💠 حاج محمد اسماعيل دولابي: اوّلین بارقهی نهضت #آقای_خمینی روزی بود که اتفاقاً به پیشنهاد یکی از رفقا به جلسهی درس ایشان در مسجد اعظم قم رفته بودم که در شبستان جنب قبر مرحوم آقای بروجردی تشکیل میشد و از دور این سیّد بزرگوار را در حالی که به چند صد نفر طلبه درس میداد، تماشا میکردم. آن روز کسبهی قم به خاطر اینکه حکومت شاه پاسخ تلگراف #آقای_خميني را نداده بود، تعطیل کرده بودند و در میانهی درس، جمع زیادی از مردم قم وارد شبستان شدند و پشت سر طلبهها نشستند.
◀️ آقای خمینی بعد از چند دقیقه فرمود: کسانی که آمدهاند، بلند شوند تا آنها را ببینم. جمعیت بلند شدند و #آقای_خمینی نگاهی به آنها انداخت و سپس فرمود: حالا بنشینید. (بار اوّل بیاجازه نشسته بودند، این بود که برای حفظ عزّت، آنها را بلند کرد و با اجازه نشاند). بعد فرمود: یک نفر بلند شود بگوید چرا تعطیل کردهاید و اینجا آمدهاید. یکی از حضّار بلند شد و عرض کرد: آقا بعد از این که حکومت پاسخ تلگراف شما را نداد، دیگر کسب و کار برای ما گوارا نیست و بیمعناست. فرد دومی بیاجازه بلند شد و فضولی کرد و گفت: البته این درس و بحث حوزه هم بیمعناست. آقای خمینی نگذاشت او حرفش را ادامه دهد و فرمود: خُب.
◀️ بعد خطاب به طلبهها و مردم فرمود: در این حرکتی که امروز شروع شده و در آینده در همهی #قم هم نمیگنجد و در همهی کشور هم شاید نگنجد، فکر نکنید ما میخواهیم #اسلام و #قرآن را حفظ کنیم، بلکه قصد ما این است که دست ما از قرآن و اسلام کوتاه نشود . (یعنی حافظ قرآن و اسلام خداست. اَلاِسلامُ یَعلُو وَ لا یُعلیٰ عَلَیهِ: اسلام برتر و بالاتر است و چیزی بالاتر از اسلام نمیتواند قرار بگیرد. اسلام و قرآن محتاج نیستند که ما حفظشان کنیم، ما محتاج قرآن و اسلام هستیم.)
📘#مصباح_الهدی ص ٤٩٠
@ahlevela
ما محتاج قرآن و اسلام هستیم.......
💠 حاج محمد اسماعيل دولابي: اوّلین بارقهی نهضت #آقای_خمینی روزی بود که اتفاقاً به پیشنهاد یکی از رفقا به جلسهی درس ایشان در مسجد اعظم قم رفته بودم که در شبستان جنب قبر مرحوم آقای بروجردی تشکیل میشد و از دور این سیّد بزرگوار را در حالی که به چند صد نفر طلبه درس میداد، تماشا میکردم. آن روز کسبهی قم به خاطر اینکه حکومت شاه پاسخ تلگراف #آقای_خميني را نداده بود، تعطیل کرده بودند و در میانهی درس، جمع زیادی از مردم قم وارد شبستان شدند و پشت سر طلبهها نشستند.
↩️ آقای خمینی بعد از چند دقیقه فرمود: کسانی که آمدهاند، بلند شوند تا آنها را ببینم. جمعیت بلند شدند و #آقای_خمینی نگاهی به آنها انداخت و سپس فرمود: حالا بنشینید. (بار اوّل بیاجازه نشسته بودند، این بود که برای حفظ عزّت، آنها را بلند کرد و با اجازه نشاند). بعد فرمود: یک نفر بلند شود بگوید چرا تعطیل کردهاید و اینجا آمدهاید. یکی از حضّار بلند شد و عرض کرد: آقا بعد از این که حکومت پاسخ تلگراف شما را نداد، دیگر کسب و کار برای ما گوارا نیست و بیمعناست. فرد دومی بیاجازه بلند شد و فضولی کرد و گفت: البته این درس و بحث حوزه هم بیمعناست. آقای خمینی نگذاشت او حرفش را ادامه دهد و فرمود: خُب.
↩️ بعد خطاب به طلبهها و مردم فرمود: در این حرکتی که امروز شروع شده و در آینده در همهی #قم هم نمیگنجد و در همهی کشور هم شاید نگنجد، فکر نکنید ما میخواهیم #اسلام و #قرآن را حفظ کنیم، بلکه قصد ما این است که دست ما از قرآن و اسلام کوتاه نشود . (یعنی حافظ قرآن و اسلام خداست. اَلاِسلامُ یَعلُو وَ لا یُعلیٰ عَلَیهِ: اسلام برتر و بالاتر است و چیزی بالاتر از اسلام نمیتواند قرار بگیرد. اسلام و قرآن محتاج نیستند که ما حفظشان کنیم، ما محتاج قرآن و اسلام هستیم.)
📘#مصباح_الهدی ص ٤٩٠
🆔 @OstadMahdiTayyeb
🆔 instagram.com/ahlevela
🆔 eitaa.com/ahlevela
🆔 aparat.com/ahle_vela
🆔 @ahlevela_channel
🌐 www.ahlevela.com
ما محتاج قرآن و اسلام هستیم.......
💠 حاج محمد اسماعيل دولابي: اوّلین بارقهی نهضت #آقای_خمینی روزی بود که اتفاقاً به پیشنهاد یکی از رفقا به جلسهی درس ایشان در مسجد اعظم قم رفته بودم که در شبستان جنب قبر مرحوم آقای بروجردی تشکیل میشد و از دور این سیّد بزرگوار را در حالی که به چند صد نفر طلبه درس میداد، تماشا میکردم. آن روز کسبهی قم به خاطر اینکه حکومت شاه پاسخ تلگراف #آقای_خميني را نداده بود، تعطیل کرده بودند و در میانهی درس، جمع زیادی از مردم قم وارد شبستان شدند و پشت سر طلبهها نشستند.
↩️ آقای خمینی بعد از چند دقیقه فرمود: کسانی که آمدهاند، بلند شوند تا آنها را ببینم. جمعیت بلند شدند و #آقای_خمینی نگاهی به آنها انداخت و سپس فرمود: حالا بنشینید. (بار اوّل بیاجازه نشسته بودند، این بود که برای حفظ عزّت، آنها را بلند کرد و با اجازه نشاند). بعد فرمود: یک نفر بلند شود بگوید چرا تعطیل کردهاید و اینجا آمدهاید. یکی از حضّار بلند شد و عرض کرد: آقا بعد از این که حکومت پاسخ تلگراف شما را نداد، دیگر کسب و کار برای ما گوارا نیست و بیمعناست. فرد دومی بیاجازه بلند شد و فضولی کرد و گفت: البته این درس و بحث حوزه هم بیمعناست. آقای خمینی نگذاشت او حرفش را ادامه دهد و فرمود: خُب.
↩️ بعد خطاب به طلبهها و مردم فرمود: در این حرکتی که امروز شروع شده و در آینده در همهی #قم هم نمیگنجد و در همهی کشور هم شاید نگنجد، فکر نکنید ما میخواهیم #اسلام و #قرآن را حفظ کنیم، بلکه قصد ما این است که دست ما از قرآن و اسلام کوتاه نشود . (یعنی حافظ قرآن و اسلام خداست. اَلاِسلامُ یَعلُو وَ لا یُعلیٰ عَلَیهِ: اسلام برتر و بالاتر است و چیزی بالاتر از اسلام نمیتواند قرار بگیرد. اسلام و قرآن محتاج نیستند که ما حفظشان کنیم، ما محتاج قرآن و اسلام هستیم.)
📘#مصباح_الهدی ص ٤٩٠
🆔 @OstadMahdiTayyeb
🆔 instagram.com/ahlevela
🆔 eitaa.com/ahlevela
🆔 aparat.com/ahle_vela
🆔 @ahlevela_channel
🌐 www.ahlevela.com
ما محتاج قرآن و اسلام هستیم.......
💠 حاج محمد اسماعيل دولابي: اوّلین بارقهی نهضت #آقای_خمینی روزی بود که اتفاقاً به پیشنهاد یکی از رفقا به جلسهی درس ایشان در مسجد اعظم قم رفته بودم که در شبستان جنب قبر مرحوم آقای بروجردی تشکیل میشد و از دور این سیّد بزرگوار را در حالی که به چند صد نفر طلبه درس میداد، تماشا میکردم. آن روز کسبهی قم به خاطر اینکه حکومت شاه پاسخ تلگراف #آقای_خميني را نداده بود، تعطیل کرده بودند و در میانهی درس، جمع زیادی از مردم قم وارد شبستان شدند و پشت سر طلبهها نشستند.
↩️ آقای خمینی بعد از چند دقیقه فرمود: کسانی که آمدهاند، بلند شوند تا آنها را ببینم. جمعیت بلند شدند و #آقای_خمینی نگاهی به آنها انداخت و سپس فرمود: حالا بنشینید. (بار اوّل بیاجازه نشسته بودند، این بود که برای حفظ عزّت، آنها را بلند کرد و با اجازه نشاند). بعد فرمود: یک نفر بلند شود بگوید چرا تعطیل کردهاید و اینجا آمدهاید. یکی از حضّار بلند شد و عرض کرد: آقا بعد از این که حکومت پاسخ تلگراف شما را نداد، دیگر کسب و کار برای ما گوارا نیست و بیمعناست. فرد دومی بیاجازه بلند شد و فضولی کرد و گفت: البته این درس و بحث حوزه هم بیمعناست. آقای خمینی نگذاشت او حرفش را ادامه دهد و فرمود: خُب.
↩️ بعد خطاب به طلبهها و مردم فرمود: در این حرکتی که امروز شروع شده و در آینده در همهی #قم هم نمیگنجد و در همهی کشور هم شاید نگنجد، فکر نکنید ما میخواهیم #اسلام و #قرآن را حفظ کنیم، بلکه قصد ما این است که دست ما از قرآن و اسلام کوتاه نشود . (یعنی حافظ قرآن و اسلام خداست. اَلاِسلامُ یَعلُو وَ لا یُعلیٰ عَلَیهِ: اسلام برتر و بالاتر است و چیزی بالاتر از اسلام نمیتواند قرار بگیرد. اسلام و قرآن محتاج نیستند که ما حفظشان کنیم، ما محتاج قرآن و اسلام هستیم.)
📘#مصباح_الهدی ص ۴۵۰