🔰لزوم اشتراک #ادیان در #اصول، شرط وحدت ادیان الهی
💥#بهائیان معتقدند که تمامی ادیان الهی در اصول با یکدیگر مشترک بوده و تنها تفاوت آنها در فروع و احکام شرعیه است. همچنان که #عبدالبهاء گفته است: «جمیع انبیای الهی به جهت محبّت بین بشر مبعوث شدند... لهذا اساس ادیان الهی جمیعاً یکی است».[1]
👈اما یکی از مهمترین اصولی که ادیان الهی را با یکدیگر مشترک میسازد، مسئلهی قیامت و رستاخیز و پاداش و عِقاب بندگان است. همچنان که در ادیان زرتشت [2]، #یهود [3]، #مسیحیت [4] و اسلام، به این اعتقاد مسلّم تصریح شده است.
♻️این در حالیست که #فرقهی #بهائیت، بر خلاف مسئلهی لزوم اشتراک ادیان الهی در اصول، با این اصل مشترک و مسلّم مخالفت کرده و آن را توهم دانسته است. از اینرو پیشوایان مسلک بهائی، با ارائهی توجیهاتی من درآوردی و بیپایه و اساس، به انکار تمام آیات و نشانههای قیامت موعود پرداختهاند؛ همچنان که مبلّغان بهائی مدعیاند: «... اما الرجعة و القیامة بالمعنی الذی تعتقده و تنظر الأمم فهی امر غیر معقول إذا هو مخالفٌ للنوامیسِ الطبیعة و مباینٌ للسنن الإلهیه.[5] معنای معروف رجعت و قیامتی که اُمّتها به آن اعتقاد دارند، مخالف ناموس طبیعت و مباین با سنتهای الهی است».
✅بنابراین با توجه به اعتراف بهائیت به اشتراک ادیان الهی در اصول و با توجه به انکار قیامت موعود توسط پیشوایان بهائیت، درمییابیم که بهائیت، از ریشهای الهی و آسمانی برخوردار نیست.
📚پینوشت:
[1]. احمد یزدانی، نظری اجمالی در دیانت بهائی، ب1329 ش، ص 28.
[2]. ر.ک: حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، چاپ اول، 1379، صص 57 و 62؛
[3]. ر.ک: کتاب مقدس، عهد عتیق، سموئیل اول، 6/2.
[4]. ر.ک: ترجمه قدیم کتاب مقدس، لوقا 16: 23-24.
[5]. سراج الدین احمد ولید، البهائیه و النظام العامی الجدید،اول، 1944، ج 2، ص 250.
نقد وبررسی بهائیت
♨️ @n_bahaiat
آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب
♨️ @adyannet
✍پاسخ به شبههی #بهائیت پیرامون معنای "#خاتم"
🔻 مبلّغان بهائی در راستای انکار #خاتمیت حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله)، مدعی میشوند که لفظ "خاتم" در آیهی 40 سورهی احزاب، به معنای انگشتر و زینتبخش و نه پایان دهنده پیامبران است؛ همچنان که میخوانیم: «خاتِم به کسر تاء به معنای پایان دهنده و خاتَم به فتح تاء و نیز خَتم و خاتم آنچه که با آن مهر نهند و نیز زیب انگشت که انگشتر حلقه و نگیندار میباشد.
🔰اما در پاسخ به اشکال مبلّغان #بهائی پیرامون لفظ خاتم (برای انکار #خاتمیت #پیامبر #اسلام)، لازم است تا نظر صاحبان فن لغت را در خصوص این واژه بررسی کنیم:
1⃣اول: ابن فارس، از صاحبنظران علم لغت گفته است: «الخاء و التاء و المیم اصلٌ واحد و هو بلوغ آخر الشیء... [2]؛ معنای اصلی ختم، رسیدن به آخر است. میگویند: "ختمتُ العمل" یعنی کار را به پایان رساندم و نیز میگویند: "ختم القاریء السوره" یعنی قاری سوره را به پایان رساند. اما "ختم" به معنی مهر زدن بر چیزی است، پس آن هم از همین باب (به پایان رسیدن) است؛ زیرا مُهر زدن حرزها واقع نمیشود مگر بعد از رسیدن آن به پایان خود. و لفظ خاتم هم از آن مشتق است، زیرا به وسیلهی آن، ختم و پایان انجام میشود و از همینرو، خاتِم خوانده میشود».
2⃣دوم: راغب اصفهانی در ذیل لغت خاتم آورده است: «"ختمتُ القرآن" یعنی قرآن را به آخر رساندم و تا پایان آن خواندم و به رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) خاتم النبیین گفته میشود، چون آن حضرت، نبوت را ختم کرد؛ یعنی با آمدن خود، رشتهی نبوت را به آخر رسانید».[3]
✅بنابراین، واژهی "خاتم" در این آیه، چه به صورت اسم فاعل (خاتم به معنای ختم کننده)، چه بر وزن عالَم (خاتم به معنی آخرین)، چه به معنی وسیلهی مهر کردن اسناد و نامهها و چه به فتح تاء و میم به صورت فعل ماضی (به معنای پایان داد و تمام کرد)؛ حکایت از پایان بخشیدن به یک امر دارد. لذا با این وصف، مفاد آیه اینست که حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله)، آخرین پیامبران و پایانبخش آنهاست.
📚پینوشت:
[1]. فاضل مازندرانی، اسرارالآثار، 128 بدیع، ج 3، ص 163.
[2]. ابن فارس زکریا، معجم المقاییس اللغة، 1404 ق، ج 2، ص 245.
[3]. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، دوم، 1404 ق، ص 142.
نقد وبررسی بهائیت
♨️ @n_bahaiat
آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب
♨️ @adyannet
🌺نقدفرقههای صوفیه🌺
🔺 یکی از علتهای پدید آمدن #صوفیه، اعتراض گروهی از زهاد صدر اسلام به دنیا طلبی خلفا و حکام دنیا طلب بوده است.
🔺 این نوع تصمیمگیری صوفیان سبب انحراف صوفیه شد. تا جایی که #زرینکوب دراین باره میگوید:
🔸 «بدین ترتیب زهادی که از عشرتطلبیهای عامه اعراض کردند و معتکف #خانقاهها و زاویهها بودند، رفته رفته خود صاحب مجامعی شدند و آدابی و ترتیبی پدید آوردند که #زهد سرد و خشک و غمانگیز و بیحاصل زاهدان قدیم تدریجا رنگ و بوی ذوق و محبت یافت و این همه بین صوفیه و متشرعان جدایی افکند.»
📚 زرینکوب عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، امیرکبیر، تهران، 1392، ص 57
🔴نقد فرقههای صوفیه
♨ @n_tasavof 👈
🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب
♨️ @adyannet 👈
🔰توجیهتراشی برای تناقض رفتاری پیشوایان بهائی
♦️پیشوایان #فرقهی #بهائیت در شعار، از نوعدوستی سخن گفته و در عمل بذر کینه و دشمنی نسبت به پیروان سایر ادیان را در دل پیروان خود افشاندهاند. اما جالب است بدانیم که این دورویی پیشوایان بهائی تا بدان جا پیش رفته که حتی موجبات حیرت پیروان این فرقه را در بر داشته است. همچنان که رهبران بهائیت در پاسخ به این #دورویی و تعیین وظیفهی بهائیان گفتهاند: «...
🔻در الواح الهی میفرمايند لا تکونوا مع الّذين قاسية قلوبهم عن ذکر اللّه از آن آيه مقصود اين نيست که با نفوسی که در نهايت بغض و عداوتند و در غايت ضلالت و جهالت و جميع اذکارشان القاء شبهات و ارتياب در امر ربّ الآيات به قسمی که شب و روز به طعن مشغول و به القاء شبهات مألوف و بغضشان ظاهر؛ با آنها شب و روز مألوف شويد و معاشرت و اُلفت کنيد... ما کسی را منع نکردیم از معاشرت کسی، جز این قبیل».[1]
💠در پاسخ به این توجیهتراشی رهبران بهائی میگوییم:
👈اولاً: شخص دروغگو کم حافظه است؛ چرا که پیشوایان بهائی علاوه بر منع معاشرت پیروان با دشمنان و ردیهنویسان، با "مشرک" نامیدن غیربهائیان و مخالفینشان، از ملاقات پیروانشان با ایشان نهی کردهاند؛ همچنان که حسینعلی نوری گفته است: «إعلَم بِأنَّ الله حرَّم عَلی أحباءِالله لِقاءِ المُشرکین و المُنافقین [2]؛ بدان که قطعاً خدا دیدار أحبایش را با مشرکین و منافقین حرام اعلام کرده است».
👈ثانیاً: ممکن است بهائیان در پاسخ گویند که در اسلام نیز از معاشرت با برخی افراد منع به عمل آمده است. اما در پاسخ میگوییم مکتب الهی اسلام با اهتمام بسیاری که نسبت به سعادت و رشد جامعهی بشری داشته، انسانها را به لحاظ نوع عقیده و عملکرد به دو دستهی خیر و شرّ تقسیم نموده و آیین خویش را بر دو پایهی "تولّی و تبرّی" بنیان نهاده است.
✳️این در حالیست که رهبران دینساز بهائی در تبلیغات خود میگویند: «دشمن را دوست ببینید و اهریمن را ملائکه شمارید. جفاکار را مانند وفادار به نهایت محبّت رفتار کنید و گرگان خونخوار را مانند غزالان خُتن و ختامه مسک معطر به مشام رسانید».[3] اما در عمل، با تقسیمبندی انسانها به دوست و دشمنان خود، از معاشرت پیروانشان با ایشان نهی میکنند.
📚پینوشت:
[1]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخهی الکترونیکی، صص 449-448.
[2]. اشراق خاوری، مائده آسمانی، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 4، ص 280.
[3]. عباس افندی، مکاتیب، مصر: به همّت فرجالله زکی الکردی، 1921 م، چاپ اول، ج 3، ص 160.
نقد وبررسی بهائیت
♨️ @n_bahaiat
آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب
♨️ @adyannet
#منصور_هاشمی_خراسانی مدعی دروغین
یکی از جدیدترین گونه های #مدعیان_دروغین، فردی با نام منصور هاشمی خراسانی است. تا کنون از او هیچ گونه تصویر یا زندگی نامهای منتشر نشده و در هاله ای از ابهام اطلاعاتی به سر برده است. لذا تنها حلقه وصل او با مخاطبان، منشورات و مقالاتی است که از طریق #سایت رسمی او منتشر شده است.
وی در توجیه این بینشانی میگوید: «اگر شما من را نمیشناسید من شما را میشناسم و اگر شما من را دوست نمیدارید من شما را دوست میدارم. به سخنم گوش بسپارید و نپرسید که کیستم».[۱]
منصور هاشمی که خود را خراسانی موعود میداند، در معرفی اصل اعتقادی اش مینویسد: «همچنانکه من به طور حتم، یک #شیعه یا #سنی به معنای مصطلح نیستم ولی نمونه ای از یک مسلمان حق گرایم».[۲]
برخی از #باورهای منصور خراسانی عبارتند از:
جایز نبودن #تقلید از فقیه،مخالفت با #ولایت_فقیه،[۳]
حرام بودن تشکیل #حکومت اسلامی.[۴]
#منبع؛
[۱] هاشمی خراسانی، منصور، الکلم الطیب، نامه یکم، ص۱۲٫
[۲] هاشمی خراسانی، منصور، بازگشت به اسلام، ص۱۲۵٫
[۳] همان، ص۴۸٫
[۴] همان، ص۱۲۵٫
🔴آشنایی با عرفان های نو ظهور
♨ @n_erfanha
🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب
♨️ @adyannet 👈