eitaa logo
آفتابگردان‌ها
530 دنبال‌کننده
180 عکس
34 ویدیو
1 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی اعضای محترم دوره‌های آفتابگردان‌ها پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: https://eitaa.com/office4poem موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب @Aftabgardan_ha
مشاهده در ایتا
دانلود
در درندشت کوه پیچیده، ناله‌های مداوم بوران شب، شبِ سوزی استخوان‌سوزست، مشت بر سینه می‌زند طوفان مانده در گوش دشت انگاری ردّ سُم‌کوبه‌های شبدیزی باز زین کرده رخش را رستم، می‌رود تا حوالی توران با کمانی به دوش می‌آید بر تنش زخمِ سالیان مانده آرش است و کنایه‌های مسیر، آرش است و ستیغ کوهستان از تب لهجه‌ی کویری مرد یخِ دل‌های مرده می‌شکند بوی آلاله می‌دهد دستش، بس که گل کاشته در این گلدان عطر بابونه‌های وحشی را با خودش از کویر آورده می‌برد بوی لاله را از فاو تا گذرگاه مرزی لبنان آشنای غم دهاتی‌هاست، دل، صدها کَپَر به او قرص است نام او جاری است از اروند، نام او جاری است تا جولان او کتاب مصور جنگ است، شرح تاریخ جانفشانی‌هاست بومی خاک عشق و ایثار است آبروی همیشه‌ی کرمان شعله‌های چراغ بغدادی با نفس‌های باد می‌میرد شب، شبِ سوزی استخوان‌سوزست، مشت بر سینه می‌زند طوفان تا که این سوز کارگر نشود، پیکرش دشت را بغل کرده و زمین پر شد از تن مردی که از او خالی است دست زمان در افق خون داغ پاشیده، شرق آبستن است صبحی را بوی بابونه می‌وزد با باد، می‌پرد خواب از سر دوران @Aftab_gardan_ha
سر رفته باز حوصله‌ی برف روی بام چک چک چکانده اشک خداحافظی مدام چک چک چکیده بر تن رویای مرده‌ای بر خاطرات آلبوم خاک خورده‌ای هو هو بهار آمد و در خانه‌ام دوید خرگوش خواب‌های زمستانی‌ام پرید من هم بساط غصه و غم را به هم زدم رفتم به کوچه کودکی‌ام را قدم زدم رفتم به دیده‌بوسی گنجشک‌های بام فریاد می‌زدم که سپیدارها سلام گرم است گرم، معرکه‌ی بید و بادها رقص چنار، چهچهه‌ی خانه‌زادها آباد کرده بادِ بهاری حیاط را دستی ورق زده‌ست مرا خاطرات را یادش بخیر همهمه‌ی شهر قبل عید پا بر زمینِ گریه زدن موقع خرید یادش بخیر دغدغه‌ی خوب کودکی آن دامن پلیسه و کفش عروسکی دنیای کودکانه‌ی ما را احاطه کرد با جوجه‌های رنگی خود مرد دوره‌گرد یادش بخیر لی لی توی پیاده‌رو یادش بخیر گز گز پا، زخم کفش نو عطر بنفشه‌های تر از بارش مدام عطر نمور کاهگل روی پشت بام هر روز عصر، عطر بغل، عطر خوش خبر یادش بخیر ادکلن تی رز پدر یادش بخیر ترشی و شیرینی عجین یادش بخیر سینی کاهو سکنجبین تعبیر کودکانه‌ی هر اتفاق گنگ چون مرگ ناگهانی ماهی میان تنگ پر بود ظرف غصه‌ام از جای خالی‌اش یادش بخیر کودکی و خوش‌خیالی‌اش کم کم نهال کوچک اندوه قد کشید تقویم کودکی به سرانجام خود رسید آن شور و شوق آخر اسفند دود شد هی بود‌های قصه‌ی مادر نبود شد آه ای بهار حبس شده بین سررسید! برگرد اتفاقِ خوشِ روزهای عید! @Aftab_gardan_ha