eitaa logo
عقل عاشق
303 دنبال‌کننده
102 عکس
117 ویدیو
1 فایل
مشاهده تحلیلی وقایع اتفاقیه ایران و جهان از دریچه یک نفس تاحدی عاقل، در محاصره قلبی عاشق؛ به قلم یک فیزیکدان دیروز، فرهنگ پژوه امروز، مؤلف و کنش‌گر اجتماعی، دکترای مطالعات انقلاب اسلامی؛ عضو دو نهاد اجتماعی حوزه و دانشگاه! ارتباط با نویسنده: @ab_133
مشاهده در ایتا
دانلود
روایتی آزاد و صریح از دیدار مقام معظم رهبری با مدیران سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری انقلاب اسلامی بعد از ۲۵ سال؛ ۲۸ دیماه ۱۴۰۱ 🙏در خلأ روایت دقیق این جلسه تاریخی، سعی کردم دقیق و صادقانه روایت کنم: https://www.irna.ir/news/85003683/%D9%85%DA%98%D8%AF%D9%87-%D9%88%D8%B5%D9%84 @aghle_aashegh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر زیبای محفل شعر رمضانی رهبر ادیب انقلاب با اساتید شعر و ادب کشور؛ ساعاتی قبل. ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ @aghle_aashegh
13.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرف حسابی که حاج مهدی خیلی خودمونی و صادقانه از زبان همه جامعه مذهبی و متدین و نخبگان زحمتکش عرصه مطرح فرمودند. @aghle_aashegh
❇️ یادداشت تحلیلی استاد اندیشمندم، حجت الاسلام فلاح شیروانی درباب ولنگاری فرهنگی عرصه حجاب؛ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ این طور نمی‌شود درست است که ما یکی از غنی‌ترین فرهنگها را برای برساختن یک زندگی نوین داریم، ولی با کم عملی و باری به هر جهتی و سهل انگاری و بی تعهدی بلایی به سر خودمان آورده ایم که اکنون عرصۀ فرهنگی به بزرگترین تهدید حیات نوین ما تبدیل شده است. این که کارهایی که به فرهنگ مربوطند حساب و کتاب نداشته باشد؛ هرکی به هرکی باشد، تا سطحی ممکن است به خاطر برخی حوادث وقوعش طبیعی باشد، ولی گاهی عمیق می‌شود در حالی که می‌توانسته خیلی بهتر باشد حتی پیشتر وضع بهتری داشته است. این دیگر قابل تحمل نیست. نمی‌شود فقط به معلولها پرداخت. ولنگاری و واگرایی در فضای فرهنگی خیلی وسیع و عمیق شده است. آنقدر که بازسازی جدی این عرصه را ضروری می‌کند. بازسازی جدی، نه نمایش‌ها و همایش‌های همیشگی. ما باید ترسیم موثری از ولنگاری فرهنگی داشته باشیم، سپس بپرسیم برای ریشه‌های این ولنگاری چه باید کرد. خود این ترسیم یک «کار» است، یک کار مهم و اثرگذار. ١. وقتی سکوهای سایبری دشمن آزادتر از هر کشوری در کشورمان فعال است، نمی‌شود هیچ مطلوب فرهنگی‌ای را در کشور به جایی رساند. این تحذیر بیست سال پیش تحلیل بود، الآن تجربه‌ای به بزرگی کوه دماوند پیش روی ما است و هنوز نادانی چون بختک جان ما را اسیر کرده است و سفهایی در جبهۀ انقلاب حرف از بقای این سکوها می زنند. واقعاً خنده‌دار است که با این حال و با این خنجر بزرگ در «قلبمان» مشغول درمان زخمهای فرهنگی باشیم! ٢. بحث سر پوشش و حجاب بانوان است. وقتی وضع پوشاک سالهای طولانی است که هیچ سامان فرهنگی و مدیریت عاقلانه ای ندارد و «به وضوح» در دست دشمن است، و وضعیّت به گونه ای است که حتی مجال را بر افراد عفیف و اهل مراعات بسته است، نمی‌شود وضع حجاب را خیلی بهتر از این کرد. ٣. وقتی سینمای خانگی شیوع عجیبی یافته و هیچ امر مثبتی را ترویج نمی‌کند و دائما مشغول تخریب ذهن و روان جامعه است، و حتی سریالهای تلویزیونی هم به قول حضرت آقا دائماً مردم را در حال مشاجره به نمایش می گذارد، نمی‌شود تعادل روحی برای جامعه به ارمغان آورد و آنها را به حفظ ارزشها دعوت کرد. ۴. وقتی باشگاه‌ها، نمایشگاه‌های مد و لباس، آتلیه‌ها، کلوپهای آموزش بازیگری، مراکز آموزش موسیقی، رقص و آواز و ... واقعا رها است و در این مراکز به راحتی فرهنگ کشور و جوانهای بیچاره و بی‌پناه ما سلاخی می‌شود، نمی‌شود با کارهای نمایشی چیزی را به پیش برد. ۵. وقتی هیجانات تورم اعصاب مردم را به هم می‌ریزد و القای ضعف حاکمیت می‌کند و کسی حواسش به ذهن و روان مردم نیست و گفتگو با مردم و جلب عنایت و همراهی و اهتمام مردم فراموش شده است، نمی شود از آنها غیرت ورزی دربارۀ اصلی ترین شاخصهای هویّت دینی جامعه را طلب کرد. ۶. وقتی گسل‌های فراوان مثل عبدالحمید زهی، به خاطر نادانیها و خباثت برخی کارگزاران در مناطق حساس زاهدان، و گسلهای دیگر در نقاط مختلف فعال می‌شود، و به همۀ جامعه القای ضعف و ناامنی می کند، نمی توان التزام به قانون را امید بست و احترام به قانون را طلب کرد. ٧. وقتی دانه درشت ها و معروفها در صف اول خطاکاری هستند، ولی متعرض آنها نمی‌شویم و بدین وسیله هم پیام ضعف و گیجی می‌فرستیم و هم اعلام نمایشی بودن کارها را میکنیم، نمی شود به اثرگذار بودن برخوردهای حاکمیتی در میان تودۀ مردم امیدوار بود. ٨. وقتی که همه اداره‌های مسؤولی که دل در گرو انقلاب دارند، باری به هر جهت شده‌اند و شدیدا اهل تواکل و از زیر کار در رفتن و بعضا سیاسی‌کاری و ...، به همین واسطه اصلا به موجودیت صفر، بلکه «مانع شکل‌گیری حرکت‌های مردمی» تبدیل شده‌اند، نمی شود به اقدامهای بزرگ و ماندگار و هوشمندانه و پر از هماهنگی و ... دل بست. ┄┅••؛••┅┄ وضع ما خیلی شبیه آن است که در زمستان سرد و استخوان سوز(قتل و غارت فرهنگی) در و پنجره باز باشد و ما بخواهیم با یکی دو بخاری خانه را گرم کنیم. کلاً صحنه عاقلانه نیست. سودمندترین کارهایی که در حال انجام است، یکی تلاشهای تودۀ مردم است که دارد وضع غرورآفرینی پیدا می کند و دیگری ورودهای جدی نیروی انتظامی است که هرچند محدود است، ولی بسیار پرمعنا و پرمغز است(امیدواریم که کارهای ستادی هم به جایی برسد و به این فهرست اضافه شود). این درست است، ولی صحنه صحنۀ نادرستی است و به این دو خیز ارزشمند نمی شود بسنده کرد. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند حاج عبدالله والی رحمة الله علیه که «کار واقعی» می کرد و جان انقلاب در مغزش و روحش و رفتارش در جریان بود و با همۀ تنهائیها اثرگذاشت و هر چه زمان بگذرد آفتاب وجودش و کارنامۀ درخشانش نمایان تر خواهد شد. منبع: فصل فرهنگ @aghle_aashegh
📩 نسبت به تبلیغ نگرانم / تبلیغ در نگاه حوزه علمیه باید در مرتبه اول باشد ✏️ رهبر انقلاب اسلامی هم‌اکنون در دیدار مبلغان و طلاب حوزه‌های علمیه: با اطلاعاتی که به من میرسد از جهات مختلف، نسبت به تبلیغ نگرانم. این قدر ظرفیت تبلیغ در این کشور انبوه و متراکم و گسترده است که ما اگر چندین برابر آن مقداری که کار میکنیم هم کار کنیم، به نظرم این ظرفیت پر نمیشود. ✏️ هم به تبلیغ احتیاج داریم، هم به موعظه احتیاج داریم، هم به تحقیق احتیاج داریم. امروز نگاه رائج در حوزه‌های علمیه این است که تبلیغ در مرتبه‌ی دوم قرار دارد، مرتبه‌ی اول چیزهای دیگر است مقامات علمی و امثال اینها؛ مرتبه‌ی دوم تبلیغ است و ما از این نگاه باید عبور کنیم؛ تبلیغ مرتبه‌ی اول است. ۱۴۰۲/۴/۲۱ @aghle_aashegh
12.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ مستند 🎥📚🧕🏻🇮🇷 ✅ یک کار خوب و تمیز دیگه از یک گروه نوپای رسانه ای جوان؛ 🔸آیا ایرانیان بی حجابی را انتخاب کرده بودند؟ 🤔کشف حجاب از چه زمانی در ادبیات اجتماعی ایران پدیدار شد؟! 🌸زنان و دختران ایرانی چه کنشی را در تاریخ نسبت به بی حجابی نشان دادند؟! @aghle_aashegh
بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای شیخ‌طادی، سلام و سعادت بر اساس اخبار رسانه‌ها در جشنواره امسال دو قطعه لباس (یک روسری و یک کراوات) به صحنه آورده و کراوات را با توضیحاتی به جناب وزیر ارشاد اهدا کرده‌اید. پیشینه فرهنگی شما در عرصه سینما و نیز سابقه علمی و تجربی شما در عرصه طراحی لباس، برای این کاربر کوچک محصولات هنری‌تان، پرسشی را پدید آورده که خوب است از آن مطلع شوید. شما ارباب هنر، دقیقتر و عمیقتر از صاحب این قلم می‌دانید که لباس یکی از «ابزارهای ارتباطات غیرکلامی» (Non-verbal Comunication) شمرده می‌شود. وقتی نشانه‌شناس و فیلسوفی چون اومبرتو اکو (Umberto Eco) از تعبیر «گفتگو از طریق لباس» بهره می‌برد، وقتی آلیسون لوری تعبیر «زبان لباسها» (The language of clothe) را به عنوان نام کتابش برمی‌گزیند، ناگزیر باید باور کنیم که اولاً هر «قطعه لباس» یک واژه معنادار است، ثانیاً «هارمونی پوشش لباسهای یک فرد» نیز اندیشه، عادات و فرهنگ شخصی او را نمایان می‌کند و ثالثاً «نمای کلی پوشش یک جامعه یا یک قوم» نیز هویت تمدنی آن جامعه و آن قوم را بیان و ایجاد و تقویت می‌کند. چنین است که ریتم موزون و قافیه‌مندِ لباسهای یک تمدن و یک فرهنگ، می‌تواند «شعر لباسها» شمرده شود و مفاهیمی را منتقل کند که حتی اشعار سعدی و حافظ و نظامی و مولوی هم نمی‌توانند آن را منتقل کنند. چنین نگره‌ای به لباس، در سطح فیلسوفان و جامعه‌شناسان باقی نمانده بلکه نظر «طراحان لباس» را نیز به خود مشغول کرده است. چنان‌که هم‌قطاران شرقی و غربی شما نیز لباس را از «سطح کاربردی» فراتر برده و توانسته‌اند آن را در «ساحت مفهوم و دلالت» ادراک کنند. طراحانی چون کوساما، میاکه، بورلی سِمز و ... لباس را یک «عنصر هنری و معنادار و دلالت‌کننده» تلقی کرده‌اند که خود مستقلاً می‌تواند با تماشاگر سخن بگوید. با این مقدمه می‌خواهم یادی کنم از شخصیت تاریخ‌ساز دیگری که او نیز مانند شما در یک روز به یاد ماندنی، لباسی را به روی سِن برد و نیم‌ساعت حاضران به احترامش کف زدند. آن شخص خانم گاندی است که لباس زن هندی را در سازمان ملل به روی سِن برد. آن روزها شاید گاندی هیچ یک از گزاره‌های تئوریکی را که امروزه من و شما درباره «لباسِ مفهومی» خوانده‌ایم، نخوانده بود و اصلا با «نظریه‌ی لباسِ مفهومی» آشنایی نداشت ولی با همان شعور و آگاهی بسیط اما عمیق خود، این را می‌دانست که لباس، معنا دارد. برای همین در همه محافل بین‌المللی و ملاقات‌های رسمی، همان ساری‌های چهارهزارساله‌ی هندی را می‌پوشید تا به سران جهان بفهماند شما دو قرن آمدید سرزمین مرا استعمار کردید و همه تلاشتان را به کار گرفتید که ما را مثل خودتان کنید؛ من به عنوان مظهر زن امروز هند، با «لباس خودم» آمده‌ام تا به شما بگویم که همه تلاش‌هایتان بیهوده بوده و من خودم هستم (جمله‌ی اخیر از دکتر علی شریعتی). او ریشه و پیشینه‌ی لباس هندی را می‌شناخت، آن را «لباس خود» می‌دانست و معنا و مفهوم این لباس را نیز می‌فهمید و می‌خواست به غربیها هم بفهماند. او زبان گویای این لباس را در مقابل لباسهای غیربومی (که در سه قرن اخیر با پتک‌های مخملی بر مردم مشرق‌زمین تحمیل شده) نیز می‌دانست. هنر و ادبیات پسااستعماری (Postcolonial literature) را نیز می‌دانست. با خودم می‌گویم اصلا او شاید حتی این را هم می‌دانست که پُتک مخملی غربیها در ایرانِ ما نیز کدام «روسری‌ها» را از بین برده است؛ «گُلوَنیِ زنان لرستان» را، «یالُقِ زنان ترکمن را»، «چارقَد زنان بویراحمدی و قشقایی» را، «کلاو و سروین زنان کردستان» را و «دستمال کلاغی زنان شاهسون» را، «گشان‌چادر و مهنا و سریگ زنان بلوچی» را، «چادر و روبنده‌ی زن ایرانی» را و ....! آقای شیخ طادی عزیز، این مقدمات این سوال را برایم پدید آورده که آقای شیخ‌طادی هرچند ممکن است بر اساس دیدگاه‌های اجتماعی خود، برخی از روشهای اجتماعی به کارگرفته شده برای کنترل‌های فرهنگی را نپسندد اما به عنوان یک «استاد طراحی لباس» که باید با نظریه‌ی «لباسِ مفهومی» آشنا باشد، هر یک از «کراوات» و «روسری» را دارای چه مفهومی می‌داند؟ بی‌گمان کسی مثل پرویز شیخ‌طادی که بی‌بی مریم بختیاری را به عنوان «بانوی سردار» به دختران امروز ایران معرفی کرده، کسی که در حد خودش کوشیده تا پیش روی دختر امروز «دفتری از آسمان» بگشاید و به او بفهماند که دامن مادران شهیدان، گهواره‌ی پرورش آسمانی‌ترین مردان این مرز و بوم شده، هرچند به اندازه یک «دایناسورِ» گیرافتاده در داخل بانک، آشفته و عصبانی باشد اما در همین آشفتگی هم نباید معنای تمدنی و سابقه مفهومی «کراوات» را فراموش کند. مبادا روزی هنرمند را خواب ببرد که شاید جامعه را آب ببرد! ایدون باد. با احترام و فروتنی؛ محمد عشایری منفرد حوزه علمیه قم @aghle_aashegh
🙏 بهترین و عالمانه ترین و آزادانه ترین یادداشتی که از دیروز تا امروز در یک موضوع جنجالی درون حوزوی و سیاسی شده خواندم. یادداشت برادر فاضل و دوست داشتنی ام، حجت الاسلام ایزدی: ⁉️حاشیه‌ای بر بازداشت محمدتقی اکبرنژاد 🔻 با شنیدن خبر بازداشت اکبرنژاد حس خوبی نداشتم. بااینکه از شنیدن حرف های سخیفش ناراحت بودم اما بازداشت، آن هم دم انتخابات شاید اقدام به‌هنگامی نبود. البته پیش از این نظرم درباره اکبرنژاد را عرض کردم: 🆔https://eitaa.com/taalighat/1228 🔰️ اما چند نکته گذرا: 🔻 از عرق انقلابی تا عقلانیت انقلابی جماعتی که مقابل دادگاه ویژه تحصن کردند را تقبیح نمی‌کنم. این مدل افراد بخشی از جامعه انقلابی اند که واقعاً انقلاب را دوست دارند و می‌خواهند کاری کنند. درخواست اقدام سلبی دم دستی ترین راه‌حلی است که معمولاً به ذهن‌شان می‌رسد. این‌ها را به‌جهت دغدغه انقلابی شان و سوزی که دارند تحسین می‌کنم و به‌دليل انتخاب غلط شان خودمان را تقبیح که برای رشد گام استواری برنداشتیم. 🔻 نارسایی فکری در مواجهه با معضلات اجتماعی اینکه چرا معمولاً جانب را ترجیح می‌دهیم نشان از یک جدی است. یعنی طرحی برای مواجهه با اتفاقات نداریم. بلکه قدرت طراحی و تغییر زمین بازی را نداریم. باید رشد کند و ازاین مدل مواجهه عبور کند. اما ما سال‌هاست از مسئله جبهه غافلیم و برای آن هم طرحی و حرفی نداریم. 🔻 ضرورت توجه به نسلی که شبهه دارد حرف های اکبرنژاد سست و سخیف، سطحی و فاقد پشتوانه فکری و علمی است اما باید یک واقعیت تلخ را بپذیریم. امروز بخشی از جامعه همین حرف ها را می‌پذیرد، باور می‌کند و حتی تصدیق. همین ایام در برخی گروه‌های طلبگی می‌دیدم با کمال تعجب تعداد قابل توجهی رفقای طلبه اتفاقا مدافع و مؤید اکبرنژاد بودند. این یعنی وجود یک نارسایی فکری جدی. با این پدیده چه کنیم؟ آیا با بازداشت اکبرنژاد این واقعیت میدانی حل می‌شود؟ آیا ما شبهه را حل کردیم یا صورت مسئله را پاک!؟ امروز به‌شدت به تبیین و محتاجیم و از زیر بار این مسئولیت شانه خالی می‌کنیم. درحالی که نمی‌توان وجود افراد شبهه‌دار را انکار کرد. این واقعیت را تا نپذیریم درپی حل آن نمی‌رویم. 🔻 منهای آزاداندیشی 🔹 من خودم را، جبهه انقلاب را، برخی بزرگترها را مقصر می‌دانم. ما مقصریم و نسبت به آقا کم‌کار. از زمان فرمان راه‌اندازی بیش از 20 سال می‌گذرد. کارنامه ما درباره‌ی آزاداندیشی چیست؟ ما امروز هیچ درک عمیق و درستی درباره آزاداندیشی مدنظر رهبری نداریم. راه‌اندازی و رسمی و کم فایده و گاه فاقد فایده و فاکتور کردن آن به‌نام آزاداندیشی، جفای به رهبری است. 🔹 اساساً و بدون تعصب هرجا حرف آقا را درست گوش نکردیم بدجور ضرر کردیم. ای‌کاش یک گزارش بدهند سروران از کرسی‌های آزاداندیشی که چه شد؟ و چرا آقا همواره معترض بود که ایده کرسی آزاداندیشی محقق نشد!!! 🔹 ما نفهمیدیم یک کرسی و میز و هیئت ممیزه صرف نیست، یک است، یک هنجار است، یک فضای اجتماعی است، یک آب و هوا و است که بايد در آن تنفس کرد. دراین فضای اجتماعی اتفاقا انقلاب است که پیش می‌افتد. اما گاهی ما از پاپ کاتولیک تر هستیم و می‌ترسیم کسی چیزی بگوید و انقلاب متزلزل شود! اینکه انفعال و ضعف محض است. 🔻 داستان اکبرنژاد بهانه‌ی خوبی است برای اینکه ضعف‌های خودمان را بهتر بشناسیم. @aghle_aashegh