#پاسخ_چالش🙃
شرکت کننده ششم:☆#خادم_الزهرا☆
افزایش معرفت با مطالعات اسلامی🌱
سقف معرفت خودتان را، سایتهای سیاسی و پرسه زدن در سایتهای گوناگون قرار ندهید؛
سقف معرفت شما اینها نیست...
با #قرآن، با نوشتجات مرحوم شهید مطهری، با نوشتجات فضلای بزرگی که خوشبختانه امروز در حوزههای علمیه حضور دارند، آشنا شوید... این یکی از کارهاست که حتماً لازم است.☝️
#رهبر_معظم_انقلاب
⚔️ @afsaranjangnarm_313 📱
#پاسخ_چالش🙃
شرکت کننده هفتم:☆ضیا☆
شجاعت در اقدام💪
گاهی اوقات بعضی از تشکّلها میگویند «نکند این کار را بکنیم -مثلاً فرض کنید که- فلان آدم یا فلان دستگاه نگران بشوند،
ناراحت بشوند یا فلان»؛
نه، شما اقدامتان را انجام بدهید، ✋
منتها آنوقتی که فهمیدید این اقدام نادرست است، از همانجا متوقّفش کنید،
یعنی همانجا برگردانید راه را؛ یعنی در انجام کارها و اقدام [شجاعت داشته باشید]
#رهبر_معظم_انقلاب
⚔️ @afsaranjangnarm_313 📱
#پاسخ_چالش🙃
شرکت کننده هشتم:☆فطرس☆
حضور آتش به اختیار✌️
من به همه آن هستههای فکری و عملی جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم:
هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتشبهاختیار...
آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد...
باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.☝️
#رهبر_معظم_انقلاب
⚔️ @afsaranjangnarm_313 📱
#پاسخ_چالش🙃
شرکت کننده نهم:☆بسیجی سید علی سربازی مهدی فاطمه☆
*به نظر من میتونیم با ماندن کنار مقام معظم رهبری می توانیم افسر این جنگ باشیم اما این کافی نیست وما باید به سخنان ایشان توجه ودقت کرده واز آنها پیروی کنیم
مثلا در حفظ حجاب وحیا وهمچنین با درس خواندن که آقا تاکید زیادی بر آن دارند
ما با زیر پا گذاشتن فرهنگ غرب و راه شهدا را ادامه دادن می توانیم افسر این جنگ باشیم اما این جنگ که بدون اسلحه است سخت تر است پس ایمان قوی در این جنگ خیلی مهم است*
⚔ @afsaranjangnarm_313 📱
#پاسخ_چالش🙃
شرکت کننده دهم:☆خانوم شاه آبادی☆
*نظر من راجب چالشتون ؛دانستن سواد رسانه باعث پیروزی در جنگ نرم میشود*
⚔ @afsaranjangnarm_313📱
🌷🌺💐🌸🌼🌻🌼🍃🍄
خب بریم سراغ نظر سنجی😍
اول نظرات و خوب بخونید و بعد رای بدین👇🏻
EitaaBot.ir/poll/wgayu?eitaafly
تا ۹شب فرصت دارین رای بدین🙃
🦋🌺🌸💐💐🌼🌻🌸🍃
@afsranjangnadm_313
⇝✿°•° °°•°°•°° °•°✿⇜
#حاج_حسین_یکتا:
امروز وقتی شما در #فضای_مجازی قرار می گیرید #شهدا شما را نگاه می کنند، پس باید با #وضو باشید و ذکر «ما رمیت اذ رمیت» بخوانید.
شما الان بالای دکل #دیده_بانی قرار گرفتهاید و بخواهید یا نه، #وسط میدان هستید.
#شهدا_می_بینند...
🌹@afsaranjangnarm_313🌹
چادرم❤️
تاااج سرممم👑
چرا میخواهند تو را از من بگیرند؟😭😭😭
مادرم زهرا........
مادرم را دور دیده اند😔😔😔
آخر نمیدانند که خط قرمزش‼️
چادرش بود.🛑
🍃 @afsaranjangnarm_313🍃
#استوری
نرفتم کربـ💔ـلا اما
شنیدم عالمےدارد
بیا و کربلاییم کن
که من هم آرزو دارم😔
🌙@afsaranjangnarm_313🌙
👂درگوشی با مذهبی ها
#تلنگر
🔨مراقب باشیم ضربه از غرورمان نخوریم‼️
📛مبادا
بعضي از ما مذهبی ها
به خود غره شویم
وگمان کنیم
فرشته ای از ملائک مقرب درگاه الهی
و بی عیب و نقصیم❗️
نکند به دختران کم حجابمان به دیده ی انزجار بنگریم❗️
مبادا عیب های ظاهریشان را آنقدر در نظرمان بزرگ سازیم که نقص های درونی خود را فراموش سازیم ❗️
🔘نکند بجای اینکه
+دستگیری کنیم...
+هدایت کنیم با محبت به سمت خدا...
+راه را نشانشان دهیم...
+خوبی هایشان را بزرگ کنیم...
+ودست هاشان را به گرمی بفشاریم🤝
_فقط غیبتشان را کرده و عیب هاشان را بزرگ کنیم 😔
✨به خوبی ها دعوتشان کنیم با این نیت که عیوب پنهانمان به برکت این مهربانی و امربه معروف و نهی از منکر برطرف گردد.
✨با این دید که به خوبی های دوست کم حجابمان [که کم هم نیست] حجاب را هم اضافه کنیم.
✨تا به برکت دعای او از شر بدیهای درونمان رها شویم.
💫آمین
🌹 @afsaranjangnarm_313 🌹
#به_وقت_خاطره 📜
حسین با اینکه سن کمی داشت خیلی زود با فداکاریهایی که از خودش نشون داده بود توانسته بود اعتماد فرماندهانش رو بدست بیاورد و مسئول قسمت مهم و حساسے در سوریه میشود.
خودش که چیزی نمےگفت و ما بعد از شهادتش از همکارهایش شنیدیم که ایشون خیلی رشادت در منطقه خانطومان و قبل از آن داشته.
یک شب یکی از بچهها به ایشون میگن درسته که میگی یه سری میرن سوریه و پای پرواز برمےگردند؟
ایشون جواب ندادند و فقط یک بیت شعر خواندند:
*بچه بازیست مگر عشق جگر میخواهد...
قدم اول این راه میخواهد،ایشون واقعا خودش نترس بود.به نظر من ذرهای از شجاعت امیرالمومنین(ع) در وجود ایشون بود.
واقعا نترس بودن.باکی نداشت. اگر ایشون #شهید نمیشد قطعا به یقیین در آینده جزء فرماندهان موثر سپاه میشدند.
{خاطرهای از #شهید مدافع حرم حسین معز غلامی💔}
🌴@afsaranjangnarm313🌴
🌹 #بسم_رب_العشق
❤️ #برای_همیشه
🌹 #قسمتپنجاهم
_شما اینجا چیکار میکنید؟
+اومده بودم یه رفیق پیدا کنم
_رفیق شهید!!!
+بله
_پیدا کردید؟؟
+بله فکر کنم ،خیلی گشتم اما یهو به دلم افتاد یه شهید گمنام باشه
_میشه بپرسم رفیق شهیدتون کیه؟؟
با چشم و ابرو به مزار همان شهیدی که بالای سر آن نشسته بود اشاره کردم اگر اشتباه نکنم منظورم را فهمیده بود که حس کردم لبخند ریزی زد
_خب با اجازتون من برم حتما کاری داشتید که اومدید اینجا منم کاری برام پیش اومد وگرنه می موندم تا برسونمتون
+نه خواهش میکنم خودم برمیگردم
_یاعلی
پسر عمو رفت اما بعد از چند قدم برگشت و گفت:
_می خواید با آژانس برگردید خونه؟
+اره
_نه نمی خواد من میرم دنبال سمیه یه جایی کار داره بعد میام اینجا منتظرتون میشیم لطفا اژانس نگیرید
خواستم چیزی بگم که ادامه داد
_لطفا تعارف نکنید
+باشه چشم خدانگهدارتون
نشستم کنار قبر شهید اولش نمی دونستم چی باید بگم ولی بعدش شروع کردم به درد دل کردن
یه جورایی انگار مطمئن بودم از جواب مثبتم
شاید اگه حتی استخاره هم نگرفته بودم
بازم جواب مثبت میدادم
انگار خود شهید منو تا اینجا کشونده بود تا حرفای پسر عمو رو بشنوم
تو حال و هوای خودم بودم که صدای کوشیم اومد
_عروس خانوم ما رسیدیم
+حالا کی به شما جواب مثبت داد؟
_یعنی نمی خوای بدی؟
+الان که نمیگم
_باشه اتنا خانوم پس پاشو زود بیا بریم خونه اونجا جوابتو بگو
+الان میام
جواب سمیه رو که دادم بلند شدم و دنبالشون گشتم بالاخره پیداشون کردم و رفتم سمتشون
سلام و علیکی کردیم که پسرعمو گفت.
_شرمنده دختر عمو میدونم این سمیه زنگ زد من گفتم شاید هنوز بخواید بمونین
سمیه گفت:
_حالا خوبه خودت عجله داری بریم خونه ببینی جوابش چیه منم نبرد جایی کار داشتم
که پسر عمو با ابرو اشاره کرد که مثلا نگه خیلی خندم گرفته بود
خلاصه کلی زیر لب براهم شاخ و شونه کشیدن منم سوار ماشین شدم و راه افتادیم طرف خونه
پسرعمو جلوی اب میوه فروشی نگه داشت و گفت آبمیوه میخورین و من و سمیه عین گروه سرود همزمان گفتیم
بله.ممنون
پیاده شد بعد از چند دقیقه برگشت و گفت:
_راستی نگفتین چی می خورین؟
سمیه گفت:
_تو این هوا بهتره یه چیز گرم بخوریم با شیر کاکائو داغ موافقین؟
من و پسر عمو تایید کردیم اون رفت تا سفارش بده
#ادامه_دارد
✍🏻 #به_قلم:
#نفیسه و #نگار
کپی بدون ذکرنام نویسنده ممنوع🚫
🌹 @afsaranjangnarm_313 🌹
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
🌷🌺💐🌸🌼🌻🌼🍃🍄 خب بریم سراغ نظر سنجی😍 اول نظرات و خوب بخونید و بعد رای بدین👇🏻 EitaaBot.ir/poll/wgayu?eita
#برنده_چالش😍
شرکت کننده سوم👏🏻👏🏻
بیان پیوی برا جایزه🙃
•| #برادرانهـ |•
عشق است که✨
دل به راه دلبر دادن🌿
جان را🌙
به هواے آل حیدر دادن☝️🏻
این کار بزرگ
کار مردان خداست🧔🏻
مانند حسین بن علے
سَر دادن💫
👤@afsaranjangnarm_313👤
#تأثیرتلفنهمراهبرجنگنرم
نسل جدید گوشےهای تلفن همراه،
تبلتها،کامپیوتر،انواع بازیها و کنسول هاےبازی از جمله پرکاربرد ترین ابزارهای #جنگنرم هستند.
شبکه های اجتماعی از جمله توییتر و...
گروه دیگری از ابزارهاے جنگ نرم محسوب میشوند.
📱@afsaranjangnarm_313📱
Panahian-Clip-BeKarhayeKhoobAdatKonid.mp3
1.7M
#استاد_پناهیان
🎵خوبیهای پروژهای!
#به_وقت_خاطره 📜
آقا جواد هیچ وقت مغرور نبود و خود را بالا نمےدید.
حتی در برار بچهها اگر کار اشتباهی میکرد خیلی راحت عذرخواهی مےکرد و این کار اصلا برایش سخت نبود...
اگر اشتباهی میکرد و یا حرف اشتباهی میزد و بعد علی اکبر مےگفت:
نه بابا اینحوری نبود،اینطور بوده خیلی زود میگفت:
اِ ببخشید باباجون من اشتباه فکر کردم،
شما درست میگی...
شما همیشه حرفات درسته ماشاالله آخه شما پاکی،گناهے نداری،و خدا شما رو دوست داره...
{خاطرهاے از #شهید مدافع حرم جواد الله کرم💔}
🌴@afsaranjangnarm_313🌴
#یکم_سیاست
#سال۸۸
🔹میرحسین موسوی ( ۲۰خرداد ۶۱ در بحبوحه جنگ تحمیلی) : در تصور ما هیچ فرقی بین خونین شهر و جنوب لبنان نیست!!!
🔹 قدرت طلبی و حب ریاست همین انسان را سوق داد به سال ۸۸ تا حامیانش " نه غزه نه لبنان" رو فریاد بزنند!
✅ #نظر_زمانه
🔻رهبرمعظم انقلاب در بیانیه گام دوم:
وسوسهی مال و #مقام و ریاست، حتّی در عَلَویترین حکومت تاریخ یعنی حکومت خود حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) کسانی را لغزاند، پس خطر بُروز این تهدید در جمهوری اسلامی هم که روزی مدیران و مسئولانش مسابقهی زهد انقلابی و سادهزیستی میدادند، هرگز بعید نبوده و نیست!
🌹 #بسم_رب_العشق
❤️ #برای_همیشه
🌹 #قسمتپنجاه_و_یکم
پسر عمو کاراش درست شده بود و قرار بود دیگه رسما وارد سپاه بشه البته دیگه کم کم باید به جای پسرعمو امیر علی صداش کنم دو روز دیگه عقدمونه
فعلا یه صیغه محرمیت بینمون خونده شده .تو این مدت همیشه میگه سر نمازا برا من دعا کن .وقتی کارش درست شد بهم گفت از دعای شما بوده ها.
بعدم همه رو بیرون دعوت کرد و یه شام خوشمزه داد ،خیلی اون شب خوب بود مخصوصا آخرش که یواشکی به من گفت از رستوران برم بیرون تا کادوشو بهم بده.کادوش یع جعبه بود و یه دسته گل وقتی جعبه رو باز کردم دیدم یه قرآن کوچیک و تسبیح و جانمازه با یه عالمه گلای پر پر شده دورش خیلی قشنگ بود😍خیلی ذوق زده شده بودم.
الان دارم لباس می پوشم تا بریم بیرون باهم دیشب وقتی بهم پیام می دادیم قرار شد هرکی جای بهتری برا رفتن پیدا کرد ،مهمون اون یکی بریم بیرون ،منم تو نت سرچ گردم و کافه نخلستان و پیدا کردم و امیر علیم خیلی خوشش اومد قرار شد بریم.
از بابا خداحافظی کردم و رفتم پایین
سوار شدم
_سلام دختر عمو
+عه عه ۳ هیچ
_وای حواسم نبود
+آره دیگه از وقتی قرار گذاشتیم برای باره سومه
_اوه پس تا الان سه تا گل باید به خانوم تقدیم کنیم
چیزی نگفتم و فقط لبخند زدم
شروع به حرکت کرد ماشین تو سکوت مطلق رفته بود و من هم کم کم حوصلم داشت از این سکوت سر میرفت
بالاخره تصمیم گرفتم این سکوت رو خودم بشکنم
+میگم........
_بفرمایید
+حوصلم سر رفت؟؟
_خب چی بگم والا من خیلی کم حرف نیستم ولی الان خجالت میکشم
با اینحرفش دوتایی زدیم زیر خنده 😂
+نفرمایین شما کجا خجالت کجا
_الان یکم مداحی گوش کنیم تا برسیم دستشو برد شمت ضبط و روشنکرد چندتا مداحی گوشی کردیم که
رسیدیم به مقصدو پیاده شدیم
وارد کافه که شدیم و یه جایی برا نشستن انتخاب کردیم
امیر علی منو رو داد دستم و گفت
_بفرمایید دخت...آتنا خانوم انتخاب کنید
+چهارتا گل شد
_عه نگفتم که
+ولی حسابه
_باشه قبول
هردو شکلات داغ سفارش دادیم و منتظر شدیم که آماده بشه
_راستی همه کتابا رو تموم کردین؟
+بله خوندم همشو
_نظرتون؟
+خب راستش بیشتر جذب کتاب هایی شدم که از زبون همسران شهدا روایت شده
زندگیشون هم عاشقانه،عارفانه و خدا پسندانه بوده
_دوست دارین شما هم یه همچین کتاب هایی بنویسید از زبون همسر یک شهید؟؟
+من بنویسم؟خب من که نویسنده نیستم
_منظورم اینه که خودتون روایت گر باشین
+خب این خیلی سخته نمی دونم بهش فکر نکردم
میشه درباره یه چیز دیگه حرف بزنیم؟
_باشه
نمی خواستم حالا که کم کم علاقم بیشتر می شد به سوریه و شهادت فکر کنم ،هرچند که خیلی این اتفاق زود میافتاد
_آتنااا خانوم
+بله
_حواست نیس ها
+ببخشید چی گفتی؟
_گفتم کمتر از یه ماه دیگه عیده به نظرت کجا بریم؟
#ادامه_دارد
✍🏻 #به_قلم:
#نفیسه و #نگار
کپی بدون ذکرنام نویسنده ممنوع🚫
🌹 @afsaranjangnarm_313 🌹