوشحال است که جای آلما نیست. پدر تلفنی خبر داد که با سهراب دارد می آید خانه. شیدا گوشی را گذاشت و غر زد:« عجب اوضاع معرکه ای شده امشب، فقط مونده خانوادگی با یه ماشین بریم ته دره.» بعد انگار که این جمله را ساده گفته باشد نه خودش به ساده نگاه کرد و گفت:« ناشکری نکن! ناشکری نکن! اگه جای مامان آلما بودیم چی؟» ساده که مغزش از غرغرهای شیدا در حال انفجار بود با عصبانیت گفت:« بسه شیدا بسه! چقدر فک میزنی سرم رفت. نمیتونی دو دقیقه ساکت باشی؟» شیدا ایشی گفت و به سمت آشپزخانه حرکت کرد تا یک لیوان آب بخورد. ساده به عقربه های ساعت که بی اعتنا به اندوه آنها می گذشت نگاه کرد و گفت:« فکرشو بکن شیدا! آلما به خاطر پیدا کردن همین صدایی که الان با تو حرف زد توی همچین هچلی افتاده.» شیدا گیج شد:« کدوم صدا رو میگی؟» ساده غصه دار ساکت ماند. شیدا گفت:« آهان! صدای بابا.» و برای مدتی هر دو ساکت ماندند. در این سکوت ساده نذر کرد اگر آلما صحیح و سالم برگردد پول توجیبی یک سالش را تمام و کمال جمع کند، بعد همه ی آنها را کتاب قصه و اسباب بازی بخرد و ببرد بدهد مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست. ........ کپی فقط با نام نویسنده و ایدی کانال🍂 بھ ما بپیوندید دختــــ♡آسماݩ♡ــــࢪاݩ ╔═══🌈🌻════╗ @adinezohour ╚═══💕🌿════╝
هدایت شده از ⌟ دختران‌آسمٰاݩ ⌜
✨🌈 Be happy, not because everything is good, but because you can see the good in everything . ﴿خوشحال باش، نہ بخاطر اينڪہ همہ چے خوبہ بخاطر اينڪہ تو ميتونے خوبے رو تو همہ چے ببينے(: • 🛵🌻¦⇢ ³¹³💕🐋⃟🎡⬎𝕁𝕆𝕀ℕ ‹ @adinezohour 🌤›
تحریم فرانسه؟! استفاده نکردن از کلمه "مرسی"😊
☝️☝️ ☝️☝️ 🤩😎 🤞👌 جزیره ی هزار رنگ و زیبای ایران✨ @adinezohour
⌟ دختران‌آسمٰاݩ ⌜
اون نقش قشنگی که اون وسط می بینین😍 با استفاده از خاک های رنگی جزیره درست شده👌
جاده جنگلی نهار خوران گرگان🍂🍁 این تصویر براتون ٱشنا نیست؟ 🧐😉 °| @adinezohour
🍂 دختࢪے خستہ و پاییزے ام... خستہ از تنهایے... خستہ از کلاس مجازے...😫 @adinezohour