نقدی به گویش مشهدی
✍ خانم #ایزدپناه
ننه محترم؛
تازگی ها مُد رِفته مِگَن «زن .زندگی. ازادی» ...
نِمدِنُم هَمی چارقد بیخ گلوشانه خیلی اذیت مِکِرده هَمی هم مِخَن بَرِشدِرَن ...
اما جاش آمِدَن ده مَن سرخاب و سفیدآب مثل ماست خیکی مالیدن به
صورتشان که ای پوسته نِمتِنِه نِفَس بِکِشه.
مُو با خودُم گُفتُم شاید زیر سفیدآب هاشان یه چیزی از آزادی ولذت و...هَمی چیزهایی که مِگن هست و مُو هم رفتُم که فقط یِ دانه نِه بیشتر سفیدآب بِخِرُم هَمی که قیمتش ر پُرسیدُم خوف کِردُم دست وپام به لرزه درآمد و اولش که فِکر کِردُم زلزله امِده
نَنِه!!!!! بعد فهمیدُم قیمت ای سفیدآب هایه ...
حالا صبرکِردُم پولامِ جمع کنُم بعداً ی دانه بِخِرُم شاید یه آزادی از توش دربِیه.
ننه محترم ...
تازه یه کم قانع شُدُم که اونایی که مِگن آزادی مِخَن چارقداشانِه دربِیرَن بابلوز وشِلوار راه بِرَن تا یِ کم بیشتر هوا بخورن ...
اما ای روزها هوا خیلی سرد رِفته مِتِرسُم در راه آزادی از دست بِرَن به هدفشان نِرِسَن.
#گویش_مشهدی
#یادداشت
#اهل_قلم
@ahalieghalam
اگر..اگر...
✍ #ایزدپناه
"حضرت فاطمةُ(س) ـ لَمّا مُنِعَت فَدَک وخاطَبَتِ الأَنصارَ، فَقالوا: یا بِنتَ مُحَمَّدٍ، لَو سَمِعنا هذَا الکلامَ مِنک قَبلَ بَیعَتِنا لِأَبی بَکرٍ ما عَدَلنا بِعَلِیٍّ أحَداً، فَقالَت ـ : وهَل تَرَک أبی یومَ غَدیرِ خُمٍّ لِأَحَدٍ عُذراً؟ !
حضرت فاطمةُ(س)ـ هنگامی که از فَدَک باز داشته شد، با انصار گفتگو کرد و آنها گفتند: ای دختر محمّد! اگر این سخنت را پیش از بیعتمان با ابو بکر شنیده بودیم، هیچ کس را هم سنگ علی قرار نمی دادیم او فرمود ـ: آیا پدرم در روز غدیر خم، برای کسی عذری باقی نهاد؟!
الخصال : ص ۱۷۳ ح ۲۲۸"
گویی لق لقه زبانمان شده و مدام تکرار می کنیم که اگر میدانستم، اگر گفته بودی، یا حتی اشاره و ندایی کرده بودی، اینگونه عمل نمیکردم و هیچ وقت مرتکب خطا و اشتباه در حق خود و فرزند و جامعه ام نمیشدم که براستی نادانسته را هیچ عیب و خطایی نیست پس به جای ملامت من، تیر ملامت را به سمت خود بگردان و بر اعمال و کوتاهی عمل خود، خرده بگیر.
این درحالی است که در و دیوار و گفتار و کردارِ زمان و زمانه برای تو کفایت می کرد و تو چشم دل را از زیبایی و زرنگاری حق و حقیقت فروبسته بودی و دل را رو به زر و زیور و زور و تزویر کرده بودی و یک دل را دو محبوب نمیگنجد.🖤
#یادداشت
#اهل_قلم
@ahalieghalam