eitaa logo
آفتابگردان‌ها
527 دنبال‌کننده
180 عکس
34 ویدیو
1 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی اعضای محترم دوره‌های آفتابگردان‌ها پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: https://eitaa.com/office4poem موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب @Aftabgardan_ha
مشاهده در ایتا
دانلود
شعرخوانی شاعر عضو را در سایت آفتابگردانها تماشا کنید http://yon.ir/yb2VF @Aftab_gardan_ha
می‌توانستم غزل باشم مرا از بر کنی یا دروغی ساده... تا شاید مرا باور کنی نامه‌ای باشم لبالب از غزل، شاید مرا وا نکرده در دل شومینه خاکستر کنی یا نه! شالی در هوای گیسوانت باشم و با من و بی تابی‌ام خواهی نخواهی سر کنی مثل یک لیوان آب یخ که در دستان توست مایه‌ی دلگرمی‌ات باشم اگر لب تر کنی می‌توانستم بمانم، می‌توانستی تو هم می‌توانستی کمی حال مرا بهتر کنی ساده بودم، فکر کردم نوبهارم پیش تو فکر هم حتی نمی‌کردم مرا پرپر کنی @Aftab_gardan_ha
هفدهمین «ماه‌شعر آفتابگردانها» برگزار می‌شود. @Aftab_gardan_ha
هفدهمین جلسه از سلسله نشست‌های ماهانه شعرخوانی (ویژه اعضای ادوار مختلف ) با عنوان ، با اجرای ، در دفتر مؤسسه شهرستان ادب برگزار می‌شود. مهمان ویژه هفدهمین جلسه: سیدوحید سمنانی همراه با شعرخوانی از اعضای و نقد و بررسی مجموعه شعر و شعرخوانی زمان: ‌شنبه ۱۹ مرداد ماه ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۰۰ مکان: تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از سه راه طالقانی، روبروی سینما صحرا. پلاک ۱۶٨، طبقه چهارم @Aftab_gardan_ha
آفتابگردان‌ها
هفدهمین «ماه‌شعر آفتابگردانها» برگزار می‌شود. #ما_همه_آفتابگردانیم ‌ @Aftab_gardan_ha
می‌خراشد زخم‌هایم را صدای خنده‌ای! گریه کردم، گفت:《پس معلوم شد بازنده‌ای!》 اشک هم نم‌نم نمک پاشید روی زخم من باز شد از شوربختی در دلم پرونده‌ای محو شد در مِه کسی، دیروز شد هر روز من شد رونده! هر زمانِ تاکنون آینده‌ای گفتی و از تلخی حرفت دلم کفری نشد آن‌قَدَر گفتی که شک کردم خدا را بنده‌ای بین ما دیگر فقط یک واژه صحبت می‌کند در سکوت خود تو هم مانند من یک‌دنده‌ای؟ ■ کودک لجباز! لطفا ترک کن این کوچه را سنگ‌هایت را اگر با شیشه‌ها واکنده‌ای! از مجموعه شعر نشر @Aftab_gardan_ha
غزلی برگرفته از فرازهای دعای عرفه: «ياصاحبی فی وحدتی» یاور ندارم با تو ولی باکی از این لشکر ندارم از ابتدای راه گفتم «حسبى الله» نقشی به جز این روی انگشتر ندارم من آسمانم را به تو تقدیم کردم دور و برم یک ماه، یک اختر ندارم «یا رادّ یوسف علی یعقوب» بنگر دیگر علی اکبر... على اكبر ندارم «يا رازقَ الطّفلِ الصّغير» اصغر فدایت غير از همین لاله، گلی دیگر ندارم دور از حبیب خویش ماندن، غربت این است درد من از این نیست که یاور ندارم دارم سر و سِرّی در این هنگامه با تو می‌آید آن ساعت که دیگر سر ندارم با عضو عضو پیکرم می پ‌گویم اینک ترسی ز تیر و نیزه و خنجر ندارم هر زخم با تو حرف‌هایی تازه دارد ذکری، مناجاتی از این بهتر ندارم این شمرها احساسشان را سربریدند این‌ها مسلمانند؟ نه باور ندارم هم زنده‌ام با اشک، هم مقتول اشکم از راز خود پرده چگونه برندارم @Aftab_gardan_ha
برای شهید محسن حججی به نام عشق، غیرت، زندگی، ایمان، به نام تو چه کردی با دل دنیا که دنیا شد به کام تو تو گمنامی طلب کردی میان روضه‌ی مادر ولی در کوچه‌ی دلدادگی پیچید نام تو نشسته در نگاه تو غروب سرخ عاشورا به یاد کربلا انداخت دنیا را قیام تو اسارت پیش پای تو به خاك افتاد و زانو زد، شهادت نردبانی بود تا اوج مقام تو تو هل من ناصرش را گفته‌ای لبيك و بی‌تردید به استقبالت آمد لحظه‌ی آخر امام تو سلام آخرت را داده‌ای با پیکری بی‌سر یقین دارم که بی‌پاسخ نماند آخر سلام تو به آب دیده کردیم آبدیده تیغ‌هامان را که باید انتقامی سخت باشد انتقام تو به همرزمان خود بسپار پرچم را و باور کن به مقصد می‌رسد يك روز راه ناتمام تو @Aftab_gardan_ha
نیلوفرانه پیچ و تابی داشت گیسویش این زن که حالا برف پیری هست بر مویش این زن که حالا دردِ پا بی‌طاقتش کرده من همچنان سر می‌گذارم روی زانویش حالِ دلم را عصر جمعه خوب خواهد کرد یک جرعه از فنجان چای قند‌پهلويش چون عطر باران در مشام خاک می‌پیچد عطر خوش برخاسته از آب و جارویش دوری دوچندان می‌کند دلشوره‌هایم را ساعت مبادا بگذرد از وقت دارویش کرمان، زمستان‌های سردی با خودش دارد بیرون نمانَد از پتو ای کاش پهلويش حافظ بخوان، از حفظ، مثل کودکی‌هایم از ترک شیرازی بگو، از خال هندویش مادربزرگِ خوبِ این قصه شما هستید من دخترِ سر به هوای ماجراجویش آن دختر سرسخت بی‌پروا که می‌داند هر روز و در هر لحظه‌ات هستی دعاگویش دنیا بدون این دعاها جای خوبی نیست گم می‌شوم در گیر و دارِ پُرهیاهویش @Aftab_gardan_ha
گفتی مرگ است، گفتم آغاز من است گفتی عجز است، گفتم اعجاز من است ای باد مرا قاصدک مرده مخوان! پرپر شدنم شروع پرواز من است @Aftab_gardan_ha
کعبه لب وا کرده عطری دلپذیر آورده است جبرئیل از آسمان شال حریر آورده است روی لب، ذی الحجه باران را تلاوت می‌کند شوق دریا را به دامان کویر آورده است کهکشان راه شیعه، در مسیر روشنی بر مداری بیکران ماه منیر آورده است می‌درخشد در میان شیعیان نور علی حضرت خاتم نگینی بی‌نظیر آورده است أشهد أنَّ علی... گل کرده لب‌های اذان جبرئیل از آسمان نعم الامیر آورده است تا بنوشند آیه آیه چشمه‌ی اسلام را تشنه‌کامان را به دریای غدیر آورده است @Aftab_gardan_ha
زبان قاصر ما مانده در بیان علی چقدر فاصله داریم با جهان علی! علی که بود؟ نفهمیده هیچ کس هرگز نه در زمان معاصر، نه در زمان علی! نکرد سجده به درگاهِ جز خدا همه عمر رواست سجده‌ی عالم بر آستان علی کدام رایِ به ناحق! کدام حرف خلاف! کدام تیر خطا رفته از کمان علی؟! به جستجوی کدام آیه‌ای؟ کدام دلیل که آیه آیه خدا هست در بیان علی دو پیکرند به یک جان، تفاوتی نکند قسم به جان پیمبر، قسم به جان علی غدیر درس بزرگی‌ست درس این که مباد که سربلند نباشی در امتحان علی @Aftab_gardan_ha