فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری📲
روشنۍآرهمثہروز🌤
دارهبرابسیجۍها؛
سقایۍمیڪنہ هنوز🕊🌿"°
_سردارِدلہا🌸🌱
#بسیج✌️🏻🇮🇷
○━━⊰☆📱☆⊱━━○
@afsaranjangnarm_313
○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
{•📱⚔•}
#جنگ_نرم
جنگ نرم جنگ در غربت است ..
شهدایش به جای جان .. تمام آبرو یشان را در راه حق میدهند ..!
#حامد_زمانی✔️
○━━⊰☆📱☆⊱━━○
@afsaranjangnarm_313
○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
Music Basij - Nahno Samedoon_(ahangchin.ir).mp3
12.54M
🎙 حامد زمانے
آهنگ بسیار زیبا نحن صامدون 😍
#هفته_بسیج ✌️🏻🇮🇷
○━━⊰☆📱☆⊱━━○
@afsaranjangnarm_313
○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
آهاےرفقا...🌱
نتموبایلهاروهمہقطعکنید|📱🚫|
بہنتالهےمتصلشوید...|🦋|
#به_وقتاذان|🕋|
#التماسدعا|🌱
﷽
#حضرتعشق ♡
#قسمتسوم 🖇
خیلی کنجکاو شده بودم ببینم دکتر به بلژیت چی میخواست بگه که ما رو از اتاق بیرون کرد.شیشه و پنجره ای هم نبود که ببینم چی میگن تصمیم گرفتم ب جای سر پا ایستادن حداقل روی صندلی های داخل راه رو بیمارستان بشینم
نیم ساعتی بود که دکتر پیش بلژیت مونده بود و من داشتم کلافه میشدم.
قصد کردم به نشانه اعتراض بلند بشم و حرفی ب دکتر بزنم که دیدم از اتاق بلژیت بیرون آمد
بلند شدم و ایستادم.دکتر به سمت من اومد و گفت
+خواهر شما در مرز افسردگی قرار داره و علاوه بر اون دچار سوء تغذیه هست و از طرفی در 6،7سالگی نگرانی هایی داره که تو این سن بچه ها ندارند.
من توصیه میکنم حداقل یک هفته بیمارستان بمونه
-اما ما ....خب من نمیتونم بلژیت رو بیشتر از یک شب بیمارستان نگه...
+اوووم..مشکلتون هزینه بیمارستانه؟
برام خیلی سخت بود اما از زور ناچاری سرم رو ب معنی بله تکون دادم
+ خب ..خب نگران هزینه بیمارستان نباشید پرداخت هزینه بیمارستان با من
-اما...آخه.....
+نگران نباشید بهتون قرض میدم
و من سرم رو به معنی تایید تکون دادم
+برید پیش خواهرتون؛نگران شماست.وقتی ازش پرسیدم چرا غذای بیمارستان رو نمیخوای بخوری گفت به خاطر شماست که غذا نخوردین و غذاتون رو میدید بهش
به خاطر این حجم از مهربونی بلژیت ناراحتی بزرگی به دلم سرازیر شد
اون بچه از گرسنگی کارش ب بیمارستان کشیده بود اون وقت نگران شکم گرسنه من بود..
✍🏻نویسنده:
#نفیسه و #نرجس
کپی تا پایان رمان و اعلام نویسنده ممنوع🚫
@afsaranjangnarm_313📍
🔔 #تلنگرانه
🔅تو اینستا ۳۰۰ دوست !
❗️تو تلگرام ۲۰۰ دوست !!
❕توی واتساپ ۱۰۰ دوست !!!
❓ توی ...
⚰اما داخل قبر تنهای تنها ....!!!!!
📛پس مراقب باشیم فریبِ مجازی رو نخوریم
ای
اهلِ نت📱
بی
اهل بیت 💚
نشید
○━━⊰☆📱☆⊱━━○
@afsaranjangnarm_313
○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
•|💚🍃|•
#بسیجی
×{هیچ وقت🤚🏻
به کم راضی نشو🙃
همیشه از خدا↷`•
بهترینو بخواه🖇♥️.•
همیشه از خدا↯°
شهادتو بخواه🌿}×
#اللهمارزقناشهادت✧
اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَج
○━━⊰☆📱☆⊱━━○
@afsaranjangnarm_313
○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_وقت_خاطره 📜
...ببخش
🌹قبل ماموریت آخر... زنگ زد به یکی از دوستان قدیمی که بنا به دلایلی باهاش اختلاف داشت... احوالاتشو جویا شد و میشه گفت ی جورایی بهش گفت "من تورو بخشیدم تو هم منو ببخش"... این سطح از آگاه بودن در شرایطی بیشتر خودشو نشون میده که شما به منبع نور و عشق حقیقی نزدیک میشی... و میبخشی... و سعی میکنی فارغ بشی از چرخه ی بازی های دنیایی... و حضور قلب داری... این مرام در احوالات ائمه اطهار زیاد بچشم میخوره... پیامبر اکرم ص وقتی بهش سنگ زدن تو کوچه همه رو بخشید... امام حسین ع برای قاتلش هم گریه کرد... اینا افسانه های حقیقی هستن
📚 به نقل از دوستان شهید رسول خلیلی
🌴@afsaranjangnarm_313🌴
﷽
#حضرتعشق ♡
#قسمتچهارم🖇
وارد اتاق بلژیت شدم.تا رنگ و روی پریدش رو دیدم قلبم مچاله شد.باهر زور و زحمتی بود خنده ای مصنوعی رو لب هام نشوندم و سعی کردم خوشحالش کنم
-خب خب چه طوری شما خانوم کوچولوی شجاع
چشم غره ای ب من رفت و گفت
*من کوچولو نیستم خیلیم بزرگم
-باشه خانوم بزرگ حالت خوبه؟
سرش رو به معنی اره تکون داد
-هی هی دهنتو باز کن
و بلژیت مطیعانه دهانش را باز کرد با قیافه ای متفکر داخل دهانش را نگاه و کردم ک گفتم
-خب تو که زبون داری چرا سرتو بالا وپایین میکنی فک کردم زبونتو دزد برده
و بالاخره صدایی شنیدم که دلم ماه ها بود براش تنگ شده بود.صدای خنده های ریز ریز بلژیت حجم زیادی از شادی رو به وجودم تزریق کرد.
مدتی با بلژیت گفتیم و خندیدیم تا بالاخره صدای در اتاق بلند شد و پرستار با دو ظرف غذا وارد شد
غذا را روی صندلی همراه قرار داد تشکری کردم و از اتاق بیرون رفت.
بلند شدم و بشقاب بلژیت را جلوش قرار دادم
-بلژیت بیا بخور
*نچ نمیخورم
-آخه چرا؟؟بیا بخور ب خاطر من
*نچ
-خب چیکار کنم ک غذا بخوری؟؟
*تو بهم غذا بده
-چی؟؟من؟؟آخه بلژیت عزیزم تو بزرگ شدی
*پس منم نمیخورم
پوف کلافه ای کشیدم و گفتم
-باشه..باشه من بهت غذا میدم
روی تخت و کنار پای کوچیک بلژیت نشستم و با شوخی و خنده بهش غذاشو دادم که تا آخر خورد...
✍🏻نویسنده:
#نفیسه و #نرجس
کپی تا پایان رمان و اعلام نویسنده ممنوع🚫
@afsaranjangnarm_313📍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#جنگ_نرم
📱 وقتی امام خامنهای در دهه هفتاد گفتند «شبیخون فرهنگی» و یک جنگ نرم گسترده را پیشبینی کردند، مسئولین خواب بودند و جدی نگرفتند
⚔ امروز هم وقتی نسبت به جنگ اقتصادی هشدار میدهند، انتظاری از مسئولین لیبرال و دولت تدبیر و امید نداریم، شما لیبرالهای چشم دوخته به غرب همین که کاری نکنید و حرفی نزنید، اقتصاد خود به خود رشد میکند.
○━━⊰☆📱☆⊱━━○
@afsaranjangnarm_313
○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
#بسیج
#هفته_بسیج
#شهادت
- بسیجی ، شهید !
همیندو واژهسال هاست
که به داد انقلاب رسیدهاست ؛
دراوج فتنهها و سختی ها و... !
وبسیجی عشقی در سینه دارد
که هیچ قدرتی راتوان مقابله
باآننیست
عشق به شهادت . .
💠سازمان بسیج دانش آموزی کشور💠
@afsaranjangnarm_313
#هفته_بسیج
#بیسجی
#منبسیجیم
منیڪبسیجۍام🌱
مابچهبسیجیهایڪوچهباغانقلابیم..
نهچمرانهارادیدهایم !
ونهپایدرسمطهریهانشستهایم !
نهباهمتهابیخوابیڪشیدهایم !
ونهباآوینیهادربیابانهایشلمچهوطلائیهقدمزدهایم.. !
ماستمشاهپهلویرادرڪنڪردهایم
ومعنیحضوربیگانگانرانچشیدهایم..
امابازهمپایاینانقلابوآرمانهایشماندهایم..
وباحججیهاسَرمیدهیم
باسیاهڪالیهاازعاشقانههایماندستمیکشیم
وبابَلباسیهاازڪودڪانمانمیگذریمومیرویم..
آری!
ماپیروخطرهبریم
پایآرمانهایمانتاظهور
حضرتموعود(؏جلالله)❤️🍃
خواهیمماند..! ジ
💠سازمان بسیج دانش آموزی کشور💠
🌺@afsaranjangnarm_313🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
||🦋💙••↯||
#مینویسمبرایتو •|🖇|•
•| ادعاداردجوانےدادهسعدےپاےیار..
منبراےتوجوانےهیچ جانـــممیرود!🕊
العجلمولایمن..🌱
○━━⊰☆📱☆⊱━━○
@afsaranjangnarm_313
○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
﷽
#حضرتعشق ♡
#قسمتپنجم🖇
بعد از اینکه بلژیت ناهارش رو خورد،بلند شدم تا برم ناهارمو بخورم که بلژیت دستم رو کشید
-بله بلژیت!!
*حالا نوبت من
-ینی چی نوبت منه
اشاره ای به ظرف غذام کرد و گفت
*حالا من میخوام به تو غذا بدم
با شنیدن این حرف صدای قهقهه ام بالا رفت.لپش رو کشیدم و قاشقم رو دادم دست بلژیت و سینی غذا رو خودم نگه داشتم
و اروم اروم با خنده های ریز بلژیت غذا رو خوردم.
♧سه روز بعد♧
کارم توی این دو،سه روزی این شده بود ک مسیر بین خونه و بیمارستان رو طی میکردم.اجازه نمیدادن شب ها پیش بلژیت بمونم
ساعت هایی هم که پیش بلژیت نمی رفتم دنبال کار میگشتم اما کو کار؟؟؟
هیچکس روی من حساب باز نمیکرد
با پکری و غصه رفتم پیش بلژیت.نمیدونم چرا همه وقتی میان بیمارستان از لحاظ روحی داغون میشن اما بلژیت از همیشه سرحال تره.
-به سلام بلژیت
*سلام بنوعا
-میبینم که حالت خوبه
با خوشحالی دستاش رو بهم کوبید و گفت:
*مگه میشه با وجود مهدی جون حالم بد باشه
-مهدی؟مهدی کیه؟
بلژیت هنوز جواب سوالم رو نداده بود که صدای در اومد و خانوم دکتری که پوششی به اسم روسری داشت با لبخند زیبایی رو به بلژیت وارد شد
+سلام خانوم کوچولو ما
*سلام مهدی جون
دکتر ضربه ای آرومی به بینی بلژیت زد و خنده گفت :
+مهدی نه مهدیه اینم برای بار دهم
و هردو باهم شروع کردند ب خندیدن
✍🏻نویسنده:
#نفیسه و #نرجس
کپی تا پایان رمان و اعلام نویسنده ممنوع🚫
@afsaranjangnarm_313📍
#پروفایل📱
#بسیجی✌️🏻
بــــــــــیو:
”آخرین ماموریت یک بسیجے؛
شهادت است♥️💫“
#هفته_بسیج💚
@Afsaranjangnarm_313🖇
**یـادتان
خاطرہ اے نـیستـ
کـہ از دل برود...
نـقـ✏ـش شـن نیسـتـ
کہ از باور ساحلـ برود...
💔شهیدان زنده اند و در نزد پروردگارشان عند ربهم یرزقونند
🌷 روزتون شهدایی🌷
برای شادی روح شهدا #صلوات...