3. سلطنت در تقابل با امامت
یکی از مسائلی که معمولاً در این طرح مسئله، مطرح میشود، شباهت ایدۀ سلطنت در تعیین فرزند بهعنوان جانشین با ایدۀ امامت ائمۀ معصومین شیعی است. «اگر معاویه در تعیین یزید بهعنوان فرزند و جانشینش، ایدۀ سلطنت را بهجای خلافت قرار داد، آیا ایدۀ جانشینیِ فرزند هر معصوم به جای معصوم قبلی نیز مشابه ایدۀ سلطنت نیست؟» بهنظر میرسد پاسخ این مسئله را صرفاً با طرح مسئلۀ مذکور در بند قبل بتوان داد؛ هرگونه پاسخی به این مسئله فارغ از وساطت امر الهی و آندنیایی در سیاست، نمیتواند پاسخی قانعکننده به این مسئله باشد. اگر ارتباط امر الهی با معصومین (ع) و توضیح جایگاه آنها در این عالَم خاکی را بدون ارتباط با عوالَم غیر ایندنیایی حذف کنیم و نادیده بگیریم، ایده سطنت از جهات متعددی شبیه ایدۀ جانشینیِ معصومین(ع) با یکدیگر است. از این جهت، در توضیح مسئلۀ عصمت معصومین و سیرۀ آنها ناگزیر از توضیح امر ایندنیایی با امر آندنیایی یا امر ناسوتی یا امر لاهوتی هستیم. هرگونه توضیح صرفاً ایندنیایی یا حتی صرفاً آندنیایی از مقام معصومین (ع) در تفکر شیعی، میتواند به طرح مسئلۀ فوق دامن بزند و پاسخ قانعکنندۀ آنرا ناقص نماید. در تفکر شیعی، مقام معصوم بر اساس آموزۀ تجلی و ظهور بیان میشود که نیازمند توضیح توأمان امر ایندنیایی و آندنیایی با یکدیگر است. از اینجهت، شاید این حدیث از امام حسن (ع) بهخوبی بیانگر جایگاه ائمۀ معصومین (ع) باشد. «باهوشترین و با فراستترین مردمان، پرهیزکاران و نادانترین و بیخردترین مردم، انسانهای فاجرند و شما اگر در میان جابلقا و جابلسا در پی مردی بگردید که جدّش، رسولالله(ص) باشد، جز من و حسن، کسی را نمییابید» و یا امیرالمومنین (ع)، در حدیثی دیگر میفرمایند: «من به جابلقا و جابلسا میآیم و آسیاب جنگ را مستقر میسازم و جهان را با آن، همچون دانههای گندم در آسیاب، آرد میکنم». این دست احادیث، دستمایۀ حکما برای توضیح چنین مقامی بودهاند. از این جهت، از حیث فلسفۀ سیاسی، توضیح مقام امامت و نحوۀ جایگزینیِ آنها با یکدیگر، بدون توضیح امر آندنیایی و ملکوتی در ارتباط با امر ایندنیایی و ناسوتی، منجر به برقراری شباهت بیوجه میان امامت و سلطنت میشود. در حالیکه امر امامت و جانشینیِ آن، حقیقتاً در ارتباط عالم ملکوتی با عالم ناسوتی رقم خورده است، در ایدۀ سلطنت و جایگزینی آن، امر ایندنیایی قدرتطلبیِ سلطان، حکمفرماست و حتی منجر به برساختهای معنوی کاذب پیرامون سلطان میشود. در ایدۀ امامت، حقیقت امور در عوالم ملکوتی رقم خورده و در این دنیا تجلی و ظهور دارد، اما در ایدۀ سلطنت، حقایق معنوی و روحانی، توسط دستگاههای تبلیغاتی، برساخته میشود تا قدرتطلبیِ سلطان را در پرتو مفاهیم جعلیِ مقدس پنهان دارد.
از این منظر شاید بتوان عبارت ابتدایی این متن در زیارت اربعین را ناظر به قیام سیدالشهدا (ع) بهشکلی دیگر نگریست و قیام عاشورا را برای ممانعت از قلب حقیقت توحید بهجای شرکِ سلطنت تعلقی نمود.
دربارۀ نحوۀ تعامل علمای شیعی در عصر غیبت با سلطان جائر، در یادداشت دیگری به شرط توفیق، با تمرکز بر کتاب ارزشمند سیدمرتضی علم الهدی، رساله فی العمل مع السلطان نکاتی خواهم نوشت.
#اهل_قلم
#یادداشت
@ahalieghalam
41.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فناوری اربعین، لذت برآیندی و ازدواج
✍️ حجت الاسلام #دعائی
چندسالی است که به خواست خدا، با عنایت حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه و به برکت مجاهدتهای خوبان در بستر انقلاب اسلامی، «آیین زیارت اربعین» رونق ویژهای پیدا کرده و به یک کنگره بینالمللی برای همه حقیقتجویان جهان تبدیل شده است.
به همین مناسبت قصد دارم با شما کمی درباره پدیده اربعین و ارتباطش با زندگی صحبت کنم؛ البته با یک رویکرد جدید و از یک زاویه دید متفاوت.
عناوین مطالب مطرحشده در این ویدیو از این قرارند:
▪️ تعریف فناوری
▪️ انواع فناوری
▪️ نقش فناوری در فرایند تمدنسازی
▪️ اهمیت فناوریهای نرم در مسیر انسانسازی و جامعهپردازی
▪️ تحلیل فناورانه آیین پیادهروی اربعین
▪️ ضرورت ایجاد یک زیستبوم اختصاصی در فعالیتهای فرهنگی
▪️ نقطه ضعف اصلی ما در عرصه تعلیم، تربیت و تبلیغ
▪️ رمز موفقیت و جذابیت فناوری اربعین
▪️ تعریف سبک زندگی
▪️ روش ترویج و توسعه سبک زندگی اربعینی
▪️ مهمترین شاخصهها و کارکردهای فناوری اربعین
▪️ پیادهروی اربعین؛ مصداق لذت برآیندی برتر
▪️ تبیین نظریه لذتگرایی در فلسفه اخلاق
▪️ مدل تصمیمگیری مبتنی بر نظریه لذتگرایی
▪️ ضرورت توجه به لذت برآیندی برتر در امر ازدواج
▪️ نتایج توجه به لذت برآیندی برتر در زندگی مشترک
🔸 پیوند ویدیو در پایگاه حامینیار:
https://haminyar.ir/syed-mohammed-hussein-daai-marriage-is-a-future-pleasure
🔸 پیوند ویدیو در آپارات:
https://www.aparat.com/v/yya19f9
#اهل_قلم
#یادداشت
@ahalieghalam
اهل قلم
داستانی واقعی از جدال مرگ و زندگی؛ وساطت شهید و رضایت رضوی! ✍ #جوادرستمی اردوی دانشجویی بود اتوب
شب رضاست که راضی به رضای خدا بوده اما واسطه فیض زائران درمانده می شود. ضامن هشتم ضمانتش نزد خدا یعنی، رضایت خدا به اجابت حاجت بنده ی بی نوا..!
عادتشان احسان و سجیتشان کرم است، مرده زنده می شود! به رضایش چرا که خدا راضی شود به خواست او که برترین خلق نزد خداستُ واسطه لطف و رحمتش..!
نمونه اش این داستان واقعی که آقاجان دستگیر زائر دلشکسته می شود..!
پشتصحنۀ طرح وفاق ملّی
✍️مهدی جمشیدی
۱. روشن است که آقای پزشکیان با ذهنیّتِ تهی از خلاقیّت و طرح و تدبیر به میدان انتخابات وارد شد و گفتارهای انتخاباتیاش، عامهپسند و غیرعالمانه بودند؛ همچنانکه اکنون نیز ایشان داشتۀ نظری و مفهومی ندارد و سخن نو و مبدعانه برای ایشان، در حد امر ممتنع است. چندی که گذشت، اصحاب اصلاحات به صحنه آمدند و کوشیدند از گوشهوکنار سخنان ایشان، یک معنا را برجسته سازند و متناسب با آن، مفهوم و اصطلاحی را از علوم انسانی برگیرند و آن را بر جایگاه نظریۀ دولت او بنشانند تا قدری از ابهام و خلاء و سرگردانی بکاهند. این اصطلاح، دولت وفاق ملّی بود. در واقع، این اصطلاح در متن مواجهات و کنشگریها متوّلد شد و پیشینی و طراحیشده نبود و این خود نشان میدهد که تدبیر و تقدیر، به تصادف و اتّفاق وانهاده شده است.
۲. این نظر در نسبت با مفهومی شکل گرفته که پیش از این صورتبندی شده بود: یکسانسازی و خالصسازی و حاکمیّت یکدست. ادعای نیروهای سکولار این بود که نظام به سوی حذف و طرد و انکار رفته و دیگریهای را از صحنۀ بازیِ سیاسی رانده و روند انتخابات نیز از رقابت، فاصله گرفته است. آنها با تکرار پُربسامد این تفسیر، توانستند ذهنیّتها را وادار به تسلیم در برابر خویش کنند و حس انفعال به وجود بیاورند. واقعیّت سیاسی، این بود که نیروهای اعتدال و اصلاحات در متن بازیِ سیاسیِ مبتنی بر رقابت جدّی و انتخاب مردم، از قدرت سیاسی دور افتادند و نظر مردم به سوی جریان مقابل آنها معطوف شد، اما این تغییر وزن اجتماعی و چرخش مردم، به پای حاکمیّت نوشته شد و از آن به عنوان خالصسازی یاد شد. این یعنی شکست اجتماعیشان را به صورتی معنا کردند که در این میان، حاکمیّت دچار شرمندگی و انفعال شود؛ چنانکه گویا حقی از آنها تضییع شده است.
۳. پشت مفهوم وفاق ملّی، این پیشفرض نهفته است که جامعۀ ایران، گرفتار پراکندگی و تضاد درونی شده و میان حاکمیّت و مردم نیز، فاصله و گسست رخ داده و این وضع به بحران رسیده و اینک باید برای علاج آن، دولت وفاق ملّی بنا کرد؛ به این معنی که باید همه را وارد بازی کرد و مطرودان و محذوفان را صاحب نقش نمود. برایناساس، چند شکاف اجتماعی در نظر گرفته شد: شکاف قومیّتی، شکاف سیاسی، شکاف مذهبی و شکاف جنسیّتی. در این طرح، اینگونه تصویرسازی شد که این شکافها در جامعۀ ایران، بسیار فعّال و خطرناک شدهاند و نظام در حال سقوط اجتماعی است و اگر زودتر دستی نجنباند، آشوب و عصیان دیگری از راه خواهد رسید. این در حالی بود که شکافهای یادشده، غیرفعّال بودند و جامعه، چنین حسی نداشت که این شکافها، آزاردهنده هستند، اما بازی روایتپردازیِ وارونه، کار خویش را کرد و ذهنیّت جامعه، دستخوش تغییر شد. به بیان دیگر، روایت توانست حس محرومیّت را در جامعه ایجاد کند و جامعه، حس واقعی و روزمرّۀ خویش را کنار بگذارد و تسلیم روایتهای روشنفکرمآبانه و سکولار شود. نیروهای پیشرانِ داستانِ روایت، قادرند چنین تأثیری بر جامعه بگذارند و به این واسطه، بسیج اجتماعی ایجاد کنند. جامعه نیز طوطیوار و رعیّتمآب، تمکین میکند و تفکّر مستقل را به کناری میاندازد. سیاست، اینچنین برده و بندۀ روایت شده و جامعه نیز در این حد، مغلوب و مسحور خواصی شده است که فن روایت را میدانند و دست تصرّف به سوی واقعیّت دراز میکنند.
۴. اتّفاقی که اکنون در عمل رخ داده است، بهصحنهآوردن نیروهایی است که منتقد حاکمیّت بودهاند و مخالفت خویش را نیز از جمله در ماجرای اغتشاشات اخیر، نشان دادهاند. وفاق ملّی، اینگونه ترجمه شده است که باید دیگریِ حاکمیّت، میداندار و مدّعی شود و به عرصۀ سیاستِ رسمی، پا بگذارد. در واقع، آنچه که رخ داده است، نه وفاق است و نه ملّی. وفاق نیست، چون نیروهای سیاسیِ زاویهدار، از جنس گفتمان انقلاب نیستند که وفاق با آنها معنا داشته باشد، بلکه اینان نیروهایی هستند متمایل به لیبرالیسمِ مذهبی که میخواهند در برابر نظریۀ نظام انقلابی بایستند و نظام را از انقلاب، تهی سازند. وفاق با اینان، بهحتم عملگرایانه و بیسرانجام است و نه فکری و هویّتی. مسأله، سفرۀ قدرت سیاسی است که باید اینان نیز بر سر آن بنشینند و از آن لقمههای چربوشیرین برگیرند. همچنین این وفاق، ملّی نیز نیست؛ چون از واقعیّتهای جامعه حکایت نمیکند و فقط منافع پارهای از نیروهای سیاسیِ دگراندیش و مسألهدار را دربرمیگیرد. پس غرض، بازیابی یک لایۀ سیاسی در قدرت رسمی است؛ لایهای که دیروز برای تحریک جامعه در برابر نظام، فتنهانگیزی کرد و امروز که طمع مقام و منزلت دارد، از وفاق سخن میگوید.
#یادداشت
#اهل_قلم
@ahalieghalam
وفاق ملی فتنه!
برخی وزرای دولت #وفاق_میلی طبق دستورالعمل ابلاغی ظریف، در حال انتصاب افراد فتنهساز سطح دوم، مطابق لیست شورای راهبری هستند. همزمان البته پزشکیان در حال تکرار نطق انتخاباتی و دستور بر ترک هرگونه انتصاب جناحی و حزبی است!!
خیلی دوست داریم بدانیم امثال ذوالنوری که به اسم کاندیدای انقلابی از قم به مجلس رفتند، وقتی صبحها خودشان را در آینه میبینند به حال کلاه گشادی که پزشکیان سرشان گذاشته، بیشتر میگریند یا به عمق سادهدلی و بی سوادی سیاسیشان؟ شاید هم به احوال جبهه انقلاب و از صندوق درآمدنشان، زیرکانه میخندند!
#یادداشت
#اهل_قلم
#دریافتی
@ahalieghalam
وحدت در قرآن
✍️ #جوادرستمی
آیه ۱۰۳ عمران به آیه اعتصام یا وحدت مشهور است که با واژه«اعتصموا» به چنگ زدن به ریسمان محکم الهی و وحدت توصیه کرده است.
آما آیه وحدت که شان نزول آن بر اختلاف قبیله اوس و خزرج در مدینه پس از کینه و جنگ و خون ریزی صد ساله و اسلام آوردن و اتحادشان اشاره دارد و دوباره درپی مشاجره و اختلاف بودند، افزون بر دستور عدم تفرقه به وحدت حول یک محور قوی به نام《حبل الله》برای استحکام وحدتشان توصیه می کند.
خداوند در این آیه وحدت را نعمتی معرفی می کند که آنها از یاد برده اند و غافل از آن دشمنی هایی شدند که بر اثر اسلام از بین رفته و اکنون همچون برادر شده اند.
می فرماید با مهرو محبتی که خداوند در قلوب شما ایجاد کرد و همچون برادر هستید از پرتگاه آتش دور شدید.
از این بیان چنین فهم می شود نقطه مقابل وحدت، آتش و پرتگاهی است که در صورت عدم قدردانی از این نعمت نصیب مسلمانان می شود.
حبل الله در احادیث به معانی مختلف نقل شده اما معنای وسیع همه به عنوان وسیله ارتباط با خدا یکسان است قرآن باشد یا اسلام، پیامبر(ص) باشد یا اهل بیت(ع) همه زمینهِ ایجاد وحدت و ارتباط با خدا را دارند که مسلمانان بدان چنگ زده و در مقابل دشمنان با قدرت و قوت منسجم به فتح و پیروزی دست یابند.
وحدت رحمت و برکت الهی در پی دارد و سبب همبستگی مسلمانان و افزایش نقاط قوت و پوشش ضعف و کاستی ها می شود همگرایی و هم دردی محبت و انس بین آنان را فزون کرده و از تفرقه و دوری که ابزار شیطان و مورد نفرت خدا و رسولش بوده حفظ می کند.
#یادداشت
#اهل_قلم
@ahalieghalam
عاقبت ترحم بر سگ گرسنه
یکی از علمای ربانی قرن دوازدهم مرحوم سید محمدباقر شفتی رشتی معروف به حجةالاسلام شفتی است که از مجتهدین برازنده و پرهیزکار بود.
حجةالسلام شفتی در ایام تحصیل خود در نجف و اصفهان به قدری فقیر بود که غالبا لباس او از زیادی وصله به رنگهای مختلف جلوه میکرد.
گاهی از شدت گرسنگی و ضعف غش می کرد، ولی فقر خود را کتمان مینمود و به کسی نمیگفت.
روزی در مدرسه علمیه اصفهان، پول نماز وحشتی بین طلاب تقسیم میکردند،
وجه مختصری از این ناحیه به او رسید، چون مدتی بود گوشت نخورده بود، به بازار رفت و با آن پول جگر گوسفندی را خرید و به مدرسه بازگشت.
در مسیر راه ناگاه در کنار کوچه ای چشمش به سگی افتاد که بچه های او به روی سینه او افتاده و شیر میخوردند، ولی از سگ بیش از مشتی استخوان باقی نمانده بود و از ضعف، قدرت حرکت نداشت.
حجةالاسلام به خود خطاب کرده و گفت:
اگر از روی انصاف داوری کنی، این سگ برای خوردن جگر از تو سزاوارتر است،
زیرا هم خودش و هم بچه هایش گرسنه اند، از این رو جگر را قطعه قطعه کرد و جلو آن سگ انداخت.
خود حجةالسلام شفتی نقل می کند:
وقتی که پاره های جگر را نزد سگ انداختم گویی او را طوری یافتم که سر به آسمان بلند کرد و صدائی نمود، من دریافتم که او درحق من دعا می کند.
از این جریان چندان نگذشت که یکی از بزرگان، از زادگاه خودم شفت مبلغ ۲۰۰ تومان برای من فرستاد و پیام داد که من راضی نیستم از عین این پول مصرف کنی، بلکه آن را نزد تاجری بگذار تا با آن تجارت کند و از سود تجارت، از او بگیر و مصرف کن.
من به همین سفارش عمل کردم، به قدری وضع مالی من خوب شد که از سود تجارتی آن پول، مبلغ هنگفتی بدستم آمد.
و با آن حدود ۱۰۰۰ دکان و کاروانسرا خریدم و یک روستا را در اطراف محلمان بنام گروند به طور دربست خریداری نمودم، که اجاره کشاورزی آن هرسال ۹۰۰ خروار برنج می شد، دارای اهل و فرزندان شدم و قریب صدنفر از در خانه من نان میخوردند.
تمام این ثروت و مکنت بر اثر ترحمی بود که من به آن سگ گرسنه نمودم، و او را برخودم ترجیح دادم.
منبع:
اقتباس از کتاب ۱۰۱ حکایت
عباسعلی کامرانیان
#یادداشت
#اهل_قلم
@ahalieghalam
❤️"دیدار حبیب"❤️
✍ #طهماسبی
خستهام؛ اما مشتاق و بیقرار.
به حاشیه غربی مسجدالنبی رسیدهام، مسجد غُمامه،
میگویند رسول خدا(صلیاللهوعلیهوالهوسلم) در این مسجد نماز عید میخوانده است.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
وهابی دشداشهپوش با شالی قرمز بر سر، مقابلم ظاهر میشود و از آمدنم میپرسد.
میگویم:
_ مسافر زمانم، از کوی امام مهربانی؛ مشهدالرضا و مشتاقم برای زیارت حبیب خدا.
نقاب تعصب برچهره میکشد و با تندی میگوید:
_ زیارت شرک است!
می گویم:
_ مگر اویس از یمن به زیارت نیامد؟ منم اویسم؛ اویس خراسان.
غضبناک نگاهم میکند.
بیاعتنا به راهم ادامه میدهم.
رو به قبرستان بقیع میایستم. سلامی میدهم و به طرف بابالنساء گام برمیدارم.
وجودم لبریز است از شوق دیدار...
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
روضهی منوره را میجویم.
ناگه خود را مقابل حبیب خدا میبینم. پر میشوم از مهربانی، از نور.
رحمت دو عالم از نگرانیاش میگوید. هنوز هم دلنگران است و در هدایتم حریص.
صدای دلنشینش در گوشم طنینانداز میشود:
« سه چیز است که از آنها بر امتم نگرانم:
گمراهی بعد از شناخت،
فتنههای گمراهکننده
و شکمبارگی و شهوترانی»
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
به یکباره همه چیز محو میشود. خود را سرگردان در میان ستونهای مجلل مسجدالنبی میابم.
اشک میریزم و سر به ستونی میگذارم .
مرد وهابی باز پیدایش میشود. غضبناک مرا از ستون جدا میکند.
حس میکنم حبیب خدا در میان شکوه این ستونها از ائمهی بقیع هم غریبتر است.
زیر لب زمزمه میکنم:
« أین هادم ابنیه الشرک و النفاق...
أین قاصم شوکة المعتدین...»
اشک میریزم و ناله میکنم:
_ یابن الزهراء!
پایان دلتنگیها!
کجایی؟؟؟...
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
#یادداشت
#اهل_قلم
@ahalieghalam
شب قدر جبهۀ مقاومت
✍️ حجت الاسلام سیدمحمدحسین #دعائی
وقتی مذاکره و عقبنشینی، از تاکتیک به راهبرد تبدیل شود؛
وقتی خویشتنداری، جانشین خونخواهی و مجازات سخت گردد؛
وقتی در میانۀ یک جنگ تمامعیار، هدف بشود دوری از تلۀ جنگ؛
وقتی در جنگیترین و شکنندهترین شرائط، از صلح، برادری و خلع سلاح سخن گفته شود؛
وقتی در مصاف با جانیترین جنبندگان تاریخ، گزینۀ گفتگو روی میز باشد؛
وقتی سادهاندیشی و سطحینگری، جلوی فهم پیچیدگیهای جهان سیاست را بگیرد؛
وقتی هیچ درکی از نظام سلطه و سازوکارهای ظالمانۀ بینالمللی در کار نباشد؛
وقتی هیچ فهمی از هندسۀ جدید جهان و ضرورت تلاش برای تضمین موقعیت ایران در آن وجود نداشته باشد؛
وقتی تصور شود هزینۀ سازش کمتر از هزینۀ چالش است؛
وقتی تکیه بر محاسبات مادی و ظاهری، جای اعتماد به سنتها و وعدههای الهی را بگیرد؛
وقتی ترس و ذلت، پشت نقاب درایت و عقلانیت پنهان شود؛
وقتی بهجای اقدام مؤثر و بازدارنده، به لفاظی، اظهار همدردی و درخواست از نهادهای جهانی برای مداخله اکتفاء گردد؛
و وقتی خطر نفوذ فکری و فرهنگی دشمن جدی گرفته نشود؛
نتیجه آن میشود که:
معادلهها و موازنهها به هم میریزند؛
خطقرمزها پیش چشم دشمن رنگ میبازند؛
هزینۀ تعدی برایش پایین میآید؛
و جرأت مییابد هم ایران عزیز را تهدید کند و هم بهدنبال زنجیرهای از ترورها، عزیزترین و مهمترین شخصیت محور مقاومت را رسما مورد سوءقصد قرار دهد.
ما میفهمیم که حفظ وحدت و انسجام داخلی ضرورت دارد؛
ما متوجهیم که نباید به شکافهای سیاسی و گسلهای فرهنگی کشور دامن زد؛
اما این را هم میدانیم که معیار، راهبردهای ابلاغشده از سوی رهبر حکیم انقلاب است و آنچه تا به اینجا در موضعگیریها و عکسالعملها دیده میشود بر این راهبردها منطبق نیست.
پس وظیفۀ خود میدانیم که این عدم انطباق را فریاد زده و بازگشت مسئولان به پارادایم انقلاب اسلامی را با صدای رسا مطالبه کنیم.
به عبارت دیگر، نه باید مسیر را برای بهانهجوهای کارشکن و تندرو هموار کرد و نه باید اجازه داد که صدای حقیقت در مارپیچ سکوت شکلگرفته حول محور شعارهایی مثل وفاق گم شود.
امشب شب قدر جبهۀ مقاومت است.
امشب شب هوشیاری و تیزبینی است.
امشب شب بیم و امید است.
امشب شب بیداردلی، دعا و تضرع است.
امشب شب تدارک و توبه است.
به آن امید که صبح فردا نیز برای همۀ اهل ایمان، سرآغاز فصل جدیدی از صبر و جهاد باشد؛ سرآغازی که با تلألؤ خورشید حزب الله، جناب سید حسن نصرالله ـ که جانم فدای او باد ـ جلوۀ بهجتانگیز و نشاطبخشی خواهد داشت، ان شاء الله.
#یادداشت
#اهل_قلم
@ahalieghalam
ویژه ترور ناموفق سید مقاومت توسط صهاینه:
✍ سید حامد #نسابه
📈 معادله ناتراز (بخش اول)
...🔺 پس در گام اول باید دریافت که این یک جنگ تمام عیار تمدنی هست که طرف مقابل، در صورت احساس شکست، مثل « گربه گیر افتاده در کنج دیوار، پنجه به هر چیزی و هر جایی میزنه» !!
🐯🤛 حتی به صورت شما دوست عزیز !!
.. و اما اگر ما بتونیم این واقعیت رو در ذهن اون دسته از کار به دستانِ خوشپندارِ سهلاندیش جا بندازیم، تازه نوبت به گام دوم میرسه که باید نشست و برخی راهبردها و به تبع اونها برخی قوانین و تاکتیکها رو الک و بازنگری کرد !!
⚠ لابد حالا بعضی ممکنه بپرسن کدوم راهبرد و تاکتیک ؟!
خیالتون راحت باشه !
🎯هدف اصلی یعنی نابودی رژیم صهیونیستی اونهم در اسرع وقت، همچنان روی میز هست !
🔺🔻 اما راهبردها چه تدریجی و موریانهای باشند و چه خشمگینانه و ناگهانی و ضربتی، این وسط باید یک چیزهایی به عنوان قاعده مشترک هر یک از این دو راهبرد در نظر گرفته بشن :
1⃣ تعیین حدود و خطوط قرمز جدی و نه تصنعی، برای دشمن اونهم برابر توان، مصلحت و اقتضائات اجزاء مختلف محور مقاومت و خودداری از جابجای مکرر خطوط قرمز !!!
این یعنی اینکه دشمن رو فقط در محدوده سه معیار بالا تهدید کنیم و نه بیشتر ! چون اگر حتی توان نابودی دشمن رو هم داشته باشیم ولی مصالح و اقتضائآت ما مانع از عملی شدن تهدیداتمون بشن، اونوقت نوع محاسبه و نگاه دشمن به ما خیلی فرق میکنه و روز به روز بر شدت عملش افزوده خواهد شد. کما اینکه یورش هیتلر به فرانسه بخاطر دو چیز بود :
🔻اول محافظهکاریِ یا بعبارت رسا، ترس ژنرال گاملن رییس ستاد ارتش فرانسه و دالادیه نخستوزیر اون کشور از افتادن در تله جنگ با آلمان نازی که به زعم خودشون با محاسبه غلطی که داشتند، روزی ۲۳.۰۰۰.۰۰۰ فرانک برای اونا مخارج به بار میاورد !! غافل از اینکه اشغال فرانسه و بعد تلاش برای ازادسازیش مخارج میلیونها برابری روی دستشون خواهد گذاشت کما اینکه همینطور هم شد !!
🔻دوم تهدیدات توخالی و بدون پشتوانه عملی و یا همراه با تاخیر زیاد چمبرلن انگلیسی و دالادیه فرانسوی در برابر آلمان هیتلری که باعث شد آلمان به این نتیجه برسه که انگلستان و فرانسه عملا امکان یا اراده مقابله نظامی با اون رو ندارن و لذا بعد از فراغت از اشغال چکسلواکی و لهستان و الحاق اتریش، دست به اشغال خود فرانسه هم زد و انگلستان رو هم با چند هزار بمب و موشک مورد حمله قرار داد !!
2⃣ عمل کردن سریع و قاطع به تهدیدات محور مقاومت نسبت به تجاوزات آنی و خشن و خارج از قاعده دشمن بدون از دست دادن زمان مناسب و حتیالامکان در نزدیکترین بازههای زمانی و نه در زمانی دور که به قول رهبر معظم انقلاب اسلامی به روایت از امام معصوم : فی التاخیر آفه !
3⃣ مهمتر از بقیه موارد این نکته هست که پاسخها باید بشدت دردناک چندبرابری و قاطع باشن تا در برابر دشمن ایجاد بازدارندگی کنند. مسلما در این وسط، پاسخ مومنانه مد نظر نیست بلکه سیلی سخت قاطعانه منظور هست. همون سیلی سختی که در صورت عقب نشینی غیرتاکتیکی، علاوه بر غضب الهی، خشم و غدر دشمن رو هم براحتی بر سر ما و یارانمون فرود خواهد آورد !!
ادامه داره ...
#یادداشت
#اهل_قلم
@ahalieghalam
ویژه ترور ناموفق سید مقاومت توسط صهاینه:
✍ سید حامد #نسابه
📈 معادله ناتراز(بخش دوم)
...⚠ یادمون نره ما با قومی مواجه هستیم که تخصصشون نخبه کشی و فرمانده کشی هست!! و از دوران باستان تا میانه جنگ جهانی دوم و حتی در عملیات اخیر، شامهای بسیار قوی و قابل اعتنا برای یافتن و کشتن پیامبران، امامان ، رهبران جبهه حق و عدالتخواهان و مخالفانشون دارند!! ( آیات مکرر قران از جمله : آیه ۲۱ سوره مبارکه آل عمران)
🚷 پس اگر در برابر هر یک سربازمون، ده سربازشون و اگر در برابر هر یک فرماندهمون، ده فرماندهشون و اگر در برابر هر یک مقام ارشد سیاسیمون، ده مقام از اونها رو نزنیم مطمئنا بدونید که چیزی از سران ما باقی نخواهند گذاشت مگر در پس پرده غیبت!!
( به سیاست پیامبر گرامی اسلام در مورد حذف کعب ابن اشرف یهودی و سلام ابن ابی الحقیق یهودی در کتب سیره -ابن هشام -مراجعه بفرمایید و همچنین حذف مردان طایفه یهودی بنی قریظه، بعد از خیانتشون در جنگ خندق . راه اینه ⚠️ )
مسلما در این وسط پاسخ مومنانه مد نظر نیست بلکه سیلی سخت قاطعانه منظور هست.
همون سیلی سختی که در صورت عقب نشینی غیرتاکتیکی، علاوه بر نازل کردن غضب الهی بر سرمون، غدر و بمب دشمن رو هم براحتی بر سر ما و یارانمون فرود خواهد آورد !!
⚠هرگاه ضربههایی از این دست ازشون خوردیم، اونهم مکرر در مکرر، باید بدونیم بلاشک یک جای این محاسبه میلنگه و معادله ناتراز هست !! باید معادله رو تراز کرد ولو به قیمت تحمل شدائد که نابرده رنج گنج میسّر نمیشود :
📜 أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ ۖ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ
۲۱۴/البقره
🔸 آیا گمان کردهاید که به بهشت داخل شوید بدون امتحاناتی که پیش از شما بر گذشتگان آمد؟ که بر آنان رنج و سختیها رسید و همواره پریشان خاطر و هراسان بودند تا آن گاه که رسول و گروندگان با او (از خدا مدد خواستند و) گفتند: بار خدایا، کی ما را یاری کنی؟
(در آن حال خطاب شد: بشارت دهد که)
هان! همانا یاری خدا نزدیک است. (البته به شرطها و شروطها و به تعویق نیانداختن مجازات دشمن اونهم بدون دلیل تاکتیکی موجه من شروطها!!)
🤲 اینبار و تا اینجای کار، سید بحمدلله از ترور رهید اما نباید کاری میکردند که دشمن حتی به فکرشم خطور کنه که به رهبر اصلی ما در لبنان بعنوان هدف ترور فکر کنه !! باید هزینههاشون رو بسیار بالاتر از این حرفها برد و مثل خودشن در برابر فرمانده، فرمانده و در برابر قلب اداری حزبالله و حماس، کنست و وزارت دفاعشونو زد تا زمینگیر بشن و گرنه دستبردار نیستند و بیکار نخواهند نشست !!
که گفتا شیخ ما از عهد دیرین
کلوخ انداز را پاداش سنگ است
از ما گفتن و ...
#اهل_قلم
#یادداشت
@ahalieghalam