eitaa logo
آموزش جذّاب مکالمه عربی
782 دنبال‌کننده
92 عکس
91 ویدیو
33 فایل
آموزش مکالمه عربی با شیوه انیمیشن، کلیپ، سرودو.... #مرحله_مقدماتی تلگرام: https://t.me/afsahollesan ایتا: https://eitaa.com/afsahollesan110
مشاهده در ایتا
دانلود
تعلّم الفارسية ۲٤ - في متجر لبيع الملابس الجاهزة محمد في السوق يريد أن يشتري قميصاً ليقدّمه هدية لصديقه. يقف أمام مَعارض الالبسة و يتفحص ما في داخلها بدقة. أسعار بعض الالبسة واضحة للعيان من خلف الزجاجة، و اسعار البعض الآخر منها غير واضحة. بعد فترة وجيزة، يدخل محمد أحد المتاجر و يبدأ بالحديث و الاستفسار من صاحبه. ثمّة مفردات جديدة في الحديث بينهما. نستمع الی معانيها أولاً ثم نتابع ما سيدور من حوار بين محمد و صاحب المتجر ✍️قميص: پيراهن ✍️أنا أريد: من می خواهم ✍️أيُّ قميص: چه پيراهنی ✍️أنت تـُحبّ: تو دوست داری ✍️رجالي: مردانه ✍️مقياس: اَندازه ✍️کبير: بـُزُرگ ✍️لـِنفسک: بـَرای خودت ✍️أنت تـُريدُ: تو مى خواهى ✍️لک: بـَراى ِ تو ✍️لا: خير ✍️لصديقي: برای دوستم ✍️أنا أشتري: من می خرم ✍️أيّ لون: چِه رَنگی ✍️أزرق: آبي ✍️أخضر: سبز ✍️تفضَّل: بـِفـَرما ✍️أنظُر: بـِبين ✍️هذا اللون: اين رنگ ✍️أزرق فاتح: آبی کمرنگ ✍️أفضل: بـَهتـَر ✍️يـُعجبک: می پسندی ✍️صديقک: دوستت ✍️أصفر: زرد ✍️هو يلبس: او می پوشد ✍️لا أعرف: نمی دانم ✍️أظنُّ: فکر می کنم ✍️هو لا يلبس: او نمى پوشد ✍️هذا: اين ✍️جيّد: خوب
الآن نستمع الی الحوار بین محمد وصاحب المتجر: ✍️محمد: سلام آقا. من يک پيراهن می خواهم. 📝محمد: مرحباً سيدي. أنا أريد قميصاً. ✍️فروشنده: سلام. چه پيراهنی دوست داری؟ 📝البائع: مرحباً. أيّ قميص تـُحبّ؟ ✍️محمد: يک پيراهن مردانه، اندازه بزرگ. 📝محمد: قميص رجالي، مقياسه کبير. ✍️فروشنده: پيراهن را بَرای ِ خـُودَت مى خواهى؟ اندازه بزرگ بـَراى ِ تو مناسب نيست. 📝البائع: أتريدُ القميص لنفسک؟ المقياس الکبير ليس مناسباً لک. ✍️محمد: نه. پیراهن را برای دوستم می خرم. 📝محمد: لا. أشتري القميص لصديقي. ✍️فروشنده: چه رَنگى دوست داری؟ 📝البائع: أيُّ لون تـُحبّ؟ ✍️محمد: آبى يا سبز. 📝محمد: أزرق أو أخضر. ✍️فروشنده: بفرما. اين پيراهنها را ببين. 📝البائع: تفضـّل. شاهـِد هذه القميصان. ✍️محمد: نه. نه. اين رنگ خوب نيست. آبی کمرنگ بهتر است. 📝محمد: لا. لا. هذا اللون ليس جيداً. الأزرق الفاتح أفضل. ✍️فروشنده: اين پيراهن را می پسندی؟ دوستت پيراهن زرد می پوشد؟ 📝البائع: هذا القميص يـُعجبک؟ هل صديقُک يَلبس قميصاً أصفر؟ ✍️محمد: نمی دانم. فکر می کنم او پيراهن زرد نمی پوشد. همين پيراهن ِ آبی خوب است. 📝محمد: لا أعرف. أظنّ أنـّه لا يلبس قميصاَ أصفر. هذا القميص الأرزق جيدٌ.
🔆آموزش جذاب و کاملا کاربردی زبان عربی(افصح اللسان)🔆 ❇️آموزش مکالمه عربی با شیوه (انیمیشن، کلیپ، سرود) ✳️آموزش قواعد عربی با شیوه ای جذاب و نمونه های قرآنی _ حدیثی و اشعار عربی ✅آموزش علوم بلاغی(معانی_ بیان و بدیع) با نمونه هایی از قرآن کریم و ... ❎نکات کاربردی( صرف و نحو) 🛑ایتا: https://eitaa.com/afsahollesan110 💠هدف کلی این کانال، آموزش مکالمه عربی در قالب کلیپ‌های متنوع هست. 📌 فضای کلی مطالب فعلا به شکل زیر است: 1️⃣ کلیپ‌های تصویری آموزشی که هر هفته بارگزاری می‌شود. ❇️شامل: 2️⃣ استماع مقدماتی: مجموعه صوتهای (شامل مکالمه‌های کاربردی دو زبانه) 3️⃣ قواعد(صرف و نحو) ✳️آموزش با شیوه ای جذاب و نمونه های قرآنی _ حدیثی و اشعار عربی 4️⃣علوم بلاغی ✅آموزش با نمونه هایی از قرآن کریم و حدیث و اشعار عربی 5️⃣کلیپ‌های مناسبتی 🌺🌺پیام نخست کانال:👇👇 https://eitaa.com/afsahollesan110/4 از شما عزیزان که با ما همراه هستید نهایت تقدیر و تشکر را داریم. 🌺🌻 ایتا: https://eitaa.com/afsahollesan110 ارتباط با مدیر: @AbdolReza_Mollazadeh110
هدایت شده از Fa* karimi
🔆آموزش جذاب و کاملا کاربردی زبان عربی(افصح اللسان)🔆 ❇️آموزش مکالمه عربی با شیوه (انیمیشن، کلیپ، سرود) ✳️آموزش قواعد عربی با شیوه ای جذاب و نمونه های قرآنی _ حدیثی و اشعار عربی ✅آموزش علوم بلاغی(معانی_ بیان و بدیع) با نمونه هایی از قرآن کریم و ... ❎نکات کاربردی( صرف و نحو) 🛑ایتا: https://eitaa.com/afsahollesan110 💠هدف کلی این کانال، آموزش مکالمه عربی در قالب کلیپ‌های متنوع هست.
سِباق السُلحَفاة و الأَرنَب🚴‍♀️😎🤓🐢🐇 مسابقه لاک پشت و خرگوش ✍️سُلَحفاةٌ قالت في ثِقَةٍ للأرنَب هَیّا سابِقني🐢🐇🚴‍♀️🏃😌 📝لاک پشتی با اعتماد به نفس به خرگوش گفت: "بیا، با من مسابقه بده." ✍️راحَ الأرنبُ و هو یُفَکِّرُ و غدا یَسخِر مِن حَرِکاتِها🐇🤨🤔😏😒 📝خرگوش به فکر فرو رفت و شروع کرد حرکات او را مسخره کردن ✍️هاهاها یَضحَکُ و یقولُ ما أبطأَها في خُطوَتِها😂🤣😅🗣🗣🧑‍🦽👨🏻‍🦽👨‍🦯 📝ها-ها-ها، می خندید و می گفت: چقدر این کند راه میره ✍️حَضَرت کُلُّ الحَیوانات مِن کُلّ مکان في الغابة🐷🦁🐨🐶🐼🐵🦖 🌳🌳🌳 📝همه حیوانات از همه جا در جنگل حاضر شدند. ✍️و صدیقَتُنا وَقَفت حالاً تَلتَفت یمیناً و یَساراً🐢🤔👉▶️👈◀️ 📝و دوست ما بلافاصله ایستاد و به راست و چپ نگاهی انداخت. ✍️هیّا هیّا هیّا، أسرِع سِر بطریقک، لا لاتَرجِع💨🚀🏃🛣🛣❌🛑 📝زود باش زود باش زود باش، راهت را برو، نه به عقب برنگرد ✍️راح الأرنبُ یَقفِزُ یَجري و هي في بُطءٍ تَتبَعُه🐇🏃🐢😌🙂 📝خرگوش داشت می پرید و می دوید و لاک پشت به آرامی دنبالش می‌رفت ✍️کانت حتماً حتماً تَدري ما أبطأها و ما أسرَعَهُ🐰🐇🐢😎✌️ 📝خرگوش قطعا می‌دانست که لاک پشت چقدر کند هست و او چقدر تند میره ✍️راح الأرنبُ یَقفِزُ یَجري و هي في بُطءٍ تَتبَعُه🐇🏃🐢😌🙂 📝خرگوش می پرید و می دوید و لاک پشت به آرامی او را دنبال می‌کرد ✍️کانت حتماً حتماً تَدري ما أبطأها و ما أسرَعَهُ🐰🐇🐢😎✌️ 📝خرگوش قطعا می‌دانست که لاک پشت چقدر کند هست و او چقدر تند میره ✍️جَلَسَ کَي یَرتاحَ قلیلاً غَطَّتهُ ظلال الأشجار🏖⛱🌴🌲🎄🪑🤏🤪😰 📝نشست تا کمی استراحت کنه، سایه درختان اون رو به خواب فرو برد ✍️لکنّه قد غاصَ طویلاً في نومه قُربَ الأزهار🐰🌷🌻🌺🥱😴😪 📝اما او برای مدت طولانی نزدیک گلها به خواب فرو رفت. ✍️وَصَلَت بعد التَعبِ إلیه و رَأَتهُ في ذلک الموقف🐢😥😣😓👀😳 📝لاک پشت با خستگی به او رسید و او را در آن وضعیت دید. ✍️و مَضَت بطریقِها في حَزمٍ ظَلّت تَجري دون توقّف🐢✌️✌️😇 📝و با استقامت به راه خود ادامه داد و بدون توقف حرکتش را ادامه داد. ✍️و استَیقَظَ ذاک المغرور من نَومه تحتَ الأشجار🐰🌴🌲 📝و این مغرور از خواب خود زیر درختان بیدار شد ✍️حاوَل أن یَسبِقَها لکن سَبَقَتهُ بذاک الإصرار🐇😒🐢🥇🏅😄 📝سعی کرد از او جلو بزند، اما لاک پشت با اصراری که داشت از او جلو افتاد ✍️مهما یکونُ الدّربُ طویلاً سِر بطریقک لا تَستَسلِم🛣🛣🙅‍♀️🙅‍♂️ 📝زمانی که مسیر طولانی هست، راه خودت را برو، تسلیم نشو ✍️عن حُلمک لاتَرضَ بَدیلاً حاوِل حاوِل کَي لا تَندَم😌☺️❌💪💪🙁😟🚫 📝آرزویی که دارید راضی به جایگزین برایش نشید و تلاش کن تلاش کن تا پشیمان نشوی ✍️و العبرة من هذي القصة لا تَسخَر أبداً لا تَسخِر📖📔📚😒😡❌🙅‍♀️🙅‍♂️ 📝و عبرتی که از این قصه باید گرفت این است که به هیچ عنوان مسخره نکن، مسخره نکن ✍️لا تُنقِص من قیمة خَصمک أبداً أبداً کي لاتَخسَر🙅‍♂️🙅‍♀️❌🙂😉 📝هرگز حریف خود را دست کم نگیرید تا ضرر نکنی
تعلّم الفارسية ۲٦ - حوار مع بائع الورد في هذه الحلقة نستمع إلى الحوار بين علي و بائع الورد لأن عليا يريد شراء باقة ورود ليهديها إلى أحد أصدقائه وبالطبع تتركب عبارات الحوار من مفردات جديدة فنستمع إلى معانيها اولا ثم نتابع الحوار ✍️ رجاءً: لطفاً ✍️باقة ورد: دَسته گل ✍️وردة: يـِک شاخه گل ✍️أيّ لون؟: چـِه رنگى؟ ✍️أنت تحب: تو دوست داری ✍️أصفر: زرد ✍️أنت تری: تو می بينی ✍️ورود: گـُلها ✍️هناک: آنجا ✍️الجهة اليسری: سَمتِ چپ ✍️أنا أری: من می بينم ✍️وردة صفراء: گـُل زرد ✍️کم: چـَند
📗 نستمع إلى إلى معاني المفردات الأخرى : ✍️اليوم: اِمروز ✍️ينزل المطر: باران مى بارد ✍️منذ الصباح: از صبح ✍️الی الآن: تا الان ✍️الجو: هوا ✍️بارد: سرد ✍️زهرة مريم: گل مريم ✍️اثنان :دو ✍️أنا أضع: من می گذارم ✍️لک: بـَراى تو ✍️زهرتا مريم: دو شاخه گل مريم
نتابع بقية الحوار: ✍️فروشنده: امروز خِيلى باران مى بارد. 📝البائع: اليوم ينزل المطر غزيراً. ✍️على: بله. از صبح تا الان باران مى بارد. هوا سرد است. 📝علي: نعم. منذ الصباح حتی الآن ينزل المطر. الجو باردٌ. ✍️فروشنده: گل مريم هم مى خواهى؟ 📝البائع: تريد زهرة مريم أيضاً؟ ✍️على: بله. لطفاً دو شاخه گل مريم هم به من بدهيد. 📝علي: نعم. رجاءً إعطني زهرتي مريم أيضاً. ✍️فروشنده: حتماً. برايت دو شاخه گل مريم هم مى گذارم. 📝البائع: حتماً. أضع لک زهرتي مريم أيضاً.
🔆آموزش جذاب و کاملا کاربردی زبان عربی(افصح اللسان)🔆 قال مولانا أمیرالمؤمنین علیه‌السلام: «كُلُّ وِعاءٍ يَضيقُ بِما جُعِلَ فيهِ إلاّ وِعاءَ العِلمِ فَإنَّهُ يَتَّسِعُ» امام على عليه السلام: گنجايش هر ظرفى با آنچه در آن نهند، تنگ مى‌شود، جز ظرف دانش كه [هر چه در آن نهند] گسترش مى‌يابد. 🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 ⚜️ عرض سلام و خیر مقدم داریم به عزیزانی که به تازگی به این کانال پیوسته‌اند. 💠هدف کلی این کانال ❇️آموزش مکالمه عربی با شیوه (انیمیشن، کلیپ، سرود) ✳️آموزش قواعد عربی با شیوه ای جذاب و نمونه های قرآنی _ حدیثی و اشعار عربی ✅آموزش علوم بلاغی(معانی_ بیان و بدیع) با نمونه هایی از قرآن کریم و ... ❎نکات کاربردی( صرف و نحو) 🛑ایتا: https://eitaa.com/afsahollesan110 💠هدف کلی این کانال، آموزش مکالمه عربی در قالب کلیپ‌های متنوع هست. 📌 فضای کلی مطالب فعلا به شکل زیر است: 1️⃣ کلیپ‌های تصویری آموزشی که هر هفته بارگزاری می‌شود. ❇️شامل: 2️⃣ استماع مقدماتی: مجموعه صوتهای (شامل مکالمه‌های کاربردی دو زبانه) 3️⃣ قواعد(صرف و نحو) ✳️آموزش با شیوه ای جذاب و نمونه های قرآنی _ حدیثی و اشعار عربی 4️⃣علوم بلاغی ✅آموزش با نمونه هایی از قرآن کریم و حدیث و اشعار عربی 5️⃣کلیپ‌های مناسبتی 🌺🌺پیام نخست کانال:👇👇 https://eitaa.com/afsahollesan110/4 از شما عزیزان که با ما همراه هستید نهایت تقدیر و تشکر را داریم. 🌺🌻 ایتا: https://eitaa.com/afsahollesan110 ارتباط با مدیر: @AbdolReza_Mollazadeh110
"ربي لا تحوجني لغيرك ولا تجعل حاجتي الا إليك، وحقق لي كل ما أتمني دون اللجوء إلى أحد من خلقك، ولا تجعل بيني وبين رزقي سواك، ربي لا تزدني تعلقًا بشيءٍ لم تكتبة لي، ربي لا تجعل الطمع بداخلي واجعلني دائمًا مكتفي بقليلي يارب العالمين."
جهت ادخال سرور 😊
الأرنب و السلحفاة ✍️کان یاما کان في غابة بعیدة یعیش أرنب مغرور 📝روزی روزگاری در جنگلی دور، خرگوشی مغرور زندگی می کرد ✍️کان دائم التباهي أمام الحیوانات الأخری بسرعته الفائقة وقفزه العالي 📝همیشه جلوی حیوانات دیگه به سرعت فوق العاده و پرش های عالی اش افتخار میکرد ✍️و في یوم من الأیّام بینما کان الأرنب یتجوّل في الغابة 📝یک روز در حالی که خرگوش در جنگل پرسه می زد ✍️صادف في طریقه سلحفاة تمشیء ببطء شدید 📝در مسیرش با لاک پشتی برخورد کرد که بسیار آهسته راه می رفت ✍️فسخر منها و هو یضحک قائلا: 📝درحالیکه میخندید او را مسخره کرد و گفت: ✍️بهذه السرعة ستصلین إلی وجهتک في فجر یوم غد... 📝با این سرعت سحر روز بعد به مقصدت خواهی رسید ✍️فردّت علیه السلحفاة بکلّ هدوء: 📝لاک پشت با آرامی پاسخ داد: ✍️في التأنّي السلامة و في العجلة الندامة 📝در احتیاط و آرامش ایمنی و در عجله پشیمانی هست ✍️فأغتاظ الأرنب من جواب السلحفاة وتحدّاها قائلاً: 📝پس خرگوش از جواب لاک پشت عصبانی شد و او را دعوت به مسابقه کرد ✍️أتحدّاک في سباق حتی الشجرة الکبیرة في وسط الغابة؟ 📝جرأت داری با من تا درخت بزرگ وسط جنگل مسابقه بدی؟ ✍️فقبلت السلحفاة التحدّي بکلّ ثقة في النفس 📝لاک پشت با اعتماد به نفس مسابقه را پذیرفت ✍️وعند إشارة الانطلاق 📝و هنگام علامت "حرکت" ✍️رکض الأرنب کالسهم حتی أصبح غیر مرئي 📝خرگوش مثل تیر پرید طوری که ناپدید شد ✍️بینما تقدّمت السلحفاة بخطوات بطیئة 📝درحالیکه لاک پشت با قدم های آرام حرکت میکرد ✍️وفي وسط الطریق لاحظ الأرنب أن السلحفاة بعیدة جدّاً 📝در وسط راه خرگوش متوجه شد که لاک پشت بسیار دور هست ✍️فقرّر أن یرتاح في ظلّ شجرة حتّی تلحق به، فیعود إلی السباق من جدید 📝پس تصمیم گرفت در سایه درخت استراحت کند تا لاک پشت به او برسد و دوباره به مسابقه برگردد ✍️ولکنّه غطّ في نوم عمیق 📝اما به خواب عمیقی فرو رفت ✍️فسبقته السلحفاة إلی خطّ النهایة 📝پس لاک پشت از او در خط پایان پیشی گرفت ✍️فازت علیه في السباق بفضل مثابرتها و عدم استسلامها 📝و به لطف پشتکار و تسلیم نشدن در مسابقه پیروز شد ✍️وفشل الأرنب بسبب غروره و تعالیه علی بقية الحیوانات 📝و خرگوش به سبب غرور و خود برتری اش نسبت به بقیه حیوانات شکست خورد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
72 سباق و 3 مسابقه لاک پشت🐢 و خرگوش🐇 زیرنویس عربی ادامه 70 و 71 👇 👇👇 https://t.me/afsahollesan/913 اینجا خرگوش درس عبرت گرفته و برنده میشه😄 متن این کلیپ با شما🌺🌺🌺
السلام عليکم ورحمة الله وبرکاته، أهلاً ومرحباً بکم في هذه الحلقة من برنامجکم "تعلم الفارسية". نستمع في هذه الحلقة الی حوار بين محمد وسکرتيرة طبيب، لأنّ محمداً يعاني من ألم شديد في احدى أسنانه لذلک يراجع عيادة أحد أطباء الاسنان للمعالجة. وقبل الاستماع الی الحوار نستمع الی معاني مفرداته: ✍️أنا أريد: من می خواهم ✍️للأسف: متأسفانه ✍️هو ليس لديه وقت: او وقت ندارد ✍️کيف؟: چـِطور؟ ✍️غداً: فردا ✍️عشرة: دَه ✍️صباحاً: صُبح ✍️السِّنّ: دَندان ✍الأسنان: دندان ها ✍️ألَم: دَرد ✍️هل بإمکانک؟: آيا مى توانى ✍️أن تأتي: بيايی ✍️أُعاني: رنج مى برم ✍️حسناً: خوب ✍️انتظر: منتظر باش ✍️نِصفُ ساعة: نيم ساعت ✍️لمّا: هـَنوز ✍️هو لم يأتِ: او نيامده است ✍️أنا أنتظر: من منتظر می ‌مانم ✍️لَو: اگر ✍️هو لَم يأتِ: او نيامد ✍️بدلاً منه: به جای ِ او ✍️هو يَفحَصُ: او معاينه می کند ✍️ماذا حدث؟: چه شده است؟ ✍️سِنّي تؤلمُني: دندانم درد می کند ✍️الجِهةُ اليُمنی: سمت راست ✍️الأعلی: بالا ✍️أنا أحشو: من پُر مى کنم ✍️مرّتان : دوبار ✍️أسبوع: هفته ✍️أنا أعطي: من می دهم ✍️الثُلاثاء: سه شنبه ✍️الخميس: پنجشنبه ✍️رجاءً: لطفاً ✍️فم: دهان ✍️فـمَک: دَهانت ✍️افتح: باز کن
الآن نستمع الی الحوار بين محمد وسکرتيرة طبيب الاسنان. ✍️محمد: سلام خانم. من يک وقت از دکتر می ‌خواهم. 📝محمد: مرحباً سیدتي. أنا أريد موعداً من الطبيب. ✍️منشی: سلام. الان متأسفانه دکتر وقت ندارد. 📝السکرتيرة: مرحباً. للأسف ليس لدی الطبيب وقت الآن. ✍️محمد: بعد از ظُهر چـِطور؟ دکتر بعد از ظهر وقت دارد؟ 📝محمد: بعد الظهر کيف؟ لدی الطبيب وقت بعد الظهر؟ ✍️منشی: نه متأسفانه. دکتر بعد از ظهر هم وقت ندارد. آيا می توانی فردا ساعت ده صبح بيايی؟ 📝السکرتيرة: لا. للأسف. ليس لدی الطبيب وقت بعد الظهر أيضاً. هل بإمکانک أن تأتي غداً في الساعة العاشرة صباحاً. ✍️محمد: فردا؟ اما من امروز از دندان درد شديدی رنج می برم. 📝محمد: غداً؟ لکن أنا اليوم أعاني من ألم شديد في السن. ✍️منشی: خوب، منتظر باش. نيم ساعت بعد نوبت آقای محمدی است. اما او هنوز نيامده است. 📝السکرتيرة: حسناً، انتظر. بعد نصف ساعة يأتي دور السيد محمدي. لکنه لم يأت حتی الآن. ✍️محمد: منتظر می ‌مانم. 📝محمد: انتظر. ✍️منشی: اگر آقای محمدی نيامدِ، دکتر ترا به جاى او معاينه مى کند. 📝السکرتيرة: لو لم يأتِ السيد محمدي يفحصْک الطبيب بدلاً منه. ✍️محمد: بله، اين خوب است. 📝محمد: نعم، هذا جيد. بعد نصف ساعة يدخل محمد علی الطبيب، فيسأله الطبيب: ✍️دكتر: چه شده است؟ 📝الطبيب: ماذا حدث؟ ✍️محمد: آقای دکتر دندانم خيلی درد می کند. سمت راست فک بالا. 📝محمد: سيدي الطبيب، سِنـّي تؤلمني کثيراً. الجهة اليمنی من الفک الاعلی. ✍️دكتر: بله دندانت را بايد پر کنم. دوبار در اين هفته به تو نوبت می دهم سه شنبه وپنجشنبه. 📝الطبيب: نعم يجب أن أحشو سنـّک. أعطيک موعدين في هذا الاسبوع الثلاثاء والخميس. ✍️محمد: اگر بعد از ظهر باشد، بهتر است. 📝محمد: لو يکون بعد الظهر أفضل. ✍️دكتر: خوب. سه شنبه وپنجشنبه بعد از ظهر. لطفاً دهانت را باز کن. 📝الطبيب: حسناً. الثلاثاء والخميس بعد الظهر. رجاءً إفتح فمک.