eitaa logo
آفتابگردان ها
45 دنبال‌کننده
35 عکس
1 ویدیو
0 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: @Aftabgardanha موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
مشاهده در ایتا
دانلود
لیست کتاب های موجود(1396 و 1397) از شاعران عضو دوره های مختلف در سی و یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران انتشارات مجموعه شعر (1396) مجموعه شعر (1396) مجموعه شعر (1396) مجموعه شعر (1396) مجموعه شعر (1397) مجموعه شعر (1397) انتشارات مجموعه شعر (1397) مجموعه شعر (1397) انتشارات مجموعه شعر (1397) مجموعه شعر (1397) انتشارات مجموعه شعر (1397) انتشارات مجموعه شعر (1396) مجموعه شعر (1396) مجموعه شعر (1397) مجموعه شعر (1397) مجموعه شعر (1397) انتشارات مجموعه شعر (1396) مجموعه شعر (1397) انتشارات مجموعه شعر (1396) انتشارات مجموعه شعر (1396) انتشارات مجموعه شعر (1397) انتشارات مجموعه شعر (1397) این لیست در حال تکمیل شدن است @Aftab_Gardanha
#ویژه_نامه_نمایشگاه_کتاب_1397 مجموعه غزل #مشتری_مداری سروده: #حسین_پور_قلی #دوره_چهام_آفتابگردانها انتشارات: #ماهباران #ما_همه_آفتابگردانیم @Aftab_Gardanha
این مجموعه دارای چهل و یک غزل است که در سه درون مایه ی اجتماعی عاشقانه و حسب حال قلم زده شده است. @Aftab_Gardanha
نه در خیال درفشم نه در پی تاجم هزار شکر که تنها به فقر محتاجم شبیه عکس درختان درون آب فقط کمال نقص _پسندم ،هبوط_ معراجم به اختیار به آهنگ جبر میرقصم سماع تکه ی چوبی به روی امواجم به دستخون که رسیدم خوش است بی برگی مایست باد زمستان ببر به تاراجم کنون که غیر اناالحق مرا نشانی نیست بیار دار و ببین چند مرده حلاجم از مجموعه: @Aftab_Gardanha
#ویژه_نامه_نمایشگاه_کتاب_1397 مجموعه شعر #حاشا سروده: #رضا_یزدانی #دوره_دوم_آفتابگردانها انتشارات: #شهرستان_ادب #ما_همه_آفتابگردانیم @Aftab_Gardanha
اشعار این مجموعه شامل غزل، قصیده، رباعی، ترجیع‌بند، غزل‌پیوسته و نیمایی است که در موضوع‌های مختلف عاشقانه و آزاد، انقلابی و آیینی سروده شده است. متشکل از 45 قطعه شعر است. @Aftab_Gardanha
چشم‌ها فقط برای دیدن‌اند؟ نه؛ چشم‌ها همین دریچه های روشن‌اند؟ نه؛ چشم‌ها کتاب‌های قلب ماست اشک‌ها خطوط این کتاب‌هاست این خطوط گاه گاه با دوات آه روی صفحه نگاه ما نوشته می‌شوند هرچه چشم دید، خواست دل هرچه خواست دل، همان شدیم گاه اهلی زمین و گاه اهلِ آسمان شدیم آی چشم‌های من حواستان کجاست؟ باز هم دل مرا تا کجای شهر برده اید؟ باز هم دل مرا به دست که سپرده‌اید؟ آدمی به غیر اشک و آه چیست؟ آدمی به جز نگاه چیست؟ از مجموعه: @Aftab_Gardanha
گفتگوی آفتابگردانها با عضو به بهانه چاپ مجموعه غزل «مرا صدا کردی؟»: «ادبیات آفاقی بی انتهاست» این گفتگو را بخوانید در: http://yon.ir/2qbAb
<<شعر نوجوان نسبت به شعر کودک دارای تصاویر انتزاعی بیشتری است؛ و نوجوان که سیب های سرخ تخیلش هنوز به آفت روزمرگی بزرگسالی دچار نشده، هر لحظه به دنبال کشف تازه ای در جهان است.>> یادداشت <<شعر نوجوان، مخاطب نوجوان>> را به قلم #سیده_حدیثه_هاشمی عضو #دوره_پنجم_آفتابگردانها در سایت ما بخوانید: http://yon.ir/murqy #پرونده_شعر_کودک_و_نوجوان #ما_همه_آفتابگردانیم @aftab_gardanh
ای طعم رسیدن به تو شیرین تر از افطار ای هر شب من تا سحر از شوق تو بیدار در ظلمت شب های جهان، چهره ی خود را ای ماه مبارک! دمی از پرده برون آر ابروی هلالیت نهان در پس گیسو عیدی است که رؤیت شود از عمق شبی تار آرامش چشمان تو همچون شب قدر است پلکی بزن احیای مرا زنده نگه دار بی تابی هرروزه مرا تشنه ترم کرد این تشنگی آن قدر گواراست که انگار، هر لحظه لبم می شود از نام تو سیراب هر لحظه دلم می شود از یاد تو سرشار بازار به ایمان من و ناز تو گرم است عقل است فروشنده و عشق است خریدار ما را که از آغاز به دور تو بگردیم بیرون مکن از دایره؛ ای نقطه ی پرگار! راهی شده ام از خود و مقصد که تو باشی، این را ه سراسر خطر انگار نه انگار * ای راهزن مست کمین کرده ! هلا! مرگ دست از سر تنهایی این قافله بردار ما زنده به آنیم که دلدار ببینیم پس وعده ی ما با تو پس از لحظه ی دیدار @Aftab_Gardanha
هفتمین جلسه از سلسله نشست‌های ماهانه شعرخوانی (ویژه اعضای ادوار مختلف ) با عنوان ، با اجرای ، در دفتر مؤسسه شهرستان ادب برگزار می‌شود. مهمان ویژهٔ ششمین جلسه: دکتر همراه با شعرخوانی از اعضای و نقد و بررسی مجموعه شعر زمان: یکشنبه ٣۰ اردیبهشت، ساعت ۱٨ همراه با صرف افطاری مکان: تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از سه راه طالقانی، روبروی سینما صحرا. پلاک ۱۶٨، طبقه چهارم @Aftab_Gardanha
هفتمین «ماه‌شعر آفتابگردانها» برگزار می‌شود. @Aftab_Gardanha
خسته از راه می‌رسی اما چشم در چشم آسمان هستی چشم در چشم تو که می‌دوزم مثل یک تکه از جهان هستی قلب تو مثل رود تنهایی می تپد تا به شوق ماهی‌ها می‌کنی سبز آرزوها را در دل تنگ این سیاهی‌ها شانه هایت بلند بالا تا مثل خورشید از آن سرک بکشم جای دستان تو پدر باید قلب خود را پر از ترک بکشم! آرزو کرده ام خدا غم را از نگاه تو ناپدید کند تا به لبخند پر امید تو بخت این شعر را سپید کند @Aftab_Gardanha
ﺁﺗﺶ، ﮔﻠﻮﻟﻪ، ﺳﻨﮓ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ ﺟﺎﯼ ﻗﻠﻢ ﺗﻔﻨﮓ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﭖﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺎﺯﻡ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺷﻌﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺑﻤﺐ ﺑﭙﯿﭽﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﺷﻌﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﻠﻢ ﺑﻪ ﺭﻗﺺ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺟﻨﻮﻥ ﮐﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺗﻀﯽ ﺑﺸﻮﺩ «ﻓﺘﺢ ﺧﻮﻥ» ﮐﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﻟﺒﺎﺱ ﺭﺯﻡ ﺑﭙﻮﺷﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺳﭙﺎﻩ ﻗﺪﺱ ﺷﻮﺩ ﻭﺍﮊﻩﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﺍﻥ ﺷﻌﺮ ﺍﮔﺮ ﻧﻌﺮﻩﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺭ ﮔﻮﺵ ﺟﺎﻫﻠﯿﺖ ﺍﯾﻦ ﻋﺼﺮ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺣﺮﻑ ﻟﯿﻠﯽ ﻭ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻧﻤﯽﺯﺩﻧﺪ... ﺁﺗﺶ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺷﺎﺧﻪﯼ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻧﻤﯽﺯﺩﻧﺪ ﺍﺯ ﺑﺲ ﺧﯿﺎﻝ ﺩﺭ ﺧﻢ ﺍﺑﺮﻭﯼ ﯾﺎﺭ ﻣﺎﻧﺪ ﺍﺯ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻗﺒﻠﻪ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻧﻮﺍﺭ ﻣﺎﻧﺪ ناموس زخم خورده‌ای از بس که بی کسی از بس که طعنه خورده و بیت‌المقدسی ﺍﯾﻦﮔﻮﻧﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﮔﺮﮒ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﻋﺰﯾﺰ ﺷﺪ ﯾﻮﺳﻒ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻌﺮﮐﻪﻫﺎ ﺭﯾﺰﺭﯾﺰ ﺷﺪ ﺍﯾﻦﮔﻮﻧﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﻝ ﻭ ﭘﺮ ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﺳﻮﺧﺖ بر عکس معجزات خدا، «‌الخلیل» ﺳﻮﺧﺖ از خون گرمتان، عرق سرد می‌زنند در مسجد شکسته‌یتان، نرد می‌زنند آری شما حماسه ولی ما جنازه‌ایم ما خواب مانده‌ایم کجا انتفاضه‌ایم؟ تنها برای منفعت خود برادریم امروز روز نکبت ما بود بگذریم آه ای برادر عربم روزه‌ات قبول فانظر الی تظلمنا ایها الرسول @Aftab_Gardanha
رو به روی دار قالی مادرم تنها نشسته زل زده بر تاروپودش با نگاهی گرم و خسته تق ت تق تق شانه را او میزند بر روی قالی تا نماند روی نخ ها ردی از جاهای خالی یک پرنده روی قالی کوچک است و پر ندارد مادرم نخ را گرفته رج به رج پر میگذارد میپرد از روی قالی با پرو بالی سفید او میرود تا آسمان ها آن پرنده هست یک قو @Aftab_Gardanha
می روم عاشق خودم باشم می روم با خودم قدم بزنم  راه و رسم عجیب دنیا را  می شود این چنین به هم بزنم  کوله بارم اگرچه سنگین است خاطرات تو هست همراهم من سر قول کودکی هستم گفتم از یاد تو نمی کاهم  مثل دیوانه های سر به هوا  نخ رویای عشق در دستم می روم در مسیر باد رها  پای عهدی که با دلم بستم آسمان رنگ چشم های من است با طلوع ستاره می خندم دلخوشی های زندگی کم نیست رو به غم ها دوباره می خندم @Aftab_Gardanha
آقای عنکبوت از کله ی سحر می بافت در سکوت با دقت و هنر   هی تار روی پود هی پود روی تار توری ظریف بافت با سعی و پشتکار امشب عروسی است روی درخت توت داماد می شود آقای عنکبوت مهتاب سر زده از آسمان صاف زیبا شده عروس با تور دستباف @Aftab_Gardanha
1 خورشید دارد می‌رود، اما نورش به قلب ماه می‌بارد! وقتی خودش در خانه خوابیده، صدها ستاره، جانشین دارد! با نردبانِ ابر می‌آیم از پشتِ بامِ آسمان، بالا می‌چینم از این باغ نورانی خورشیدهای کوچکِ شب را 2 گنجشک گرمش بود در گوشه ی ایوان دائم عرق می‌کرد از دست تابستان گفت: ای خدای خوب همراه با خورشید در آسمان ای کاش یک پنکه می‌چرخید! @Aftab_Gardanha
کودکی غرق شیطنت بودم دامنم رنگ موج دریا بود روی موهای من گلی خوش‌رنگ کفش‌هایم سپید و زیبا بود خاطرم هست مادرم آن سال با نخ و تور و قیچی و پولک با همان دست مهربان خودش دوخت یک شال مشکی کوچک چادر کوچکی سرم انداخت دست من را گرفت و با لبخند گفت مهمان که آمد امشب، تو باش مسؤل چایخانه و قند بعد آورد پرچمی مشکی با هم آن را به درب خانه زدیم قاب‌ها و کتیبه‌ها را هم روی دیوار، دانه‌دانه زدیم با گلاب و هِل و شکر آن‌وقت مادرم گرمِ پخت حلوا شد سفره‌ای سبز گوشه‌ای انداخت خانه‌ی ما چقدر زیبا شد من خودم دانه‌های خرما را توی آن دیس شیشه‌ای چیدم حال من خوبِ خوب بود آن‌روز بس که در خانه نور می‌دیدم مجلس روضه‌مان که برپا شد ایستادم کنار در، آرام هرکسی می‌رسید، یادم بود عادت ساده و قشنگِ «سلام» سینی چای دست مادر بود دست من، ظرف کوچک قندان روضه‌خوان روضه خواند و چادرها آن شب آرام پر شد از باران ای امام شهید، با لطفت از همان روز، آشنا هستم باز هم روضه‌ای اگر باشد خادم کوچک شما هستم @Aftab_Gardanha
گاه تنها يک نفر هم يار دين باشد بس است يک نفر بانوى سرشار از يقين باشد، بس است مال و ثروت -هرچه هم باشد-فداى راه دوست هم‌نشينِ رحمةٌ للعالمين باشد بس است عالم از او روی برگردانَد او را بیم نیست در دل پيغمبر خود بهترين باشد بس است... دخترش زهرا کجا و دختران اين و آن؟! حاصل عمرش اگر تنها همين باشد بس است دختر او مادرى کرده براى شيعيان مادرى مثل خديجه در زمين باشد بس است ¤ ما کجا و مدح او گفتن؟ معاذالله ... نه نام ما تنها «گداى خوشه‌چين»باشد بس است واژه‌هاى گنگ و بى‌معنا چه مى‌فهمند از او؟ انتهاى شعر بايد نقطه‌چين باشد ... بس است @Aftab_Gardanha
با سلام؛ مجله ادبی آفتابگردان ها در نظر دارد از دهه دوم ماه مبارک رمضان گزیده ای از اشعار مرتبط با این ایام از شاعران آفتابگردان را منتشر کند؛ شما می توانید آثار خود را با موضوعات ماه مبارک رمضان، مناجات، عظمت شب قدر، عظمت قرآن کریم، ولادت امام حسن مجتبی(ع) و شهادت امام علی(ع) جهت انتشار به آیدی تلگرامی کانال و یا به دایرکت صفحه اینستاگرام ما ارسال کنید. آثار ارسالی بعد از داوری در رسانه های منتشر خواهد شد. آیدی تلگرام جهت ارسال شعر: @aftabgardanha صفحه اینستاگرام آفتابگردانها: aftab_gardanha @Aftab_Gardanha
يادداشت «مروری بر کتاب «غزل هزاره ی دیگر» گزیده اشعار محمد سعید میرزایی» به قلم #محمدرضا_معلمی عضو #دوره_پنجم_آفتابگردانها را بخوانید در: http://yon.ir/0kJju #ما_همه_آفتابگردانیم @Aftab_Gardanha
#یادداشت «تحول و جهان بینی فروغ فرخزاد در دو مجموعه پایانی او» به قلم #شکوفه_رضایی عضو #دوره_پنجم_آفتابگردانها را بخوانید در: http://yon.ir/O2vCs #ما_همه_آفتابگردانیم @Aftab_Gardanha
با دست تهی آمد در خانه‌ات این بنده از دست خودش دلگیر از روی تو شرمنده تو صاحب افلاکی من مشتی از این خاکم مولا چه کند جز عفو با خیرگی بنده نور تو مگر تابد بر روی سیاهم چون ... یک نقطه روشن نیست در برگه پرونده از بار گناهانم تن‌خسته دل‌آزرده از کرده پشیمانم پیش تو سرافکنده از بیم و امید تو در خوف و رجایم من چشمم غزل اشک و لب مثنوی خنده احسان قدیم تو رفتار کریم تو ما را متوقع کرد بر بخشش آینده از سفره رنگینت ما حسرت و غم خوردیم مهمانی خوبی بود بسیار برازنده این کاهلی از ما بود نه صاحب این خانه اسباب که مجموع است ماییم پراکنده @Aftab_Gardanha
آمدم دست به دامان و... خودت میدانی منم و یک دل حیران و... خودت میدانی من به دنبال خود گمشده ام میگردم به همان آیه ی ایمان و... خودت میدانی گرچه تقدیر رقم خورده برایم هربار پر از حادثه ، ویران و... خودت میدانی به پناه آمده ام تا که بگویم: یا رب که تویی چاره ی درمان و... خودت میدانی آه، جز تو چه کسی حرف مرا می فهمد؟ که شدم پیش تو مهمان و... خودت میدانی و چه شبها که فقط یاد تو آرامم کرد به نماز شب و باران و... خودت میدانی بنده ات آمده پیشت که ببخشی او را روسیاه ست و پشیمان و... خودت میدانی @Aftab_Gardanha