یک بام و دو هوای اسرائیل!
✍️ حجتالاسلام #دعایی
▪️ پاسخ به یک شبهۀ پُرتکرار در این روزها
یکی از تلخترین طنزهای روزگار ما این است که دستگاه تبلیغی و رسانهای رژیم صهیونیستی، برای کشتگان بهظاهر غیرنظامی خود در ماجرای ۱۵ مهر نوحهسرایی کرده و آنها را قربانی توحش حماس معرفی میکند؛
اما خود به این دلیل واهی که نیروها و تجهیزات حماس، در امکان عمومی و غیرنظامی غزه مخفی است، به تخریب این اماکن و کشتار بیگناهان میپردازد.
بهراستی اگر این دلیل موجه است، چرا حماس را مذمت میکنند؟
مگر نه اینکه رژیم اشغالگر قدس نیز از شهرکنشینان بهظاهر غیرنظامی، برای عادیسازی اشغال و تثبیت موقعیت خود در سرزمینهای اشغالی استفاده میکند؟
و مگر نه اینکه حماسِ محصور در غزه، برای دسترسی به مراکز اصلی دشمن، چارهای جز عبور از شهرکها ندارد؟
فلسطین، خانۀ فلسطینیهاست و اسرائیل با همۀ اعوان و انصارش، از جمله شهرکنشینان غاصب، دشمن آنها.
در چنین شرائطی، طبق همۀ ضوابط عقلی، شرعی و عرفی، فلسطینیان حق دارند برای بازپسگیری سرزمین خود و جلوگیری از تجاوز بیشتر دشمن، به زور متوسل شده و با او مقابله به مثل کنند.
بهعلاوه، اگر شهرکنشینان نظامی نیستند، پس چرا اکثرشان مسلح بوده و تابهحال بارها از سلاح خود علیه فلسطینیان استفاده کردهاند؟
اصلا فرض میکنیم شهرکنشینان، نظامی نیستند.
آیا غاصب هم نیستند؟
آیا نمیدانند خانهها و زمینهایی که در آن ساکناند، از آن فلسطینیهاست؟
و مگر نه آنکه بر طبق ضوابط عقلی، شرعی و عرفی، دفع متجاوز غاصب، ولو به قتل او منجر شود جائز است؟
#اهل_قلم
#یادداشت
#فلسطین
#طوفان_الاقصی
@ahalieghalam
... و این داستان ادامه دارد!
✍️ حجت الاسلام #دعایی
#مهدی_نصیری در یادداشت اخیر خود نوشته:
«آیا اسرائیل و نتانیاهوی صهیونیست اجازه سوگواری برای قربانیان فلسطینی را مانند نظام ولایت فقیه نمیدهند و مادران قربانیان را مانند مادر کیان پیرفلک محصور میکنند؟! اسرائیل و نتانیاهو کدام مبارز مسلح فلسطینی را که دستگیر و اسیر شدهاند، اعدام کرده است که نظام مقدس در دادگاههای خود و با گرفتن اعتراف زیر شکنجه، برخی شهروندان معترض در خیابان را اعدام میکند؟»
تخطئۀ حماس، نه!
تبری از جبهۀ مقاومت، نه!
توصیۀ طرفین به اخلاقمداری و انساندوستی، نه!
دفاع از پیشنهاد صلح با دشمن، نه!
بلکه:
تبرئه و تطهیر اسرائیل!
این، اثر وضعی تیر انداختن بهسمت جمهوری اسلامی است.
خدایا!
بهحرمت قسمهای حاج قاسم، ما را عاقبت بهخیر بفرما ...
#یادداشت
#اهل_قلم
@ahalieghalam
🔰 یک نکتۀ مهم و راهبردی دربارۀ نماز آیات
✍️ حجت الاسلام #دعایی
کسیکه با غفلت از ربط پدیدهها با پروردگار، «خلقت» را به «طبیعت» فروکاسته باشد،
«ولگردی در فضای مجازی» را به «سیر در آفاق و انفس» ترجیح دهد،
بهخاطر عادت به «روزمرگیهای زمینی»، با نگاه عمیق به «آیات آسمانی» بیگانه باشد،
بهجای غواصی در «اقیانوس توحید»، در «باتلاق کثرت» دست و پا بزند
و نتواند «روح عبودیت» را در همۀ «اعمال عبادی» ببیند،
بسیار طبیعی است که درک درستی از «نماز آیات» نداشته و چه بسا ضرورت آن در این دوره و زمانه را هم انکار کند.
چاره چیست؟
تغییر «سبک زندگی» ...
#اهل_قلم
#یادداشت
#نماز_آیات
@ahalieghalam
به حُسن خلق و وفا کس به یار ما نرسد ...
روایتی کوتاه از نگاه رهبر معظم انقلاب به علامۀ طباطبائی
✍️ حجت الاسلام سید محمدحسین #دعایی
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی بزرگداشت علامۀ طباطبائی، نه فقط از جایگاه ممتاز این عالم ربانی در نگاه ایشان حکایت داشت، بلکه یک شاهکار تمامعیار در حوزۀ شخصیتنگاری بود؛ توصیفی جامع، مفید، روان، جذاب و در عین حال کوتاه که برای الگوسازی از آن قلۀ تهذیب، سرمایهسازی کرد:
۱. بزرگداشت علامۀ طباطبائی، نتیجۀ الهام الهی، کاری بزرگ و نیاز روز جامعه است.
۲. علامۀ طباطبائی، مردی بزرگ، شخصیتی تاریخی، پدیدهای کمنظیر در طول قرنها و دارای مجموعهای از فضائل ممتاز انسانی، مثل: علم، پارسایی و پرهیزکاری، ملکات اخلاقی، ذوق، هنر، صفا، وفا و رفاقت است.
۳. علامۀ طباطبائی در عرصۀ علم، دارای چهار ویژگی اساسی است:
یک. وسعت و تنوع دانشی: علامه از علوم وسیع و متنوعی مثل: فقه، اصول، فلسفه، عرفان نظری، هیئت، ریاضیات، تفسیر و علوم قرآنی، ادبیات و انساب بهرهمند بوده است.
دو. عمق علمی و فکری: علامه یک اصولی صاحبمبنا، یک فیلسوف نوآور و یک مفسر شگفتیساز است.
سه. شاگردپروری: علامه یک استاد فیلسوفساز و در عین حال، مربی افراد نقشآفرین در انقلاب اسلامی و برخی از شهدای بهنام این کشور است.
چهار. شهرت تألیفی: علامه دارای آثار علمی متعددی است که در همان زمان حیاتشان در اختیار جامعه قرار گرفتند.
۴. علامۀ طباطبائی، مفسری بینظیر، احیاءگر فلسفه و پشتیبان فکری انقلاب اسلامی بود.
۵. علامۀ طباطبائی در پارسایی، پرهیزکاری، تعبد و ارادت به اهل بیت، یک شخصیت فوق العاده بود.
۶. علامۀ طباطبائی در کنار همۀ این فضائل، از دو خصوصیت برجسته و جذاب برخوردار بودهاند که باید بهطور خاص از آنها الگو گرفت:
یک. انجام یک جهاد فکری کمنظیر در بحبوحهی تهاجم اندیشههای وارداتی و شبههآفرینیها از طریق ایجاد یک پایگاه فکری مستحکم و تهاجمی برای پُرکردن خلأها
دو. عدم اکتفاء به زایش فکری و تلاش برای متحققشدن به معارف توحیدی و مفاهیم عرشی در نفس و قلب خود
۷. تفسیر المیزان علامۀ طباطبائی، در عین اشتمال بر نکات دقیق و عمیق معارفی، سرشار از مطالب سیاسی و اجتماعی است که علاوه بر جدیدبودن در دورۀ خود، پاسخگوی مسائل امروز جامعه نیز هست.
۸. علامۀ طباطبائی با عمل به دانستههای خود، با تربیت خود و با بالابردن خود در مدارج عالی انسانی و معرفتی، به جایی رسید که در عین بودن با مردم، با خدا بود. دوری از تظاهر، تواضع فوقالعاده، بیهوائی، حلم، برخورد نرم و گذشت از افراد اهل محاجه و مخاصمه، برخی از ثمرات اخلاقی این حرکت سلوکی در وجود علامه بود. ایشان مصداق این آیۀ شریفه است: اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ العَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُه.
۹. علامۀ طباطبائی در عین برخورداری از خصوصیّات برجستۀ علمی و معنوی و در عین تحفظ بر سکوت در جلسات عمومی یا درسی، یک انسان دلنشین، دلچسب، خوشمجلس، خوشصحبت، خوشتعریف، شیرینزبان، گرم و گیرا در فضای رفاقت و انس ایمانی بود.
۱۰. علامۀ طباطبائی ذوق شعری و ادبی قابلتوجهی داشت.
۱۱. علامۀ طباطبائی شخصیت جامعی است که باید قدردان او بود، باید از او درس گرفت، باید او را بزرگ داشت و باید جامعه را با او آشنا کرد.
۱۲. علامۀ طباطبائی امروز بهمراتب از زمان حیاتش شناختهشدهتر است و در آینده نیز بیشتر شناخته خواهد شد، ان شاء الله.
#اهل_قلم
#یادداشت
@ahalieghalam
✍ حجت الاسلام محمد حسین #دعایی
اگر پیشرو بودن در احیاء حوزه سنتی به این است که تنها مطلب کانالتان در آستانه روز قدس، اثبات محرمیت مادرزن باشد، ما به این حوزه کافریم.
ضمنا مطمئن باشید که به حول و قوه الهی و به برکت مداد علماء و دماء شهداء، چنین حوزهای دیگر احیاء نخواهد شد.
#سکولاریسم
#منشور_روحانیت
@ahalieghalam
ثمرۀ «رأی» به «عهد»
▪️ چندجملهای در رثای «رئیسی عزیز»
✍ حجتالاسلام مخمد حسین #دعایی
من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا.
یک.
همین چند روز پیش بود که در کنگرۀ جهانی مولایش حضرت رضا علیه السلام گفت «رأی» مهم است، اما این «عهد» است که ما را به «حکمرانی توحیدی» میرساند. او این را گفت و با بیانی رسا توضیح داد؛ ولی خیلیها نفهمیدند منظورش چیست؛ و ای کاش حالا که پیکر سوختهاش از دل جنگلهای مهآلود منطقهای دورافتاده و صعب العبور برگشته فهمیده باشند.
البته بعضیها هم بودند که خودشان را به نفهمیدن زدند؛ همانهایی که به قول رهبر مهربان و قدرشناس انقلاب، ناسپاسیها و طعنههایشان او را آزرد، اما از تلاش برای پیشرفت کشور باز نداشت.
آه که اگر موسم همدلی و وحدت نبود، خیلی حرفها داشتیم با خیلیها.
دو.
«بالابردن ترازها»؛ این هنر اختصاصی مردان خداست؛ مردانی از جنسِ «اخلاص» و «ایثار».
بهراستی اگر «رئیسی عزیز» با مجاهدت و شهادت خود تراز مدیریت و ریاست در جمهوری اسلامی را بالا نبرد، پس چه کرد؟
آیا وقتی مردم طعم خدمت رئیسجمهور مغتنمی مثل رئیسی را چشیدهاند و فرار او از دیدهشدن را دیدهاند، دیگر به آنانکه جز نام و نان سودایی ندارند مجال خودنمایی خواهند داد؟ به لطف خدا هرگز!
ما از این پس کسی را انتخاب میکنیم که گزینۀ خداست؛ به کسی «رأی» میدهیم که اهلِ «عهد» است؛ کسیکه هم رأی میگیرد، هم دل میبرد؛ کسیکه مثل «آلهاشم» در خط خونین آلهاشم است؛ کسیکه به لباس سبز پاسداری افتخار میکند؛ کسیکه سنگینی مداد علماء و دماء شهداء را با هم دارد؛ کسیکه صندلی ریاست برای او سکوی رسیدن به سعادت است؛ و چه سعادتی بالاتر از «شهادت».
سه.
ما به «حکمت الهی» باور داریم. ما عجول نیستم. ما دیگر آموختهایم که «العاقبة للمتقین». ما خیلی خوب میفهمیم که تاریخ به نفع حقیقت در جریان است. ما باور داریم که با وجود همۀ فشارها و سختیها نزدیک قلهایم.
ما دیگر از هلهلۀ هرزهها هول نمیشویم. ما دیگر از طعنۀ وطنفروشها نمیترسیم. ما دیگر از هتاکی تنفروشها باکی نداریم. آنچه امروز رخ میدهد سرگذشت ماست. ما به این دستافشانیها، پایکوبیها و میگساریها عادت داریم. ما خواندهایم و شنیدهایم که سر مطهر یحیی به زنی بدکاره پیشکش شد، وحشی جگر حمزه ـ شیر خدا ـ را بهپاس کینۀ هند درید و ابنملجم فرق علی ـ امیر خیبرشکن ـ را به طمع قطام شکافت.
آری؛ جهان خواهد دید که شهادت رئیسی چگونه کتاب انقلاب را ورق میزند، به حرکت کشور سرعت میدهد و پیوند هرچه بیشتر «جمهور» با «جمهوری اسلامی» را باعث میشود.
بگذارید اینگونه بگویم: «خون» بر «رسانه» پیروز است؛ همان خونی که غبار شبهه را از دلهای اسیر مجاز خواهد زدود؛ و آن روز است که معلوم میشود «اکثریت» از آنِ کیست.
چهار.
ما بهشدت دلشکستهایم؛ اما ناامید و افسرده نه. چراکه به صدق وعدۀ خدا ایمان داریم. ما این نهیب حکیمانه و شاعرانۀ خواجۀ شیراز را به گوش جان شنیدهایم که:
هان مَشو نومید چون واقف نِهای از سرّ غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل اَر سیل فنا بنیاد هستی برکَند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
«رئیسی عزیز» رفت؛ اما «خامنهای عزیز» هست؛ همانکه دست در دست کشتیبان اصلی ـ امام زمان ارواحنا فداه ـ مثل کوه ایستاده و همه به او تکیه دادهایم؛ همان خلف صالحِ خمینی کبیر ـ روح الله موسوی ـ که امروز «انّ معی ربیِ» کلیم الله را از زبان او میشنویم و با دم عیسویاش دمبهدم زنده میشویم.
آری؛ سر خمّ مِی سلامت، شکند اگر سبویی.
پنج.
بهقول صائب تبریزی:
درین بساط به جز شربت شهادت نیست
مِیی که تلخیِ مرگ از گلو تواند شست
و این شعر لبریز از شور و شعور، در حقیقت شرح این فرمایش شیرین و شیوای پیشوای شهادتطلبان و امیر مؤمنان است که: من لم یُقتل مات و ان افضل الموت القتل.
خدایا!
در طول حیات خود که کاری برای تو نکردیم؛ زندگیمان که به درد دینت نخورد؛ بیا و مرگمان را برای خودت و در راه خودت قرار بده.
ما که قرار هست بمیریم؛ بگذار فدای تو شویم؛ فدای حسین تو که همهچیزش را فدای تو کرد.
حسینجان!
ما هم روسیاهیم؛ ما هم بوی خوشی نداریم؛ سیاهی و بدبوییِ گناه همۀ وجودمان را فراگرفته؛ اما:
گرچه سیهرو شدم غلام تو هستم
خواجه مگر بندۀ سیاه ندارد
آری؛
غلامتان به من آموخت در میانۀ خون
که روسیاهی ما نیز راه حل دارد
پس: ارزقنا الشهادة فی سبیلک یا مولای ...
#یادداشت
#اهل_قلم
بعد از تو ... 💔😭
✍حجت الاسلام محمدحسین #دعایی
چیزی بیارزشتر و البته غمانگیزتر از «دنیای بدون معشوق» نیست؛
و از همین روست که یکی از دلهرههای همیشگی عاشق، جانبردن به جهان بعد از جانان و نفسکشیدن در فضای «فراق همیشگی» است.
زمینی که بوسه بر خاک قدمهای معشوق نمیزند، لیاقت لگدکوبشدن هم ندارد؛
آسمانی که بر سر معشوق سایه نمیاندازد، همچون خیمهای درخاکغلطیده است؛
هوایی که با بازدم معشوق متبرک نمیشود، راه نفس را خواهد گرفت؛
و شهری که افتخار شهروندی معشوق را ندارد، سلول انفرادی است.
آه ای معشوق ما!
ای سید عزیزتر از جان!
اینک این ماییم و این عذاب دنیای بعد از تو!
آخر این داغ را کجا بریم که دیگر تصویر چهرۀ اهوراییات در قاب چشمانمان نمینشیند؟!
آخر این درد را به که گوییم که دیگر حماسهسراییها و تغزلهایت در گوشمان طنین نمیافکند؟!
آخر این غم را چگونه چاره کنیم که دیگر خبر سخنرانیهای تاریخسازت در هیچ خبرگزاریای منتشر نمیشود؟!
آخر این مصیبت را چگونه تاب آوریم که ما هستیم اما تو، نه؟!
مایی که در وقت بودنت عاشقانه و دلواپسانه فریاد میزدیم: «أ نبقی بعدک؟!» حالا باید در فراق تو ناله سر دهیم که: «علی الدنیا بعدک العفا».
ای آقای ما!
ای عبد صالح خدا!
ای عشق مجسم!
ای تندیس عقلانیت انقلابی!
ای اسطورۀ جهاد و مقاومت!
ای فخر روحانیت شیعه!
ای طلبۀ تراز انقلاب اسلامی!
ای سرباز سربلند ولی امر!
ای خورشید منظومۀ حزب الله!
و ای شهید شیدای قدس!
تو که از همّ و غمّ دنیا نجات یافتی و در آغوش بهشت خدا آرام گرفتی؛
لکن ما چه کنیم با دنیای بعد از تو؟!
و از همین روست که جز این دو بیت امیر صبر و صفا در عزای محبوبهاش، زبانحال دیگری نداریم:
نفسی علی زفراتها محبوسة
یا لیتها خرجت مع الزفرات
لا خیر بعدک فی الحیاة و إنما
أبکی مخافة أن تطول حیاتی
آری؛
چنانکه گریههای شبانۀ شیرخدا در کنار مزار لیلة القدر کوتاه بود، فرصت روضهخوانی و عزاداری ما نیز کوتاه است.
اینک وقت رجزخوانی و علمداری است.
#اهل_قلم
#یادداشت
@ahalieghalam