#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
#حضرت_علی_اصغر_عليهالسلام
هزار سطر نوشتم ولی کتاب نشد
برای از تو سرودن غزل حساب نشد
گمان مکن که دلم بندِ ديگران شده است
گمان مکن جگرم در غمت کباب نشد
زمین به جوش نیامد وَ آسمان خشکید
دعای العطشِ خیمه مستجاب نشد
خراب شد همهی آسمان به فرقِ زمين
ولی چه فايده بنيادِ غم خراب نشد
هزار قطره برايش گريست مادر، حيف
برای کودکِ لبتشنه، اشک، آب نشد
لبِ ترک ترکِ شیرخوارهی هاجر
شبیه داغِ علیاصغر و رباب نشد
حسین! گریه نکن این عزا فدای سرت
اگر که سهمِ لبِ اصغرِ تو آب نشد
ندا رسيد که صبرت دهد خدا، کافیست
سرش به نيزه نشست و دلش مجاب نشد
هنوز هم که هنوز است بعد از اين همه سال
کسی ز خیلِ گدایانِ تو جواب نشد
قسم به صبحِ قیامت که وای بر آن کس
که با نگاهِ علیاصغر انتخاب نشد
#محسن_غلامحسينی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
چرا گهوارهی چوبی کوچک بیتکان ماندهست
سپهسالار لشکر رفته، نامش بر زبان ماندهست
حسین بن علی با دشمنان خویش میگوید
که از نسل بنیهاشم هنوز این پهلوان ماندهست
همین طفلی که آمادهست و از گهواره دل کندهست
نمیترسد از آن تیری که در بند کمان ماندهست
سفیدی گلو پیدا شد و سربسته میگویم
گل پرپر به روی دستهای باغبان ماندهست
تمام ابرهای نوحهخوان گفتند خون او؛
پس از پرواز روی شانهی رنگینکمان ماندهست
مدام از خویش میپرسم که بعد از روز عاشورا
چرا دریای موّاج و خروشان بیکران ماندهست؟
#حامد_فرد
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
طفلِ سه ساله میدود با پای کوچک
جا مانده است از قافله زهرای کوچک
تا شام حتی خم به ابرویش نیاورد
این سروِ زخمی، سروِ پابرجای کوچک
در چشمهای روشنش اشکی نمانده
خشکیده است انگار این دریای کوچک
غمگینترین تصویرِ دشتِ کربلا بود
این دخترِ دلواپسِ تنهای کوچک
بیشک دلی گستردهتر از این زمین داشت
دیگر نمیمانَد در این دنیای کوچک
خسته، گرسنه، تشنه با جسمی پر از درد
خوابید و دیگر پا نشد زیبای کوچک
ما شعرهامان را فقط نذرِ تو کردیم
ما را دعاکن با همان لبهای کوچک
#سایه_رحیمیان_نعیم
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
سر میرود از آنسوی شب نور دیگری
پر کرده دشت را غم سرخ معطری
کابوس دیدهاند تمام فرشتهها
دیشب به خون تپیده گمانم کبوتری
پاشیده روی دفتر شب قطرههای خون
رنگین شدهست چهرهی ماه از چه جوهری؟
از قطره قطره خون خدا شعلهور شدهست
در آسمان تیرهی تاریخ، اختری
این ردّ خون دوباره به خورشید میرسد
وا میشود به سوی سحر ناگهان دری
از ارتفاع صبر ببین قد کشیده صبح
باری نگاه کن به شب از دید بهتری
در دشت صبح، آینهها صف کشیدهاند
حق منتشر شدهست، چه تصویر محشری!
بر نیزه میبرند به دنیا نشان دهند
هرجای روزگار بیرزد به تن سری
#محمد_هدایتزاده
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
آفتابگردانها
هو الباقی
با نهایت تاسف و تاثر باخبر شدیم که آقای #سعید_مبشر از اعضای دوره پنجم آفتابگردانها به سوگ مادر خویش نشستهاند. مجموعه #آفتابگردانها مصیبت وارده را به ایشان تسلیت عرض میکند و از خداوند بلندمرتبه مغفرت و رحمت برای آن عزیز از دست رفته و صبر برای بازماندگان خواستار است.
#عرض_تسلیت #صلوات #فاتحه
#آفتابگردان_ها #شهرستان_ادب
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
واسه اینکه پدر تنها نباشه
پسر میخواد تو میدون پا بذاره
تو گهواره سر اومد دیگه صبرش
چه قد واسه شهادت بیقراره
چرا بیتابه و آروم نداره؟
شاید دلتنگ روی ماه سقاست
باید خیلی مواظب بود آخه
سفیدی گلوش از دور پیداست
فقط یه غنچهی ششماهه بودی
رو دستای پدر گل کردی آخر
نشون مرد درده، مرد میدون!
چه دردایی تحمل کردی آخر
حسین از رفتنت حسرت به دل موند
یه بارم از لبت نشنید «بابا»
تو رو آروم زیر خاک خوابوند
لالا لالا لالا لالا لالا لا
یکی میشه تو میدون اربا اربا
یکی هم با سهشعبه میشه پرپر
اگه باشی علی فرقی نداره
که اصغر باشی دیگه یا که اکبر
#سمانه_خلفزاده
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
غم نیست مرا مگر نبودِ غم تو
جاری نشدهست بر لبم جز دمِ تو
در دنیا هیچ پرچمی نیست حسین!
اینگونه برافراشته چون پرچم تو
#امیر_شفیعی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
خبر رسیده به من ای فرشتههای خدا
سپردهاند علیاصغر مرا به شما
سپردهاند که از شیرِ دایههای بهشت
بنوشد و بشود مرهمش که «فیه شفا»
نمیکند گلهای تُنگ من که برگشتهست
دوباره ماهی تشنه به خانهاش دریا
ولی ملائکه! من مادرم، دلی دارم
هنوز دلنگرانم برای آن لبها
هنوز دلنگرانم برای طفلی که
مرا گذاشته با گاهوارهاش تنها
بگو فرشته! که آرام و تخت خوابیدهست
بگو که دست خدا تاب میدهد او را
شدهست دست پدر حال حجرِ اسماعیل
بگو طواف کنندش فرشتهها به دعا
برای ذبح عظیمی که نذر حق کردیم
گرفتهایم چه شبها به گریهاش احیا
نخورده اصغر من بی وضوی من شیری
نداده بوسه به او جز به نام حق، بابا
برای اصغر من زمزمی بجوشانید
قسم به مروه شما را قسم به سعی و صفا
جواب گریهی او را خداپسند دهید
که تلخ داده جوابی به گریهاش حالا
سفارش پسرم را نمیکنم دیگر
علیست زندگیام، جان او و جان شما
#انسیهسادات_هاشمی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
بابای من آهنگری دارد
او توی شغلش یک هنرمند است
با اینکه دشوار است کار او
روی لبش هر لحظه لبخند است
زنجیرهایی ساده و زیبا
میسازد او از چوب و از آهن
او ساخته در کارگاه خود
زنجیر خوبی هم برای من
امشب حسینیه عزاداریست
همراه بابا میروم آنجا
امسال هم زنجیرهایش را
او میدهد هدیه به هیئتها
#فاطمه_غلامی
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
تقدیم به حضرت علیاکبر علیهالسلام
دلشوره ز خاطرات خیبر دارند
عمریست به دل کینهی حیدر دارند
دیدند که همنام علی هستی تو
رفتند که نیزه بیشتر بردارند
#پروانه_علیپور_اصل
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
هم هیچ گلی، پس از تو سیراب نشد
هم هیچ شبی، پس از تو مهتاب نشد
آن روز که تشنه روی خاک افتادی
بیشرمی خاک بود اگر آب نشد
#محمد_رهام
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha