eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
711 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
191 ویدیو
15 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
مماشات ما راضیه شعبان [۱]. برخی افراد مدام تکرار می‌کنند چرا می‌گویید دشمن؟ دشمن کجا بود؟ اگر ما با دشمن کاری نداشته باشیم، آنها را با ما چه کار؟ برای اینها، تاریخ پدرانمان را به گواه می‌گیریم، آن روز که جنگ تحمیلی را شروع کردند، آن روز که فتنه‌سازی کردند، آن روز که نفوذ درست کردند، آن روز که مسئله را حجاب جار زدند و خود به حجاب هتک حرمت کردند، آن روز که زن و مرد ما را کشتند و به گردن خودِ ما انداختند، آن روز و هم امروز که عوامل تروریستی را به جان مردم انداختند، آیا در همه اینها دست دشمن به چشمتان نمی‌آید؟ باز هم می‌گویید کو؟ کجا؟ [۲]. دشمنیِ دشمن حرفی نیست که یک‌بار و دوبار بتوان آن را انکار کرد این قصه‌ی درازی است که «یکی بود یکی نبود»ش آن‌وقت شروع شد که ایران بود و مقتدر نبود، مظلوم بود و قوی نبود اما به یک «یاعلی» دست به زانو شد و جان گرفت و تمام‌قد در مقابل همه‌ی استکبار قامت راست کرد. آن‌وقت بود دشمنی‌ها، خیانت‌ها، خباثت‌ها و نفوذی‌ها سرازیرش شد، چرا؟ چون این ملّت مثل کوه ایستاد تا بر سر آرمان‌های اسلامی‌اش بماند و اینک چون قوی‌تر و قدرتمندتر و استوارتر شده است، دشمن گیج است، منگ است، دیوانه شده به هر فکر پوسیده‌ی رذیلت‌بار چنگ می‌زند تا تکه‌ای از جان ایران را بِکَند. [۳]. دشمن تلاش می‌کند تا عزم ملّی ما را به هم بریزد، ما را به هم بی‌اعتماد کند و حرفِ ناحقّ خود را حقّ جار بزند. در یک کلام، او، می‌خواهد ذهنیّات مردم را خراب کند، او امکانات قوی و زیرساخت‌های ایران را رصد می‌کند، می‌بیند که ایران قوی است، می‌بیند که از این روزنه، ورودی‌ای ندارد، پس چاره را در دروغ‌پردازی، شایعه‌پراکنی و تهمت به نظام و مسئولین می‌داند تا ذهنیّات را پر کند از خرابی، بنابراین، چالش امروز ما با دشمن آسان نیست، اما ثابت کردیم «مرد قوی و مقتدر این میدان‌ها، ما هستیم». [۴]. و اما، چند درخواست؛ بدانیم و بخواهیم: بزرگ‌مردانِ شجاعِ امنیت، ما از وقتی چشم باز کردیم، امنیت دیدیم و آرامش، و این جز با رشادت شما و شهادتِ شهدا فراهم نمی‌شد، اینک که چند صباحی همه‌ی ایادی کفر، این گوهر نایابِ ما را نشانه گرفته‌اند، به شما می‌گوییم دیگر مماشات با این قماش کافی است، یک روز مماشات از روی رافت، دو روز مماشات برای هدایت، ... چهل روز مماشات دیگر بس است، لطفا «مقتدرانه» پاسخشان را بگویید. ای آنانی که هنوز دشمنیِ دشمن را باور ندارید و می‌گویید «کار نظام است»، «اینها همه مردمند»، لحظه‌ای تامل کنید، ببینید آیا شما که مردمید، در کیف و کوله خود اسلحه حمل می‌کنید؟ آن هم‌وطن که طاقت زخم برادر را نداشت، فکر ترور در سر می‌پروراند؟ چشمانتان را باز کنید، گوش‌هایتان را تیز کنید، جبهه را تشخیص دهید که اگر از این خواب بیدار نشوید، با لگد همین دشمن خواهید پرید. مرز خود را با دشمن روشن کنید. و اما شما مردم نجیب و مظلوم و همیشه مقتدر ایران، محکم‌تر از دیروز در کنار هم بایستید و دست‌ها را به هم بفشارید، مبادا وسوسه‌ی دشمن در صفوف یکپارچه‌ی شما اختلال بیندازد. یقین بدانید دشمن مایوس است و ناامید، این را خود بیان می‌کند، اما از تلاش دست نمی‌کشد، پس بایستید و آمادگی و اقتدار خود را حفظ کنید، چراکه حقّ است سخن باری‌تعالی که فرمود: «وَلْیَنْصُرَنَّ الله مَنْ یَنْصُرُهُ اِنَّ اللهَ لَقَویٌّ عَزیزٌ»(سوره حج؛ آیه ۴۰) و خداوند کسانی را که او را یاری کنند(و از آیینش دفاع کنند) یاری می‌کند. خداوند قوی و شکست‌ناپذیر است. @afkarehowzavi
«اسلایم» علی! این چیه دستت؟ این؟ اسلایمه بابا. چی هست؟ مثل خمیر بازیه اما خیلی بهتره. همه شکلی در میاد. ازش گرفتم و مشغول شدم. توی استکان به شکل استکان در آمد. توی نعلبکی به شکل نعلبکی. جذاب بود. دونه های قرمز و نرمی که پیوسته آدمو به تکرارِ پشت تکرار وامیداشت. در حال ورز دادنش بودم که یکباره شباهت زیادی بین این ماده و اسلام به ذهنم خطور کرد. خصوصا که با حذف یک حرف، خودِ اسلام میشد. دیدم احکام اسلام هم خیلی منعطفه؛ مثلا با اینکه طهارت در نماز واجبه اما «مربیه» می تونه با همون لباسِ جنایت زده نمازشو بخونه یا مثلا با اینکه شکستن نماز حرامه اما اگر دارن مالتو می دزدن، می تونی نمازو بشکنی و پیگیر مالت باشی، یا وقتی مریض هستی، میتونی و گاهی باید روزه نگیری. و دهها مثال دیگه. البته اینا در احکام شرعی بود. در رفتارهای اجتماعی هم اسلام همینه؛ مثلا وقتی اوضاع اقتصادی زمانه بهبود پیدا می کنه و اکثریت جامعه از رفاه نسبتا خوبی برخوردار هستن، امامِ معصوم، لباس به روز می پوشه. تمام اینها به این معناست که فرامین اسلام به مقتضای مصالح بندگان، در هر عصر و زمانی و البته با حفظ اصول اساسی و کلی دین، قابل اجراست. نه پینه و وصلهٔ لباس علی ملاکه و نه تیپِ ظاهریِ لباس امام باقر. جالبه که شاگردانِ مکتب اسلام هم با همین فرمون پیش رفتن و دچار تصلب فکری نشدن. اون هم در حدی که در صورت لزوم و اقتضای مصلحت، قادرن کاری در حد انداختن قرآن از روی نیزه انجام بِدن. ببینید خمینی کبیر رو! در یک جمله تاریخی، چیزی گفت که اگر او نگفته بود، قطعا تکفیر، و از گردونه سیاست حذف میشد. او گفت: «حفظ جمهوری اسلامی از حفظ جان امام زمان هم واجب تر است». اون روزا نرخ فهمِ این حرف برای خیلی ها گرون تموم شد. اونا با خودشون می گفتن: «ما انقلاب کردیم که به امام زمان برسیم نه اینکه بخاطر انقلاب، امام زمان رو حذف کنیم»! اونا مشکل شون این بود که امام زمان رو خود اسلام می دونستن نه مجری و متولی اسلام. بگذریم. زمان گذشت و رهبرِ بعدی انقلاب گفت: «امروزه ذکر مستحبی بعد از نماز، کار فرهنگی و جهادی در فضای مجازی است». اینجا هم بعضیا گفتن: «وا اسلاما! وا مصیبتا! حذف مأثور و عمل به موهوم؟» اینا هم درست نفهمیدن. نفهمیدن که وظیفهٔ یک مجتهد، فتوا دادن، متناسب با مقتضای زمان و با حفظ اصول اساسی دینه، حتی اگر منجر به حذف یا مرجوح شدنِ یکی از مأثورات بشه. بله این صاحبان درایت، تربیت شدگان مکتب مولای متقیانن که فرمود: کُن إبنَ زمانِک؛ بروز باش. الغرض اینکه وقتی بدونیم اسلام مثل اسلایم عمل می کنه، اون وقت دیگه نسبت به خیلی چیزا جمود پیدا نمی کنیم. یکی از این چیزا که به نظرم باید تغییر کنه و خیلی رو مخه، دست ندادن های بعد از نمازه. در روزگاری که «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ» به دست فراموشی سپرده شده و آسیب های کمرنگ شدن ارتباطات، گریبان گیرِ جامعهٔ مومنین شده، وقتِ اون نیست که خود خواهانه و صرفاً برای کسب ثواب، به سرعت مشغول ذکر و تسبیحات بشیم. اینجا و در این نقطه از زمان، یک دست دادن ساده به نمازگزارِ کناری، از جهت ارزش و ثواب، چیزی کمتر از تسبیحات نداره. چون ولایت بین مومنین رو برقرار و آیه «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» رو تحقق می بخشه. گرچه خوب می دونم که این رفتارها، نتیجه سبک زندگیِ ما در بقیهٔ شئون زندگیه، که تو دست ندادنِ به هم بُروز می کنه. به روز باشیم. سیدحمید حسینی کیا @afkarehowzavi
خواهرانه مخدره چمن‌خواه آن را با دو دستم جلوی صورتم آوردم و با عشق و علاقه چند بار بوییدم و بوسیدم. چقدر مایه آرامش و آسایش بود. مادر این هدیه را برای من و خواهرم به یادگار گذاشته بود و به ما سفارش کرده بود، تا از آن خوب مراقبت کنیم و نگذاریم بیگانه با آن تعدّی کند. نمی‌دانم چرا او به یادگاری مادر توجه‌ای نداشت و سعی می‌کرد از آن فاصله بگیرد. بارها و بارها سفارش مادر را یادآوری کردم، ولی او هم‌چنان بی اعتنایی می کرد. ساعت‌ها، روزها، هفته‌ها و شاید ماه ها فکر کردم. بالاخره به این نتیجه رسیدم که شاید معنا و مفهوم توصیه مادر را متوجه نشده تا او هم مثل من دلبسته آن شود و به با ارزش بودن آن پی ببرد. شاید اشتباه از من بوده، که به او خوب توضیح نداده و ارزش معنوی آن‌را بازگو نکرده بودم. چرا این یادگاری بین من و خواهرم، فاصله انداخته و او با سردی از کنارم رد می‌شد؟ در حالی که باید به واسطه این هدیه، پیوندی بین من و او ایجاد می‌شد. ولی حالا باعث جدایی ما شده است. خدایا چه جوری بهش بگویم که مادر چقدر دوستمان داشته که چنین امانت گرانبهایی را برای ما به ارث گذاشته است؟ هر موقع خواستم دهن باز کنم و علت ارزشمند بودن آن‌را برایش بگویم، نمی‌دانم چرا سکوت می‌کردم و فقط پیامم را به وسیله ارتباط درونی بهش می‌رساندم. آخه چرا چرا؟ چرا بهش نگفتم که این فقط فاصله ظاهری است. در حالی که دل من و دل تو مثل هم است. یادته آن شب که کنار خیمه امام حسین(علیه‌السّلام) زیر باران شدید ایستاده بودی و با اینکه چتر نداشتی و مانتو و روسریت کاملا خیس شده بود. در حال خواندن زیارت عاشورا بودی و قطرات اشک با آب باران قاطی شده بود و صورتت را خیس کرده بود. و یا آن شب قدر، گوشه ی مسجد، سجاده ی کوچکی پهن کرده بود و مشغول خواندن دعای جوشن کبیر بودی و به اطراف توجه‌ی نداشتی. ولی من تو را دیدم که چگونه ملتمسانه خدا را صدا می‌زدی. یا آن روز که در تشییع جنازه سردار دل ها هم قدم با خواهران و برادران هم وطنت شده بود و بغض گلویت را می‌فشرد و شاید آن لحظه به انتقام فکر می‌کردی. من تو رو خیلی جاها دیدم توی حرم امام رضا(علیه‌السّلام)، امامزاده ها، حسینیه ها. خواهرم! خواهر خوبم اما حالا می خواهم سکوت را بشکنم و با صدای بلند بهت بگویم عزیزم! مهربانم! چون برای مادر عزیز بودیم این یادگاریِ با ارزش را به ما داد. چون دوستمان داشت. او نمی‌خواست ما مورد تعرض بیگانه قرار بگیریم و نگاه های ناپاک بیگانگان به سراپای ما بیفتد و روح لطیف و پاک ما از این نگاه‌هایِ مسموم و زهرآگین آسیب ببیند و آزرده شود. او می خواست که ما به وسیله این هدیه امنیت و مصونیت پیدا کنیم و گوهر وجودمان به نگاهی آلوده نشود. حرف هایم که تمام شد. نوع نگاه و رفتارش فرق کرد با مهربانی کنارم نشست و دستاهایش را برای گرفتن یادگاری مادر به طرفم دراز کرد، من‌هم چادر مادر را با یک دنیا صفا و صمیمیت به او تقدیم کردم. @afkarehowzavi
جمادات چگونه تسبیح‌گوی خداوند هستند؟ مخلوقات خداوند، بجز انسان مانند حیوانات و نباتات و جمادات چگونه خالق خود را تسبیح می‌گویند؟ بخصوص جمادات؟ تسبیح تکوینی آن است که تمامی موجودات عالم در مقابل خداوند مطیع، و مقهور قدرت او هستند. و تسبیح آنان از این جهت بدین معناست که: همه موجودات از آن روزی که از نیستی به هستی آمده‌اند، ذاتاً بر وجود قدرتی مافوق خود، که آنان را به وجود آورده دلالت می‌کنند. و از تمامی ذرّات وجود خود این نغمه را سر می‌دهند که: آن کسی که آفریدگار آنانست بی نقص است و نقائصی که در مخلوقاتش می‌باشد در او نیست. و از کاستی‌ها مبرّا و پاکیزه است، والاّ نیاز به آفریدگار دیگری خواهد داشت، و نمی‌تواند پروردگار این جهان با همه آنچه که داراست، باشد؛ بنابراین همه موجودات عالم با زبان متناسبِ وُسْعتِ وجودی خود در حال تسبیح پروردگار هستند. تسبیح تکوینی موجودات عالم، یکی از نظریات در باب تسبیحات مخلوقات عالم است که طرفدارانی دارد. در مقابل تسبیح تکوینی، تسبیح تشریعی است که اعتقاد دارد تمامی موجودات عالم اعم از ذی‌روح و غیر ذی‌روح آگاهانه و از روی علم خداوند را تسبیح می‌گویند که به آن تسبیح قالی (تشریعی) می‌گویند. از بزرگترین قائلان به این نظریه، ملاصدرا است که از سه نگاه تفسیری، عرفانی و فلسفی به این قضیه نگاه کرده است و معتقد است همه موجودات از علم و ادراک برخوردار هستند و به با زبان خودشان به تسبیح خداوند مشغول هستند. تسبیح تشریعی، تسبیحی است که توسط خداوند از طریق ارسال رُسُل، به انسان دستور داده شده، که آن هم یا از سنخِ گفتار است مانند: «سبحان اللّه» گفتن، یا از سنخ عمل است مانند: انجام فرائض و خضوع و خشوع در برابر حضرت حق. طی این تفسیر که تسبیح موجودات عالم را تسبیح تشریعی می‌داند، تمامی موجودات عالم، از روی علم و درک و شعور و آگاهی به ثناء و تسبیح حق تعالی مشغولند و هر موجود، در هر مرتبه‌ای از مراتب وجود که هست، و هر مقدار که از هستی حظی دارد، به همان اندازه نسبت به خالق خود علم و آگاهی دارد و خداوند را به این نحو تقدیس و تنزیه می‌کند. @afkarehowzavi
جشن 2500 ساله؛ جشن شاهان خونخوار سیری در سخنان امام خمینی👇 در این موقع که آتش جنگ بین مسلمین و کفار صهیونیست شعله ور است و ملت‏‎ ‎‏اسلام برای احقاق حق خود از اسرائیل غاصب، جان بر کف نهاده در میدانهای نبرد‏‎ ‎‏فداکاری می کنند، به امر شاه، دولت ایران به مناسبت سالروز جشن 2500 ساله در سراسر‏‎ ‎‏کشور جشن بپا کرده است؛ جشن برای شاهان خونخواری که نمونۀ آنان امروز مشهود‏‎ ‎‏است. مسلمین برای مجد و عظمت اسلام و آزادی فلسطین در خاک و خون می غلتند‏‎ ‎‏ولی شاه ایران برای رژیم مبتذل شاهنشاهی جشن و سرور بپا می کند.‏ ‏‏ همزمان با دفاع ملت بزرگ اسلام و عرب از نوامیس اسلام و مسلمین، به امر این مرد‏‎ ‎‏خبیث، به مدارس اسلامی دختران ایران هجوم برده هَتْک محترمات را نموده و از آنان‏‎ ‎‏سلب آزادی کرده اند. هنگامی که دشمنان اسلام، کشورهای اسلامی را تهدید می کنند و‏‎ ‎‏مردانی غیور برای دفاع و احقاق حقوق خود مردانه بپا خاسته اند، شاه ایران با‏‎ ‎‏صحنه سازی در سراسر ایران تظاهرات راه انداخته با امضای روحانی نمایان درباری و‏‎ ‎‏ساختۀ دست سازمانهای اوقاف و امنیت، به اسم علمای اسلام، تلگرافات تبریک صادر‏‎ ‎‏می نماید.‏ ‏‏ در شرایطی که مسلمین برای آزادی فلسطین و سرزمینهای خود جانفشانی می کنند،‏ شاه جمعیت کثیری از علما، فضلا و اساتید برجستۀ حوزه های علمیه و بسیاری دیگر از‏‎ ‎‏روشنفکران ایرانی را به زندان و تبعید کشیده و تحت وحشیانه ترین شکنجه ها قرار داده‏‎ ‎‏است.‏ ) پیام به ملت مسلمان ایران‏، نجف اشرف 1352، صحیفه امام، ج3، ص 5) @afkarehowzavi
💠 یعنی علامه مصباح امروز را می دید؟! 📌کوشش مخالفان انقلاب اسلامی برای اشاعه فساد! بيگانگان مي‌كوشند تا با ترويج و اشاعه انواع و اقسام فسق و فجور، ازجمله فحشا، مشروبات الكلي و موادّ مخدّر، اخلاق و روحيّات مردم را فاسد كنند و به صورتي ‏درآوردند كه مردم نه فقط استعداد و نشاط دفاع از كيان و موجوديّت انقلاب و نظام انقلابي خود را از كف دهند و بلكه اساساً نسبت به انقلاب و نظام انقلابي سردباور و سست‌مهر شوند و حتّي خواستار سقوط آن و ظهور نظام ديگري شوند كه به اعمال و ارضای شهوات ميدان دهد. طريقه مبارزه با آفات اخلاقي، تربيت مردم بر وفق ارزش‏هاي درست اخلاقي و ديني و جلوگيري‏ جدّي و شديد از ورود آلات و وسايل فسق و فجور و فحشا و منكرات به درون جامعه است. بيگانگان همچنين، ممكن است سعي كنند كه يا تعاليم و احكام ديني مذهبي مردم وآرا و عقايد حقّه آنان را مورد خدشه و مناقشه قرار دهند و چنين وانمود كنند كه بطلان آن‌ها را اثبات كرده‏اند، و خلاصه، به نوعي حمله فكري و فرهنگي اقدام كنند، يا چنان‌كه در اغلب موارد معمول است، ظاهر آن‌ها را مورد هجوم و تعرض قرار ندهند؛ ولي چنان تفسير و تأويل كنند كه ماهيّت آموزه‏ها و فرموده‏هاي دين و شريعت متحوّل و متبدّل گردد و هويّتشان دگرگون شود. (کتاب انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن به قلم علامه مصباح یزدی(ره)، ص 161) @afkarehowzavi
تاریک‌ذهن‌های مدعی آزادی راضیه شعبان [1]. شصت روزی می‌شود که کوردلانِ همه‌ی تاریخ، امنیت ما یعنی گوهر نایاب دنیا را که معتقد و بی‌اعتقاد به نظام، همه از آن متنعم هستند، مورد هدف کین قرار دادند. در این مدت هر کاری کردند، هر دروغی را ساختند، هر حیله‌ای را به کار بستند تا از مردم یارگیری کنند، اما وقتی بی‌اعتنایی مردم را به خود دیدند، به سیم آخر زدند ... آخرین نقطه اتصال تروریسم ... خشونت مسلّحانه و ایجاد رعب عمومی. دست زدن به عمل تروریستی و خرابکارانه، ازآن‌روست که حامیان و دستوردِهان آن‌ها هرچه تحریم کردند، جواب نداد، هرچه به زور متوسل شدند، جواب نداد، هر چه خواستند با دست دوستیِ مخملین وارد شوند، جواب نداد. اینک دندان خشم به هم کوبیده و احمق‌هایی از جنس خودشان را به کار گرفتند تا کار ناتمام آن‌ها را تمام کنند. [2]. اندکی به عقب برمی‌گردیم، به سال‌های پرالتهاب دهه 60، همان‌وقت که دشمن نتوانست مانع تولد نظام اسلامی ایران شود، آن‌زمان که نشد زهرش را با جنگ بریزد، همان‌وقت هم با حمایت و تشویقِ عده‌ای تهی‌مغز، بی‌اعتقاد و غیرانقلابی، «ترورهای فردی و جمعی»، «انفجارهای مهیب»، «آدم‌ربایی»، «شکنجه» و «کشتارهای هولناک» را طراحی کرد. قربانیان این قساوت و خشونت همهِ قشرها بودند. در این طراحی، زن یا مرد و کودک، مدیر یا کارگر، رهگذر و بقال فرقی نداشت، همه هدف یک شلیک و یک گلوله، آن‌هم از فرسنگ‌ها دورتر بودند. آن‌زمان پاسخ آن‌ها این بود «بکشید ما را، ملّت ما بیدارتر می‌شود». و امروز هم با یتیم شدن آرتین‌ها، با شهادت کیان‌ها، آرشام‌ها، آرمان‌ها و روح‌الله‍‌‌ها، روح ما برای مبارزه با دشمنان و حرامی‌ها زنده‌تر خواهد شد. این کشته‌شدن‌ها و ریختن خون مظلومان در راه خدا، اثری قهری و طبیعی دارد که دستاوردهایی را به امت اسلامی، ملت‌های مسلمان و به تاریخ اسلام تقدیم می‌کند. این وعده‌هایی است که احمق‌ها آن را درک نمی‌کنند. [3]. اما امروز همان نقشه سوخته را از نو طراحی کردند. این احمق‌ها آن‌قدر بدبخت و کهنه‌مغز و نم‌کشیده شده‌اند که این کارها را به اسم «زن»، «زندگی»، «آزادی» رنگ می‌زنند. اگر نمی‌دانند، بدانند که ما می‌دانیم و یادمان هست که زن همواره در نظر بت‌های فلسفه‌ی غرب، موجودیت نداشت و اگر هم جایی موجود به حساب می‌آمد، در صفِ حیوانات قرار می‌گرفت و ارزشی نداشت. همان‌طور که «فیلسوف و متفکر آلمانی»، آرتور شوپنهار اعتقاد داشت که زن حیوانی است با گیسوانی بلند و افکار کوتاه. یا در دیدگاه «فیلسوف و متفکر فرانسوی» ناپلئون بناپارت، زن موجودی ساخته شده برای تسلیم در برابر مرد است، حتی اوج احترام به زن را در دیدگاه «فیلسوف و متفکر آلمانی»، فریدریش نیچه، می‌بینیم که معتقد است: وقتی نزد زن می‌روی، شلاق را فراموش نکن. اینک همین پَلَشت‌ها در ایران مدعی آزادی و زندگی‌بخشی برای زنانِ ایرانی هستند. بی‌خود دست‌وپا نزنید، شما همان تاریک‌ذهن‌هایی هستید که تنها نقاب روشن‌فکری را یدک می‌کشید. [4]. همان سال60 هم عقده و ترس از جمهوری اسلامیِ تازه‌تأسیس و نوپا را داشتید، آن‌وقت که قدرت دفاعی ایرانی ضعیف و کم‌توان بود، آن‌وقت که سردمداران و رئیس‌جمهورِ حامیان شما، خود را عقلِ‌کل می‌دانستند. اکنون ترسِتان چهل برابر شده، چراکه ایران اسلامی بالنده‌تر و قدرت دفاعی‌اش قوی‌تر و توانمندتر است، چند روز پیش نمونه‌اش را به شما مخابره کردیم، «موشک ماهواره‌بر قائم100» و «موشک هایپرسونیک» که در خاطرِ زنگ‌زده‌تان هست؟! از حال و روز سردمداران و رئیس‌جمهور آمریکا نگوییم که بر همگان عیان است. خفت‌وخواری خود را می‌بینید و هم‌چنان دست‌وپا می‌زنید، دست‌وپا بزنید و در گرداب خودساخته‌ی خود به دفینه‌های تاریخ وارد شوید. دیرروزی نیست افول آمریکا و صهیون را به چشم خود ببینیم، تا آن روز با صلابت قوی‌تر می‌شویم و شما هم‌چنان بنگرید اقتدار ایران قوی را و از عصبانیت بمیرید. @afkarehowzavi
علامه‌های انقلابی؛ اسوه‌های ولایتمداری حسین کاوه وقتی سخن از ولایتمداری به میان می‌آید برخی گمان می‌کنند که ولایتمداری اختصاص به عوام جامعه(مردم عادی، غیر خواص) دارد و خواص و نخبگان خیلی لزوم ندارد که اوامر و رهنمودهای ولی جامعه اسلامی را در تحلیل و تصمیم‌های علامه‌های انقلابی اسوه‌های ولایتمداری خود معیار و شاخص قرار دهند بلکه همین مقدار که علیه ولی جامعه موضع نمی‌گیرند و اقدامی نمی‌کنند کفایت از ولایتمداری می‌کند! حضرات آیات علامه حسن‌زاده و علامه مصباح رحمة الله علیهما به خوبی نشان دادند مجتهد که سهل است، علامه هم که باشی باید ولایتمدار باشی و معلم ولایتمداری... ستون اصلی خیمه جامعه اسلامی در عصر غیبت امام معصوم ولایت مطلقه فقیه است و علما همچون اوتادی(میخ‌هایی) هستند که ضامن برافراشته شدن خیمه جامعه اسلامی بر عمود ولایت فقیه می‌باشند. در طول تاریخ کم نبودند افرادی که به اصطلاح کوه علم بودند اما به خاطر ضعف ایمان و تقوا و یا بی بصیرتی، تکمیل کننده پازل طواغیت گشتند و یا به خاطر ترس و عدم شجاعت همان اندک علمشان نیز به فعلیت نرسید و فایده‌ای به حال اسلام مسلمین نداشتند. عالمی که علمش فاقد نور الهی باشد عملش نیز منقلب کننده اوضاع جهان بر مدار عدالت و حقیقت نخواهد بود. گذشته از مباحث نظری و ادله عقلی و نقلی و حتی تجربی قاعده مترقی ولایت مطلقه فقیه و جایگاه آن... شخص سید علی حسینی خامنه‌ای شخصیتی است که علامه‌هایی همچون آیت الله حسن‌زاده و آیت الله مصباح رحمة الله علیهما بر تقوا و علم و زهد و شجاعت و تدبیر ایشان شهید گونه شهادت می‌دهند و خود را پیرو و تابع و مدافع و فدایی و عاشق وی می‌دانند. سیره علمی و عملی حضرات آیات علامه حسن‌زاده و علامه مصباح رحمة الله علیهما دلیل‌های مستحکمی برای اثبات مترقی بودن قاعده ولایت مطلقه فقیه و کفایت همه جانبه سید علی حسینی خامنه‌ای برای تصدی این جایگاه هستند. وقتی چنین مجاهدین پارسا و قله‌های علمی برجسته‌ای قبله‌نمای خود را با ولایت و ولی تنظیم می‌کنند آیا دیگر سخنی باقی می‌ماند...؟ @afkarehowzavi
شما به رأی مردم هم رحم نکردید! سیاهه کشتارهای پدر و پدربزرگ رضا پهلوی در سیستان و بلوچستان؛ رضا پهلوی بعد از اغتشاشات چند هفته اخیر در زاهدان، به تازگی در توئیتی به این اتفاقات اشاره کرده و نوشته که «ملت ایران دو جمعه خونین در زاهدان و خاش را هرگز فراموش نخواهد کرد.» اگرچه بخشی از اتفاقات اخیر در زاهدان ناشی از فعالیت برخی گروه‌ها در حمله به کلانتری و فرمانداری بوده، اما به نظر می‌رسد شاهزاده خود باید اقدامات پدر و پدربزرگش را در مناطق بلوچستان و سیستان به یاد بیاورد. در دوره پهلوی اول، رضاشاه برای اینکه حاکمیتش را بر سیستان و بلوچستان تثبیت کند، بدون هیچ اقدام زمینه‌ای، دست به انجام کارهای تحکمی زد و در این مسیر متوسل به خشونت هم شد. ارفع در کتاب «در خدمت پنج سلطان» آورده است: گزارش‌های متعدد در دست است که نشان می‌دهد نیروهای نظامی با خشونت با مردم رفتار نموده‌اند و این برخوردهای خشن یکی از عوامل مخالفت مردم بلوچستان با سجل احوال بود. در سال ۱۳۱۲ سرتیپ البرز که سابقه اعدام چهل نفر از اقوام لر را داشت با عنوان فرمانده تیپ مکران به بلوچستان رفت. او در بلوچستان با خشونت بسیار با مردم برخورد کرد؛ به گونه‌ای که به «البرز قصاب» معروف شد. او حتی در یک ماجرا در حالی که به مردم و سران بلوچی که به کوهی پناه برده بودند قول داد و سوگند خورد که کاری با آن‌ها ندارد، ۷۴ نفر از آنان را کشت. این جنایت به قدری برای مردم وحشتناک بود که آن منطقه را ترک کردند و به آن سوی مرزها رفتند. در دوره پهلوی دوم نیز اسدالله علم وزیر دربار «امیرحسین خزیمه علم» را که شوهر خواهرش بود به عنوان نماینده مردم زابل در دوره شانزدهم از صندوق‌های رای بیرون کشید و راهی مجلس کرد. مردم زابل به آیت‌الله میرزا ابراهیم شریفی رای داده بودند، اما علم از صندوق‌ها بیرون آمد. با روی کارآمدن دولت مصدق مردم امیدوار شدند که این بار می‌توانند آیت‌الله شریفی را به مجلس بفرستند، اما نخست‌وزیری مصدق هم نتوانست راهگشا باشد. مردم در روز ۱۹ بهمن ۱۳۳۰ در خیابان‌های زابل حضور پیدا کردند. اما ماموران حکومتی به سوی مردم شلیک کردند و افراد بسیاری کشته و مجروح شدند. @afkarehowzavi
چرا «قمار» حرام است؟ یکی از سوالات شرعی، مسئله قمار است که در این مطلب به دلائل تحریم قمار خواهیم پرداخت: اسلام درآمد را محصول یک کار مفید دانسته که شامل مشاغل تولیدی، توزیعی و خدماتی است. امّا کسی که بواسطه قمار، مبالغ هنگفتی را به دست می آورد و طرف مقابل را به خاک سیاه می نشاند، چنین شخصی نه تنها کار مفیدی نکرده، بلکه مرتکب کاری شیطانی و زشت شده است. خداوند در این رابطه می فرماید: «اموال یکدیگر را در میان خود به باطل و نامشروع نخورید؛ مگر این که تجارتی با رضایت طرفین انجام گیرد». از این رو قمار «اکل مال بالباطل» بوده و لذا حرام است. اسلام می گوید درآمد باید به واسطه یک کار مفید باشد؛ و کار مفید سه رقم است: ۱. کارهای تولیدی ۲. کارهای توزیعی ۳. کارهای خدماتی. کشاورزی، دامداری، تولیدات صنعتی و مانند آن کارهای تولیدی هستند و تُجاری که کالاهای تولید شده را از تولیدکنندگان خریده و به دست فروشندگان جزء می رسانند، تا آنها به دست مشتریان برسانند عهده دار قسم دوم کارهای مفید هستند. زیرا همه مردم نمی توانند به کارخانه های تولیدی و دامداریها و مزارع کشاورزی مراجعه کرده و نیازهای خود را تهیه کنند، و لذا تجّار و فروشندگان عهده دار این کار می شوند. اطبّا، پرستاران، رانندگان، مأموران نظافت و مانند آنها، کارهای خدماتی انجام می دهند. و کار هر سه گروه مفید و سودمند است. امّا کسی که قمار می زند و در قمار مبالغ هنگفتی را می برد و طرف مقابل را به خاک سیاه می نشاند، چه کار مفیدی انجام داده است؟! چنین شخصی نه تنها کار مفیدی نکرده، بلکه مرتکب کاری شیطانی و زشت شده، و مشمول آیه شریفه ۲۹ سوره نساء است که می فرمایید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاض»؛ (ای کسانی که ایمان آورده اید! اموال یکدیگر را در میان خود به باطل [و از طرق نامشروع] نخورید؛ مگر این که تجارتی با رضایت طرفین شما انجام گیرد).نتیجه این که قمار کار مفیدی نیست، بلکه «اکل مال بالباطل» است و لذا حرام شمرده شده است.) (1) پی نوشت: 1. گردآوری از کتاب: از تو سوال می کنند، مکارم شیرازی، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادی، ‏ابوالقاسم، مدرسة امام علی بن ابی طالب(علیه السلام‏)، قم‏، ۱۳۸۷ شمسی،‏ چاپ: دوم‏، ص ۱۱۰. @afkarehowzavi
محافظه‌کاری قتلگاه انقلاب آمنه عسکری منفرد [۱].وقوع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام‌خمینی در شرایطی شکل‌گرفت که نظام بین‌الملل، شاهد «سلطه» و «سیطره دو ابرقدرت شرق و غرب» بود. در چنین فضایی شروع یک انقلاب بایستی وابسته به یکی از این دو ابرقدرت می‌بود؛ ولی از آن‌جا که خاستگاه انقلاب اسلامی ایران متکی به «قدرت الهی و قدرت و انگیزه دینی ملت ایران» بود، نه‌تنها وابسته به این دو ابرقدرت نشد، بلکه «معجزه قرن بیستم» نام‌گرفت. این پیروزی در مقطعی اتفاق‌افتاد که ایران تحت نفوذ بلوک غرب، به سرکردگی آمریکا قرار داشت و وقوع چنین انقلابی، حقیقتاً تحقیر آمریکا محسوب می‌شد. تا آن‌جا که «گری سیک» یکی از فعالان امنیت ملی آمریکا در دوران کارتر، در کتاب خود با عنوان «همه‌چیز فرومی‌ریزد» دراین‌باره می‌نویسد: «انقلاب اسلامی ایران، یک شکست بزرگ و تحقیر ابدی برای آمریکا بود؛ به‌ همین دلیل، آن تبدیل به عقده روانی برای آمریکا و آمریکایی شده و تاکنون آنان را آزارمی‌دهد و بخشی از سیاست‌های تند آمریکا برای جبران آن شکست است.» [۲].دامنه این سیاست‌ها با گذشت چهل‌ واندی سال از تولد انقلاب اسلامی ایران در مقاطع گوناگون به اشکال مختلف نمایان‌شده؛ روزی با «تهدید نظامی و جنگ» ، زمانی با «تحریم اقتصادی» و امروز با «جنگ نرم و حمله به باورها و ارزش‌های اعتقادی و ملی»، آن‌ هم در فضای مجازی و سایبری. امروز که نهال انقلاب به درختی تناور تبدیل شده و به تعبیر رهبر انقلاب «دوران عمق‌یابی انقلاب اسلامی» است، تقابل دنیای استکبار با نظام جمهوری اسلامی ایران به «قدرتی نامتقارن» تبدیل شده‌است و اصلی‌ترین حربه جبهه کفر که ریشه‌ی تمامی مشکلات کشور در آن وجود دارد، «نفوذ فکری و سیاسی» است؛ که باعث «تغییر در نگرش، بینش، باور و رفتارهای انقلابی مردم و مسئولان» می‌گردد. [۳].اینک که دشمن مستکبر در فضای سایبری با تمام قوا به مقابله با تمام اسلام بر‌آمده، عده‌ای از انقلابیون به‌خصوص «خواص»، ساکت مانده و به دلایل مختلف از جمله «محافظه‌کاری» یا «تعارض منافع»، در بیان مواضع انقلابی خود لکنت‌زبان پیدا کرده‌اند. آن‌ها که دیروز انقلابی بودند و در این سالها می‌گفتند، اگر مقابل پیشرفت سایبری در فضای مجازی خصوصاً فضای مجازی بیگانه اینستاگرام و واتساپ بایستیم دچار عقب‌ماندگی در پیشرفت می‌شویم؛ فراموش‌کرده‌اند که این روحیه در سال‌های گذشته به‌هنگام مذاکرات با آمریکا نیز گرهی از مشکلات کشور بازنکرد، بلکه نابسامانی اقتصادی و معیشتی را تشدیدکرد، چه رسد به این‌که امروز بر اثر کوتاهی‌ها و عقب‌نشینی‌ها خصوصاً عقب‌نشینی‌های خواص برای تحقق امر رهبر انقلاب، مبنی بر «کنترل فضای یله و رهای مجازی بیگانه»، شاهد «اغوای عده‌ای از جوانان کشور»، «از دست دادن سرمایه امنیت ملی» و «بی‌بندوباری‌های اجتماعی» در حوزه حجاب، زن و خانواده شده‌ایم‌ و آنچه امروز هزینه‌می‌شود؛ نه‌تنها اقتصاد کشور، که امنیتی است که آن را با خون صدها هزارشهید در این چهل سال بعد از انقلاب به‌دست‌آورده‌ایم. [۴].با توجه به تجارب چهل ساله انقلاب به نظر می‌رسد آنچه در نقطه مقابل «تفکر انقلابی» قراردارد، داشتن روحیه «محافظه‌کاری» است، که در بیانات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) نسبت به دانشجویان از آن به عنوان «قتلگاه انقلاب» تعبیرشده است. رهبر انقلاب در توصیف ویژگی انسان محافظه‌کار می‌فرمایند: "محافظه‌کار طرفدار وضع موجود است، از هرتحولی بیمناک است و هر تغییر و تحولی را برنمی‌تابد و از تحول و دگرگونی می‌ترسد، اما عقلانیت این طور نیست. محاسبه عقلانی گاهی‌اوقات خودش منشا تحولات عظیمی می‌شود، مانند انقلاب عظیم اسلامی که ناشی از یک عقلانیت بود.» (بیانات،۲۴ دی ۹۷). آری، «هزینه محافظه‌کاری» بیش‌از «هزینه مقاومت» است، که اگر دیروز با جدیت مقابل «نفوذ و سلطه‌ی فرهنگی دشمن» ایستاده‌بودیم و مرزبندی‌می‌کردیم، امروز شاهد این حجم از خسارت‌های مادی و معنوی و ریخته‌شدن خون پاک جوانان و مدافعان امنیت کشور نبودیم. اکنون نیز اگر «خواص انقلابی» مانند مردم همیشه‌ درصحنه و هوشیار انقلاب اسلامی، با «روحیه انقلابی‌گری» خود، با «پافشاری بر اصول مسلم انقلاب»، بیش‌ازپیش پای کار نظام بایستند و برای «تصویب طرح سامان‌دهی فضای مجازی» با تمام همت خود واردشوند و در تبیین دستاوردهای انقلاب پیش‌قدم باشند، باردیگر تمام نقشه دشمن نقش‌بر آب خواهدشد، خصوصاً این‌که امروز دنیای غرب و آمریکا به واسطه قرار گرفتن در آستانه فروپاشیِ هیمنهٔ پوشالی‌اش، ذره‌ذره در برابر دیدگان همه دنیا در حال آب‌شدن و فروریختن است. آری! این همان رسالتی است که امروز بر دوش وفاداران به نظام و انقلاب سنگینی‌می‌کند. @afkarehowzavi